چند روزی همقدم با شهید وزوایی-۱

محسن چگونه به پدر احترام می گذاشت؟

وقتی محسن و بابا می خواستند با هم از در خانه خارج شوند، او کناری می ایستاد تا اول بابا از در بیرون برود و بعد او.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: انگار در گِل بعضی از بندگان خدا خوبی و نزاکت و ادب از همان بچگی شکل گرفته است. خیلی ها که در بزرگی، مظهر ادب و متانت می شوند، این رفتارشان را از کودکی و نان حلال پدر و شیر پاک مادر به ارث برده اند و محسن(1) هم یکی از همان کودکانی است که در بزرگی هم متین و مؤدب است و هم احترام به بزرگترهایش را به خوبی نگه می دارد.

پدر می گوید: هر وقت که می خواستیم با هم از در خانه خارج شویم، محسن کناری می ایستاد تا من اول از در بیرون بروم و بعد او خارج می شد و عادت داشت که در ماشین را باز کند و دستش را پشت من بگذارد و بفرمایی بزند تا من سوار ماشین شوم.(2)

 

1. شهید محسن وزوایی، فرمانده گردان حبیب بن مظاهر لشکر 27 حضرت رسول (ص) که در دهم اردیبهشت سال 61 در عملیات الی بیت المقدس به درجه رفیع شهادت نایل شد.

2. برگرفته از خاطره نقل شده از پدر شهید.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید