جی پلاس/ به مناسبت سالروز رحلت؛

محمدجواد صافی گلپایگانی که بود؟

آیت الله محمد جواد صافی گلپایگانی در ۲۷ شعبان ۱۲۸۷ در گلپایگان متولد شد. وی نزد اساتیدی همچون علامه سید محمدباقردرچه ای، حکیم میرزا جهانگیرخان قشقایی، آیت‌الله حاج آقا نورالله اصفهانی و ... شاگردی کرد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی آیت الله محمد جواد صافی گلپایگانی اختصاص دارد.

 

زندگینامه محمد جواد صافی گلپایگانی 

محمدجواد صافی گلپایگانی (۱۳۷۸- ۱۲۸۷ ق)، فقیه، نویسنده، از مبارزین ضد رژیم پهلوی و نیز بهائیت، پدر آیت‌الله علی صافی گلپایگانی، آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی 

 

اطلاعات فردی

صافی، محمد جواد

نام‌های دیگر صافی گلپایگانی، محمدجواد

نام پدر ملا عباس

متولد 27 شعبان المعظم 1287 یا 1288ق

محل تولد گلپایگان

رحلت 27 رجب سال 1378ق

اساتید آیت‌الله علامه سید محمدباقردرچه ای، حکیم میرزا جهانگیرخان قشقایی، آیت‌الله حاج آقا نورالله اصفهانی، صاحب کتاب مقیم و مسافر و دیوان اشعار، آیت‌الله علامه آقا نجفی اصفهانی

برخی آثار گنج عرفان، گنج دانش، اشعار شیوا در رد باب و بها، صافی نامه و فیض ایزدی

 

ولادت

در روز 27 شعبان المعظم 1287[۱]یا 1288ق[۲]، در بیت علم و تقوا و فضیلت در گلپایگان دیده به جهان گشود و در عصر ۲۵ رجب سال 1378ق، مصادف با شب شهادت حضرت امام موسى کاظم‌ علیه‌السلام، از دنیا رفت.

پدر وی مرحوم آخوند ملا عباس از بزرگان و شخصیتهای مورد احترام مردم - که علاوه بر دانش پژوهی، به تجارت می‌پرداخت - مادرش زهرا خانم فرزند ملا محمدباقر ادیب گلپایگانی و دایی اش ملا محمدرضا قطب - عالم به علوم غریبه - بودند.

 

تحصیلات

او از آغاز نوجوانی به تحصیل علوم دینی روی آورد. ایشان مقدمات و سطوح را نزد پدرش و دیگر دانشوران گلپایگان - که در آن زمان مجمع علما و دانشمندان بود - فرا گرفت و سپس در سال 1305ق[۳] به اصفهان مهاجرت کرد و تا سال 1316ق نزد استادان بزرگ وقت علوم متداول را فرا گرفت. وی پس از نگارش رساله‌هایی در مسائل فقهی، در سال 1310 - 1311ق به اخذ اجازات متعدد اجتهادی نایل آمد و مورد توجه استادان خود قرار گرفت.

 

استادان

وی در حوزه علمیه اصفهان - که در آن زمان از پر رونق ترین و با اهمیت ترین حوزه‌های علمی شیعه به شمار می‌رفت - در محضر استادان ذیل همراه با بزرگانی همانند: آیت‌الله بروجردی، آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی، علامه حاج آقا رحیم ارباب و آیت‌الله آقا سیدحسن چهارسوقی شرکت کرد.

آیت‌الله علامه سید محمدباقردرچه‌ای (م 1342 ه ق)، صاحب حاشیه بر مکاسب و رسائل

حکیم میرزا جهانگیرخان قشقایی (م 1326 ق)

آیت‌الله حاج آقا نورالله اصفهانی (1278 - 1346ق) صاحب کتاب مقیم و مسافر و دیوان اشعار

آیت‌الله علامه آقا نجفی اصفهانی (1262 - 1332ق) صاحب تأویل الآیات الباهره و بحر المعارف

علامه شیخ محمد علی ثقةالاسلام (1271 - 1318ق) صاحب کتاب لسان الصدق و معاصی کبیره

میرزا محمد علی تویسرکانی اصهانی (م بعد 1311ق)

علامه میرزا محمد علی درب امامی

آیت‌الله آقا میرزا محمدتقی مدرس (1273 - 1333ق) صاحب الرسائل التقویة

آقا میرزا هاشم چهارسوقی اصفهانی (1235 - 1318ق) صاحب مبانی الاصول و اصول آل الرسول

