تقریبا 40 کیلومتر از باغملک به سمت ارتفاعات صیدون را که طی کنیم به بقعه ای میرسیم که نزد بومی و محلی های باغملک گرامی داشته میشود باغملکی ها نامهای متفاوتی چون پیر،شاه منگشت،شاهزاده عبدالله یا امامزاده عبدالله بر این بقعه گذاشته اند.
روزگاری قسم راستمان بود و برای زیارتش با چهارپا یا پیاده خود را به ضریح و چشمه اش میرساندیم هنوز هم قسم راست خیلی هاست.
گاهی سر زلف معشوقه هامان را به تدبیر کرمش می بستیم و در اشعار و یار یارمان بیوفایان را به او می سپردیم و میخواستیم تقاص و انتقام از بیوفایان گیرد.
گاهی خشک شدن درخت سوسن بالای برم(تالاب) را معجزه اش میخواندیم برخی ها هم میگفتند هر چقدر لودر و ماشین آلات آوردند تا انتهای برم یا همان تالاب را لایروبی کند چرخ ماشین آلات در گل فرو میرفت و مجالی برای اینکار به راکبان ماشین آلات از طرف قدرت ماورایی داده نمی شد و این قدرت را در اراده و ید امامزاده میدانستیم.
چشمانمان را روی این که ایشان تذکره دارد و یا برادر امام رضا(ع) است هم می بندیم امامزاده ،پیر یا شاه منگشت برای مردم این دیار مقدس،محترم و گرامی داشته می شد.
(به نقل از پایگاههای خبری محلی)چند شب قبل در نقطه ای از باغملک که شاید خیلی ها باغملک را با نام و خاطرات شاه منگشتش می شناسند اتفاقی افتاد باور نکردنی؛چند جوان با سلاح سرد، اسپری فلفل و ضرب و شتم متولیان امامزاده اقدام به سرقت از محل جمع آوری نذورات این بقعه کردند اگرچه پلیس اقدام کنندگان (هیچ قضاوتی در مورد این افراد نکنیم بهتر است چون در مقام و موقعیت آنان نیستیم) به این عمل را دستگیر و تحویل مقامات قضایی داد اما نکته اینجاست که در جامعه سنتی باغملک با 'سرعت' اتفاقات و تغییراتی در حال رخ دادن است که باورش برای خیلی از ما سخت و دشوار است.
حال پرسش اینجاست چرا در یک جامعه سنتی و باورمند به ارزشهای اعتقادی این اتفاق می افتد؟
چه اتفاقی افتاد که در طول یکی چند دهه آنچنان تغییراتی در باور جامعه سنتی صورت گرفت که حاصل تربیت شدگان نسل دیروز، امروز با ناپرهیزگاری به تمام باور و اندیشه نسل قبل خود حمله می کنند و ارزشها را زیر پا می گذارند و با ارعاب اقدام به سرقت نذورات می کنند؟!
در کنار این اتفاق و برای درک بهتر وضعیت جامعه باغملک خوب است به نزاعهای طایفه ای،رشد میزان خودکشی نسبت به سالهای قبل،کشفیات چند برابری نسبت به گذشته مواد مخدر در باغملک نیز توجه داشته باشیم هر چند از آمار طلاق در شهرستان بی اطلاعیم اما به سبب کوچکی جامعه و شناخت از جایی که در آن زندگی می کنیم کم و بیش به گوشمان میرسد میزان طلاق رو به افزایش است.
این ناهنجاری ها پی در پی و با شتاب در حال رخ دادن است اینها همه علامت و نشانه ایراد در جامعه است بدون شک مشکلات اقتصادی و عدم اشتغال برای جوانان دلیل اثر گذار بر تشدید و ازدیاد این آسیب های اجتماعی است.
عدم وجود سیستم مناسب آموزش و همچنین سنتی ماندن سیستم انتقال داده ها به جامعه شاید دلیل دیگری است که جامعه را دست به گریبان چنین اتفاقاتی می کند ،از طرفی جامعه با رشد نیروی انسانی مواجه شد از طرف دیگر متناسب با رشد جمعیت زیرساخت آبدیت برای انتقال الگوهای اجتماعی ایجاد نگردید در کنار این عوامل باید نقش سایر محرکها را هم نادیده نگرفت.
هرچه هست این باغملک تب دارد دلیل تب هم لاجرم عفونت است در چنین جامعه ای یا برخی چیزها سر جای خود نیستند یا جامعه چیزی کم دارد و یا جامعه زخم خورده است و زخمها متعفن و تب دار شده اند که گه گداری به این صورت به رخ جامعه کشیده میشود و خود را نمایان می کنند.
اینها همه هشدارهایی برای پایگاه های ارزشی چون خانواده،اعتقادات و هنجارهایی که حول این ارزشها بوجود آمدند هستند،امیدواریم دیگر نگوییم امیدواریم و با اقدامات مناسب از طرف متولیان قبل از اضمحلال و فروپاشی جامعه تغیرات مثبتی شکل گیرد و جامعه رو به آرامش مسیر خود را طی کند.
6064
دریافت کننده و انتشار: محسن بهاروند
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.