جماران؛

چرا امام هیات های گزینش را منحل کرد؟/علت این اقدام اصلاحی چه بود؟

جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی با بحران های مختلفی دست و پنجه نرم می کرد و این بحران ها حوالی سال ۵۹ و نیمه اول سال ۶۰ خود را بیشتر می نمایاند. در میان بحرانها اقداماتی ممکن است صورت پذیرد که به حقوق عمومی لطمه وارد کند، امام به عنوان بنیانگذار این انقلاب و مدیر آن، هر جا این مسائل پیش می آمد مستقیم ورود می کردند که انحلال هیات های گزینش یکی از آنهاست.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جماران، حدود سه هفته بعد از صدور فرمان هشت ماده ای به وسیله امام خمینی(س)، ایشان فرمان دیگری در پانزدهم دی ماه سال 61 صادر کردند، فرمانی که در آن انحلال هیات های گزینش قید شده بود. این فرمان از جهات مختلف سیاسی، اجتماعی و حقوقی قابل بررسی است. در واقع می توان آن را از اقدامات اصلاحی امام دانست که برای جلوگیری از انحراف در مسیر نهال نو پای انقلاب صادر شد.

اهمیت این نوع اقدامات اصلاحی زمانی خود را نشان می دهد که جامعه به درک درستی از موقعیت انقلاب و حوادث پیش آمده در آن برهه زمانی رسیده باشد. جامعه ایران پس از انقلاب، با حوادث مختلفی دست و پنجه نرم می کرد، مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در کتاب پس از بحران که به حوادث سال 61 پرداخته شده، نیمه اول و دوم سال ۱۳۵۹ و نیمه اول سال ۱۳۶۰ را سال‌های «بحران زا» یا دارای «بحران شدید» توصیف می‌ کند که آثار آن در تار و پود جامعه وجود داشت و نقاهت های آن پیکر جامعه را رنج می داد. (پس از بحران، کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی، ص ۸).

 

در نظام های سیاسی دنیا و در تعارض بین منافع دولت‌ها و کارگزاران آن، با منافع ملت و حفظ حقوق مردم، اگر نظام استبدادی باشد، حفظ منافع دولت را بر منافع جامعه و ملت ترجیح می‌ دهد، اما در یک نظام مردم سالار، حفظ حقوق مردم و دولت، تعاملی طرفینی است. در چنین وضعیتی است که امام فرمان انحلال هیئت‌ های گزینش را صادر می‌ کند، زیرا منافع ملت را در خطر می‌ بیند. انحلال هیئت‌ های گزینش را که زیر مجموعه دولت و افراد آن وابسته به دولت هستند، باید در جهت حفظ منافع ملت و حفظ حیثیت و حقوق آنها در مقابل منافع دولت ارزیابی کرد. البته این اقدام امام خمینی را نباید اقدامی علیه منافع دولت دانست، زیرا اعتقاد ایشان بر این بود که تقویت جامعه و حفظ رضایت مندی مردم در واقع موجب تقویت دولت می‌شود و یک تعامل طرفینی بین ملت و دولت را رقم می‌ زند. امام در این زمینه فرموده است:

«تا ملت در کار نباشد نه از دولت و نه از استانداران کار نمی آید یعنی همه دستگاه‌ های دولتی به استثنای ملت کاری از او نمی آید. از این جهت همه مان و شما ... باید کوشش بکنید که رضایت مردم را جلب کنید در همه امور.» (صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۳۷۸)

و در رابطه با وظایف متقابل دولت و ملت هم می‌فرماید:

«ملت وظیفه دارد که در جمهوری اسلامی پشتیبانی از دولت‌ها بکند که به خدمت ملت هستند»(همان، ج ۶، ص ۴۶۱)

این اقدامات اصلاحی از ناحیه بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی، برخاسته از دو مسئله است: 

1.جایگاه انسان و حفظ حیثیت و رعایت حقوق فردی و اجتماعی او،

2.نقش و جایگاه مردم در حفظ و تداوم نظام سیاسی کشور،

دو امری که از اهمیت به سزایی در اندیشه سیاسی امام خمینی برخوردار است و توجه به بندهای شش گانه انحلال هیئت های گزینش، دلالت بر توجه ایشان به دو امر فوق دارد.

