جی پلاس

گامبی وزیر! واقعیت یا تخیل؟

سریال پرطرفدار "گامبی ملکه" که البته آن را باید به شکل صحیح آن "گامبی وزیر" بنامیم مورد توجه فراوانی قرار گرفته و نقدهای بسیاری بر آن نوشته اند اما نکات کمتر دیده شده ای نیز وجود دارد.

لینک کوتاه کپی شد

گروه ورزشی جی پلاس؛ مصطفی معدنی ثانی- زمانی که کمپانی نتفلیکس سریال The Queen's Gambit را ساخت خودش هم فکر نمی کرد که این سریال تا این اندازه تاثیرگذار و پرمخاطب باشد. با این حال همانند هر اثر سینمایی و نمایشی دیگر خالی از نقاط ضعف نیست و در کنار نقاط قوت فراوانی که دارد، اشکالات و ایرادهای قابل توجهی نیز دارد که به نظر می رسد اکثرا تعمدا در سریال گنجانده شده اند و البته بخشی از اشتباهات نیز سهوی هستند.

از نام سریال شروع کنیم که یکی از گشایش های رایج در شطرنج است. از آنجایی که شخصیت نخست این مینی سریال یک زن است و کوئین هم معادل انگلیسی کلمه ملکه است، این سریال به نام "گامبی ملکه" در زبان فارسی ترجمه شده که البته ترجمه اشتباهی است چرا که همه می دانیم در شطرنج به این مهره وزیر می گویند نه ملکه و نام آن گشایش نیز گامبی وزیر است که به دو دسته اصلی گامبی وزیر پذیرفته شده و گامبی وزیر رد شده تقسیم بندی می شود و هر کدام شاخه های مختلف و بعضا پیچیده ای دارد.

 

سریال گامبی ملکه
گشایش گامبی وزیر که نام سریال از آن اقتباس شده است

 

گامبی در اصطلاح شطرنج به گشایش هایی گفته می شود که یکی از طرفین با قصد به دست گرفتن ابتکار عمل و حمله سریع به حریف یکی از پیاده هایش را قربانی می دهد. طرف مقابل از آنجایی که یک نوبت حرکتش را به گرفتن پیاده هدر داده، در گسترش قوا عقب می افتد و اگر دقیق بازی نکند ممکن است بازی را از دست بدهد. البته طرف مقابل اجباری برای گرفتن پیاده قربانی شده ندارد و می تواند آن را نزند و بازی عادی اش را دنبال کند. علاوه بر گامبی وزیر، گامبی های دیگری نیز در گشایش های شطرنج وجود دارند که می توان به گامبی شاه، گامبی اوانس، گامبی بوداپست، گامبی اسکاتلندی، گامبی بنکو و چند مورد دیگر اشاره کرد.

 بازیکنان حرفه ای معمولا ابایی از پذیرفتن پیاده قربانی شده ندارند و آن را می زنند، اما به خوبی می دانند که باید پیاده اضافی را در زمان مناسب پس بدهند و اگر بخواهند لجوجانه یک پیاده اضافی را حفظ کنند، این کار به قیمت از دست رفتن بازی تمام خواهد شد.

در گامبی وزیر سفید بازی را با حرکت d4 یعنی راندن پیاده جلوی وزیر به اندازه دو خانه شروع می کند. سیاه نیز با حرکتی مشابه پیاده همان ستون را دو خانه به جلو می راند و مقابل پیاده سفید می گذارد. سفید در حرکت دوم پیاده ستون c را دو خانه به جلو می راند و در معرض حمله پیاده سیاه قرار می دهد و در واقع پیاده اش را قربانی می دهد چرا که سیاه می تواند به قیمت انحراف پیاده مرکزی و از دست دادن یک نوبت بازی، پیاده سفید را بزند و سفید هم نمی توان بلافاصله آن را پس بگیرد. اگر سیاه پیاده را بزند وارد شاخه گامبی وزیر پذیرفته شده می شود و در چند حرکت بعد (معمولا) سفید پیاده از دست رفته را پس می گیرد و بازی متعادل می شود.

