گاهی باید به هنر هم رنگ و روی اقتصاد داد و اگر قبول داریم که زمان، به اندازه طلا ارزشمند است پس لحظه لحظه هایی که برای خلق یک اثر هنری صرف می شود، بسیار ارزشمند تر از آن است که در مخاطره بی هنران می گذرد.
چرا که هنر، مهارت خلق زیبایی هاست اما کسی که هنر را درک کرده باشد، زیبایی را هم می شناسد و خوب می داند ساخته دست هنرمند، به قدری ارزشمند است که نمی توان همچون کالاهای کارخانه ای روی آن قیمت گذاشت.
وضعیت اقتصادی امروز، شاغل و بیکار نمی شناسد، کارمند و کاسب هم نمی شناسد و این بدین معناست که همه باید تلاش کرده و همچون انسان های وارسته نیازهایمان را خودمان تولید کنیم حتی یک جا سویچی کوچک که تاکنون از جوانان چینی می خریدیم.
در بازار کرمان، جوانی را دیدم که گوشه ای نشسته و با چوب های ضایعاتی مصنوعاتی می سازد که تاکنون نمونه اش را ندیده بودم.
هنر دستان او هم اینک به یاری اقتصاد خانواده اش آمده، هنری که من و شما تا دیروز آن را نمی دیدیم و برای پُز دادن، فقط به دنبال نمونه خارجی اش می گشتیم.
دنیا اعتراف کرده که ایران مهد هنر است و ایرانی ها جزو بهترین هنرمندان دنیا به شمار می روند، منتها آن خارجی ها هنوز هم با زرنگ بازی، هنر ما را جعل کردند و مجددا به خودمان فروختند و امروز با همان پول هایی که از ما گرفته اند به یک قدرت اقتصادی بزرگ مبدل شده اند.
حقیقت تلخ است چرا که آنها گنجشک های خودمان را رنگ کردند و به جای قناری به خودمان فروختند و ما با تعجب به هم نگاه می کنیم و می گوییم، این خارجی ها چه مغزی دارند، چه چیزهای جالبی می سازند و کلی تعاریف دیگر، اما سرخوردگی هم میهنانِ با وقار خودمان را ندیدیم که با بغض های سنگین در بین تولیداتشان زانوی غم بغل کرده اند.
نامش امیر بود با ظاهری آراسته و دستانی هنرمند در گوشه بازار، تجارت کوچکی به راه انداخته و هنر و اقتصاد را به هم آمیخته است، او با حوصله، چوب های ضایعاتی را حالت داده و به هم گره می زند.
امیر، ساخت آثار هنری چوبی را بدون اینکه در محضر استاد آموزش ببیند یاد گرفته است، استادش ذهن خلاق و اراده آهنینش بود.
این جوان که معنای اقتصاد مقاومتی را به خوبی متوجه شده است در پاسخ به سوال حبرنگار ایرنا مبنی بر میزان درآمدش از این راه، اظهار داشت: متاسفانه بازارهای ما پر شده از کالاهای خارجی ارزان قیمت و تولیدات من را تنها افرادی می خرند که اندک آشنایی با آثار هنری دارند.
 معمولا هر کدام از تولیداتش را تا 150 هزار تومان خریداری می کنند و اگر در ماه 10 اثر هنری تولید کند می توان گفت یک میلیون و 500 هزار تومان درآمد داشته است.
زمان از حرکت نمی ایستد و در واقع با هدر رفتن زمان، عمر ارزشمندمان را از دست می دهیم پس زمان از طلا هم با ارزش تر است.
 او از هیچ، پول در می آورد و اقتصاد مقاومتی هم چیزی جز این نیست اما حقیقتا اقتصاد ما زمانی مقاوم می شود که همین تولید کننده های خودمان را ببینیم و نگاهمان را از اجناس خارجی برگردانیم، آری کشور چین از ساخت و فروش همین اجناس کوچک به قدرت اقتصادی دنیا مبدل شده است.
آن چشم بادامی ها، به خوبی خود را باور و از خرید کالاهای خارجی خودداری کردند، آنها کاسه چه کنم به دست نگرفتند و در زمانی که هیچ اقتصادی نداشتند کسی را از خود بالاتر ندیدند و نگفتند مگر ما می توانیم با آمریکا و دیگر کشورهای قدر رقابت کنیم و هم اکنون با همین دیدگاه، بازارهای دنیا را قبضه کرده اند.
کارمند بود اما برای گذران زندگی به شغل کارمندی اکتفا نمی کرد، چرا که خانواده یک کارمند هم باید آنقدر متمکن باشند که حسرت داشته های دیگران را نخورند و حداقل در تامین هزینه های عادی زندگی وا نمانده و دستشان جلوی کسی دراز نشود.
 او اعتقاد داشت که در جنگ اقتصادی، همه باید حضور فعال داشته باشند و هر کس به اندازه توانش می تواند موثر واقع شود.
آری معیشت مردم که خوب باشد، حال اقتصاد کشور هم خوب می شود و این جدای از مفاسد اقتصادی است که برخی در لباس انسان های موجه، همچون زالو خون مردم را می مکند.
اگر هر کدام از ما به اندازه توانمان برای تقویت اقتصاد خانواده خود تلاش کنیم، قطار توسعه کشور در مدت زمان کوتاهی بر روی ریل پیشرفت و آبادانی قرار خواهد گرفت.
تولید کننده های ما امروز نگاه مردم خود را نیاز دارند، آنها با امید به آینده ای روشن، در انتظار مشتری های ایرانی می نشیند، در انتظار من و شما که بیاییم به عنوان یک ایرانی از تولید کننده ایرانی، کالای ایرانی بخریم.
*خبرنگار ایرنا در جیرفت
7429/9901/ 5054
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.