چند روزی همقدم با شهید وزوایی-۱۰

حاج احمد متوسلیان علاقه قلبی خود نسبت به محسن را چگونه نشان داد؟

علاقه قلبی که از زبان حاج احمد نسبت به محسن ابراز داشته شد: من وزوایی را مثل چشمانم دوست دارم.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: آمادگی نظامی نیروها موضوعی بود که باعث اختلاف نظر حاج احمد(1) و محسن(2) شد و حاجی که با نظر محسن مخالف بود به عنوان فرمانده اش از او خواست تا خیز برود و با نپذیرفتن محسن، درخواست کرد که سلاحش را برگرداند و همین ماجرا باعث دلخوری محسن شد، ساعتی از این قضیه گذشت و حاج احمد که متوجه دلخوری محسن شده بود و بیشتر به اتفاقی که میانشان افتاده بود، فکر کرد، آن وقت خواست که بچه های گردان در محوطه صبحگاه دوکوهه جمع شوند. بعد پشت میکروفن رفت و گفت: برادران عزیزم، اگر قطره خونی از بینی شما بچکد من نه تنها پاسخ پدر و مادرتان را باید بدهم که باید جوابگوی خدا هم باشم که چرا نتوانسته اید وظیفه نظامی خود را درست انجام دهید و دلیل برخورد من با فرمانده شما همین مسأله است که باید در امر آموزش از من نسبت به شما حساس تر باشد.

حاج احمد از علاقه قلبی خود نسبت به محسن گفت و حرفش را اینگونه ادامه داد: من وزوایی را مثل چشمانم دوست دارم.

صدای گریه بچه ها بود که با حرف های منطقی حاج احمد به هوا بلند شده بود. حاجی جلو رفت و محسن را در آغوش گرفت و بوسیدش و گفت: شما و بچه های گردان، امید اسلام هستید و اسلام به شما افتخار می کند.

 

1. حاج احمد متوسلیان، فرمانده لشکر 27 حضرت رسول (ص) که به همراه سید محسن موسوی، کاظم اخوان و تقی رستگار مقدم به دست نیروهای فالانژ اسیر شده و به صهیونیست ها تحویل داده شدند.

2. شهید محسن وزوایی، فرمانده گردان حبیب بن مظاهر لشکر 27 حضرت رسول (ص) که در دهم اردیبهشت سال 61 در عملیات الی بیت المقدس به درجه رفیع شهادت نایل شد.

 

 

 

 

 

دیدگاه تان را بنویسید