دلنوشته حاج قاسم برای همرزمان شهیدش؛

قاسم بی شما قاسم نیست

در قسمتی از دلنوشته حاج قاسم برای یاران شهیدش آمده است: من همه امیدم در قیامت به آخرین نگاه آشنا و بوسه وداع است که هنوز گرمی آن را در این زمستان عمرم حس می‌کنم.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، حاج قاسم، فرمانده نیروی قدس سپاه که از ابتدای تشکیل لشکر 41 ثارالله در دوره دفاع مقدس مسئولیت آن را بر عهده داشت با تک تک نیروهایش دوست بود و برایشان برادری دلسوز. او بارها و بارها در فراق آنها گریسته تا آنکه خود را در سحرگاه سیزدهم دی ماه به آنان رساند و در مهمانی باشکوهی که ملکوتیان برایش برپا کرده بودند، شرکت کرد.

این سردار آسمانی در دل نوشته ای در غم دوری یارانش اینگونه نگاشته است:

 

یادگاران؛ علی ام،...، محمدم، محمودم، مهدیم، حسینم، سید جوادم و… آیا می توانم شما را تنها بگذارم و آیا می توانم شما را فراموش کنم. شما همه وجود من هستید، در صفحه دل من تصویری زیباتر از تابلوی قامت مردانه شما حک نشده است، حافظه من مملو است از نام های مقدس شما و هر کدام بر صفحه دلم یادگاری نوشته اید، دوربین وجودم هر آنچه تصویر دارد بدرود است و بدرودها.

عزیزانم من بارها و بارها جان دادنتان را نظاره کرده ام و صدها قتلگاه شما را به تماشا نشسته ام، من خِر خِر بریدن گلوی شما را با گوشم شنیدم، در زیر شنی تانک له شدن برادرانتان و زیر شلاق دژخیم، فریاد خمینی خمینی تان را نظاره بوده ام. جان دادن های مظلومانه و معنویتان که هنوز از شیارهای پاشنه پایتان در خوزستان و کردستان چشمه خون می جوشد.

من بوی گوشت کباب شده ابدانتان را در صدها میدان مین، تک و پاتک بارها استشمام کرده ام، بدن هایی که در گودال های بمب برای همیشه ناپدید شدند.

من همه امیدم در قیامت به آخرین نگاه آشنا و بوسه وداع است که هنوز گرمی آن را در این زمستان عمرم حس می کنم، من در سرزمین شما روییده ام و با خون شما آبیاری شده ام و همه جوانه های خدمتم بوی خون تو را می دهند.

قاسم بی شما قاسم نیست، قاسم با شما قاسم شد، حیات من بی شما مرگ است و مرگ با شما حیات لذت بخش من.

خاک کف پای بسیجی ها/قاسم سلیمانی

حاج قاسم سلیمانی

دیدگاه تان را بنویسید