یادداشت تازه اوون جونز در گاردین روایتی تکاندهنده از پیوند میان «خیابان حیفا» در بغداد و «نوار غزه» است؛ جایی که وعدۀ «بهشتِ پس از اشغال» به جهنمی خونین بدل شد و امروز همان بیپاسخ ماندن فاجعۀ عراق، زمینه را برای نسلکشی اسرائیل فراهم کرده است. نویسنده با مرور خاطرات غیث عبدالحد، روزنامهنگار عراقی، و یادآوری کشتارهایی چون حدیثه، استدلال میکند غرب نهتنها هرگز در برابر عراق پاسخگو نشد، بلکه اکنون با همان الگو در محو غزه از نقشۀ جهان نیز شریک است. او هشدار میدهد: اگر این بار حسابکشیای واقعی صورت نگیرد، جنایتهای آینده نه محتمل، بلکه حتمی خواهند بود.
به گزارش سرویس بینالملل جماران، اون جونز، ستون نویس گاردین در یادداشتی برای این روزنامه نوشت: «شما عراق را نابود کردید» مرد میانسالی با نگاهی خشمآلود مقابلم ایستاده بود و این جمله را گفت. هنوز منتظر بودم تا همراهم، روزنامهنگار عراقی غیث عبدالحد، سخنان او را برایم ترجمه کند، اما چهرۀ پرغضبش خود همه چیز را میگفت. ما در خیابان حیفا، یکی از شریانهای اصلی بغداد در ساحل غربی دجله ایستاده بودیم. همین که شنیده بود من بریتانیایی هستم، گفت: «گفته بودند عراق به بهشت تبدیل خواهد شد.» ــ اشارهاش به اشغال آمریکا و بریتانیا بود. سپس حکایتی تکراری را بازگو کرد: ربوده شدن به دست شبهنظامیان فرقهای که پس از تهاجم ۲۰۰۳ آمریکا قدرت گرفتند، و شکنجههایی چنان سنگین که او را تا مرز ناتوانی در راه رفتن کشانده بود.

ما به خیابان حیفا آمده بودیم تا مسیر عبدالحد را در روزی خونین، ۲۱ سال پیش، بازسازی کنیم. (غیث عبدالاحد (زادهٔ ۱۹۷۵ میلادی در بغداد) یک روزنامهنگار عراقی است که پس از حمله ایالات متحده به عراق شروع به کار کرده است و برای گاردین و واشنگتن پست مینویسد و تصاویر او در نیویورک تایمز، واشنگتن پست، لس آنجلس تایمز، گاردین، تایمز (لندن) و رسانههای دیگر منتشر شده است. علاوه بر عراق، از سومالی، سودان، افغانستان و لیبی نیز مینویسد.)
این خیابان دو مایلی با کوچههای باریک و ساختمانهای بلندش، به صحنهای ایدهآل برای جنگ شهری و کمین تکتیراندازها بدل شد و بهزودی لقب «خیابان مرگ» گرفت. صبح یکشنبهای در سپتامبر ۲۰۰۴، عبدالحد وقتی خبر انفجاری را شنید از هتلش بیرون دوید. جمعیتی گرد آمده بودند، غیرنظامیان هم در میانشان بودند. سپس دو بالگرد آمریکایی موشک شلیک کردند؛ اجساد بر زمین افتادند و اندامهای تکهتکه در هوا پراکنده شد. عبدالحد در حالی عکس میگرفت که مردان پیش چشمش جان میدادند و بازماندگان به او التماس میکردند: «به دنیا نشان بده دموکراسی آمریکایی را.»
مرد خشمگین را همان هنگام دیدیم که بهدنبال پناهگاهی بتنی میگشتیم؛ همان جایی که عبدالحد روزی پشت آن پنهان شده بود. در خلال گفتوگو، خشمش آرام گرفت. همواره دریافتهام که عراقیها مردمانی گرم و مهماننوازند و خشمشان را متوجه دولتهای غربی میکنند، نه مردمشان. اما این خشم موجه است. بر نقشۀ تاریخ، جادهای خونین از خیابان حیفا به شهر غزه کشیده میشود. شکست غرب در حسابکشی از فاجعۀ عراق، امکان نسلکشی اسرائیل علیه مردم فلسطین را فراهم ساخت.
