چهلمین سالگرد دفاع مقدس؛

فرمانده قرارگاهی که نگران بازگرداندن نان ها به بیت المال بود!

شهید هاشمی بعد از پایان جلسه مجبور شد چند عدد نان را از سپاه به خانه ببرد چون آن وقت شب هیچ نانوایی پخت نمی کرد که...

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: صبح زود که داشت خودش را برای رفتن به منطقه آماده می کرد، بانو ازش سوال کرد که برای شام بر می گردد یا خیر که علی(1) (شهید هاشمی) گفت: با خداست حاج خانم، اگر کارم تمام شود حتما خودم را به شام می رسانم. 

بانو که هیچ بار درخواست خریدی از او نداشت برای اولین بار گفت پس آمدی نان هم بگیر.

 

با اینکه بانو عادت داشت علی یا شب به خانه نیاید یا خیلی دیروقت بیاید، آن روز روی حساب حرف علی، از غروب چشمانش به در بود، ساعت ها گذشت و نیمه شب فرا رسید که صدای تق در به گوش رسید و علی آقا با چندتایی نان وارد شد.

 

او جلو رفت و با گشاده رویی سلام و احوالپرسی کرد و نان ها را از دستش گرفت و گفت: حاجی جان چه نان های سردی اینها را از کجا گرفته ای؟!

علی سرش را زیر انداخت و پاسخ داد: تا دیروقت جلسه داشتیم، به ساعت که نگاه کردم دیدم دیگر هیچ نانوایی نان نمی پزد، مجبور شدم این دو سه تا نان را از سپاه بیاورم شما حتما یادآوری کن که به جایشان نان ببرم.

 

بانو که حساسیت های علی را می دانست، لبخندی زد و گفت: حالا یعنی سپاه با این چندتا نان ورشکسته می شود؟!

 

حاجی گفت: نه مساله اینها نیست؛ مساله بیت المال مسلمین است که امانت است و باید جوابگو باشیم.

 

1.  شهید علی هاشمی، فرمانده قرارگاه نصرت که در آخرین روزهای جنگ یعنی در چهارم تیرماه سال 67 به شهادت رسید و پیکر مطهرش 22 سال بعد از گمنامی به در آمد.

دیدگاه تان را بنویسید