 

از ویژگی‌ های بارز مدیریتی امام این بود که علاوه بر کلان نگری و تعیین خط‌ مشی‌های کلی برای مدیران نظام، آنگاه که پای حقوق عمومی و احیاناً ضایع شدن حق افراد به میان می‌ آمد در مسائل جزئی هم به طور مستقیم وارد می‌ شد و بدون توجیه عمل خلاف افراد منتسب به دستگاه قدرت، در نقش سرسخت‌ترین مدافع حق مردم ظاهر می‌ شد. فرمان 8 ماده‌ای 24 آذر 61 (برای مطالعه بیشتر به علت صدور فرمان هشت ماده ای رجوع کنید) و تشکیل ستاد پیگیری موضوعات توصیه شده در آن و نهایتاً انحلال هیأت‌های گزینش جلوه‌ای از این ویژگی است که در آن خطاب به ستاد پیگیری تخلفات قضایی و اداری (فرمان هشت ماده‌ای) بر انحلال هیأت‌های گزینش در سراسر کشور و تأسیس هیأت‌های دارای صلاحیت فرمان داده شده است. تقبیح جزوه تهیه شده از سؤالات گزینشی و جمع‌‌آوری و منع انتشار آن، و تأسیس هیأت‌ های دارای صلاحیت، پرهیز از انتخاب افراد تنگ‌نظر و تندخو و نیز مسامحه‌کار در این هیأت، در نظر گرفتن حال فعلی افراد، استیفای حقوق  تضییع شده در گزینش‌های قبلی بر مبنای سؤالات مطرح شده، تهیه جزوه مفید و آموزش آن و سپس گزینش، اصلاح موارد آموزشی کلاس‌های دایر شده در ارتش، سپاه و مراکز نظامی و انتظامی و... از جمله موارد ذکر شده در این فرمان است.

 

متن فرمان امام برای انحلال هیات های گزینش به شرح زیر است:

 

"بسم اللّه‌ الرحمن الرحیم

ستاد پیگیری تخلفات قضایی و اداری

اخیراً چند کتاب به عنوان سؤالات دینی و ایدئولوژی اسلامی را ملاحظه نمودم و بسیار متأسف شدم از آنچه در این کتاب ها و جزواتی از این قبیل به اسم اسلام، این دین انسان‌ ساز الهی، برای گزینش عمومی مطرح شده است و آنها را میزان رد و قبولی افراد قرار داده‌ اند. این نوشته‌ ها که مشحون از سؤالات غیر مربوط به اسلام و دیانت و احیاناً مستهجن و أسف‌ آور است از آنجا که به اسم دیانت اسلام منتشر شده است، از کتب و جزوات انحرافی است که برای حیثیت اسلام و جمهوری اسلامی مضر است، و به وزیر ارشاد توصیه نمودم که امثال این کتب را در اسرع وقت جمع آوری و فروش و خرید و نشر آنها را ممنوع شرعی اعلام نمایند. شاید بسیاری از افرادی که در تدوین آنها دخالت داشته‌ اند دارای حسن نیت بوده‌ اند، لکن احتمال نفوذ شیاطین در این نحو مسائل قوی است که برای مشوه نمودن چهرۀ نورانی اسلام یا جمهوری اسلامی به این امر اقدام نموده‌ اند. لهذا مراتب زیر را از ستاد محترم خواستارم :

1ـ تمام هیأت هایی را که به نام گزینش در سراسر کشور تشکیل شده‌ اند، منحل اعلام می‌ نمایم، چه در قوای مسلح یا در وزارتخانه‌ ها و ادارات، و چه در مراکز آموزش و پرورش تا برسد به دانشگاه‌ ها، تمام آنها منحل است و ستاد انحلال را اعلام نماید.

2ـ ستاد موظف است دراسرع وقت دستور دهد تا هیأت هایی به جای هیأت های منحله، از افراد صالح و متعهد و عاقل و صاحب اخلاق کریمه و فاضل و متوجه به مسائل روز تعیین تا درگزینش افراد صالح، بدون ملاحظۀ روابط اقدام نمایند، و گزینش زیر نظر آنها انجام گیرد، و دقت شود تا این افراد، تنگ نظر و تندخو و نیز مسامحه‌کار و سهل‌انگار نباشند. و چنانچه قبلاً تذکر داده‌ ام میزان در گزینش، حال فعلی افراد است، مگر آنکه از گروهک ها و مفسدین باشند، یا حال فعلی آنها مفسده‌ جویی و اخلالگری باشد. و اما کسانی که در رژیم سابق به واسطۀ جو حاکم یا الزام رژیم ستمگر مرتکب بعضی نارواها شده‌ اند ولی فعلاً به حال عادی و اخلاق صحیح برگشته‌ اند، تندروی های جاهلانه در حق آنها نشود که این ظلم است و مخالف دستور اسلام، و باید ممنوع اعلام شود.