جنگ تجاوزکارانه و پیامدهایش
جنگی تجاوزکارانه ـ که دبیرکل وقت سازمان ملل، کوفی عنان، آن را غیرقانونی خواند ـ عراق را به ورطۀ آشوب و مرگ کشاند. بنا بر پژوهشهای دقیق «آمار قربانیان عراق»، دستکم ۳۰۰ هزار نفر در خشونتها جان باختند که حدود دوسومشان غیرنظامی بودند. بخشی از آنان مستقیماً به دست نیروهای اشغالگر کشته شدند. عبدالحد یادآور میشود کشتاری که خود شاهدش بود، امری رایج به شمار میرفت؛ تنها به این دلیل توجه جهانی یافت که او، خبرنگار گاردین، در صحنه حاضر بود.
یکی دیگر از نمونهها، کشتار حدیثه در سال ۲۰۰۵ است؛ زمانی که تفنگداران دریایی آمریکا ۲۴ غیرنظامی را قتلعام کردند ــ کوچکترین قربانی کودکی سهساله بود. همۀ اتهامات قتل علیه عاملان این فاجعه سرانجام لغو شد.
از عراق تا غزه؛ جنایتی که بیمجازات ماند
شاید این پرسش در ذهن بسیاری شکل گرفته باشد: چگونه ممکن است جنایتی چنین عریان و آشکار همچون فاجعۀ غزه رخ دهد؟ اسرائیل دهها هزار فلسطینی را ــ که آنان را «حیوانات انسانی» نامید ــ قتلعام کرده و نوار غزه را به قحطیای فرو برده که کارشناسان مورد حمایت سازمان ملل آن را «کاملاً ساخته دست بشر» توصیف کردهاند. امروز، به لطف شبکههای اجتماعی، این جنایات هر روز پیش چشم جهانیان پخش میشوند. با این حال، تنها ایالات متحده در نخستین سال این نسلکشی نزدیک به ۱۸ میلیارد دلار کمک نظامی در اختیار اسرائیل قرار داد و سایر کشورهای غربی جز ابراز تأسف، از اعمال تحریمهای جدی خودداری کردند.
اما جنگ عراق نشان داد که جان عرب بیارزش تلقی میشود؛ و تنها یک حسابکشی میتوانست به آن ارزش ببخشد. افزون بر بمبها و گلولههای نیروهای اشغالگر، شمار بیشتری از غیرنظامیان قربانی شبهنظامیان فرقهای و گروههای جهادی شدند. شاید پرسیده شود چرا غرب باید مسئولیت این جنایات را برعهده بگیرد، اما غیث عبدالحد در کتاب خود غریبهای در شهر خودت نشان داد که اشغالگران چگونه فرقهگرایی را نهادینه کردند: بازگرداندن سیاستمداران تبعیدی که خود را نمایندۀ شیعه یا سنی معرفی میکردند، جامعه را دوپاره ساخت و بدرفتاری با اقلیت سنی، زمینهساز پیدایش داعش و هرجومرجی شد که به دنبال آن آمد.
مجازاتی که هرگز رخ نداد
نبودِ حسابکشی، پیامدهای فاجعهباری به دنبال داشت. در بریتانیا، گزارش کوبندۀ تحقیقات چیلکات ( تحقیق پیرامون جنگ عراق که اختصاراً به آن تحقیق عراق یا گزارش چیلکات نیز گفته میشود) در سال ۲۰۱۶ نشان داد که تونی بلر «تصمیم گرفت به تهاجم به عراق بپیوندد، پیش از آنکه راههای مسالمتآمیز برای خلع سلاح به پایان برسند» و او عمداً تهدید صدام را بزرگنمایی کرده بود. با این حال، عراق در حافظۀ غرب نه بهعنوان «جنایت»، بلکه صرفاً بهعنوان یک «اشتباه» ثبت شد.
