پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

زنده عشق - به مناسبت سالگرد ارتحال آیت الله توسلی - 5

امام به روایت آیت الله توسلی

امام(س) حفظ آبروی انقلابیون را واجب می‌دانستند
امام(س) به اختلاف سلایق قائل بودند، اما می‌فرمودند که اختلاف به معنای این نیست که به یکدیگر بپرند یا کسانی که در انقلاب بوده‌اند و برای آن زحمت کشیده‌اند به خاطر اینکه جزو یک گروه نیستند مورد اتهام و بی‌مهری قرار بگیرند. امام(س) از این مسایل خیلی ناراحت بودند و لذا در زمان ایشان سعی می‌کردند تعادل حفظ شود. امام(س) حفظ آبروی انقلابیون را واجب می‌دانست و حتی حاضر نمی‌شدند که یک امام جمعه را عزل کنند. مگر اینکه خودش استعفا می‌داد. برای اینکه می‌گفت او در آنجا آبرو پیدا کرده است و من هیچ گاه حاضر نیستم آبروی یک مسلمان را ببرم.

شجاعت در تدریس فلسفه
امام در آن زمان که رسم نبود در حوزه‌های علمیه عرفان یا فلسفه خوانده شود به این دو علم گرایش پیدا کردند و در این رشته‌ها تحصیل کردند. امام با شجاعت فلسفه را در حوزه‌ی علمیه قم رواج داد و شاگردانی مانند شهید مطهری را پرورش داد. امام بارها می‌گفتند که من خون دل از برخی از متحجران خورده‌ام و در آن زمان اگر کسی فلسفه یا عرفان می‌خواند وی را پرت کرده و کافر می‌پنداشتند.

در این باره وصیتی نکرد
امام(س) نگفته بودند که من را کجا دفن کنید. مرحوم حاج احمد آقا گفتند که امام روزی به من فرمود این انتخاب که به من مربوط نیست، وقتی من فوت کردم تعیین محل دفن مربوط به ولی میت است و ولی میت هم فرزند ارشد ذکور است. هر کجا خواستید. ابتدا تصمیم مرحوم حاج احمد آقا این بود که بین جاده قم و تهران، در کوشک نصرت دفن شود. صحبت که شد همه مخالفت کردند. بعضی‌ها گفتند امام(س) را در مسجد بالاسر حضرت معصومه(س) دفن کنیم. بالاخره مرحوم حاج احمد آقا گفت که امام(س) باید در کنار قبر شهدا باشد. تصمیم گرفته شد در همین نقطه فعلی که نزدیک بهشت زهرا و قبور شهدا بود پیکر امام راحل را دفن کنند. در همان روز در هلیکوپتر من و آقای هاشمی، مرحوم حاج احمد آقا، آقای ناطق نوری و آقای صانعی که در دفتر امام(س) بودند بودیم. در میان جمعیت توانستیم پیکر ایشان را دفن کنیم.

در باب انتقاد
می‏فرمودند انتقاد سازنده موجب رشد است و آن را مفید می‏دانستند، گاهی از اوقات که ایشان سخنرانی می‏کردند و در سخنرانی خود مطالبی را بیان می‏کردند و ما یا دیگران انتقاد می‏کردیم که این به مصلحت نیست، که تا امام می‏شنیدند فوراً می‏گفتند خط بزنید.
گاهی در همین مسایل خصوصی که امام صحبت می‏کردند - طبعاً انسان جایز الخطا است - تا تذکر می‏دادیم، می‏گفتند حق با شما است. من یادم هست که کسی به امام گفت: آقا! این چه جمله‏ای است که می‏گویند، مرد آن است که از حرفش برنگردد؟! امام در جواب او فرمودند اتفاقاً برعکس است. مرد آن است که از حرفش برگردد. اگر مطلبی را که بیان کرده مطلب خلافی بوده یا مطلب درستی نبوده است، اگر از حرف خود برگردد، این مرد است.

