کسانی که هیچ گونه آشنایی و ارتباطی با آرای امام و انقلاب نداشته و ندارند و در مقابل مواضع امام میایستادند، امروزه میگویند رأی ملت بیاثر است و رأی تنها برای مقبولیت نظام است.
به طور قطع، ماهیت حکومت جمهوری اسلامی از نظر امام راحل حکومتی بر پایه قوانین اسلام و به اتکا آرای مردم است و امام از همان ابتدا همه چیز را مربوط به ملت میدانستند.
ما روزی از امام سؤالی کردیم، مبنی بر این که فقیه جامع الشرایط در چه صورت بر جامعه حق ولایت دارد و امام گفتند؛ در امور مسلمین و حکومت همه چیز بستگی به آرای اکثریت مسلمین دارد که امروزه در قانون اساسی ما هم از آن یاد شده و در صدر اسلام به بیعت مسلمین تعبیر میشد.
در نگاه امام(س)، ولایت فقیه در ارتباط با آرای اکثریت مردم حکمش نافذ میشود و در جایی که رأی ملت اهمیت فراوانی دارد، حضرت امیرالمؤمنین(ع) که منصوب خدا هم هست، در صدر اسلام با رأی مردم حکومتش مقبولیت مییابد.
من از جوانان و ملت میخواهم، منشور انقلاب امام را که در سالهای آخر عمر ایشان بیان شد، مطالعه کنند چرا که این منشور درد دل امام است.
امام در آن منشور از چند چیز خوف داشتند که یکی از آنها مسأله وحدت و از بین رفتن انگیزه انقلاب در بین مسلمانان بود، امام خوف داشتند که حرفهایشان را در روزگاری به گونهای توجیه و تفسیر شود که اگر خود امام بودند و آن را میدیدند، به هیچ عنوان آن را تأیید نمیکردند.
انقلاب در دست ما امانت است و ما باید در حفظ آن بکوشیم و حفظ انقلاب به شعار نیست، بلکه به این است که آبروی مسلمانی برده نشود.
انقلاب ما هم جمهوری و بسته به آرای ملت است و هم اسلامی است. به این معنا که محتوای اسلامی دارد، اگر کسی میخواهد تبلیغ کند اشکالی ندارد، اما اهانت به دیگری، مخالف نگاه امام و احکام اسلامی است.
سابق بر این سخنرانیهای امام از طریق رسانهها پخش میشد و این برای شناخت امام(س) بین مردم، به خصوص نسل جوان بسیار مؤثر بود، چرا که امروزه بهترین چیزی که امام(س) را به ما میشناساند، سخنان و سیره امام در اواخر عمرشان است که در منشور روحانیت تجلی پیدا کرده است.
امام در قسمتی از این منشور میگویند؛ خون دلی که پدر پیرتان از این متحجران خورد، در مقابل سختیهای دیگر هیچ است.
امام با توجه به اهمیتی که برای خاص مردم قائل بودند، در آخرین لحظات عمرشان خطاب به من فرمودند؛ سلام مرا به مردم برسان و از آنها بخواه که مرا دعا کنند تا خداوند مرا عاقبت به خیر کند.
نتیجه تحریف اسلام پس از پیامبر این بود که مفاهیم اسلام تحریف شد و در نهایت امام حسین(ع) از خاندان پیامبر به دست جاهلان به شهادت رسید.
این تحریف را ما در تاریخ انقلاب نیز میبینیم، آنجا که پس از گذشت 29 سال از پیروزی انقلاب و پس از رحلت امام، تحریف اندیشه و کلام امام نیز آغاز میشود.
به عنوان مثال امام خمینی(س) فرمودند جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد، در پاریس وقتی خبرنگاران پرسیدند جمهوری اسلامی یعنی چه؟ امام گفتند جمهوری مانند جمهوری شما اما با محتوای اسلام.
