امام خمینی چه در سالهای مبارزه علیه حکومت ستمگر و ظالم پهلوی و مقابله با سلطه جویان استعمارگر، و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عمل و رفتار امام حسین(ع) را به عنوان یک «الگو» و بیان کننده وظیفه مؤمنان میدید و معرفی میکرد، نه به عنوان یک «اتفاق» و رازی سر به مُهر و وظیفه ویژه امام حسین(ع).
پایگاه خبری جماران: حماسه جاودانه امام حسین(ع) با همه مقدمات و پیامدهای ظاهری آن در کمتر از یک سال رقم خورد و متن و مغزِ آن ایثار و شهادت در کمتر از یک روز اتفاق افتاد؛ اما به سان رودی جاری و اقیانوسی بیکران هرچه بر آن میگذرد، امواج آن ارتفاع بیشتری میگیرد.
مکتب حسینی در خود تمام اسلام را نشان میدهد، چرا که در مدرسه حسینی ـ علاوه بر بیان تاریخ حادثه و گزارش از چگونگی وقوع آن حماسه جاودانه و شرح جنایات یزیدیان، و ذکر مصائب وارد شده بر عزیزان پیامبر(ص) ـ معارف و احکام اسلام را برای محبان حسین بیان میکنند و از این رهگذر نه تنها داغ بزرگ شهدای کربلا و مصیبت عظیم سید الشهداء(ع) دلها را میسوزاند و اشکها را جاری میسازد، که «معالم دین» معرفی و شناخته میشوند و ارتباط جامعه با تعالیم اسلامی برقرار میگردد و استمرار مییابد.
درباره نهضت حسینی از زوایای مختلف میتوان سخن گفت و آن را مورد بررسی قرار داد؛ نظیر ماهیت نهضت حسینی، عوامل و دلایل قیام عاشورا، نتایج و آثار قیام حسینی و... .
امام خمینی که قلبش مالامال از عشق به سید الشهداء(ع) بوده، از امام حسین(ع) و نهضت حسینی فراوان یاد کرده و به تبیین و تکریم حرکت سازنده آن حضرت برخواسته است.
یکی از ابعاد بسیار مهم نهضت حسینی، ماهیت آن است؛ آیا قیام سید الشهداء(ع) یک وظیفه شخصی بوده و باید آن را مأموریتی ویژه برای آن حضرت دانست که رازی میان او و خدایش بوده؛ یا اینکه امام حسین(ع) به عنوان وظیفه شرعی یک مسلمان، تن به ذلت نداد و راه عزت و شهادت را انتخاب کرد و جان عزیزش و عزیزانش را فدا کرد تا سیره نبوی و علوی زنده شود و بدعت اموی برکنده گردد؟
در این رابطه دیدگاهها و نظرات مختلف و متفاوتی بیان شده است که شایسته تأمل و اندیشیدن است. مثلاً فقیه بزرگی چون صاحب جواهر عمل امام حسین(ع) را از «اسرار» و «وظیفه خاص» آن حضرت میداند:
«وما وقع من الحسین مع أنّه من الأسرار الربانیه والعلم المخزون... علی أنّه تکلیف خاص قد قدم علیه و بادر إلی إجابته، و معصوم من الخطأ لا یعترض علی فعله ولا قوله؛ فلا یقاس علیه من کان تکلیفه ظاهر الأدلة و...». (جواهر الکلام، ج 21، ص 295 ـ 296)
در بحثهای مبنایی فقه و اجتهاد روشن و مسلم است که پس از قرآن، «سنّت» دومین و مفصّلترین منبع شناخت تعالیم و احکام اسلام است و از نظر شیعه و در دیدگاه علمای امامیه، سنّت مجموعه گفتار و رفتار معصومین(ع) ـ پیامبر اکرم و ائمه هدی ـ میباشد: «قول المعصوم أو فعله أو تقریره» (اصول الفقه، محمدرضا مظفر، ج 2، ص 61) یعنی عمل معصوم نیز جزء مصادر تشریع میباشد.
در فرهنگ پیروان ائمه معصومین (ع) در خصوص نهضت ابا عبدالله الحسین(ع) رویکرد تاریخی و سوگواری مورد اهتمام و استفاده بوده و میباشد و فقهاء با نگاه فقهی و اینکه «فعل معصوم» چه دلالتی دارد و چه وظیفه و تکلیفی را نتیجه میدهد، به سراغ قیام حسینی نرفتند و به همان عرض ارادت و اقامه عزا اکتفا کردند!
اما امام خمینی(س) با توجه به مبانی فقاهت و در عمل به سخن سید الشهداء(ع) که فرمودند: «لکم فیّ اُسوة»؛ «من اسوه شما میباشم» (ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 553) برداشت و استفاده متفاوتی از نهضت حسینی داشته است.
