آیتالله حسین عرب طی سخنانی با موضوع «جایگاه علمی و عینی انسان کامل در خطبه حضرت زهرا(س)» در موسسه پژوهشی فهیم، گفت: در منطق فاطمی(س)، قدرت باید پاسخگو باشد و هیچ منطقه ممنوعهای برای پرسش وجود ندارد. اگر روحیه پرسشگری از جامعه گرفته شود، هر خرافهای را میتوان به نام دین به مردم تحمیل کرد؛ چنانکه در تاریخ دیدیم معاویه دستور داد کدو را ذبح شرعی کنند یا نماز جمعه را در روز چهارشنبه خواند و جامعه پذیرفت! اما حضرت زهرا(س) با استدلالهای منطقی، قرآنی و حقوقی به مصاف انحراف رفتند.
عضو مجمع روحانیون مبارز کاشان با اشاره به اینکه از آموزههای خطبه فدکیه ترسیم جامعه ترازِ نبوی و علوی است، گفت: در منطق فاطمی(س)، قدرت باید پاسخگو باشد و هیچ منطقه ممنوعهای برای پرسش وجود ندارد. اگر روحیه پرسشگری از جامعه گرفته شود، هر خرافهای را میتوان به نام دین به مردم تحمیل کرد؛ چنانکه در تاریخ دیدیم معاویه دستور داد کدو را ذبح شرعی کنند یا نماز جمعه را در روز چهارشنبه خواند و جامعه پذیرفت! اما حضرت زهرا(س) با استدلالهای منطقی، قرآنی و حقوقی به مصاف انحراف رفتند.
به گزارش خبرنگار جماران، آیتالله حسین عرب طی سخنانی با موضوع «جایگاه علمی و عینی انسان کامل در خطبه حضرت زهرا(س)» در موسسه پژوهشی فهیم، گفت: قرآن کریم انسان کامل و ضد آن را در تقابل با هم معرفی مینماید. با پژوهش در آیات و روایات، میتوان به حصر عقلی گفت که انسان از سه حالت خارج نیست؛ یا در حال «وقوف» و ایستایی است، یا در حال «صعود» و ترقی، و یا در حال «سقوط» و تنزل. نتیجه این سه حالت مشخص است؛ یا مغبون، یا مورد غبطه است و یا ملعون و بیچاره.
عضو مجمع روحانیون مبارز کاشان تصریح کرد: بحث «انسان کامل» از آیه ۳۰ سوره مبارکه بقره آغاز میشود. فرشتگان دو اشکال یا ابهام را مطرح کردند؛ نخست با اشاره به پیشینه موجودات زمینی فلسفه خلقت موجودی مشابه را جویا شدند. دوم، اشکالی طلبگی مبنی بر «تحصیل حاصل» وارد کردند؛ بدین معنا که اگر غرض از خلقت، تسبیح و تقدیس است، ما فرشتگان که عقل محض هستیم، این وظیفه را به نحو اتم انجام میدهیم. پاسخ خداوند ناظر به این حقیقت است که انسان زمینی، قرار است خلأیی را در عالم هستی پر کند که حتی فرشتگان با تمام کمالاتشان قادر به پر کردن آن نیستند. فرشتگان مظاهر اسمای تنزیهی و تقدیسی خداوند هستند، اما انسان کامل، مظهر تامِ تمامیِ اسمای حسنای الهی، اعم از جمال و جلال است.
وی یادآور شد: مرحوم حاجآقا مرتضی حائری(ره) لطیفهای از این آیه استخراج کردهاند که اگر زمین حتی برای یک لحظه از «انسان کامل» خالی باشد، اعتراض فرشتگان بر خداوند وارد خواهد بود؛ زیرا غیر از انسان کامل، سایر انسانها همواره در معرض لغزش و فساد هستند. تنها انسان کامل است که فلسفه خلیفةاللهی را تمام میکند. در خطبه فدکیه حضرت صدیقه طاهره(س) نیز این معنا متبلور است. حضرت در مدینه و در جمعی که ایشان را کاملاً میشناختند، به معرفی خود میپردازند. این معرفی برای اثبات نسب نیست، بلکه برای اثبات جایگاه وجودی و عصمت است. مانند مرجع تقلیدی که در شهر خود بگوید «من فلانی هستم» تا حکم خود را تنفیذ کند.