امروز کسانی که هیچ نقشی در انقلاب و مبارزه نداشتند تئوریسین و مدعی امام و نقلاب شدهاند و میگویند هدف از انقلاب جمهوری اسلامی نبود و با این کار، مردم و رأی آنها را نادیده میگیرند، و این نگاه بسیار خطرناک است چرا که حاضر میشود حتی به نام مصلحت و... آرای مردم را محترم نشمارد.
ولایت فقیه مورد نظر حضرت امام همان ولایت مطلقه حضرت رسول(ص) بر جامعه اسلامی است و در قانون اساسی جمهوری اسلامی بحث نظارت مردمی بر ولایت فقیه وجود ندارد و تشخیص صلاحیت و کفایت فقیه برای ولایت بر عهده خبرگان منتخب ملت است.
تشکیل حکومت وسیلهای برای جلوگیری از هرج ومرج است. برخی حکومتها مقبولیت عقلی ندارند مانند حکومت استبداد مطلقه، اما حکومتهایی هستند که سلطنت را مشروط میکنند و این نوع از حکومتها در قرون اخیر رواج یافته است. حکومتهای انتخابی نخبگان و حکومت دموکراسی نیز که در آن حاکم در یک انتخابات آزاد و با رأی مردم انتخاب میشوند، از دیگر انواع حکومتها هستند.
اما آنچه در اسلام به عنوان حکومت اسلامی مورد توجه قرار گرفته، همان حکومتی است که در عصر پیامبر شکل گرفت و پس از رحلت آن حضرت هم کسی از مسلمین بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی و حضور رهبر اسلامی شک نکرد و تنها چیزی که مورد اختلاف بود، این بود که آیا پیامبر(ص) پس از خود کسی را تعیین کرده یا تعیین خلیفه را به مسلمین واگذار کرده است.
عقیده شیعه بر این است که پیامبر(ص) خود دارای مقام ولایت است و به مصداق آیه شریفه «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم»، در موارد متعددی حضرت امیر و یازده اولاد معصوم خود را از سوی حق تعالی به منصب امامت تعیین فرمود و طبق همین اعتقاد در عصر غیبت امام دوازدهم، این ولایت به صالحترین فرد جامعه یعنی فقیه جامعالشرایط واگذار شده است.
به حکم آیات و روایات متعدد و همچنین به حکم عقل و با توجه به ضرورت حکومت در هر جامعهای، کسی که دارای مقامی علمی و شأنی دینی باشد و عادل باشد و به نیازهای جامعه و عصر خویش آگاه باشد، از نگاه حضرت امام و فقها و علمای شیعه پیش از او، بهترین فرد برای ولایت است.
در قرآن کریم در سوره آلعمران به پیامبر(ص) امر به مشاوره گردیده، از این رو در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم لفظ نظارت مردمی در کار نیست و در اصل 111 قانون اساسی، تشخیص داشتن شرایط ولایت برای فقیه که در اصل هشتم آمده، بر عهده خبرگان رهبری قرار گرفته است.
طبق قانون اساسی، هر گاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود و یا فاقد یکی از شرایط لازم برای ولایت شود، یا حتی مشخص شود که از ابتدا نیز کفایت لازم را برای این امر نداشته، از مقام خود بر کنار خواهد شد و تشخیص این امر بر عهده خبرگان ملت است.
مجلس خبرگان در نظام جمهوری اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار است و از این رو نمایندگان این مجلس باید بتواند در سخنرانیها و جلسات و همچنین در تصمیماتی که اتخاذ میکنند، به خواستههای روز جامعه توجه بیشتری کنند و در اموری که مربوط به ولایت و رهبری است، بیشتر دقت کنند.