نامه‏های انتقادی
اگر انتقادی به امام می‏شد، در هر مسأله‏ای که بود، امام آن را می‏پذیرفتند و ناراحت نمی‏شدند. بسیاری از نامه‏هایی که برای امام می‏آمد، نامه‏های انتقادی بود. یادم هست که یک وقت امام به این افرادی که نامه‏ها را برای ایشان می‏بردند، فرمود چطور می‏شود همیشه این نامه‏های تعریف را برای من می‏آورید؟ نمی‏شود که در این نامه‏ها فحش نباشد! بالاخره باید یک‏‏سری از این نامه‏ها فحش باشد. گفتند بله ما به خاطر این که شما ناراحت نشوید، آنها را نمی‏آوریم. امام فرمودند نه، همان نامه‏هایی هم که انتقاد است، نامه‏هایی که بد است، آن نامه‏ها را هم به من برسانید. این سخن امام معنایش این است که می‏خواستند بدانند اگر کسی به ایشان انتقادی دارد، خود را اصلاح کنند، و هیچ گاه از انتقاد دیگران ناراحت نمی‏شدند. من یادم هست که مرحوم حاج احمد آقا نزد امام می‏رفت و با ایشان صحبت می‏کرد و نظر امام را بر می‏گرداند؛ یعنی امام اهل منطق و استدلال بودند. این جور نبود که اگر کسی یک چیزی به ایشان بگوید، فوراً در مقابل حرف او بایستند، بلکه فکر می‏کردند و اگر واقعاً آن حرف، حرف حقی بود، خود را اصلاح می‏کردند.
رفتار امام با مخالفان
باید گفت مخالفان دو گونه بودند: یکی مخالفان امام و دیگری مخالفان انقلاب. امام نسبت به مخالفان خود گذشت داشتند و هیچ گاه به تعقیب آنها و اقدام تلافی جویانه نپرداختند. یادم هست یک روز آقای اردبیلی خدمت امام آمد و راجع به یک نامه‏ای که در آن نسبت به حضرت امام خیلی فحاشی کرده بودند، صحبت کرد.
سابقه این نامه هم به این صورت، بود که چند روز قبل از آن چند نفر آمده و ادعا کرده بودند که خدمت امام زمان(عج) می‏رسند. بعضی از بزرگان هم به امام توصیه می‏کردند که به آنها اجازه بدهند که خدمتشان برسند. بالاخره امام اجازه دادند و آنها آمدند و خدمت امام نشستند. امام آنها را برانداز کرد و فرمود: من چند مشکله دارم. وقتی شما خدمت امام زمان(عج) رسیدید با ایشان در میان بگذارید و جوابش را برای من بیاورید. وقتی جواب را آوردید، من با شما صحبت می‏کنم.
یکی از سؤال‏های امام راجع به مسأله ربط حادث و قدیم بود و دومین سؤال مربوط به عکس منسوب به رسول خدا(ص) و آخرین سؤال درباره دیوان اشعار ایشان بود.
آنها رفتند و بعد از دو روز آمدند و سر همین سه راهی ایستادند. به امام خبر دادند که آن سه نفر آمده‏اند. حضرت امام(س) مرحوم حاج احمد آقا رحمه‏الله را فرستادند که از آنها سؤال کند. حاج احمد آقا از آنها سؤالی کرد که نمی‏دانم آنها در جواب چه گفتند. وقتی حاج احمد آقا جواب آنها را به امام عرض کرد، امام فرمود: برو به آنها بگو شیادها دست از این کارهایتان بردارید.
هر چند وقت یک دفعه یک چنین اتفاقی می‏افتاد و الآن هم خیلی‏ها این مسأله را مطرح می‏کنند که خدمت امام زمان(عج) می‏رسند، و معلوم نیست با طرح این گونه مسایل چه هدف و مقصدی را دنبال می‏کنند؟!
آنها - سه نفر - رفتند و یک نامه فحشی به امام نوشتند و آقای اردبیلی این مسأله را به امام گفت. امام فرمودند: به پیغمبر هم فحش می‏دادند، حالا به من هم فحش بدهند. اگر کسی به شخص امام چیزی می‏گفت، امام خیلی به مسأله اهمیت نمی‏دادند. من یادم هست که مرحوم آقای اشراقی - رحمة‏الله علیه - آمد خدمت امام و گفت: راجع به منافقین کم‏تر صحبت کنید، این‏ها خیلی خطرناک هستند و فحاشی می‏کنند. امام فرمود: فلانی اگر تا جلوی درِ همین اتاق هم آمدند و علیه من فحش دادند، من تکلیفم را انجام می‏دهم.

