در وطن‌دوستی و ایران‌خواهی امام خمینی همین بس که حتی با وجود روزهایی چون نیمه‌ی خرداد چهل و دو یا هفده شهریور پنجاه و هفت، هرگز از هیچ نهاد بین‌المللی نخواست که ارتش شاه را ارتشی تروریستی معرفی کند. اتفاقاً هنر خمینی آن‌جا بود که از ارتش شاه هم برای خودش یارگیری می‌کرد. آری! خمینی خدای انقلاب بود. الهه‌ای به نام نامی روح‌الله که جز الله همه را هیچ می‌دید و وقتی که می‌خواست برای نماز قامت ببندد، همه‌ی هستی را می‌گذاشت پشت دست‌هایش تا فقط خدا را ببیند و فقط خدا را بپرستد.

به گزارش جماران؛ حسین قدیانی در یادداشتی با طرح این سئوال، به آن از نگاه خود پاسخ داد. در بخش هایی از یادداشت این روزنامه نگار آمده است:

 عهد مردم ایران با امام خمینی در آسمان‌ها بسته شده بود؛ هیچ نیازی به سیرک وکالت نبود. وای بر مردمی که شعار مرگ بر دیکتاتور سر می‌دهند و دم از آزادی می‌زنند؛ آن‌وقت به من گیر می‌دهند که چرا به خمینی می‌گویی امام. می‌بینی طرف در بیوی پیجش نوشته برانداز و از قضا صدها پست علیه جمهوری اسلامی گذاشته؛ اما چون حاضر نشده به  **** وکالت بدهد، مدام توسط انقلاب‌اولی‌ها فحش می‌خورد.

 خیلی هنر می‌خواهد که تو هنوز انقلاب کذایی‌ات به پیروزی نرسیده، تبدیل شوی به دیکتاتور. تا آن‌جایی که ما تاریخ خوانده‌ایم، انقلابی‌ها معمولاً بعد از رسیدن به قدرت دچار اختلاف می‌شوند؛ این‌جا ولی برانداز چشم دیدن برانداز را ندارد.

دعوت می‌کنم همه‌ی براندازها را به وحدت حول محور براندازی نفس؛ براندازی جمهوری اسلامی پیش‌کش. شما آدم براندازی نیستید؛ چون اساساً آدم نیستید. آدم با شعار باکلاس انقلاب می‌کند، نه با سبزی‌پلو با ماهی. ننه‌ی سپاهی پنج تا پسر داشت که اولی در فتح‌المبین به شهادت رسید، دومی در آزادسازی خرم‌شهر، سومی در والفجر مقدماتی، چهارمی در شرهانی و پنجمی هم در کربلای پنج. گفت سبزی‌پلو با ماهی؛ عجب توله‌ی شاهی....

به جمهوری اسلامی حتماً نقد وارد است اما نه از حنجره‌ی سعودی‌نشنال. ... انقلاب خمینی گرفت؛ چون چشم زیبای روح‌الله به الله بود، نه به جیب گشاد آل سعود ...آدم خنده‌اش می‌گیرد که نماینده‌ی طالبان در ایران، درباره‌ی آزادی زنان خطبه می‌خواند.

در وطن‌دوستی و ایران‌خواهی امام خمینی همین بس که حتی با وجود روزهایی چون نیمه‌ی خرداد چهل و دو یا هفده شهریور پنجاه و هفت، هرگز از هیچ نهاد بین‌المللی نخواست که ارتش شاه را ارتشی تروریستی معرفی کند.

اتفاقاً هنر خمینی آن‌جا بود که از ارتش شاه هم برای خودش یارگیری می‌کرد. آری! خمینی خدای انقلاب بود. الهه‌ای به نام نامی روح‌الله که جز الله همه را هیچ می‌دید و وقتی که می‌خواست برای نماز قامت ببندد، همه‌ی هستی را می‌گذاشت پشت دست‌هایش تا فقط خدا را ببیند و فقط خدا را بپرستد.

من هم‌چنان که برای نقد نظام، از سوپرانقلابی‌ها اجازه نمی‌گیرم، برای نوشتن هم‌چین متنی هم نیازی نمی‌بینم که از سوپرضدانقلاب‌ها اذن بگیرم. خمینی برای من همان امام سرود «خمینی ای امام» است...

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.