اگر چه از روند انتخابات و شمارش آراء گلهمند هستم اما به هیچ وجه احساس ناراحتی ندارم بلکه از آن جهت که به وظیفه شرعی و قانونی و به وصیت حضرت امام راحل عمل کردم خوشحال و سربلندم و چون اینجانب جهت جلوگیری از تحریف اندیشههای امام به عنوان کسی که از ابتدای نهضت، آن پیر مرشدم بود و در رکابش بودم و یکی از نزدیکترین و آشناترین افراد به کار آن بزرگوار میباشم، وظیفه خود میدانم اجازه ندهم افکار متحجر - که در زمان آن حضرت جایی در انقلاب نداشتند و امروز میداندار انقلاب شدهاند - افکار امام را تحریف نمایند. بنابراین نه تنها از چنین فرصتهایی جهت تنویر افکار عمومی و تبیین افکار آن حضرت استفاده کرده که از هر فرصتی استفاده خواهم کرد و اعلام میدارم که اینجانب در این انتخابات مطالبی عنوان کردم که پیشبینی چنین برخوردهایی داشتم و اینک با اغتنام از فرصت به دست آمده به برخی از آن اظهارات اشاره میشود:
به تناسب معرفی گسترده کاندیداها در سراسر کشور از طرف گروههایی که دارای مجوزی نبودند، اشاره به نامهای از امام نمودم؛ حضرت امام(س) در جلد 20 صحیفه امام صفحه 294 در جواب سؤال سه نفر از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در رابطه با معرفی کاندیدا برای حوزههای مختلف و در رابطه با تبلیغ از کاندیداها از وجوهات شرعیه و بیتالمال و یا از اموال دولتی و عمومی میتوان استفاده کرد. فرمودند باید مردم را در انتخابات آزاد بگذاریم و نباید کاری کنیم که فردی به مردم تحمل شود بحمدالله مردم ما دارای رشد دینی و سیاسی مطلوب میباشند و در چنین اوضاع هیچ فرد و گروهی و هیچ نهاد و سازمان و حزب و دفتر تجمعی نمیتوانند در حوزه انتخابات دخالت نماید و برای غیر حوزه خود فرد یا افرادی را کاندیدا نموده و از آنان تبلیغ نماید. در شرایط کنونی اینجانب به هیچ وجه به هیچ کس اجازه نمیدهم تا از سهم مبارک امام و یا از اموال دولت و اموال دفاتر و سازمانها و جامع و اموال عمومی خرج انتخابات کند.
در مصاحبه با یک شبکه خبری قسمتی از درد و دلهای حضرت امام را که در منشور روحانیت ذکر فرمودند بیان کردم که در هر نهضت و انقلاب مردمی علمای اسلام اولین کسانی بودند که بر تارک جبینشان خون شهادت نقش بسته کدام انقلاب مردمی اسلامی را سراغ دارد که در آن حوزه روحانیت پیش کسوت شهادت نبودهاند و بر بالای دار نرفتهاند، البته این بدان معنی نیست که ما از همه روحانیون دفاع کنیم؛ چرا که روحانیون وابسته و مقدسنما و تحجرگرا کم نبودهاند و نیستند. امروز عدهای با ژست مقدسنمایی چنان تیشه بر ریشه دین و انقلاب میزنند که گویی وظیفهای غیر از این ندارند.
افشای مسألهای که امام همواره از آن خوف داشتند، آن افتادن انقلاب به دست نااهلان بود، به دست کسانی که با تحریف افکار امام و توجیه کلمات صریح آن حضرت و تطبیق آن با افکار متحجرانه خود همواره کوشا بودهاند. و با نادیده گرفتن جملات صریحی از امام مانند «میزان رأی ملت است» و یا «ما تابع آرای ملت هستیم» (در امر حکومت) و توجیه افراد ناآگاه با این دلائل واهی که برای حفظ اسلام و انقلاب نه تنها تقلب در انتخابات جایز بلکه واجب است و رأی ملت تزئینی است به اساس نظام ضربه میزنند، در حالی که امام خمینی(س)، میفرمایند: اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی برای رهبری حکومتشان تأمین کنند، وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده بگیرد قهری او مورد قبول مردم است، در این صورت ولی منتخب مردم میشود و حکمش نافذ است.
برگرفته از: همیشه با امام ( سیری در زندگی و مبارزات آیت الله محمدرضا توسلی )، محمدعلی خسروی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1387