آیتالله عرب ادامه داد: حضرت زهرا(س) با این جملات ادعایی میکنند که هیچ فیلسوف، فقیه یا عارف بزرگی در طول تاریخ جرأت بیان آن را نداشته است؛ «آنچه میگویم، مصون از هرگونه خطا(غلط) است و آنچه انجام میدهم، مبرا از هرگونه زیادهروی و انحراف(شطط) است». این ترازِ «انسان کامل» است. ادعای عصمت مطلق، تنها شایسته معصوم است. لذا اصطلاحاتی مانند «عصمت ظلّی» اگر به این معنا باشد که هنوز احتمال خطا وجود دارد، در واقع عصمت نیست و نوعی عدالت در مراتب عالیه است. عصمت یعنی استحاله وقوع خطا و گناه، و این مقامی است که حضرت زهرا (س) با صراحت آن را بیان میفرمایند و پیامبر اکرم(ص) نیز با جمله «إِنَّ اللَّهَ یَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا» آن را امضا کردهاند.
وی افزود: از آموزههای دیگر خطبه فدکیه، ترسیم جامعه ترازِ نبوی و علوی است. حضرت زهرا(س) به ما آموختند که جامعه اسلامی، جامعهای «تحلیلگر» و «پرسشگر» است، نه جامعهای «کرنشگر» و ستایشگر که مطلوب نظامهای اموی است. در منطق فاطمی(س)، قدرت باید پاسخگو باشد و هیچ منطقه ممنوعهای برای پرسش وجود ندارد. اگر روحیه پرسشگری از جامعه گرفته شود، هر خرافهای را میتوان به نام دین به مردم تحمیل کرد؛ چنانکه در تاریخ دیدیم معاویه دستور داد کدو را ذبح شرعی کنند یا نماز جمعه را در روز چهارشنبه خواند و جامعه پذیرفت! اما حضرت زهرا(س) با استدلالهای منطقی، قرآنی و حقوقی به مصاف انحراف رفتند.
عضو مجمع روحانیون مبارز کاشان اظهار داشت: در ماجرای فدک، حضرت استدلالهای فقهی متقنی ارائه کردند. وقتی ابوبکر از ایشان «بیّنه» (شاهد) خواست، این درخواست برخلاف قواعد مسلم فقهی بود. قاعده «البیّنهُ عَلَی المُدَّعی وَ الیَمینُ عَلَی مَن أَنکَرَ» اصلی پذیرفتهشده است. حضرت زهرا(س) صاحب تصرف بودند و فدک در اختیار ایشان بود؛ لذا مطالبه شاهد از کسی که مال در دست اوست، نشان از بیاطلاعی از اولیات احکام یا شدت خصومت دارد. حضرت با استناد به آیات قرآن در باب ارث انبیاء(مانند وراثت سلیمان از داوود)، اجتهاد در برابر نص خلیفه را باطل کردند و نشان دادند که این رفتار، بازگشت به جاهلیت است
وی با تأکید بر اینکه «دفاع از مظلوم» رکن دیگر سیره فاطمی است، گفت: قرآن کریم در سورههای آغازین نزول(مانند تکویر و بروج)، با شدیدترین لحن از حقوق پایمالشده انسانها، حتی دختران زنده به گور شده در عصر جاهلیت، دفاع میکند. شاید بتوان احتمال داد که خداوند پیش از رسیدگی به سایر پروندهها، به دادخواهی این مظلومان میپردازد. هرجا در قرآن لعن و نفرینی هست، پای تضییع حق خدا یا حق مردم در میان است.
آیتالله عرب در بخش پایانی سخنان خود تأکید کرد: انحرافی که پس از رحلت پیامبر (ص) رخ داد، محصول چهار عامل بود: «تبدیل»، «تعطیل»، «تحریف» و «کتمان». نخست، تبدیل غدیر به سقیفه؛ سقیفهای که نه یک انتخابات، بلکه کودتایی از پیش طراحیشده بود. ما ضمن حفظ وحدت با برادران اهل سنت، بر مبانی خود استواریم. ادعای اجماع در سقیفه، فاقد مبنای علمی است و چنانکه شیخ انصاری در رسائل فرمودند، اصلی برای آن وجود ندارد.
وی افزود: دوم تعطیل سنت پیامبر و کنار نهادن مدیریت علمی اهلبیت(ع)، سوم تحریف مفاهیم دینی که توسط جریان اموی شدت گرفت و چهارم، کتمان حقایق است. علمای اهل کتاب، پیامبر (ص) را همچون فرزندان خود میشناختند اما حقیقت را کتمان کردند. همین کتمان در خصوص ولایت امیرالمؤمنین (ع) نیز رخ داد؛ کسانی که به خوبی میدانستند سیل علوم از کوهسار وجود او سرازیر است، با کتمان خود، مسیر تاریخ را منحرف نمودند.