از نام سریال که بگذریم یکی از مسائلی که این سریال مورد تحسین و ستایش فراوان قرار گرفته توجه به جزئیات شطرنجی است. فیلم ها و سریال های زیادی سراغ داریم که به نوعی شطرنج نه به عنوان سوژه اصلی بلکه به عنوان یک سوژه درجه دوم وجود داشته و معمولا اشتباه های فاجعه آمیزی که ناشی از عدم اشراف کارگردان به شطرنج است رخ می دهد. از اشتباه چیدن مهره ها در صفحه تا انجام حرکات اشتباه و ... سریال گامبی ملکه که از این پس آن را به نام اصلی اش یعنی گامبی وزیر می خوانیم، مسلما اشتباه هایی از این دست ندارد و البته از سریالی که مشاوری در حد و اندازه کاسپاروف، قهرمان اسطوره ای شطرنج جهان دارد، جز این هم انتظار نمی رود!

 

سریال گامبی وزیر

 

اما کارگردان در به نمایش کشیدن روند کشف، پیشرفت و اوج و سقوط یک ورزشکار مسیر دقیقی را طی نکرده است. بث هارمون همانند بسیاری از بازیکنان بزرگ جهان به شکلی اتفاقی در زیرزمین مدرسه یتیم خانه با شطرنج آشنا می شود. سرایدار مدرسه آقای شایبل که هرگز معلوم نیست چرا همیشه سر صفحه شطرنج تنهاست به او شطرنج را می آموزد. تا اینجای کار مشکلی نیست اما داستان زمانی از مسیر واقعیت خارج می شود که آقای شایبل که یک بازیکن حرفه ای نیست و تحصیلات آکادمیک شطرنج ندارد، بعد از مدتی شروع به تدریس تخصصی شاخه های شروع بازی می کند و با نام بردن انواع گشایش ها شطرنج را به او تخصصی یاد می دهد.

 

سریال گامبی ملکه

 

 آقای شایبل می تواند یک شطرنجباز آماتور و به اصطلاح خانگی خوب باشد و شطرنج را خوب بازی کند، اما آموزش تخصصی شاخه های شروع بازی در حد یک استاد با وضعیتی که یک سرایدار مدرسه دارد توی ذوق می زند. اگر هم بپذیریم که آقای شابیل یک بازیکن بسیار سطح بالا و حرفه ای (مثلا در جوانی اش) بوده، باخت در دومین یا سومین بازی به کودکی که تازه حرکات را یاد گرفته با عقل جور در نمی آید! حتی اگر آن کودک استعدادی در حد قهرمان جهان داشته باشد.

آقای شایبل، از مربی یک مدرسه شطرنجی برای رقابت با دختر خردسال دعوت می کند. همه از مربی یک ذهنیت مشخص داریم. فردی کار کشته که وظیفه آموزش مبتدیان را بر عهده دارد. اما این شخص در بازی با هارمون به شکلی کاملا آماتور و بچگانه در چند حرکت بازی را می بازد که با توانایی های یک مربی همخوانی ندارد. به نظر می رسد دست اندرکاران سریال در تاکید بر استعداد شطرنجی هارمون بیش از اندازه اغراق کرده اند. همچنین هارمون تمام دانش اموزان آن مدرسه شطرنجی را در یک مسابقه سیمولتانه شکست می دهد. اهالی شطرنج به خوبی می دانند که سیمولتانه بازی کردن (بازی همزمان با چند نفر) کار بسیار دشواری است و تنها اساتید با سطح بسیار بالا می توانند این گونه بازی کنند چرا که زمان فکر کردن تقریبا وجود ندارد و بازیکن باید تمام صفحات و وضعیت های متفاوت در تمام بازی ها را همزمان تجزیه و تحلیل کند.

