محمدمهدی سیار در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در شیراز، با اشاره به اینکه همیشه منتقد اشعار دسته چندم و پشت فرمانی عاشقانه بوده­ام، اظهار داشت: البته من به هر سلیقه­ای احترام می­گذارم اما چرا جای خالی ترانه­های عاشقانه خوب و اشعار اجتماعی ـ انتقادی در بین ترانه­ها احساس می­شود؟ چرا اگر بخواهیم یک کار اجتماعی گوش بدهیم باید به سمت شنیدن متن­های نخراشیده موسیقی رپ متمایل شویم؟ به نظرم باری روی زمین مانده و باید به آن توجه کرد.

وی در مورد سیاست‌گذاری در بخش شعر گفت: شعر هنر اول ایران است اما بی­متولی­ترین و رها شده­ترین هنر کشور است تا جایی که آن را به معاونت فرهنگی سپرده‌­اند و آنجا هم شعر را به بنیاد شعر و داستان که بنیادی است خارج از ارشاد و بودجه بسیار کمی دارد تحویل داده است. این بنیاد با این بودجه کم همین که بتواند از عهده جایزه جشنواره جلال، پروین، جشنواره فجر و اجاره ساختمانش بربیاید کار بزرگی کرده است.

سیار با بیان اینکه در زمینه شعر کسی در ارشاد پاسخگو نیست، افزود: به نظرم شعر به این علت از چارت برنامه و بودجه خارج شده است که مسئولا‌ن حس کرده­اند شعر سرودن کار خاصی نیست و جز قلم و کاغذ نمی­خواهد. در واقع مثل فیلم نیست که شهرک سینمایی بخواهد یا موسیقی که استودیو بخواهد یا تئاتر که سالن بخواهد یا حتی مثل هنرهای تجسمی نیست که نیاز به لوازم و ابزار خاص خودش را داشته باشد در حالی که اگر نگاه صحیح فرهنگی داشته باشیم متوجه می‌شویم که کلمات در تمام این هنرها نقش اصلی را پیدا می­‌کنند به عنوان مثال ترانه در موسیقی و داستان در فیلم.

وی خاطرنشان کرد: شعر استاد، کتاب و فراغت بال می‌خواهد و مثل هر هنری باید استعدادیابی شود سپس آموزش ببیند و در نهایت از آن محافظت و حمایت شود که تمام این­ها هزینه می­‌برد. در واقع حق شعر ادا نشده است.

این شاعر جوان با بیان اینکه مجموعه اشعار جدیدم با عنوان «تشنه رود» که مجموعه رباعی است در مرحله طراحی جلد و صفحه­آرایی قرار دارد، گفت: بالطبع کیفیت اثر از به نمایشگاه رسیدن آن برای من مهم­تر است اما احتمال دارد این کتاب به نمایشگاه کتاب تهران هم برسد.

سیار در پاسخ به این سئوال که در اشعار او کنکاش در فضاها و قوالب مختلف دیده می­شود، گفت: سرودن را با رباعی آغاز کردم و سپس آن را رها کردم و حالا که پس از مدت­ها دوباره به آن متمایل شده­ام مشاهده می­‌کنم که چقدر قالب با ظرفیتی است و چه دریایی در آن نهفته است.

وی افزود: در مورد قالب نیمایی هم همین حس را دارم و آن را قالب با ظرفیتی می­دانم به ویژه که اعتقاد دارم این قالب با فضای زندگی کنونی ما ایرانی‌­ها شباهت بسیاری دارد و حال روز انسان درگیر با سنت و مدرنیته است.

شاعر جوان استان فارسی در پاسخ به سوالی در مورد فضای خاص عرفانی در شعرهایی نظیر «چشم می بندم نباید جاده سرگرمم کند» که بیشتر از موضوعات دیگر در اشعارش به چشم می‌­خورد، اظهار داشت: شعر برای من به عنوان پناهگاهی است برای انس گرفتن با حیرت و من با اینکه فلسفه خوانده‌ام و آنجا بیشتر فضای قطع و یقین و نظم و شناخت است اما معتقدم بشر همانقدر که نیاز به شناختن دارد نیاز به تسلیم شدن هم دارد. شعر موقف تسلیم است و برای من فضایی است یأس­آلود، چون تازه می­فهمی دریایی که به آن چنگ می­زدی به دست آوردنی نیست و شعر برای من شبیه شناکردن در این دریاست.

سیار در جواب این سئوال که چقدر زاهدشهر زادگاه وی در این حال و هوای شعری نقش داشته است، گفت: خیلی مدیون شهرم، دوستانم و خانواده­ام هستم و از ویژگی آنها می­توان به اهل تعادل، سلامت و پرسش بودن اشاره کرد. در تهران هم به واسطه حضور در دانشگاه امام صادق (ع) این فضا دوباره برایم به وجود آمد.

وی در مورد چگونگی روی آوردن به سرودن نوحه و ترانه نیز گفت: هیچ وقت فکر نمی­کردم به ترانه و نوحه‌سرایی روی بیاورم و ترجیح می­دادم شعر را به همان صورت کلاسیکش ادامه دهم. شاید یکی از علت­‌های دوری­ام سخت­گیری­ام نسبت به این دو مقوله بود زیرا در ترانه و نوحه شاعر باید در مضمون و فرم ساده­تر و روان‌­تر بنویسد چون مخاطب گسترده­‌تری دارد و شنونده باید راحت­‌تر با آن ارتباط برقرار کند.

سیار با اشاره به اینکه یکی از علت‌­هایی که به نوحه سرایی روی آوردم همکلاس شدن با میثم مطیعی بود، گفت: این همکاری پس از 5 سال همکلاس بودن آغاز شد و کم کم با ورود میلاد عرفان‌پور تبدیل به کاری تیمی شد و در حال حاضر اعضای این تیم به بیشتر 20 نفر رسیده ‌و هرکدام با تقسیم موضوعات به سرایش می‌­پردازیم البته خود آقای مطیعی هم اهل پشتکار و مطالعه است و نظم را سرلوحه کار خود قرار داده است.

سیار در مورد ترانه‌سرایی نیز گفت: در ترانه هم به صورت ناخواسته وارد شدم یعنی حدود 12 سال شاعری و پس از چاپ دو کتاب به ترانه‌سرایی روی آوردم. فکر می‌کردم  ترانه‌سرایی فضای حاشیه‌­ای شعر است و ممکن است به شعرم لطمه وارد کند اما بالاخره با فشار و اتفاق به این فضا وارد شدم چون پس از انتشار یک قطعه سفارش­های زیادی به سمتت هجوم می­‌آورد اما کم‌کم سعی کردم دغدغه­‌هایم را به این وادی بکشانم.

انتهای پیام/

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
  • کدخبر: 625749
  • منبع: tasnimnews.com
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.