گزارش تازه مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی نشان میدهد که درگیریهای پرشدت سالهای اخیر، بهویژه بحران ژوئن ۲۰۲۵، شکاف عمیقی میان مصرف و توان تولید موشکهای رهگیر آمریکا ایجاد کرده است؛ شکافی که هر شلیک را به تصمیمی چنددهمیلیوندلاری بدل کرده و با اختلال در زنجیره تأمین، قیمت برخی رهگیرها از جمله SM-3 را از حدود ۹ میلیون دلار به نزدیک ۲۴ میلیون دلار رسانده است—و بدینترتیب ادامه هر جنگ را به چالشی جدی برای صنعت دفاعی و امنیت راهبردی ایالات متحده تبدیل میکند.
به گزارش سرویس بینالملل جماران، گزارش تحلیلی مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) تصویر هشداردهندهای از وضعیت ذخایر دفاع موشکی ایالات متحده ارائه میدهد و تأکید میکند که درگیریهای اخیر—بهویژه نبرد ۱۲روزه ژوئن ۲۰۲۵ میان ایران و اسرائیل—فشار بیسابقهای بر توان پدافندی آمریکا وارد کرده است. این گزارش تصریح میکند که موشکهای رهگیر اکنون به «پیششرط ورود» به هر جنگ مدرن تبدیل شدهاند و بدون ذخایر کافی، حتی قدرتهای بزرگ نیز ناچار به عقبنشینی از اهداف راهبردی خود خواهند بود.
بر اساس دادههای این گزارش، آمریکا در جریان جنگ ۱۲روزه بیش از ۱۵۰ تیر موشک تاد (THAAD) و حدود ۸۰ تیر موشک استاندارد-۳ (SM-3) شلیک کرده است؛ رقمی که فاصلهای عمیق میان موجودی انبارها و ظرفیت جایگزینی آنها ایجاد کرده است. این میزان مصرف، در کنار عملیاتهای مستمر آمریکا در دریای سرخ علیه پهپادها و موشکهای انصارالله، باعث شده فشار مضاعفی بر زرادخانههای دفاع موشکی وارد شود و نرخ فرسایش از هر برآورد قبلی فراتر رود.
گزارش CSIS ریشه این بحران را نهفقط در میدان نبرد، بلکه در ساختار صنایع دفاعی آمریکا جستوجو میکند. نوسانات شدید بودجهای و اتکای مداوم به اعتبارات اضطراری، سیگنالهای متناقضی به شرکتهای سازنده تسلیحات ارسال کرده است. در حالی که تقاضای عملیاتی فرماندهان نظامی رو به افزایش است، نبود تضمین مالی پایدار مانع از سرمایهگذاری بلندمدت در خطوط تولید و نیروی انسانی متخصص شده است. نتیجه این وضعیت، جهش کمسابقه هزینههاست؛ بهگونهای که قیمت هر تیر موشک SM-3 از حدود ۹ میلیون دلار به نزدیک ۲۴ میلیون دلار افزایش یافته است.
تمرکز ویژه گزارش بر سامانه تاد نشان میدهد ادامه مصرف با نرخ فعلی میتواند بهسرعت تا ۵۰ درصد از کل موجودی عملیاتی این سامانه را تخلیه کند. شلیک بیش از ۱۵۰ تیر موشک تاد به معنای مصرف بخش عمده ذخایر مربوط به «بارگذاری مجدد» است؛ ذخایری که در صورت بروز یک درگیری دوم یا همزمان، امکان تجهیز دوباره باتریهای مستقر را بهشدت محدود میکند. این مشکل با فاصله زمانی طولانی میان ثبت سفارش و تحویل—که تحت تأثیر اولویتدهی به قراردادهای خارجی، از جمله قرارداد عربستان سعودی، قرار دارد—تشدید شده و عملاً امکان جبران سریع این کسری را تا سال ۲۰۲۷ از بین برده است.
جمعبندی گزارش روشن است: ایالات متحده وارد دورهای از درگیریهای پرشدت و چندجبههای شده، در حالی که زنجیره تولید و ذخایر دفاع موشکی آن برای چنین سطحی از مصرف طراحی نشده است. اگر اصلاحات جدی در بودجهریزی و ظرفیت تولید صورت نگیرد، هر شلیک نهتنها ۲۴ میلیون دلار هزینه مالی، بلکه هزینهای راهبردی برای امنیت ملی آمریکا به همراه خواهد داشت.