این حرکت ناگهانی علیه اخوانالمسلمین بسیاری از ناظران را متحیر کرده است. نهادهای اطلاعاتی نیز سالهاست با این تلاشها مخالفت کردهاند. در سال ۲۰۱۷، سازمان سیا اعلام کرد چنین اقدامی «افراطگرایی را تشدید میکند» و بهدلیل اینکه بسیاری از احزاب سیاسی منطقه بهنوعی با این جنبش نسبت دارند، بحرانهای دیپلماتیک بیپایانی ایجاد خواهد کرد. شمار زیادی از کارشناسان امنیت ملی نیز باور دارند که تروریستی اعلام کردن اخوانالمسلمین منابع امنیتی آمریکا را از تهدیدات جدیتر مانند القاعده یا داعش منحرف میکند. پس دقیقاً چرا این طرح جنجالی اکنون تا این اندازه به خط پایان نزدیک شده است؟
به گزارش سرویس بینالملل جماران، رسپانسیبل استیت کرفت نوشت:دو هفته پیش، ایالت تگزاس اعلام کرد که «اخوانالمسلمین» و یک سازمان برجسته مسلمانان آمریکایی را بهعنوان «سازمان تروریستی خارجی» معرفی میکند. هفته گذشته نیز، رئیسجمهور دونالد ترامپ از دولت خود خواست بررسی کند که آیا شاخههای خارجی «اخوان» مانند حماس و حزبالله لبنان باید تحت تحریم قرار گیرند یا خیر.
امروز، کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا پیشنویس قانونی را بررسی خواهد کرد که حتی پا را فراتر گذاشته و دولت ترامپ را ملزم میکند تمام گروههای مرتبط با اخوانالمسلمین را سازمان تروریستی اعلام کند.
این حرکت ناگهانی علیه اخوانالمسلمین بیشتر از دوران نخستریاستجمهوریاش نیز در دور نخست ریاستجمهوریاش نیز مطرح بود اما در نهایت کنار گذاشت. در آن زمان، کارشناسان حرفهای وزارت خارجه و پنتاگون بر این باور بودند که این گروه اصلاً با معیارهای یک سازمان تروریستی همخوانی ندارد. در واقع، حتی به سختی میشود آن را یک «گروه واحد» تلقی کرد.
تقریباً ۱۰۰ سال پس از بنیانگذاری، جنبش سیاسی اسلامگرا بهصورت شبکهای بسیار گسترده از سازمانها در آمده بود که اکثریت قاطع آنها هرگز وارد خشونت نشدهاند. و آن اقلیتی هم که از خشونت حمایت میکنند – مانند حماس و لواءالثورة – از قبل در فهرست رسمی گروههای تروریستی آمریکا قرار دارند.
نهادهای اطلاعاتی نیز سالهاست با این تلاشها مخالفت کردهاند. در سال ۲۰۱۷، سازمان سیا اعلام کرد چنین اقدامی «افراطگرایی را تشدید میکند» و بدلیل اینکه بسیاری از احزاب سیاسی منطقه بهنوعی با این جنبش نسبت دارند، بحرانهای دیپلماتیک بیپایانی ایجاد خواهد کرد. شمار زیادی از کارشناسان امنیت ملی نیز باور دارند که تروریستی اعلام کردن اخوانالمسلمین منابع امنیتی آمریکا را از تهدیدات جدیتر مانند القاعده یا داعش منحرف میکند.
پس دقیقاً چرا این طرح جنجالی اکنون تا این اندازه به خط پایان نزدیک شده است؟ تحلیل اطلاعات منتشرشده عمومی نشان میدهد که دو بازیگر اصلی بیشترین نقش را دارند:
۱. اندیشکدههای تندرو در واشنگتن
۲. دولتهای خاورمیانه
بیایید از اندیشکدهها شروع کنیم. یکی از بازیگران اصلی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (FDD) است؛ سازمانی که شهرت آن عمدتاً به دلیل حمایت از «تغییر نظام در ایران» است. بازوی لابیگری این اندیشکده، یعنی FDD Action، ماه گذشته یک «هشدار سیاسی» منتشر کرد که در آن ادعا شده بود اخوانالمسلمین «بهصورت نظاممند و خزنده، از سازمانهای تروریستی در خاورمیانه حمایت کرده است». یکی از لابیگران استدلال کرد: «تروریستی اعلام کردن اخوانالمسلمین و شاخههای خشونتطلب آن، اولین گام برای مقابله با تهدید فزاینده ناشی از دستورکارهای رادیکال این گروه است» و افزود که آمریکا باید «با دولتهای منطقه که بیشترین نقش را در این گروه از شمول همکاری کنند.»
