جی پلاس؛

چرا در قیامت ندا می دهند"این الرجبیون"؟/علت اینکه در استغفار ماه رجب، کلمه "ربی" نیامده چیست؟

ماه رجب ماه عجیبی است که در آن زمینه یگانه شدن با خدا فراهم است و خدا فرموده است: الشهر شهری و العبد عبدی و گویا همه چیز تدارک دیده شده است تا انسان زمینه وصلش را مهیا کند و مورد خطاب "این الرجبیون" قرار گیرد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، به فرمایش حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم، ماه رجب، ماه عظیم خداست که هیچ ماهی از نظر حرمـت و فضـل در نزد خدا همطـراز آن نیسـت. صرف نظر از همه فرمایشات بزرگان دین درباره عظمت ماه رجب، همین یک جمله کافی است تا انسان را قدری به فکر وادارد که اندوخته اش از این ماه بزرگ چه بوده است. در کتاب "ماه رجب، ماه یگانه شدن با خدا" درباره ندای "این الرجبیون" در روز قیامت چنین نگاشته شده است:

 

رجب؛ عامل شکل دهی به شخَصیت قیامتی انسان

در روایـت هسـت: "در روز قیامـت در موقف محشر، یعنـی در آن تنهـایی محض، نـدا می آیـد: "اَیْـنَ الرَّجَبیُّون"؛ یعنی کجایند کسانی که در ماه رجب، با خـدای خـود اُنس خاص گرفتند و نگذاشتند ماه رجب به راحتی از دستشان برود؟

 

پس معلـوم اسـت کـه بـا اعمـال مـاه رجـب بـرای انسـان یـک نـور و یک شخصیت خاص پدید می آید، یعنـی رجبـی شـدن یـک نـور وجـود تکوینی و یک هویت خاص برای انسان بـه وجـود مـی آورد کـه در عالم قیامت که حقایق ظاهر می شـود، ایـن شخصـیت خـاص آنهـا ظاهر می گردد. رجبی شدن، چیـز سـاده اعتبـاری مثل اسـم گـذاری روی افراد نیست که بدون رابطه با حقیقت افراد باشد.

 

در عظمـت مـاه رجـب، رسـول خدا "صـلوات الله علیه و آله" می فرماینـد: مـاه رجب؛ ماه عظیم خدا است که هیچ ماهی از نظر حرمـت و فضـل در نزد خدا همطـراز آن نیسـت. حتّـی در زمـان جاهلیـت مـاه رجـب را محترم می شمردند، و اسلام عظمت آن را مورد تأکید قـرار داد. بعـد فرمودند: اِنَّ رَجَبَ شَهرُ "الله" و شعبانُ "شهری" و رمضانُ "شـهراُمَّتی"، یعنی رجب ماه خدا است و شعبان مـاه مـن اسـت و رمضـان ماه امت من است.(۱)

 

استغفار خاص ماه رجب

 در ادامـه روایـت هسـت کـه آن ملـک از زبـان خـدا می فرمایـد: "غافر مَن اسْتَغْفَرَنی" من بخشنده آنم که از من بخشـش بخواهـد. معلوم است استغفار ماه رجب، استغفار خاص اسـت. عمومـا یکـی از ذکرهای ماه رجب ذکر استغفار است و بـه شـکل های مختلـف هـم آمده است، همه اش روی حساب است. آنجا که در گفـتن اسـتغفار، "ربّی" ندارد و می فرمایند: هر روز ۷۰ مرتبه صبح و ۷۰ مرتبـه عصـر بگوید:  "اَسْتَغْفرالله وَ اَتُوبُ الَیْه" چون در دامن ربِّ مـاه رجـب خود را قرار داده دیگر انسان واژة "ربّی" را نمی گوید، بلکـه توجـه و 

توبه اش بـه سـوی "الله" اسـت. حتمـا متوجّه ایـد "الله" مقـامِ جمـعِ اسماء الهی است، لذا با دستور دادن بـه انجـام ایـن ذکـر می خواهنـد قلب متوجّـه "الله" باشـد، همـان طـور وقتـی کـه "ربّ" را در ذکـر می آورند می خواهند قلب توجّه اش به مقام ربوبیت حـق باشـد و لـذا عرض ما این است که شکل این ذکرها روی حسـاب اسـت و همـان طور که روایت آورده باید گفت و در ایجاد حالت قلبیِ مطـابق آن ذکر کوشش کرد تا نتایج فوق العاده آن إن شاءاالله نصیب شما شود. 