3ـ از آنجا که بسیاری از سؤال های اسلامی این کتابچه‌ ها از مسائل غیر محل اطلاع می‌ باشد که شاید فضلا و علمای زحمتکش نیز در جواب آنها عاجز باشند، و نیز بعض آنها غلط و بعضی از سؤال و جواب ها بر خلاف است، این نحوۀ سؤالات به هیچ وجه معیار در گزینش افراد نیست ،و ندانستن آنها برای آنان اشکال و عیبی ندارد .لازم است ستاد محترم، اشخاصی را مأمور کند که اگر افرادی، چه به واسطۀ سؤال های شرعی، که دانستن آنها برای این اشخاص لزوم ندارد، و چه سؤال های ناروایی که به اسلام ارتباط ندارد، از ادارات و یا وزارتخانه‌ ها یا دیگر مراکز اخراج شده‌ اند و یا به واسطۀ آن استخدام نشده‌ اند، تشخیص داده تا اگر اخراج یا عدم پذیرش به صرف این امور یا اشباه آن بوده است، آنان را به محل خود برای خدمت برگردانند که این نحوۀ عمل که با آنها شده است ظلم فاحش است، و محروم نمودن کشور از اشخاص مفید می‌باشد که از همۀ اینها باید جلوگیری شود. و نیز از افراد صحیحی که در هیأت های گزینش بوده‌ اند، قدردانی شود و به افراد دیگر آنها نصیحت شود تا نظیر این افعال در کشور اسلامی واقع نشود.

 

4ـ ستاد محترم دستور دهد کتابچه‌ های مختصری شامل بعضی از مسائل شرعی که محل اطلاع عمومی است، و مسائل اعتقادی که دانستن آنها در اسلام لازم است به طور ساده، بدون معماها که در این کتب و نشریات انحرافی موجود است، و بعضی مسائل مناسب با شغل افراد، با نظارت اشخاص مطلع از احکام اسلام و متوجه به اطراف مسائل سیاسی و اجتماعی تهیه شود و آنها را در دسترس افراد قرار داده، و در صورت احتیاج اشخاص را آموزش دهند، و بدون آموزش، سؤال از آنها نشود و میزان رد و قبول، موازین اسلام و انسانی باشد که هدایت جاهلان، منظور نظر اصیل است.

 

تجسس از احوال اشخاص در غیر مفسدین و گروه های خرابکار مطلقاً ممنوع است، و سؤال از افراد به اینکه چند معصیت نمودی، چنانچه بنا به بعضی گزارشات این نحوه سؤالات می‌ شود، مخالف اسلام وتجسس کننده، معصیتکار است. باید در گزینش افراد این نحوه امور خلاف اخلاق اسلامی و خلاف شرع مطهر ممنوع شود.

 

6ـ بنا به گزارش رسیده، بعضی از کلاس های درسی که در ارتش و سپاه و سایر مراکز نظامی و انتظامی تأسیس شده است، بسیار مستهجن و مبتذل است. باید این کلاس ها به وسیلۀ اشخاص عالم، عاقل و متعهد اداره شود، و نمایندگان اینجانب در نیروهای نظامی و انتظامی با کمال جدیت به اصلاح آنان پرداخته و به کار خود ادامه دهند. این ستاد موظف است برای هر وزارتخانه یا مراکز دیگر کتابچه‌ هایی مناسب با کار آنان به صورتی معقول و اسلامی تهیه نموده و از تعلیمات جاهلانه و احیاناً ضدانقلابی جلوگیری نمایند. از خداوند تعالی توفیق آقایان را در امور محوله و حُسن جریان آن را خواستارم. والسلام علیکم و رحمة‌ اللّه‌.

روح‌ اللّه‌ الموسوی الخمینی"(صحیفه امام، ج 17، ص: 219-221)