انتشار این گزارش همزمان شد با گزارشی بسیار مفصلتر از انستیتوی پژوهش یهودستیزی جهانی و سیاست (ISGAP). در تحلیلی ۲۶۵ صفحهای، این مؤسسه ادعا میکند که اخوانالمسلمین دهههاست توطئهای برای نفوذ در غرب و تضعیف نهادهای آن از درون دنبال میکند. این گزارش عمدتاً بر دو سند تکیه دارد که ادعا میشود طرحهای بلندمدت اخوانالمسلمین برای «سلطه جهانی» را نشان میدهد. (پژوهشگران اسلام سیاسی تأکید دارند که تأثیر این اسناد بسیار اغراق شده — اگر اصلاً تأثیری داشته باشند.)
FDD و ISGAP نقاط اشتراک زیادی دارند. مثلاً هر دو ارتباط نزدیک با اسرائیل دارند. FDD در اظهارنامههای مالیاتی اولیه خود اعلام کرده بود که هدفش «بهبود تصویر اسرائیل در آمریکای شمالی» است، و همچنین افسران سابق ارتش اسرائیل را بهعنوان پژوهشگر جذب میکند و برای سیاستگذاران آمریکایی سفرهای سازمانیافته به اسرائیل برگزار میکند. ISGAP نیز تا دستکم سال ۲۰۲۲ بخش عمدهای از منابع مالی خود را از اسرائیل دریافت میکرد.
هر دو نهاد FDD و ISGAP همچنین یک رابطه کاری نزدیک و مستمر با امارات متحده عربی دارند. ایمیلهای افشا شده در سال ۲۰۱۷ حاکی از مکاتبات طولانیمدت و حتی هماهنگی سیاسی میان رئیس FDD و یک دیپلمات برجسته اماراتی بود؛ همان دیپلماتی که بعدها در سال ۲۰۲۱ در یکی از برنامههای FDD سخنرانی کرد. در همین حال، ISGAP نیز چند سخنرانی کرد. در همین حال، ISGAP نیز چند هفته پیش یک مقام اماراتی را به کنگره آمریکا برد.
امارات و اسرائیل تعهد مشترکی برای مقابله با اخوانالمسلمین دارند. امارات در سال ۲۰۱۴ این گروه را سازمانی تروریستی اعلام کرد ـ اقدامی که تا حدی ناشی از تمایل ابوظبی برای سرکوب مخالفان داخلی در دوران بهار عربی بود؛ دورانی که در آن یک رئیسجمهور مورد حمایت اخوانالمسلمین در مصر برای مدت کوتاهی به قدرت رسید. خالد الجندی، پژوهشگر ارشد اندیشکده کوئینسی، میگوید: «اماراتیها به شکل بینظیری نسبت به اخوانالمسلمین وسواس دارند.» اسرائیل نیز از دیرباز به این سازمان بدبین بوده است، بهویژه به دلیل آنکه حماس بهعنوان شاخهای خشونتبار از اخوانالمسلمین شناخته میشود.
اسرائیل هیچ تلاش علنی برای پیشبرد این ممنوعیت نکرده است، اما مقامات اسرائیلی آن را با آغوش باز پذیرفتهاند. یکی از وزرای اسرائیل از آن برای دفاع از ممنوعیت «شورای روابط اسلامی–آمریکایی» (CAIR) استفاده کرده است ـ سازمان برجسته حقوق مدنی مسلمانان در آمریکا. همچنین بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، از این اقدام تازه بهعنوان فرصتی استفاده کرد تا خواستار ممنوعیت کامل اخوانالمسلمین در فلسطین اشغالی شود ـ اظهارى که بسیاری از ناظران عرب آن را تهدیدی علیه احزاب برجسته فلسطینی داخل اسرائیل تلقی کردند.