آیت‌الله سید محمدباقرموسوی خوانساری (1226 - 1313ق) صاحب روضات الجنات

علامه آخوند ملا محمد کاشانی (1249 - 1333ق)

علامه آخوند ملا محمدباقرفشارکی (م 1314 ق) صاحب عنون الکلام

 

تدریس

آن جناب تا زمانی که دراصفهان - در مدرسه نیم آورد - توقف داشت، فقه و اصول درس می‌داد. مجلس درس او زبانزد فضلا و طلاب بود، و بسیاری از افراد خوش استعداد در آن شرکت می‌جستند که آیت‌الله آقا سید جمال‌الدین گلپایگانی از جمله آنان بود. وی در سال 1316 ق به گلپایگان بازگشت و به تدریس، تألیف، امامت جماعت و راهنمایی مردمان مشغول شد.

 

مهاجرت به تهران

در حدود سال 1325ق آیت‌الله صافی رهسپار تهران شد و مورد استقبال شایسته حضرات آیات: شیخ فضل‌الله نوری، سید محمد امام جمعه و حاج میرزا ابوالقاسم صاحب حاشیه بر مکاسب قرار گرفت. وی به دلیل داشتن روحیه اسلام خواهی و دین طلبی در آن ایام که مصادف با غوغای مشروطیت بود، با آیت‌الله شهید حاج شیخ فضل‌الله نوری همصدا شد و در تمام مراحل با شیخ فضل‌الله همراهی کرد، و حتی در روزهای سخت و دهشتناک محاصره خانه شیخ به وسیله مجاهدان و فاتحان، دست از یاری و همراهی شیخ برنداشت و تا واپسین روزهای زندگی شیخ شهید در کنار او بود[۴] آن عالم مجاهد پس از شهادت شیخ و تغییر اوضاع به نفع دشمنان دین، دیگر تاب دیدن آن وضعیت و تسلط یپرم خان ارمنی، سردار اسعد بختیاری و محمد ولی خان تنکابنی را بر اوضاع نیاورد، و از طریق قم و اصفهان به گلپایگان بازگشت.

 

بازگشت به گلپایگان

در سال 1327ق به زادگاه خویش بازگشت، و تا پایان زندگی در آنجا ماندگار شد. وی از همه مناصبی که در حوزه‌های علمیه در انتظارش بود صرف نظر کرد، اوقاتش را صرف ترویج دین، تدریس، تألیف، دادرسی مظلومان، مبارزه با ستمگران، تهذیب اخلاق و آگاه کردن جامعه کرد. از جمله اقدامات او: مبارزه بی امان با انحرافات و بدعتهای دینی مانند: مبارزه با بهائیت و تصوف، مخالفت با خانها و فئودالها، رویارویی با کشف حجاب و مفاسد دوران پهلوی و احیای شعائر دینی و بزرگداشتهای مذهبی بود که با تلاش و کوشش وی جشنهای نیمه شعبان، و موالد ائمه اطهار(ع) و عزاداری عاشورا و ایام فاطمیه در گلپایگان رواج و رونق یافت.

 

ویژگیهای شخصی

آیت‌الله ملا محمدجواد صافی با سعه صدر و مناعت طبعش، فقیهی ادیب، عارف، مجاهد و نو اندیش بود. در آن زمان که زنان کمتر سواد داشتند، همسر و دختران خویش را در کسب سواد و آشنایی با نگارش، مبانی دین، مباحث اسلامی و اخلاقی تشویق و ترغیب می‌کرد.

 

قدرت ادبی

آیت‌الله صافی در شعر از شعرای متقدم و شیرین سخن نظیر مولوی، خاقانی، نظامی، سنایی، ناصر خسرو، انوری بویژه حافظ و سعدی متأثر بود، و بسیاری از اشعار این شاعران را تضمین کرد. طبع شعرش فوق العاده بود و در هر نوع شعر از نوحه، مصیبت، غزل، مدح و قصیده سر آمد می‌نماید. در بسیاری از موارد فی البداهه شعر می‌گفت یا سخنانی مقفی و مسجع بیان می‌داشت.

 

فرزندان

ثمره ازدواج آن مرد بزرگ با دختر آیت‌الله آخوند ملا محمد علی گلپایگانی - که معاصر همدوره و هم حجره مرحوم میرزای شیرازی بود - فرزندانی شد که برخی از آنان عبارتند از:

آیت‌الله حاج شیخ علی صافی،

آیت‌الله حاج شیخ لطف‌الله صافی،

 

وفات

سرانجام او پس از 91 سال زندگی پربرکت و سرشار از خدمات دینی و اجتماعی، در شب 25 رجب 1378 ق شب شهادت حضرت موسی بن جعفر وع) بدرود حیات گفت.

