به گزارش ایرنا، حدود 20کیلومتری باید از مرکز شهراسدآباد به سمت شهرستان تویسرکان فاصله بگیریم تابلوی روستا از دور پیداست و راه را نشانمان می دهد، روستایی کوچک در گوشه ای از دشت هموار اسدآباد به نام چشمه قنداب، وجه تسمیه روستا را نمی دانم اما از نامش پیداست که شیرین و گواراست.
جمال مومیوند دهیار پرتلاش روستا با خوش آمدگویی به گویش اصیل لکی به استقبالمان می آید و راه بلدمان می شود، کوچه‌های خاکی و در هم گره خورده، خانه‌هایی از خشت و گل و درهای چوبی با کلون های زنانه و مردانه،حکایت از در امان ماندن چشمه قنداب از گزند فرهنگ شهری دارد.
ستون دود از بام خانه ها پیداست، دود تنورهای اهالی که برفراز خانه های قدیمی روستا بلند می شود و زنهای آبادی از خروس خوان صبح برای سنتی دیرین و دلچسب آماده می شوند. سنت کولیره پزان...
**تنورهای سنتی در چشمه قنداب روشن است
چشمه قنداب از معدود روستاهای اسدآباد است که به سبک اصیل خود استوار مانده و هنوز زنان روستا در خانه هایشان تنورهای گلی را حفظ کرده اند نانشان را می پزند و همچنان بر آئین سنتی خود استوار هستند.
اهالی چشمه قنداب چند روز مانده به سال نو سور و سات پخت کولیره را آماده می کنند شیر، شکر، روغن حیوانی، و آرد سبوس دار را با هم آمیخته و درون لانجین (ظرف سفالی شبیه طشت )ریخته و رویش را می ‌پوشانند و می گذارند تا به اصطلاح ور بیاید.
خاله ملوک یکی از زنان خوش ذوق روستا که خمیر کولیره اش عمل آمده خمیر را با مهارت خاصی در کف دستش می چرخاند و گرد میکند و کنار هم می چیند، پارچه ای نخی رویشان پهن می کند...
می گوید چونه ها باید گرد و یکنواخت باشد وگرنه کولیره ها کج و نامرتب می شود و 2 نفر از زنان روستا به رسم همیاری و تعاون به کمک خاله ملوک آمده اند.
چونه ها دانه دانه تخت و صاف می شود و روی آن ‌با لبه استکان یا قاشق نقش می اندازند و مخلوطی از زردچوبه و زرده تخم مرغ همراه با ادویه هایی مثل کنجد، رازیانه و سیاه دانه روی خمیرها می مالند و خاله ملوک با مهارت خاصی آنها را به دیواره تنور می چسباند، در تنور برای لحظاتی بسته می شود تا کولیره ها آرام آرام بپزند.
**نگذارید بوی برکت از روستا برود
چند دقیقه بعد کولیره ها طلایی و پف کرده از دیواره تنور جدا می شود، حرارات و گرمای تنور دست و صورتش را می سوزاند اما خاله با شوق کولیره ها را از تنور خارج می کند و برای هرکدامشان یک ماشاالله می گوید و خدا را شکر می کند.
خاله ملوک اینها را برکت می داند و می گوید شما جوان ها نگذارید بوی برکت از روستاها برود.
امروز که ما به روستا آمدیم ننه ترنج، عمه زیبا و طاهره خانم و دخترش مشغول پخت کولیره بودند و تا آخرین روز اسفند کولیره پزان در کوی و برزن چشمه قنداب جریان دارد.
**فرهنگ همیاری در روستا جاری است/همسایه از حال همسایه خبر دارد
در چشمه قنداب شادی‌ و غم‌ بین اهالی تقسیم می‌شود زنان روستا برای آنها که بیمار هستند و یا تنگدست، کولیره هدیه می برند.
این آئین دستگیری و کمک به نیازمندان دیرینه است و با اینکار مردم به هم نزدیک‌ می شوند و در یک کلام اینجا همسایه از حال همسایه خبر دارد.
**کولیره سوغات چشم قنداب برای مسافران نوروز
یک وعده کولیره با کره محلی و یک کاسه دوغ غذایی کامل و خوشمزه است و نه تنها مردم اسدآباد بلکه مسافرانی هم که به روستا می آیند از این نوع نان محلی میل می کنند و با خود سوغات می برند.
خاله ملوک کاسه ای از دوغ محلی بدستم می دهد و می گوید: روله (فرزند بسیارعزیز) ما با نیت پاک پشت مشک و تنور می نشینیم وهمین به کارمان خیر و برکت می دهد.
واژه روح نواز 'روله' بانوی مهربان و طعم بی نظیر و گوارای دوغ خس (غلیظ) و چندکولیره و نان محلی و یک بغل حس زیبا از مهربانی و نوع دوستی، همکاری و عشق به سنت ها و رسوم قدیمی سوغاتی ما می شود از روستای چشم قنداب در آستانه سال نو.
7527/1181
خبرنگار: زهرازارعی** انتشار:الهام تدین
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.