بث هارمون به فرزندخواندگی پذیرفته می شود و ملاقات هایش با آقای شایبل به پایان می رسد. او تا چند سال بعد در خانه جدید و تا زمانی که آگهی مسابقه را می بیند هیچ گونه تمرینی ندارد و کاملا از شطرنج دور شده است. با این حال در اولین تورنمنت رسمی اش به راحتی به مقام قهرمانی ایالت می رسد! اتفاقی که سوپراستعدادهای شطرنج جهان نیز آن را تجربه نکرده اند. وجود استعداد البته لازمه رسیدن به موفقیت است، اما بزرگترین و برجسته ترین پدیده های شطرنج جهان که امروزه بر قله موفقیت این رشته ایستاده در سنین پایین تمرینات مستمری داشته اند و مسائل مختلفی از جمله،  تکنیک محاسبه، گشایش های شروع بازی،  تاکتیک وسط بازی، ساختارهای پیاده ای، آخر بازی و ... را آموزش دیده اند و سپس پله پله ریتینگ خود را افزایش داده اند. اتفاقی که برای هارمون رخ نمی دهد و او بلافاصله همه حریفان ریتینگ دار خود را ناک اوت کرده و قهرمان می شود!

 

سریال گامبی ملکه

 

برای مثال، فوق ستاره ای مانند علیرضا فیروزجا که در حال حاضر با 17 سال سن و ریتینگ 2749 جزو بیست نفر بازیکن برتر جهان است و از به عنوان فوق استعداد حال حاضر شطرنج جهان یاد می شود، در سن 9 سالگی نخستین مسابقه رسمی اش را انجام داد و به ریتینگ اولیه ای حدود 1750 دست پیدا کرد. فیروزجا پس از حضور در بیش از 100 مسابقه رسمی در طی دو سال توانست ریتینگش را به 2000 برساند. حال مقایسه کنید با بث هارمون که بدون انجام هیچ تمرین و مسابقه ای در نخستین تجربه حضورش در مسابقات رسمی بازیکنی با ریتینگ 2100 را شکست داده و قهرمان می شود!

سطح مسابقات ایالت نیز با وضعیت شطرنج آمریکا همخوانی چندانی ندارد. یک مسابقه متوسط با بازیکنان متوسط با ریتینگ پایین. البته وضعیت ریتینگ در دهه های گذشته را با شرایط فعلی نباید مقایسه کرد، چرا که در دهه ای که داستان روایت می شود، تعداد بازیکنان ریتینگ دار به هیچ وجه به اندازه دوره فعلی نبوده است، اما این که در مسابقات قهرمانی یک ایالت در آمریکا تعداد بازیکنان ریتینگ دار ده نفر هم نباشد، چندان با واقعیت همخوانی ندارد.

سریال گامبی ملکه

 

هارمون در ادامه مسیر پیشرفت را طی می کند و جالب این که در هیچ برهه ای از مربی سود نمی برد! مشخص نیست افزایش سطح این دختر شطرنج باز چگونه رخ می دهد، چرا که در آن زمان رایانه و انجین هم وجود نداشته است. این که چرا در هیچ جای زندگی هارمون هیچ مربی ای وجود ندارد، سوالی است که نویسنده و کارگردان باید جواب بدهند، البته همه به خوبی می دانیم که یکی از فاکتور های موفقیت ورزشکاران نه فقط در شطرنج بلکه در تمام رشته های ورزشی، استفاده از مربیان بادانش و با تجربه است و صرف داشتن استعداد باعث پیشرفت خلق الساعه نمی شود.

 

سریال گامبی وزیر

 

در این که سریال، شطرنج را وارد زندگی خانواده های بسیاری کرده تردیدی وجود ندارد و حتی اگر آمار سایت های آنلاین شطرنج از افزایش چند ده برابری ثبت نام کنندگان خبر نمی دادند، موج فزاینده تماشای این سریال گویای این واقعیت است که شطرنج بیشتر از گذشته مورد توجه خانواده ها و کودکان شان قرار گرفته است، اما آیا این سریال شکلی واقعی از این رشته ورزشی را به خورد مخاطب می دهد؟ آیا به راستی مسیر موفقیت در شطرنج همین اندازه که در سریال نشان داده می شود ساده است؟

 

سریال گامبی ملکه

 

به منظور آگاهی مخاطبانی که شاید اطلاعی از مسیر رشد در شطرنج نداشته باشند باید اشاره کنیم که بر خلاف سریال گامبی وزیر، مسیر موفقیت در شطرنج بسیار طولانی و شاید پیچیده تر از هر رشته دیگری باشد. بازیکنان مبتدی می توانند با حضور در مسابقات رسمی و امتیاز گرفتن از بازیکنان ریتینگ دار، خود صاحب ریتینگ شوند. کف ریتینگ از عدد 1000 شروع می شود که معادل ضعیف ترین بازیکن است. با حضور در مسابقات مختلف این ریتینگ قابلیت ارتفا دارد که نیازمند پیروزی بر حریفان قدرتمندتر است.