دلایل قابلاتکایی وجود دارد که نشان میدهد امارات نقشی مستقیمتر در این پیشبرد ایفا کرده است. این کشور مدتهاست از غرب میخواهد اخوانالمسلمین را ممنوع کند؛ چنانکه طبق گزارش گاردین، اماراتیها در سال ۲۰۱۴ تهدید کردند اگر بریتانیا علیه این گروه اقدامی نکند، از یک قرارداد تسلیحاتی عقبنشینی خواهند کرد. چند هفته پیش، سفیر امارات در آمریکا همراه ISGAP در «کاخ چیپینی» در کپیتول هیل شرکت کرد ـ همزمان با شدت گرفتن تلاشهای ISGAP برای پیشبرد ممنوعیت. سپس، به محض صدور فرمان ترامپ، یکی از مشاوران برجسته رئیس امارات آن را تصمیمی «استراتژیک، شجاعانه و تاریخی» خواند.
این تلاشهای خارجی، در فضای سیاسی کنونی آمریکا، گوشهای شنوا پیدا کرده است؛ بهویژه از آنجا که دولت ترامپ تعریف «تروریسم» را تا حدی گسترش داده که حتی کارتلهای مواد مخدر را نیز شامل میشود. یکی از متحدان کلیدی در کاخ سفید سباستین گورکا است، مدیر ارشد ضدتروریسم ترامپ. گورکا در یکی از رویدادهای FDD در سال گذشته، اخوانالمسلمین را «پدرخوانده همه گروههای تروریستی» خواند و از FDD برای «افشای حقیقت درباره اخوانالمسلمین» تشکر کرد. (این ادعا برای تحلیلگران جریان اصلی تروریسم عجیب است؛ زیرا آنها اصلاً اخوانالمسلمین را گروهی تروریستی نمیدانند.) پس از اعلام ترامپ، گورکا با هیجان گفت که «تاریخ رقم خورده است.»
در کنگره، برجستهترین حامی این اقدام ماریو دیاز-بالارت، نماینده جمهوریخواه فلوریدا، است؛ کسی که حامی اصلی لایحهای است که امروز در مجلس بررسی میشود. دیاز-بالارت رئیس گروه «دوستان مصر» در کنگره است — نشاندهنده رابطه نزدیک او با مقامات مصری، که سالهاست خواهان ممنوعیت اخوانالمسلمیناند. او هفته گذشته همراه با مدیر اجرایی FDD در یک نشست درباره فرمان ترامپ شرکت کرد و آن را «گامی اساسی برای مقابله با یک گروه تروریستی زیانبار و خطرناک با دامنه جهانی» خواند.
تفاوت رویکرد ترامپ و دیاز-بالارت اهمیت دارد. فرمان ترامپ تنها چند شعبه اخوانالمسلمین را که به همکاری با تروریسم متهم شدهاند مشمول تحریم میکند. کارشناسان عموماً معتقدند که شاخه لبنانی اخوانالمسلمین در خشونت دست داشته، اما درباره شاخههای اردنی و مصری شواهد بسیار مبهمتر است. اما نسخه کنگره همه این تمایزها را کنار میگذارد و دولت را مجبور میکند با فهرستی تقریباً بیپایانی از گروههای وابسته به اخوانالمسلمین برخورد کند.
بزرگترین علامت سؤال درباره نقش احتمالی ایلیانا رُس–لهتینِن است؛ قانونگذار قدرتمند سابق جمهوریخواه که اکنون لابیگر امارات است. او در سال ۲۰۲۰ گزارشی مفصل نوشت که در آن اخوانالمسلمین را در کنار القاعده و داعش بهعنوان «گروههای تروریستی و افراطی» معرفی میکرد. او همچنین دوست نزدیک دیاز-بالارت است — کسی که روزی او را «عضوی از خانوادهام» نامید — و همچنین دوست بسیار نزدیک مارکو روبیو، وزیر خارجه کنونی، که اخیراً گفت رُس–لهتینِن کمک کرده تا او وارد دانشکده حقوق شود و فعالیت سیاسیاش را آغاز کند.
صرفنظر از اینکه چه کسی پشت این تلاش است، اثر آن بهطور کامل بر گروههای مخالف در خاورمیانه خواهد افتاد. به گفته رائد جرار از سازمان DAWN ـ نهادی که برای دموکراسی در منطقه تلاش میکند ـ «این یک هدیه رایگان برای رژیمهای اقتدارگراست تا آزادی بیان و سازماندهی سیاسی را در خاورمیانه و شمال آفریقا سرکوب کنند.» او به تلاشهای اخیر برای سرکوب گروههای سیاسی مرتبط با اخوانالمسلمین در اردن و تونس اشاره کرد.