پس از نخستوزیری، بلر دوران شکوفایی مالی خود را آغاز کرد و میلیونها پوند از دولتهای مستبدی مانند عربستان سعودی و قزاقستان به دست آورد. رسانهها نیز همچنان با او چون یک «دولتمرد کهنهکار» رفتار میکنند. جورج بوش امروز در نگاه لیبرالهای آمریکا، جمهوریخواهی «آبرومند» در مقایسه با دونالد ترامپ معرفی میشود، احتمالاً صرفاً به این دلیل که توییتهای توهینآمیز نمینویسد. بیتردید ترامپ تهدیدی بزرگتر برای دموکراسی آمریکا است، اما بوش در خارج از مرزها انسانهای بسیار بیشتری را به خاک و خون کشید. همزمان، روزنامهنگارانی که آن حمام خون را تشویق کردند، هیچگاه هزینهای برای حرفه و اعتبار خود نپرداختند.
فاجعههای قرن ۲۱ و سکوت غرب
سه جنگ بزرگ غرب در قرن بیستویکم ــ عراق، افغانستان و لیبی ــ همگی با فاجعه به پایان رسیدند، اما عملاً هیچگاه بررسی و پردازش نشدند. بنا بر پژوهشی از دانشگاه براون، بیش از ۴.۵ میلیون نفر در نتیجۀ پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم این جنگها و درگیریهای دیگر از جمله سوریه کشته شدند. در جهانی عقلانی، این باید به بحرانی بزرگ منجر میشد: سیاستمداران محاکمه و زندانی شوند و رسانههای جنگطلب با ننگ از صحنه بیرون رانده شوند. اما چنین نشد. و اگر چنین نشد، آیا نسلکشی اسرائیل در غزه میتوانست ممکن نباشد؟ این جنایت تاریخی بهروشنی با حمایت نظامی، سیاسی و دیپلماتیک غرب ممکن شد. اگر بخش بزرگی از رسانههای غربی به دفاع یا تطهیر جنایات اسرائیل نمیپرداختند، دولتها قادر نبودند چنین یورش نسلکشی را تسهیل کنند.
یاد عراق همچنان زنده است
عراق هنوز فراموش نکرده است. بغداد امروز ظاهراً آرامتر است؛ جرثقیلها و برجهای تازهساز نشان از رونق ساختوساز دارند ــ «لوکس در قلب بغداد» شعار یکی از پروژههاست ــ اما بخشی از این رونق با فساد آمیخته و بسیاری از مردم محلی را از امکان زندگی در شهر بیرون رانده است. در عین حال، شبهنظامیان فرقهای در ساختار دولت جای گرفتهاند و منتقدان را تهدید میکنند. در سطح شهر، در کنار تبلیغات نوشابه و تلفن همراه، بیلبوردهایی دیده میشود که قربانیان جنگ را یادآوری میکنند. بر یکی از آنها، درست بیرون هتل من، نوشته شده بود: «آنها به دست بمباران خائنانه آمریکا شهید شدند.»
غرب و انسانزدایی از قربانیان
غرب همواره زندگی قربانیان خود را از معنا تهی کرده است. این انسانزدایی پیششرط سلطهگری بوده است؛ چه در فتوحات استعمارگران اسپانیایی در قاره آمریکا، چه در کنگو به دست بلژیکیها و چه در هند به دست بریتانیاییها. از آنجا که هیچگاه مجازاتی واقعی برای این جنایات صورت نگرفت، این پرسش بهحق مطرح است که چرا باید غزه استثنا باشد؟ باید در نظر داشت که غرب در قرن بیستویکم در سراشیب افول قرار گرفته است؛ چه معیار سنجش قدرت نظامی باشد، چه جایگاه اقتصادی و چه منزلت اخلاقی.
نسلکشی زنده و ضرورت حسابکشی
این بار، نسلکشی بهصورت زنده پخش میشود؛ جهانیان بیش از حد دیدهاند، شنیدهاند و خواندهاند. بنابراین، برخلاف میدانهای مرگ عراق، این بار باید حسابکشیای واقعی صورت گیرد: از سیاستمداران و رسانههایی که در محو غزه از نقشۀ جهان و در کشتار، قطع عضو و گرسنگی مردم آن همدست بودهاند. تاریخ معاصر نشان داده است که اگر مسئولیتپذیری و حسابکشی در کار نباشد، نهتنها امکان جنایات آینده فراهم میشود، بلکه وقوع آنها اجتنابناپذیر خواهد بود.