با رسیدن به ریتینگ 2000، شطرنجباز در مسیر حرفه ای شدن قرار می گیرد و می تواند با افزایش دانش و تجربه خود ریتینگ های بالاتر را تجربه کند. مرز ریتینگ 2300 عنوان استادی فیده در شطرنج نام دارد، پس از آن 2400 استاد بین المللی خطاب می شود و ریتینگ 2500 نیز ورود به عرصه استاد بزرگی شطرنج است. البته عناوین استاد بین المللی و استاد بزرگی غیر از ریتینگ نیازمند کسب حدنصاب و یا نورم نیز هستند.

بازیکنان بسیار زیادی در شطرنج ریتینگ کسب کرده و پیشرفت می کنند اما تعداد بسیار بسیار اندکی با تلاش و زحمت فراوان به درجه استاد بزرگی می رسند. برای مثال در حال حاضر تعداد استاد بزرگان شطرنج تاریخ ایران کمی بیش از ده نفر است! غیر از روسیه (مهد شطرنج جهان) و آمریکا، تعداد استاد بزرگ های هیچ کشوری سه رقمی نیست. چین و هند دو ابرقدرت شطرنج جهان به ترتیب فقط 48 و 64 استاد بزرگ دارند! و نکته دیگر این که بسیاری از همین استاد بزرگ ها نیز در سطح اول شطرنج جهان بازی نمی کنند چرا که کسب ریتینگ 2500 برای رقابت با بازیکنان برجسته شطرنج (سوپراستاد بزرگ) که ریتینگی حدود 2800 و حتی بالاتر دارند کافی نیست.

این مسیر کف تا سقف شطرنج بود که به اختصار به آن پرداخته شد. روندی که به هیچ وجه سختی ها، زمان و فاکتورهای لازم برای رسیدن به اوج آن در سریال به نمایش در نمی آید. به عبارت دیگر بیینده عام، شطرنج را یک بازی ساده و پیش پا افتاده می بیند که صرفا با علاقه و یاد گرفتن حرکت و چند تورنمنت پیاپی می توان در آن به اوج رسید و رودرروی قهرمان شطرنج جهان نشست و او را شکست داد!

 

سریال گامبی ملکه

 

اشتباه های جزئی دیگری نیز در سریال وجود دارد، مثلا زمانی که هارمون مسابقه می دهد، گاهی حرکات را ثبت می کند و گاهی نمی کند. گاهی پس از انجام حرکت ساعت می زند و گاهی نمی زند. حرکات غیرمتداولی مانند صحبت کردن در حین بازی، کری خوانی و مجادله لفظی نیز در هنگام بازی به تصویر کشیده شده که اساسا در شطرنج (حداقل در سطح بالای آن) به هیچ وجه وجود ندارد. بازیکنان در مسابقات حرفه ای با یکدیگر صحبت نمی کنند و تنها جملات متداولی مانند "مهره ام را مرتب می کنم"، "پیشنهاد تساوی می دهم"و ... از زبان آنها شنیده می شود. در یک سکانس حتی شاهد این هستیم که بث هارمون با حریفش ادامه بازی را در حین انجام بازی بررسی می کنند و هارمون حرکات بعدی را به او می گوید که قرار است چه بازی کند و بازی به کدام سمت پیش برود. اتفاقی که اصلا امکان ندارد در حین یک مسابقه رسمی رخ دهد.

