پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی؛

نشست علمی نقد کتاب «ماهیت معرفت عرفانی» برگزار شد

در چارچوب سلسله نشست های علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی، نشست نقد کتاب «ماهیت معرفت عرفانی» نوشته مسعود اسماعیلی، با حضور نویسنده این کتاب برگزار شد.

به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین مسعود اسماعیلی در این نشست طی سخنانی گفت: کتاب «ماهیت معرفت عرفانی» در واقع یک بستر حوزوی دارد. یعنی اگر من می خواستم دغدغه هایی که در دانشگاه هست را ملاک قرار دهم و یک کتاب بنویسم، قطعا این کتاب نمی شد.

نویسنده کتاب «ماهیت معرفت عرفانی» تصریح کرد: در دانشگاه و محیط های دانشگاهی در حق بعضی از علوم جفا می شود. فارغ از اینکه بنده حوزوی باشم یا نباشم، چون عرفان در حوزه با دغدغه خوانده و تدریس می شود، این مسأله اساسی همیشه پیش می آید تا ما به این سمت برویم که یک تحقیق بنیادین انجام دهیم.

وی با بیان اینکه فلسفه عرفان دانشی است که از بیرون راجع به عرفان صحبت می کند، افزود: یعنی هیچ عارفی را معصوم نمی انگارد و درباره همه زیر و بم عرفان سؤال می کند. این بنای فلسفه عرفان است که یک نگاه فلسفی، عقلی، استدلالی و عرفانی داشته باشد. مهمترین سؤال اینجا سؤال از منشأ عرفان است. اگر ماهیت عرفان درست تبیین و تحلیل شود، صحبت کردن در  مورد ارزش معرفت شناختی اصلا هیچ جایی ندارد. ولی متأسفانه به این موضوع توجه نشده است.

اسماعیلی در خصوص تفاوت تجربه عرفانی با معرفت عرفانی اظهار داشت: تجربه عرفانی حاوی حیثیات و جهات مختلفی است. یعنی حیثیات شناختی، احساسی و معرفتی دارد؛ و جمع کردن اینها با هم باعث می شود که ما گاهی دچار تشتت در بحث شویم. بنابر این بهترین کار این است که در خصوص معرفت برآمده از تجربه عرفانی صحبت کنیم. چون تجربه عرفانی معرفت زا است و به ما شناخت می دهد.

وی ادامه داد: من وقتی وارد این بحث شدم مواجه شدم با آراء کسانی که قائل هستند اصلا ماهیت عرفانی وجود ندارد و کسانی هم که قائل هستند ماهیت واحد وجود ندارد. کسانی هم معتقدند ماهیت دارد اما خصوصیات مختلفی دارد. بنابر این جمع کردن این نظرات کار بسیار سختی است. ولی از آن جایی که نگاه نویسنده هم در کار تأثیر دارد، بنده سعی کردم که تمام این آراء را گرد هم بیاورم تا بتوان تصویری داشت؛ ولو اینکه این تصویر القایی از جانب نویسنده باشد. در واقع از نظر بنده چاره ای نبوده که اینها گرد هم بیایند. لیکن توجه دارم که بسیار متفاوت هستند.

حجت الاسلام و المسلمین مسعود حاجی ربیع نیز در این نشست گفت: ما با یک اثر مواجه هستیم که در خصوص یک موضوع اساسی، یعنی «ماهیت معرفت عرفانی» به طور مستوفی پژوهشگر محترم قلم زده اند. از یک مطالعه اجمالی و سریع نسبت به این کتاب می بینیم با یک بوستان مواجه هستیم که برای هر کسی که کلمه یا گلی بخواهد در این اثر می تواند پیدا کند.

عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: این اثر وقتی که وارد اقوال و نظریه ها می شود، آن اقوال را سر و سامان داده، تقریر کرده و آنها را از ابهام خارج کرده است. همچنین به مهمترین نظریه پردازانی که در غرب در باب معرفت عرفانی وجود داشته اند، پرداخته است.  البته گاهی اوقات به کسانی که به طور فرعی در آن نظریه ها قرار می گرفتند هم اشاره شده؛ به همین دلیل این اثر برای دانشجویان عرفان اسلامی یا علاقمندان به فلسفه عرفان، اثر ارزشمندی است.

وی ادامه داد: نویسنده این کتاب به منابع دست اول انگلیسی و عربی مراجعه کرده و بر اساس ترجمه و فهم و تفسیری که داشته مطالب را بیان کرده است. در آخر بحث ملاصدرا را مطرح کرده است. البته اگر وقت بیشتری گذاشته بودند تفاسیر بهتری پیدا می کردند. به لحاظ محتوایی گزارش دادن سخت است. ولی ارزش کار از جمله در مبحث سوم که به شناخت حضوری و شناخت عقلی پرداخته شده، به مبانی ای اشاره شده که ما می دانیم کار آسانی نیست. این نوع نگاه و این استخراج نیازمند کار فراوان و اشراف بر منابع و نظام دادن به مباحث است. از این جهت این کار برای پژوهشگران ارزشمند هست.

حاجی ربیع اظهار داشت: وقتی می گوییم «ماهیت معرفت عرفانی» خیلی بحث دامنه گسترده ای پیدا می کند. اگر معرفت عرفانی بر اساس شهود و موالید مطرح شده باشد، شاید کسی بگوید این در عرفان های چینی و یا هندی وجود داشته باشد؛ و علاوه بر مسلمانان و غربی ها به آنها هم باید بپردازید. شاید آقای اسماعیلی وقت داشته باشند و مجلدات دیگری از این کتاب چاپ شود. مگر اینکه گفته شود عرفان هایی که در این ساحت هستند اصلا در باب معرفت عرفانی سخن نگفته اند.

وی افزود: یکی از نکاتی که شاید از حیث روشی بتوان به آن اشاره کرد این است که در صفحه 31 گفته شده که «روشن است که داوری نهایی در مورد یک موضع خاص منوط به بررسی همه یا اکثر اقوال و آرای موجود در آن زمینه است؛ که اجازه می دهد رهیافتی متفاوت تر و پیراسته تر از ضعف و نقص های آراء دیگر پدید آید؛ که این امر در گرو تمرکز بر موضوع در یک اثر مستقل است.» شاید کسی بگوید شما اینجا مؤثرترین نظریه پردازان را مطرح کرده اید. اگر چنین هست، این مسأله باید از زوایای دیگر هم بررسی می شد.

عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: فکر می کنم که می توانستیم این اثر را کوچک تر از این ارائه دهیم. من این اثر را به یک بوستان تعبیر کردم. به نظرم این کتاب می توانست کوچک تر و زودیافت تر شود. شاید کسی که این اثر را می خواند از این نگاه که بخواهد نظریه های مختلف را به دست بیاورد بسیار ارزشمند است. اما در مسأله اصلی که بحث ماهیت معرفت عرفانی و مقدمات آن است، و فرضیه ای که نویسنده کتاب ارائه داده، به نظر می رسد این اثر می توانست کم حجم تر از این 800 صفحه باشد تا بروز مسأله محور بودن اثر بهتر نمود کند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.