حجت الاسلام «علی رهبر» از اعضای هیأت علمی گروه معارف دانشگاه صنعتی اصفهان، نویسنده کتاب است که پیش از این نیز کتاب «هفتاد مشعل» از وی وارد بازار نشر شده بود.

موضوع مثل‌ها و تمثیل‌های کتاب، راه و رسم و طریق زندگی خوب و خدایی است که در نوشتارهای خود از کتاب‌های تاریخی معتبر و قرآن، سخنان بزرگان، امامان شیعه و بویژه کتاب ارزشمند «نهج البلاغه» استفاده شده است.

اُتراق، نام اولین داستان کوتاه کتاب است که در آن به موضوع رفتن اشاره دارد. «مهم این است که آدم در بین سرگرمی های دنیا حواسش باشد که به طور قطع خواهد رفت. رفتن بسیار شیرین است! اما به دلیل اینکه از چند و چون آن دنیا بی‌خبریم نمی خواهیم برویم؛ چرا که در رَحِم دنیا گرفتاریم و از بیرون آن خبری نداریم.»

انجام مستحبّات باید با حالت اشتیاق و اقبال همراه باشد و در غیر از این حالات، ترک مستحب افضل است.

آتش زیر خاکستر همان شعله های سرکش شهوت، حسادت و کینه است. مهارش کار هر کسی نیست. نمونه آن جنگ اُحد بود که مسلمانان برای جمع‌آوری غنیمت جنگی به فرمایش رسول خدا بی‌توجهی کردند و شکست خوردند.

نویسنده برای آفت غرور از مثل باد لاستیک استفاده کرده و نوشته است: اگر دیگران به انسانی که باد غرور او را فراگرفته مدام احترام کنند و جلوی او خم و راست شوند، باد غرورش زیاد می‌شود و می ترکد. پیامبر اسلام(ص) نیز درباره تکبّر فرموده اند: تکبر در مقابل متکبر عبادت است؛ چون موجب می شود بادش تخلیه و غرورش کنترل شود.

حواسمان به خدا باشد

حواسمان باشد که در آیینه الفاظ با خدا سخن می گوییم. مرحوم حداد از شاگردان آیت الله قاضی بودند. به شهید مطهری می گویند که شما موقع نماز خواستان کجاست؟ استاد مطهری می گویند به معانی سوره حَمد و ذکرهای دیگر. ایشان جواب می دهند: «پس کی حواستان به خداست؟!»

«عُجب» یا همان خودبرتربینی آثار منفی معنوی زیادی به دنبال دارد تا جایی که حکمت ۴۶ نهج البلاغه می خوانیم: «کار بدی که تو را متاثر کند بهتر از کار خوبی است که تو را به عُجب می اندازد.» فردی که خودبرتربین است در حقیقت از خدا روی برگردانده اما فردی که از گناهش متاثر است به سمت خدا باز می گردد.

آدمی است که سال ها به مسجد نرفته و اهل ذکر و دعا هم نبوده، با اهل معنا نیز سر و کار نداشته است. در واقع دل و جانش زنگار گرفته و هر چه در مراسم روضه و عزاداری و دعا هم شرکت کند اشک از دیدگانش جاری نمی شود.

 روش کار بر روی این دست افراد روغن کاری پیچ های وجودی اوست. این روغن، تفکر، اشک توبه و ندامت و خلوت کردن با خداست تا در خلوت به خدا بگوید من اشتباه کردم. حالا بعد از توبه وقتی به محافل معنوی برود حس و حال دیگری دارد.

در داستان «کمک فنر» توصیه شده، خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه بخصوص ۴ صفحه ابتدای آن را بخوانیم. خطبه ای که به موضوع استکبار شیطان اشاره دارد و هر انسانی که این خصلت شیطانی را داشته باشد وارد بهشت الهی نمی شود.

صفحه ۲۸ کتاب اما حاوی داستان جالبی درباره افکار پلید وهابیت است. این جماعت وقتی بره سراغ رییس جمهور و مقام بلندمرتبه ای می روند آنان را تکریم می کنند. یکی از شاهان سعودی خم شده بودو دست مارگارات تاچر نخست وزیر انگلستان را بوسیده بود. اما هنگامی که ما شبکه های قبر مطهر رسول خدا را به این عنوان که منسوب به ایشان است می بوسیم ما را تکفیر می کنند!

نرمش قبل از ورزش و بازی

برای هر عبادتی بویژه اقامه نماز، یک آمادگی قبلی نیاز است. همانطور که برای ورزش، نرمش و گرم کردن قبل از آن ضروری است. در موارد دیگر نیز این کم کم آمادگی پیدا کردن مردم و جامعه اجتناب ناپذیر است.

 نمونه قرآنی در این رابطه، حرام شدن تدریجی و مرحله به مرحله و نه آنی شرابخواری در صدر اسلام بود.

خاطره ای از رهبر انقلاب در داستان «گنجشک و حیاط» کتاب نقل شده که شنیدنی است. ایشان سال ها نمازجماعت را در مسجد کرامت مشهد اقامه می کردند. یک شب آقا می بینند جوانی با کاپشن خاصی در صف اول نشسته است. یکی از حاضران به ایشان می گوید: شما بروید صف دوم. رهبری متوجه می شوند و می گویند: «اتفاقا این جوان باید در صف اول بنشیند.»