فرمت اصلی مسابقات فکری یا استاندارد است که برای تعیین قهرمان یک کشور، قاره و یا یک رویداد مهم برگزار می شود. در این فرمت مسابقات، بازیکنان 90 دقیقه و یا حتی بیشتر زمان در اختیار دارند تا بدون فشار زمان، بازی کنند، بدین ترتیب بازیکنان ممکن است حتی تا 30 دقیقه و یا بیشتر برای انجام یک حرکت در وضعیت های بحرانی زمان صرف کنند، اما در تمام بازی های به تصویر کشیده شده در سریال حرکات بسیار سریع و به شکل رگباری انجام می شوند به شکلی که انگار تاس ریخته و مهره خود را به اندازه تاس حرکت می دهند!

از مسائل فنی که بگذریم، بی دقتی های هنری نیز در سریال به چشم می خورد. در سکانس عاطفی و تاثیرگذار بازگشت هارمون به یتیم خانه ای که در آنجا بزرگ شده اشتباهی عجیب وجود دارد. بث به یتیم خانه بر می گردد اما آقای شابیل فوت کرده است. سرایدار یتیم خانه در پستوی اقامتگاهش بریده روزنامه هایی که مربوط به اخبار بث هارمون است را چسبانده و این نشان می دهد که کار شاگرد سال های نه چندان دورش را دنبال می کرده است، اما در کمال تعجب در بریده روزنامه ها، خبر شکست هارمون از بورگوف (قهرمان جهان در سریال) نیز وجود دارد، در حالی که هارمون اصلا هنوز در آن مقطع با بورگوف بازی نکرده است!

 

سریال گامبی وزیر

 

شخصیت پردازی داستان نیز نقاط ضعفی دارد. روال داستان برای نشان دادن مستقل بودن هارمون و پیشرفت بدون حمایت خانواده این گونه در نظر گرفته شده که نه پدرخوانده اش و نه مادر خوانده اش توجهی به او ندارند. نه حمایتش می کنند نه حتی برایش شطرنج می خرند و نه حتی به او پول تو جیبی می دهند. اینجا سوال پیش می آید که این زن و شوهر اصلا چرا باید فرزندی را به سرپرستی قبول کنند؟

شخصیت شطرنج بازان نیز به گونه ای است که انگار از ابتدا مشخص است هر کدام چه نقشی در آینده هارمون خواهند داشت. از خبرنگاری که به هارمون می بازد و جنتلمن مابانه با او دست می دهد گرفته تا شخصی با تیپ کابوی که هیچ سنخیتی با قهرمان یک رشته ورزشی خصوصا چهره های عموما موجه، فرهیخته و خوش پوش و خوش لباس شطرنج ندارد.

 

سریال گامبی وزیر

 

در پایان می توان گفت سریال گامبی وزیر یک سریال خوب با شکاف های فراوان است. این سریال همان اندازه که در نشان دادن جزئیات فنی خود شطرنج موفق بوده در ترسیم یک شطرنجباز واقعی ناموفق بوده است. نگرش جنسیتی نیز در این سریال به چشم می خورد و استفاده از دختر شطرنجباز (به جای پسر شطرنجباز) به منظور جلب توجه بیشتر بوده است. به نظر می رسد دست اندرکاران موفقیت و شهرت این سریال را مدیون  آثار به شدت ضعیف و پراشتباهی هستند که در گذشته پیرامون شطرنج ساخته شده است.

 

سریال گامبی ملکه

  • ناشناس ارسالی در

    در ایران میگن گامبی وزیر و در دیگر کشورها میگن گامبی ملکه و در حقیقت وزیر همون ملکه است

  • وانیشا افضلی ارسالی در

    به نظر من اقای شیبل یک شطرنج باز اماتور نیست بلکه او یک شطرنج باز حرفه ای اما از کار افتاده و قدیمی است که شاید پیشینه ای که ما نمی دانیم پشت ان باشد و این را هم از انجا می فهمیم که شیبل دوستش که مدرسه شطرنج دارد را برای بازی با بث دعوت می کند اگر یک شطرنج باز اماتور و خانگی مثل من بود صاحب مدرسه شطرنج دوستش نبود

دیدگاه تان را بنویسید