عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه علامه گفت: توسعه محصول اراده و میل به پیشرفت است. در جایی که افراد نگاه به عقب دارند و خواستار حفظ وضع موجود اند، توسعه محقق نمیشود.
عصر روز چهارشنبه با حضور چندین تن از اساتید دانشگاه و نظریهپردازان توسعه، مراسم رونمایی از کتاب «روایت رضا» که به بررسی روایت دکتر رضا داوری اردکانی از مسأله توسعه در ایران میپردازد، در دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، محمدجواد صافیان، نویسنده کتاب با بیان اینکه صورتبندیهای مختلفی از وضعیت کنونی کشور وجود دارد، اظهار کرد: برخی به وضعیت موجود از این دید نگاه میکنند که علیرغم تمام سختیها، در حال رسیدن به پیشرفت هستیم، در حالی که عدهای دیگر معتقدند وضعیت فعلی به گونهای است که تمامارزشهای جامعه از بین رفته است. اما دکتر داوری به وضعیت امروز تحت عنوان «توسعهنیافتگی» نگاه میکند. وظیفه فلسفه این است که خودآگاهی لازم نسبت به این توسعهنیافتگی را ایجاد کند.
وی ادامه داد: دکتر داوری تأکید بسیاری دارد که توسعهنیافتگی به معنای عقبماندگی نیست، زیرا اساسا توسعهیافتگی آمریکا نسبی است که در مقایسه با سایر کشورها سنجید میشود. توسعهنیافتگی در جوامعی وجود دارد که اگرچه از گذشته عبور کردهاند، اما وارد دوره مدرن هم نشدهاند. در چنین کشورهایی، عقل و خرد توسعه وجود ندارد که به ساختن بپردازد.
محمدرضا بهشتی، استاد فلسفه غرب دانشگاه تهران نیز در ادامه این نشست بیان کرد: توسعهنیافتگی و توسعهیافتگی یک مسأله مهم در جهان معاصر است که تنها هم مختص به کشور ما نیست. برای فهم وضعیت توسعه در جامعه خودمان، حتما باید به آثاری که توسط نویسندگان خارجی در مورد توسعه ایران نوشته میشود، توجه کنیم تا بتوانیم به درکی واقعیتر از وضعیت خود برسیم.
وی با تأکید بر اینکه ما همچنان نیازمند ایضاح مفهومی در مورد چیستی توسعه هستیم، افزود: برخی فکر میکنند ما از مسیر بازماندهایم و حال باید با شتابزدگی حرکت کنیم. در حالیکه این خود میتواند مشکلات دیگری را به بار بیاورد. مفهوم توسعه در دوران ما با بحران مواجه است و همچنان اما و اگرهایی در مورد آن وجود دارد.
محمدتقی طباطبایی، استاد فلسفه دانشگاه تهران نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه کتاب روایت رضا یک گام رو به جلو محسوب میشود که وجود اندیشمندان توسعه در ایران را به رسمیت میشناسد، اظهار کرد: برخی از جمله دکتر رنانی، دبیر علمی این کتاب، میپندارند که تفکرات دکتر داوری ضدتوسعه بوده که پس از ناامیدی نسبت به رخدادهای انقلاب اسلامی، تغییر یافته است.
وی با بیان اینکه من با این خوانش موافق نیستم، اضافه کرد: تأکید دکتر داوری همواره بر این بوده که تمام انتقاداتش به توسعه و مدرنیته، از درون این دو مفهوم عبور میکند. بنابراین، اندیشه آغازین ایشان، ضدتوسعه نبوده است، اما به دنبال آلترناتیوی برای مدرنیته بود و انقلاب اسلامی را مصداق این آلترناتیو میدانست، اما پس از سالها نظرش تغییر یافت.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه دکتر داوری به وجود گسست میان جدید و قدیم باور داشت، گفت: افرادی مانند سیدجمالالدین اسدآبادی هیچ باوری به تفاوت میان علم، جهان و عقل جدید و قدیم نداشتند. ما در نقطه وسط قدیم و جدید باقی ماندهایم و اگرچه از قدیم عبور کردهایم، اما به جدید هم نپیوستیم و لذا در شرایط توسعهنیافتگی قرار گرفتهایم. در حقیقت ما به روایت شکست رسیدهایم؛ یعنی میدانیم درد چیست، اما را درمان را بستهایم.
طباطبایی با بیان اینکه عبور از این وضعیت نیازمند آگاهی به توسعهنیافتگی است، اظهار کرد: ما ارادهای برای رسیدن به این آگاهی نداریم، زیرا اساسا خود را نیازمند به ورود به جهان جدید نمیبینیم. البته ما ایرانیان نباید گذشته خود را فراموش کنیم، زیرا این گسست بین قدیم و جدید، در عین حال، دارای پیوستگی هم هست و باید منطق آن را درک کنیم و با استفاده از این منطق، به چالشهای جهان امروز بیاندیشیم.
همچنین حجت میرزایی، عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی نیز در ادامه این نشست، با مرور روایت توسعه در نگاه اندیشمندان فلسفی ایران، بیان کرد: یکی از مهمترین موضوعات، بررسی چرایی، چیستی و ضرورت توسعه و سپس یافتن راههای رسیدن به آن است. توسعه محصول اراده و میل به پیشرفت است. در جایی که افراد نگاه به عقب دارند و خواستار حفظ وضع موجود اند، توسعه محقق نمیشود.
وی با اشاره به اینکه حزب کمونیست مهمترین وظیفه خود را آگاهیبخشی به ضرورت توسعه در جامعه چین میداند، ادامه داد: بر خلاف چیزی که ما فکر میکنیم، ایدئولوژی هیچ جایی در روند توسعهخواهی چینیها ندارد و برای اینکه سهم خود را از دنیا بگیرند، از هیچ کاری فروگذاری نمیکنند. این همان ارادهای است که ناشی از آگاهی جامعه میشود.
این اقتصاددان با بیان اینکه دکتر داوری معتقد است که هیچ راه میانبری برای توسعه وجود ندارد، افزود: ما باید تمام لوازم توسعه را به رسمیت بشناسیم و فکر نکنیم میتوانیم در زیر سایه توسعه، به تکنولوژی و پیشرفتهای مادی برسیم، بدون اینکه نظام اجتماعی و اقتصادی خود را بهروز کنیم. بر این اساس، این سوال جدی مطرح است که کشورهایی مانند عربستان و ترکیه که در چند دهه اخیر رشد اقتصادی بالا را تجربه کردهاند، میتوانند همچنان با یک نظام بسته و غیرشفاف ادامه دهند یا خیر. توسعه امری همگنساز است و نمیتوان تنها وجوه دلخواه آن را انتخاب کرد.