 

آثار

از ایشان تألیفات فراوانی در فقه، اصول، حدیث، اخلاق، تاریخ و ادبیات به جای مانده است که به برخی از آنان اشاره می‌شود:

رساله‌های متعدد فقهی و اصولی، شامل موضوعات: خیار غبن، اجاره، منجزات مریض، تعارض احکام ظاهریه و واقعیه، تعارض اصولی و قواعد فقهی، تعادل و تراجیح، اجزاء ظن مطلق، شبهه تحریمی، شبهه محصوره و تسامح در ادله سنن.

«اصول فقه منظوم» در بیش از 2000 شعر عربی[۵]

«مصباح الفلاح» و «مفتاح النجاح» (2 جلد)[۶]: این کتاب دو بار و از جمله در سال 1374 ق به چاپ رسیده و یکی از بهترین کتاب‌ها در معارف مواعظ، عقاید و اخلاق است. مؤلف در این کتاب آیات قرآن، روایات صحیح و ادب پارسی را به هم آمیخته و مجموعه‌ای ساخته که اهل تفسیر، حدیث، تاریخ و شعر می‌توانند از آن بهره ور شوند. اگر تنها اشعار منتخب شعرای معروف را در زمینه مباحث فوق - صرف نظر از اشعار مؤلف و اشعار عربی - از دید بگذرانیم، می‌بینیم که از لحاظ ادبیات فارسی بسیار گرانبهاست. آیت‌الله سید صدرالدین صدر فرموده بود:من یک ماه رمضان در مشهد مقدس از روی این کتاب منبر رفتم و مردمان را موعظه کردم. مؤلف را بر من حقی است که هرگز فراموشش نمی‌کنم.

گنجینه گهر: ترجمه هزار سخن از پیامبر کرم(ص) به نظم و نثر فارسی است که در 1326 منتشر شد[۷]

گنج عرفان: ترجمه هزار سخن از امیر مؤمنان علی(ع) به نظم و نثر فارسی است که در 1327 به چاپ رسیده است.[۸]

گنج دانش، صد پند به فرزند برومند[۹]: این کتاب دو مرتبه به طبع رسیده است.

اشعار شیوا در رد باب و بها[۱۰]: این کتاب نیز به چاپ رسیده است.

صافی نامه و فیض ایزدی[۱۱]: پاسخ به پرسشهایی در مورد امام زمان(ع) است، که در سال 1360 ه‌ش منتشر شد.

التحف الجوادیة فی المناقب المهدویة[۱۲]

کتاب منظوم مراثی پیامبر و ائمه اطهار(ع)[۱۳]

دیوان اشعار در مدایح پیامبر و ائمه اطهار(ع) که اکثر آن در مدح امام مهدی(عج) است[۱۴]این کتاب در برگیرنده 15000 بیت است که در دقت و باریک بینی، فصاحت، بلاغت، لطافت، ظرافت، خیال و معانی بیان ممتاز است.

نفایس العرفان[۱۵]

کلمة الحق، تاریخ منظوم دوران سیاه پهلوی[۱۶]، که به چاپ رسیده است.

حاشیه بر رسائل شیخ انصاری[۱۷]

البشارة المیلادیة[۱۸]

 

پانویس

۱. المسلسلات فی الاجازات، ج 2 ص 269

۲. نقباء البشر، ج 1، ص 331

۳. همان

۴. ر ک: صافی نامه، مقدمه، ص 8

۵. المسلسلات، ج 2، ص 270

۶. الذریعة، ج 21، ص 116

۷. همان، ج 18، ص 247

۸. همان، ج 18، ص 239

۹. همان، ج 18، ص 237

۱۰. المسلسلات، ج 2 ص 270

۱۱. الذریعة، ج 15، ص 5 و ج 16 ص 406

۱۲. المسلسلات، ج 2، ص 270؛ گنجینه دانشمندان، ج 6 ص 421

۱۳. صافی نامه، مقدمه ص 14

۱۴. الذریعه، ج 9، ص 585

۱۵. المسلسلات، ج 2 ص 270

۱۶. همان

۱۷. همان

۱۸. همان

 

دیدگاه تان را بنویسید