سال قانون
امام به قانون چه در زمان حکومت اسلامی و چه در زمان حکومت طاغوت، ملتزم بودند و می‏فرمودند هر نظامی باید حفظ شود. من یادم هست که یک شب در نجف و در بیرونی منزل امام نشسته بودیم که یکی از آقایان آمد و گفت آیا مراجعه کردن به این دفتر خانه‏هایی که در تهران هستند و اسناد را تنظیم می‏کنند و می‏نویسند، جایز است؟ امام فرمود چرا جایز نباشد؟! نظم در هر مملکتی لازم است و حفظ آن نظم هم واجب است. حکومتی را که شما الآن می‏گویید حکومت فسق است، اگر حکومت کفر هم باشد، برای حفظ نظم جامعه، باید قوانین آن مراعات شود. لذا امام در حکومت شاه هم قوانین را رعایت می‏کردند؛ یعنی هیچ گاه از قوانین تخلف نمی‏کردند. بر همین اساس امام - ظاهراً - در سال 1363 بود که اعلام فرمودند امسال سال قانون است.
معمولاً در ابتدای هر انقلابی، هرج ومرج و یک سری تخلفاتی وجود دارد و نمی‏شود از آنها چشم‏پوشی نکرد. آقای اردبیلی می‏گفت: وقتی که مقرر شد مسؤولان صورت اموالشان را بدهند، تا اموال آنان مشخص باشد، اولین کسی که این کار را انجام داد، خود امام بودند، اما رئیس جمهور وقت تا آخرین روزی که بر سر کار بود، این کار را نکرد. اگر امام می‏فهمیدند که کسی از قانون تخلف کرده است، بسیار ناراحت می‏شدند و مسأله را پی‏گیری می‏کردند. وقتی که از امام راجع به تخلف از چراغ قرمز سؤال کردند، فرمودند خلاف شرع است، جایز نیست، مقررات است و باید به مقررات حکومت اسلامی تن دارد و به آن عمل کرد و از این موارد زیاد بود که امام خود پایبند به قانون بودند. اگر بر عمل به قانون تأکید می‏کردند، تنها در حرف نبود، بلکه خود مقید به عمل به آن بودند.
احمد آقا زینت امام بود
چه در ‌امور مالى و چه در ‌امور اخلاقى احمد آقا زینت امام بود، شما نگاه کنید که امام تا زمانی که در قید حیات بود، مرحوم حاج احمد آقا یک سفر خارج نکرد، اگر مسافرت مى‏رفت یا سفرش به قم بود یا سفرش به یکى از شهرستانها بود که آن هم فوراً بر می‌گشت و یا همیشه با دفتر ‌امام در تماس بود که از حال امام اطلاع پیدا کند. بعد از آنکه امام از دنیا رفت مرحوم حاج احمد آقا دو مسأله برایش خیلى اهمیت داشت، یکى مسأله حرم مطهر حضرت امام و دیگری مسأله مؤسسه تنظیم و نشر آثار ‌امام به این دو مسأله مرحوم حاج احمد آقا خیلى عنایت داشتند و خیلى کوشش و جدیت مى‏کردند که حرم مطهر‌ امام به سر و سامان برسد. لذا مى‏گفت: ما باید هر چه زودتر بتوانیم کارى کنیم که مرقد ‌امام یک پناهگاه و یک ملجأیى براى مردم بشود و انصافاً جدیت هم کرد، بهترین جا را انتخاب کرد، انتخابش هم انصافاً با خودش بود با اینکه عده‏اى بنا داشتند که امام را ببرند قم و مثلاً بالاى سر حضرت معصومه دفن بشود، ولى ایشان نظرشان این بود که امام یک جاى مستقلى داشته باشند. پس از مشورت با دیگران اینجا را تعیین کردند و تا آخرین لحظه‌ی حیاتشان هم که جدیت کردند که اینجا را به اتمام برسانند. خوب به حسب ظاهر به اتمام رسیده است اما هنوز کارهاى زیادى دارد که سفارش و وصیت کرده است که بعد از فوتش تکمیل ساختمان حرم امام به بهترین وجه ادامه پیدا کند که انشاالله هم ادامه پیدا مى‏کند.
مسأله دیگر به فعالیت مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام اهمیت می‌داد و مقید بود به اینکه آثار ‌امام باقی باشد. و با جدیت به دنبال این بود که مکتوبات و نوشته‏ها و سخنرانى‌های امام باید حفظ بشود. حتى من یادم هست یک جمله‏اى از ‌امام اگر یک جایى بود جمع‏آورى مى‏کرد که الآن قسمتى از دستخطهاى‌امام راجع به سؤالهایى که من راجع به احکام شرعى کرده‌ام و گاهى‌امام خودشان زیر آن با خط خودشان نوشته‌اند را دارم، مرحوم حاج احمد آقا این چیزها را هم جمع‏آورى مى‏کرد که اینها بماند و در این جهت خیلى کوشش و جدیت داشت که آثار ‌امام باقى باشد.
برگرفته از: همیشه با امام ( سیری در زندگی و مبارزات آیت الله محمدرضا توسلی )، محمدعلی خسروی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1387
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.