 

باز در رابطه با استغفار ماه رجب می فرماینـد: ۱۰۰مرتبـه یـا ۴۰۰ مرتبه در این مـاه بگوییـد: "استغفرالله الذی لا اله الا هو وحده لا شریک لَهُ وَ اَتُوبُ الَیْه"، یعنـی از خـدایی کـه جـز او الهـی نیسـت و یگانـه و بی شـریک اسـت، طلـب غفـران و آمـرزش می نماید و به سوی او جهت قلبم را قرار داده ام. که در ایـن اسـتغفار؛ 

"الله" را برای قلب خـود ترسـیم می کنـی و یگـانگی محض او را برای خود تفهیم می کنی و سپس "وَ اَتُوبُ الَیْه" را می گویی، یعنی من از حضرت "الله" که جامع جمیع اسماء الهی اسـت، می خـواهم که مرا ببخشد، آن اَللّهی که قطب قلب من اسـت و جـز او نمی شـود کسی اله و معبود جان من باشد و من به سوی چنین خـدای یگانــه ای کـه تمام مقصد قلبم هسـت، آمدم. عجیب است اگر کمـی بـه قلـب خود عادت دهیم که ایـن ذکـر را بـا حضـور بگـو، می بینیـد حـال و هوایش عوض شد. روی "وَ اَتُوبُ  الَیْـه" بـا حضـور قلـب تأکیـد کنید و متوجّه باشـید داریـد می گویید: بـه سـوی او آمـدم. خوشـا بـه حالتان با چنین کلماتی و چنین تصمیمی!

 

باز می فرماید بسیـار بگـو: "اَسْتَغْفرالله وَ اَسْئَلُهُ التَّوبَـه"؛ یعنـی خدایا غفران و بخشش تو را طلب می کنم و تقاضا مـی کنم کـه توبـه مرا بپذیری و به من نظر کنی. اوّلا؛ می گویی: از الله یعنی از حضـرت جامع همه خوبی هـا می خـواهم مـرا در بـر بگیـرد – مثل در برگـرفتن کالایی که شما گرد و خاکش را پاک می کنید و وارد خانه تان می کنید- ثانیا؛ می گویی: از او که فرمود: من دوست دارم بنـده ام دسـتور دهـد تا آن را عمل کنم، تقاضا می کنم به من توجّه فرمایـد، بـه مـن محـل بگذارد. خوشا به حالتان با چنین کلمات و چنین تصمیمی!

 

روی بنما و وجود خود ما ز یاد ببر خرمن سوختگان را همه گو باد ببر

 

 چون خودش در این روایت می فرماید: در این مـاه "غـافر مَـن اسْتَغْفَرنی"؛ بخشنده کسی هستم که توبه کنـد و بخواهـد وارد یـک حیات معنوی شود، آن هم حیاتی معنوی ای بدون هرگونـه کـدورتی از گناه و غفلت، پس باید با استغفار امید چنین حیاتی را داشت.

 

ماهی که همه چیز خدایی است

 ادامه روایت هست که خدا می فرماید: "اَلشَّهْرُ شَهْری" ماه، مـاه من است. چه قدر آدم دلش گرم می شود که کجـا آمـده اسـت و بـا چه شرایطی روبه رو است. با زمانی روبه رو است که خداوند آن را به خودش نسبت داده. می فرماید: "وَالْعَبْدُ عَبْدی" بنده هـم بنـده مـن است. وقتی می فرماید: ماه، ماه من و بنده هم بنده من است، یعنی جـا دارد که روح بنده با این ماه متّحد شود تا با صاحب ایـن مـاه ارتبـاط یابد. به ما خبر می دهـد شـرایط و مقـامی اسـت کـه مـن در ایـن مـاه بنده ام را برای خودم خالص می کنم. من و شما را در این ماه به عنوان بنـده خـودش می نگـرد و آلودگی هـا و عصـیانهایمان را نمی نگـرد.

زمینه یگانه شدن بنده با خدا در این ماه فراهم است، این ماه عجیـب است. 

 

۱. اقبال الاعمال؛ ج ۳، ص ۱۹۰، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.

 

برشی از کتاب ماه رجب، ماه یگانه شدن با خدا؛ ص ۱۴-۱۸

دیدگاه تان را بنویسید