گزارش جی پلاس/ "انتخاب آگاهانه" و "لابی مثبت" در فدراسیون فوتبال؟

قدرت نمایی تمام قد پشت پرده ها برای منافع ملی!

انتخابات فوتبال یکی از پرحاشیه ترین مجامع انتخاباتی فدراسیون های ورزشی بود و خروجی آن اگرچه با ترکیب کاندیداها نمی توانست روشن باشد اما شاهد قدرت نمایی تمام قد پشت پرده ها بود!

لینک کوتاه کپی شد

گروه ورزشی جی پلاس؛ پای انتخابات (در هر حوزه و جامعه ای) که به میان می آید، کلمات قشنگ و گوش نوازی مانند دموکراسی، احترام به رای اکثریت، آزادی، حق انتخاب و ... به میان می آید. گروه بازنده طبق اصول دموکراسی باید به برنده احترام گذاشته و شکست را بپذیرد، هر چند خودش را موجود شایسته تری بداند. فرمول؛ درست است، البته اگر و فقط اگر تمام شرایط لازم برای یک انتخاب دموکراتیک قبل و حین برگزاری انتخابات هم رعایت شده باشد؛ که در غیر این صورت، انتظار واکنش دموکراتیک پس از انتخابات از سوی جناح بازنده، غیرمعقول است.

اگر تا همین دیروز در کوچه و خیابان این مملکت راه می افتادید، از مردم بالا شهر و خانه های اعیانی اش تا پایین شهر و کوخ و کلوخش، می خواستید که اسم 50 نفر از آدم های مربوط به فوتبال را بگویند، نام شهاب الدین عزیزی خادم بر زبان هیچ یک نمی چرخید اما حالا همین فرد همه کاره فوتبال مملکت شد! فوتبالی که سالی چند نفر بخاطر نتایج تیم های ملی اش سکته می کنند و جان خود را از دست می دهند.

مردم عادی که هیچ، اگر تا چند سال پیش از خود اهالی فوتبال هم می پرسیدید، رئیس فدراسیون فوتبال در قرن جدید شمسی چه کسی خواهد بود، هر اسمی می شنیدید جزء عزیزی خادم.

 

قدرت نمایی تمام قد پشت پرده ها برای منافع ملی!

همین حقایق به تنهایی کافیست بدانیم که در مجمع انتخابات بر خلاف آن چه می گویند و اصرار دارند که باور کنیم اما خبری از انتخاب اندیشمندانه و حقیقت گرایانه نبوده! و لابی گری (با هر وعده پشت پرده ای) به قاطع ترین صورت در این انتخابات قدرت نمایی کرد!

می گویند لابی مثبت در انتخابات ایرادی ندارد، اما نمی گویند لابی مثبت دقیقا یعنی چه؟ این چه لابی است که اکثریت یک جمع حدود 90 نفریِ به ظاهر دلسوز فوتبال را متقاعد می کند به جوان 43 ساله ای که هیچ سابقه ورزشی یا حتی مدیریت ورزشی ندارد، رای دهد. کسی که همان اندازه با مستطیل سبز بیگانه است که نگارنده و خواننده این مطلب!

به 9 رای علی کریمی و دلایل درست و نادرست عدم انتخابش کاری نداریم! اصلا فرض بر این که ستاره سابق تیم ملی وارد عرصه رقابت نمی شد، اما انتخاب جوانی که نه خودش و نه تیم کاری اش هیچ ربطی به فوتبال ندارند؛ هیچ گوشه ای از کار فوتبال را نگرفته اند و هیچ موفقیتی در آن رقم نزده اند کجایش می تواند مثبت باشد؟!

مگر فوتبال از آن مردم نیست؟ مگر افتخارش از آن مردمی که با پیروزی اش سر از پا نمی شناسند و به خیابان می ریزند و شادی می کنند، نیست؟ مگر شعار تیم ملی اش "هشتاد میلیون نفر، یک ملت و یک ضربان قلب" نیست؟ پس چرا نتیجه انتخاباتش با نظر همان ملتی که قلبشان برای فوتبال می زند همخوانی ندارد؟ چرا در تمام نظرسنجی ها کریمی منتخب است و در مجمع نزدیک به 90 نفره فدراسیون، آرای او دو رقمی هم نمی شود؟

"انتخاب آگاهانه" و "لابی مثبت" در فدراسیون فوتبال؟

رئیس جدید فدراسیون فوتبال پس از انتخابش، رای خود را آگاهانه و اعضای مجمع را افرادی دستورگریز خواند و ابراز امیدواری کرد که تجلی زیبای دموکراسی در سایر فدراسیون ها هم تکرار شود! چه خوب است گاهی کلیشه ها را بشکنیم و بگوییم اگر دموکراسی این است و چنین نتیجه ای دارد ما طلای دموکراسی را نمی خواهیم و به مس دیکتاتوری قناعت می کنیم!

اگر رای مجمع را آگاهانه بدانیم مجبوریم مردمی که "کریمی کریمی" از زبان شان نمی افتد را ناآگاه بدانیم و نمی توانیم این کار را بکنیم. مردمی که آگاهی شان را سالهاست که به همه اثبات کرده اند.

اگر چه قرار نیست یک فیلتر صفر و یک به اسم فوتبالی بودن قرار داده و بگوییم هر کس لگد به توپ نزده باشد، حق ندارد رئیس شود؛ چرا که از یاد نبرده ایم موفق ترین رئیس فدراسیون تاریخ فوتبال ایران، یک غیرفوتبالی به اسم محسن صفایی فراهانی بود. این را هم می دانیم که در خیلی از کشورهای صاحب فوتبال ریاست فدراسیون در اختیار یک مدیر غیرفوتبالی است، اما غیرفوتبالی داریم تا غیرفوتبالی و مدیر داریم تا مدیر!

فوتبال ایران در سال های آینده نتیجه انتخاب دموکراتیکش را خواهد دید. انتخاباتی که همه کاره اش پیش از برگزاری انتخابات از سرمایه 160 میلیاردی در حساب فدراسیون بعدی خبر می دهد و با وجود رد صلاحیت ظاهری از هزار و یک کانال، بالاخره به آن می رسد.

آنهایی که "آگاهانه" انتخاب کردند و شاید مزورانه برای افتخار فوتبالی شان دست زدند و اخراجش کردند حاصل لبیک گفتن به "لابی مثبت" را در سال های آینده خواهند دید؛ هر چند این انتخاب نشان داد در نگاه اکثرشان ظاهرا گزاره "منافع ملی" دست کم از 10 اسفند 99 سه طلاقه شده است!

دیدگاه تان را بنویسید