جمهوری ‌خواهان پس از شکست ترامپ در انتخابات قدرت خود را از دست داده و در وضعیتی دشوار قرار گرفته اند. بیم آن می ‌رود که ترامپیسم در این حزب همچنان در آینده باقی بماند.

 

به گزارش جماران، سی ان ان در گزارشی نوشت: دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا چند وقت دیگر واشنگتن را ترک خواهد کرد. اما ترامپیسم جایی نمی رود.

جمهوری خواهانی که برای مشاغل سیاسی خود - یا امنیت خود ارزش قائل هستند - پذیرفتن واقعیت آشکار پیروزی«جو بایدن» رئیس جمهور منتخب در انتخابات با میلیون ها رأی را غیرممکن می بینند. 

«کلی لوفلر» کاندیدای انتخابات سنا  در جورجیای آمریکا، پس از ادعاهای دروغ ترامپ در مورد یک انتخابات سرقت شده، در مناظره آخرش بارها از پاسخ به سوال در این باره طفره رفت. در نظرسنجی واشنگتن پست، فقط 27 نفر از 249 نماینده جمهوری خواه به پیروزی بایدن اذعان کردند.

اما انکار نتیجه انتخابات، با خطر بالقوه خشونت همراه است. 

در مورد اتفاقات بعدی دو نظریه وجود دارد: وقتی ترامپ از جایگاه خود محروم شود، سیاست بدون او ادامه می یابد. یا اینکه، رئیس جمهور سابق که به کاخ طلاکاری شده خود در فلوریدا تبعید شده است، باز هم بر حزب جمهوری خواه نفوذ دارد زیرا ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 شرکت کند.

حتی اگر ترامپ از صفحه سیاسی آمریکا محو شود، سال ها طول می کشد تا عناصری که وی اعتقاداتش را به آنها خورانده - از جمله حمله به حقیقت، تضعیف صداقت انتخابات، هتک حرمت حکمرانی خوب، تضعیف  رسانه ها و بی اعتنایی به علم و واقعیت -  از سیاست آمریکا بیرون بروند.

حال پرسش این است که چگونه ممکن است سیاستمدارانی تحصیل کرده و با تجربه سیاسی زیاد با خامی و ناآگاهی نسبت به واقعیت‌ ها برخورد کنند؟ 

126 نماینده این حزب در حالی از ترامپ جانبداری کرده ‌اند که شانس ماندن او در کاخ سفید با توجه به آرا دادگاه و نتیجه همه پرونده‌ های شکایتش به صفر می ‌رسد.

«دنیس ریگلمن» که خود جمهوری ‌خواه است، می‌ گوید: «آنها ناامید هستند و ترسیده‌ اند و از نفوذ و تاثیر طولانی دونالد ترامپ در آینده‌ حزب بیم دارند.»

ترامپ خود را قربانی یک سیستم فاسد می ‌داند و تصور می ‌کند در مبارزه با این سیستم باید فداکاری نشان دهد. او طی چهار سال دوره ریاست جمهوری خود اعتماد به نهادها و سازمانهای دولتی و دموکراتیک را به طور سیستماتیک از بین برده است.

ترامپ جهان‌ بینی پوپولیستی خود را در مقابل این نهادها قرار می ‌دهد. اعتماد به این نهادها را تضعیف می ‌کند و خود را به عنوان ناجی نشان می‌ دهد.

 اکثریت 73 میلیون رای ‌دهنده او نیز از او پیروی می ‌کنند. از نظر آنها او نه تنها رئیس جمهور، بلکه ناجی آزادی، ارزش ‌ها و زندگی آنها است.

میلیون‌ ها طرفدار ترامپ اکنون برای حزب جمهوری ‌خواه و نمایندگان منتخب آن به کابوسی تبدیل شده ‌اند. اگر این نمایندگان سقوط ترامپ را بپذیرند و خود را تسلیم واقعیت کنند، باید انتظار داشته باشند که توسط هوادارن ترامپ مجازات شوند و جایگاه خود را در حزب از دست بدهند. بنابراین اکثریت قریب به اتفاق آنها گزینه ‌ای رابرگزیده‌ اند تا از مجازات مدافعان ترامپ در بدنه حزب درامان باشند. آنها به ترامپیسم که می ‌گوید: «آمریکا را از نو بساز!» پایبند مانده‌ اند. 

ترامپ برای بسیاری از آمریکایی ‌ها بالاخص سفیدپوستان، کاندیدایی بود که بی‌ رحمانه در مقابل ورود پناهندگان ایستاد تا جلوی اشغال فرصت‌های شغلی توسط آنان را بگیرد. با تحریم متقابل چین، مکزیک و کانادا زمینه را برای صادرات بیشتر کالاهای آمریکایی فراهم کرد و برای اولین بار وارد هیچ جنگ بزرگی نشد.

ترامپ شخصیتی بود که ساختارهای علمی که با نگاه بالا به پایین به طبقه فاقد تحصیلات دانشگاهی نگاه می ‌کرد را به تمسخر می‌ گرفت و توصیه‌ های پزشکان در مورد کرونا را به راحتی رد می‌ کرد. حتی مالیات شرکت ‌های بزرگ را کم کرد تا امکان افزایش دستمزد حداقلی برای بسیاری از کارگران فراهم شود؛ در حالی که از آخرین افزایش حقوق در آمریکا نزدیک به 5 سال می ‌گذشت.

حتی محدود کردن کمک‌ های غذایی فدرال نیز از نگاه آنان جلوگیری از مفت ‌خوری کسانی بود که با پول خیریه‌ ها زندگی می‌ کردند و همچون آمریکایی ‌های اصیل از کار کردن فرار می‌ کنند تا مالیات بقیه را ببلعند.

آیا ترامپیسم یک فلسفه است که بتواند در سپهر سیاسی آمریکا تداوم داشته باشد؟ «نوح روتمن» سردبیر مجله کامنتری معتقد است «ترامپیسم هرگز فلسفه حاکم نبود بلکه یک گرایش خراشنده بود.»

حالا با آمدن بایدن آیا تمامی ذهنیات این افراد تغییر خواهد کرد؟ به نظر می ‌رسد که جواب به این سوال منفی است.

بایدن برای تغییر این شرایط باید بتواند هرم توزیع ثروت را در آمریکا بر هم بزند و این کار به معنای اقداماتی برای بازتوزیع ثروت در آمریکاست. پیروزی بایدن نتیجه اتحاد لیبرال ‌ها و چپ ‌گرایان در داخل حزب دموکرات است اما بعید است که این رویدادها به این سادگی اتفاق بیفتند.

لیبرال ‌ها از تسلط نگاه چپ ‌گرایان بر روی دولت بایدن بسیار می ترسند. از نگاه آنها باید آزادی تبادلات مالی و تجاری همچنان ادامه پیدا کند و آمریکا برای احیای ارزش‌ های آمریکایی به نقاط مختلف دنیا لشکرکشی کند اما چپ ‌گرایان به دنبال افزایش رفاه و پرهیز از مداخلات غیرضروری هستند.

اگر این شکاف هچنان در دولت آمریکا ادامه پیدا کند بعید است که کاری از دست دولت آینده دموکرات‌ ها بربیاید و این به این معنا است که شاید طرفداران ترامپ در انتخابات آینده و با توان بیشتر و حتی رادیکال‌ تر در عرصه انتخابات حضور پیدا کنند. این اتفاق حتی می‌تواند دو سال زودتر و در انتخابات میان‌دوره‌ای سنا و مجلس نمایندگان رخ دهد و این به آن معناست که بایدن با یک کنگره ترامپیست روبرو خواهد شد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.