ایشان چه در سالهای مبارزه علیه حکومت ستمگر و ظالم پهلوی و مقابله با سلطه جویان استعمارگر، و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عمل و رفتار امام حسین(ع) را به عنوان یک «الگو» و بیان کننده وظیفه مؤمنان میدید و معرفی میکرد، نه به عنوان یک «اتفاق» و رازی سر به مُهر و وظیفه ویژه امام حسین(ع).
«حضرت سید الشهداء ـ سلام الله علیه ـ به همه آموخت که در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد». (صحیفه امام، ج 17، ص 52)
البته امام حسین (ع) علاوه بر اصل نهضت و قیام علیه استبداد و ظلم حکومت یزید ـ که فعل و عمل آن حضرت بوده ـ در سخنان خود نیز به وظیفه ایمانی و عمومی تصریح فرمودند:
«ألا ترون أنّ الحقّ لا یعمل به والباطل لا یتناهی عنه لیرغب المؤمن فی لقاء الله محقّاً». (بحار الانوار، ج 44، ص 381)
مفهوم این سخن امام(ع) که با رفتار و عمل خود آن را معنا کردند این است که وقتی چنان شرایطی رُخ دهد، «مؤمن» باید تا سر حد جان بازی و شهادت در راه خدا پیش برود و حق دارد به استقبال شهادت برخیزد. این یعنی کاری که امام حسین(ع) انجام دادند، یک وظیفه خاص و سرّ و راز میان او و خدایش نبوده است.
سید الشهدا و اصحاب او و اهل بیت او آموختند تکلیف را؛ فداکاری در میدان... آنها به ما فهماندند که در مقابل جائر، در مقابل حکومت جور، نباید زنها بترسند و نباید مردها بترسند. (صحیفه امام، ج 17، ص 53 ـ 54)
از نگاه امام خمینی ماهیت نهضت حسینی ماهیت ظلم ستیزی و مقابله با حکومت جائرانه است:
امام مسلمین به ما آموخت که در حالی که ستمگر زمان بر مسلمین حکومت جائرانه میکند، در مقابل او اگر چه قوای شما ناهماهنگ باشد، بپاخیزید و استنکار کنید و اگر کیان اسلام را در خطر دیدید، فداکاری کنید و خون نثار نمایید. (صحیفه امام، ج 5، ص 75)
یعنی امام حسین(ع) به مسلمانان این درس را میدهد که باید مقابل حکومت جائر بپا خواست و تسلیم نشد و برای حفظ اساس اسلام باید خون خود را نثار کرد و به استقبال شهادت رفت. ادبیات امام خمینی به عنوان یک فقیه بزرگ و مرجع تقلید میلیونها نفر از مؤمنان، ادبیاتی مشخص و با معنای روشن میباشد. یعنی ایشان به عنوان یک فقیه از «فعل معصوم» تکلیف شرعی مؤمنان را برداشت میکند و به صراحت اعلان میکند که: «سید الشهداء و اصحاب او و اهل بیت او آموختند تکلیف را...» و عمل امام حسینu را تکلیف آن حضرت میداند که بدان عمل کردند:
سید الشهدا ـ سلام الله علیه ـ وقتی میبیند که یک حاکم ظالمی، جائری در بین مردم حکومت میکند، تصریح میکند حضرت که اگر کسی ببیند که یک حاکم جائری در بین مردم حکومت میکند، ظلم دارد به مردم میکند، باید مقابلش بایستد و جلوگیری کند هر قدر که میتواند... تکلیف این طور میدانست که باید قیام بکند و خونش را بدهد تا اینکه این ملت را اصلاح کند... سید الشهدا لازم میبیند که سلطان جائر را سراغش برود ولو اینکه جان بدهد. (صحیفه امام، ج 4، ص 151 ـ 152)
جمع بندی و نتیجه گیری اینکه از نگاه امام خمینی(س) نهضت حسینی أسوهای جاودانه و الگویی برای مسلمانان است تا تکلیف شرعی و وظیفه دینی خود را از عمل فرزند رسول خدا بیاموزند و این یعنی یک نوآوری فقهی و بهرهمندی از سرمایه غنی «سیرة معصومین» برای عموم مسلمانان و برای همیشه؛ یعنی اگر برای مسلمانان شرایطی مانند شرایط پیش آمده برای امام حسین(ع) رُخ دهد و سلطان جائر و حکومت ظالمی به بندگان خدا ظلم کند و اساس اسلام را در معرض نابودی قرار دهد، ولو با عدّه وعُدّه قلیل باید مقاومت کرد و تسلیم ظلم نشد ولو به قیمت جان و شهادت در راه خدا تمام شود.