جی پلاس؛
ابراهیم هادی و نمازی که از او ابراهیم ساخت
نماز اولین رکن زندگی ابراهیم هادی بود تا جایی که حتی وقتی هنگامه نماز می رسید، گود زورخانه را محل اقامت جماعت می کرد.
نماز اولین رکن زندگی ابراهیم هادی بود تا جایی که حتی وقتی هنگامه نماز می رسید، گود زورخانه را محل اقامت جماعت می کرد.
مستاصل مانده بود که صدای اذان مغرب به گوشش رسید، با خود گفت اگر ابراهیم اینجا بود الان خودش را برای نماز آماده می کرد، پس راهی نماز شد و از ابراهیم خواست تا کارها را خودش ردیف کند.
شرایط سخت مالی آزارم می داد. یک روز که از جلوی عکس آقا ابراهیم رد شدم دیدم بر اثر آفتاب و باران تصویر رنگ و رو رفته شده، داربست تهیه کردم و...
با اینکه قهرمان کشتی و والیبال دبیرستان ها بود اما طوری رفتار می کرد که انگار چیزی از والیبال نمی داند و قرار است آنها یادش دهند.
روش امر به معروف و نهی از منکر ابراهیم در نوع خود بسیار جالب بود. اگر می خواست بگوید که کاری را نکن سعی می کرد غیرمستقیم باشد مثلا به دلایل بدی آن کار از لحاظ پزشکی، اجتماعی و... اشاره می کرد تا شخص، خودش به نتیجه لازم برسد. آنگاه از دستورات دین برای او دلیل می آورد.
با اینکه حاج آقا با اجازه ای که از مراجع داشت و با شناختی که از ابراهیم پیدا کرده بود، قصد بخشیدن خمس او را داشت، اما ابراهیم قبول نکرد که نکرد.
پیرمرد فقیر از مشکلاتش برای ابراهیم و دوستش گفت و آنها هیچ کدام پولی به همراه نداشتند تا به او کمک کنند و همین اشک ابراهیم را در آورد و باعث شد که او دیگر هیچ گاه بدون پول از خانه بیرون نیاید.
ابراهیم که رضای خدا را بر هر کار دیگری ترجیح می داد، با شنیدن درد دل پیرمرد بخشی از آذوقه گروه را به او داد و گفت: اینها هدیه امام خمینی برای شماست.
برنامه ابراهیم برای شب های جمعه زیارت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی بود و می گفت: شب جمعه شب زیارتی سیدالشهداست و ما هم که بی نصیب از زیارت هستیم باید به توصیه خودشان گوش بدهیم.
أین المؤذن؟ أین المؤذن؟ فرمانده عراقی چند بار این جمله را تکرار کرد و آنگاه با بغضی که در آستانه انفجار بود، قصه تسلمیش را شروع کرد...