سگی که ۱۹ سیخ کباب را خورد

خواندن داستان مرد شرابخوار و اشاره به توبه واقعی هم حکایتی است. گویا مرد تنهایی در اصفهان قدیم هر شب از کبابی محله شان یک سیخ کباب می خریده و با مقداری شراب می خورده است. یک شب ۲۰ سیخ کباب می خرد. صاحب کبابی به شاگردش می گوید: او معمولا اهل مهمان نیست و قوم و خویشی ندارد. برو ببین این تعداد سیخ کباب را برای چه می خواهد. شاگرد آن مرد را تعقیب می کند و می بنید آن مرد واردخرابه ای شده و گوشت ۱۹ سیخ را جدا کرده و جلوی سگی می ریزد! سگ مادری که گرسنه و بی شیر است و توله هایش هم گرسنه مانده اند. مرد شرابخوار رو به آسمان می کند و می گوید: خدایا سگی را(خودش) به سگ گرسنه ای که در خرابه بود ببخش. و این است توبه و بازگشت  حقیقی.

گاهی باید راه و روش تبلیغ دین را تغییر داد. در روایتی آمده است: هدایت از کانال هایی پخش می شود که گمراهی هم از آنها پخش می شوند. برای نمونه فضای مجازی هم می تواند منفی باشد و هم مثبت. برخی افراد تا چیزی با ذائقه آنان همسو نبود گروه را ترک می کند. این درست نیست. خوب است آدمی حرف های مختلف را بشنود؛ به شرطی که ذهنش پاساژ اندیشه ها نشود!.

در داستان بخل می خوانیم حضرت علی علیه السلام مردم را از مشورت با افراد بخیل نهی فرموده اند یا در قصه «زیتون اول» درباره مسجد رفتن بچه ها با لطایفُ الحِیل و تشویق کردن آنها نقل قول هایی بازنشر شده تا باعث شود آنان لذت دینداری را بچشند و کم کم مسجدی شوند.

نگوییم دلم می خواهد، بگوییم خدا چه می خواهد

دین گزینشی، همان هوای نفس است. یعنی بنده قرآن کریم را باز کنم و بگویم که من قالب هایی را انتخاب کرده ام و می خواهم آیه هایی را برای مطابقت با این قالب ها بیابم. مثلاً می خواهیم در زندگی هم عارف باشم و هم هواپرست! بعد می گردم و آیه های مشابه را پیدا می کنم و در قالب های ذهنی از پیش ساخته شده خودم می ریزم.

طبق آیه ۳۶ سوره احزاب، هیچ مرد و زن مومنی حق ندارند وقتی خدا و پیامبرش حکم کردند، بگویند ما هر طور دوست داریم عمل می کنیم.

این همان آفتی است که امروز بخش هایی از جامعه ما را نیز فرا گرفته و باعث جابجایی ارزش و ضد ارزش ها شده است.

انسان با دوست دارم ها به قله های سعادت نمی رسد. دوست داشتن باشد تابع هدایت باشد و آدمی باید به خدا بگوید که من تسلیم دین تو هستم...

حکایت خواندنی «کره گرفتن از دوغ» در کتاب به برخی سخنان و کتاب های ارزشمند وگرانسنگ بزرگان اشاره دارد. انگار برخی آرا و اندیشه ها، حالت کره داخل دوغ را دارند. مصداق این سخن نیز کتاب بزرگ الغدیر علامه امینی است.

انقلابی ماندن مهمتر از انقلابی بودن

امام خمینی(ره) در جریان تسخیر لانه جاسوسی فرمودند: در قیامت خیلی سخت است که ببینیم عده ای که به دست ما هدایت شده و به بهشت راه یافته اند اما ما خود وارد روزخ شده ایم. شاهد این مثال امام افرادی بودند که در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا شرکت داشتند و امام درباره آنان فرمودند: آن ها انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول انجام دادند ولی بعدها که برخی از آنان منحرف شدند و حرف هایی علیه نظام اسلامی بر زبان راندند که فریاد رهبر انقلاب هم بلند شد. بنابراین اگر انسان اصالت به کار بدهند و از خودش غافل شود، کارش به جاهای باریک می کشد.

یکی از آخرین نوشتارهای کتاب به موضوع قطع برق اشاره دارد. برقی که اگر قطع شود خیلی از کارها با رکود، سستی، وادادگی و ناامیدی همراه می شود.

قوم کافر نیز همین حالت را دارند که از رحمت الهی ناامید هستند. چرا که به خاطر کفرشان برق اصلیشان قطع است و با «نور الله» ارتباط ندارند.

همین باعث می شود کُفار در تنگناها، به همه چیز غیر از خدا دل ببندند و برقشان وصل نشود.

آثار دیگری همچون اخلاق اسلامی، قطره ای از عاشورا، همسایه آفتاب و تفسیر موضوعی نهج البلاغه نیز توسط حجت الاسلام علی رهبر، پیش از این به رشته تحریر درآمده است.

کتاب «چهل و یک چراغ» در ۹۰ صفحه توسط انتشارات آرما اصفهان در سال ۹۷ منتشر شد.

۷۱۴۷/۶۰۲۶/

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.