انجام هر نوع ماموریتی بدون چشم انداز و برنامه های چند بعدی که توسط نیروهای متخصص اجرا شود، می تواند زمینه ساز ایجاد مشکلات مختلف اجتماعی شده و روند توسعه را از مسیر اصلی منحرف ساخته و پیامدهای جبران ناپذیری به همراه داشته باشد.
مرور روند توسعه در استان یزد و مشکلاتی از جمله کم آبی، آلودگی هوا، مهاجرپذیری و بیکاری دانش آموختگان دانشگاه ها که امروز از آنها به عنوان مهمترین چالش های استان نام برده می شود، نشان می دهد در تعریف چشم انداز و برخی برنامه های توسعه در استان شتاب زده اقدام شده است.
اگر خواستار امتداد زندگی و جریان توسعه پایدار در مرکز جغرافیایی ایران هستیم ضروریست از هیچ کوششی برای حل مسائل و هموارسازی مسیر توسعه پایدار استان دریغ نکنیم.
استان یزد سالهاست که بر سکوی برتر قبولی در کنکور قرار دارد و از سوی دیگر در زمینه شاخص منابع انسانی توانمند و متخصص نیز بر خود می بالد.
یکی از مهمترین عوامل توسعه پایدار، منابع انسانی توانمند است و با توجه به ظرفیت هایی که در این زمینه استان یزد دارد، رویکرد تخصص گرایی و بهره گیری از نیروهای توانمند پیش روی استان قرار گرفته و بخش خصوصی و دولتی شعارهایی در این قالب را سرلوحه گفتمان خود قرار داده اند.
این در حالی است که هنوز در تعریف رویکرد عملی، باور عمیقی نسبت به نقش منابع انسانی توانمند ایجاد نشده و تحقق آن با مشکلاتی روبه رو است، اما تخصص چیست؟ توانمندی چگونه معنا می شود؟ افراد ساختار شکن و خلاق چه تفاوتی با نیروهای کاری مطیع دارند؟ چرا نگاه جدید به موضوعات و انتقاد هایی از جنس ارائه راهکار هنوز جایگاهی در مدیریت ندارند؟ و سوالاتی از این دست مرگ ایده ها را در حوزه راهکار و عمل رقم می زند.
در عصر که سرعت پیشرفت توصیف ناپذیر است هنوز هم با اقداماتی شبیه به «نوش دارو پس از مرگ سهراب» مواجه می شویم و بازهم شاهد تصمیم هایی هستیم که با پیوست امسال و سال آینده برنامه ریزی می شود.
هر سال در مسیر توسعه استان با اهداف و شعارهایی که امکان عملی شدن آنها ضعیف است، خدا حافظی و برای سال جدید اهدافی نو هدفگذاری می شود، بدون شک در مسیر عملیاتی سازی برنامه ها هیچ راهکاری جز اعتماد به جوانان و نیروهای متخصص در سطوح خُرد و کلان وجود ندارد.
اندیشه های نو و ایده های کاربردی همراه با مدیریت حل مسئله زمانی با تمام قوا به میدان می آید که برنامه ریزی و اجرا به افراد مسئله یاب و نه مسئله ساز سپرده شود، اعتماد به جوانان و تخصص گرایی تنها یک شعار نیست که در میزهای گفت و گو با دادن سهمی به جوانان، بتوان آن را تحقق یافته تلقی کرد،
چهره های اهل تعارف و منفعت طلب نمی توانند جایی در گفتمان مدیریتی و ساختارهای پیشران استان و در سطح بالاتر کشور داشته باشند، زیرا تعارف های دوستانه، حرکت های واقعی را فلج می کند و باعث ایجاد حباب هایی می شود که با آدرس های غلط میدان دید بخش های مختلف برای حرکت در مسیرهای درست توسعه را تیر و تاره می سازد.
عمل به رویکرد نخبه گرایی، تخصص محوری، عبور از باورهای کهنه و تجلی شفاف سازی در تمام فعالیت ها نیاز جدی امروز و داروی زخم های عمیق و عفونت های چند ساله اقتصاد و اجتماع است و در میدان مقاومت و سازندگی فضای حاضر باید به افرادی اعتماد شود که جسارت کنار زدن لایحه های سطحی دردها را دارند و می خواهند از ریشه به درمان و بازسازی دوباره مشغول شوند.
مسیر پیش رو نشان می دهد دیگر نمی توان هر چیزی را به سادگی قبول و یا رد کرد و لازم است موضوعات مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و سپس در فرصتی مناسب نسبت به رد یا پذیرش آن ها تصمیم گیری کنیم بر این مبنا ادیسون می گوید برای پیروزی یک راه آسان وجود دارد: هیچ فرصتی و ظرفیتی را برای کارکردن از دست ندهید و اگر وقت شما کم است، وقت اختراع کنید.
* خبرنگار و فعال رسانه
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.