در حالی که جهان شاهد بمباران، قحطی و انهدام ساختار اجتماعی غزه است، دیگر نمیتوان آنچه در نوار محاصرهشده رخ میدهد را صرفاً یک «جنگ» یا «درگیری» خواند. مهدی حسن، روزنامهنگار عربتبار بریتانیایی، در این یادداشت تکاندهنده، با استناد به اعترافات صریح مقامات نظامی اسرائیل، مواضع رسمی گروههای حقوق بشری، و عملکرد دو حزب حاکم آمریکا، از مشارکت فعال واشنگتن در نسلکشی مردم فلسطین پرده برمیدارد — نسلی که قربانی نهفقط بمبها، بلکه سکوت، دروغپردازی و تبانی سیستماتیک سیاسی و رسانهای غرب شدهاند.
به گزارش سرویس ترجمه و بینالملل جماران، مهدی حسن، روزنامهنگار عرب_بریتانیایی در گاردین نوشت: آیا وقت آن نرسیده که وانمود کردن را کنار بگذاریم؟ آنچه طی ۲۲ ماه گذشته در غزه رخ داده، نه «جنگ» است، نه «درگیری»، و نه حتی صرفاً یک «بحران انسانی». بسیاری از نهادهای برجسته حقوق بشری و امدادرسانی جهانی — از جمله عفو بینالملل، دیدهبان حقوق بشر، و پزشکان بدون مرز — ماهها پیش به این نتیجه رسیدهاند که آنچه روزانه بهصورت زنده بر صفحه تلفنهای ما نقش میبندد، بیهیچ تردیدی، نسلکشی است.

این هفته، اصلیترین نهاد حقوق بشری خود اسرائیل نیز اعلام کرد که به «نتیجهای قطعی» رسیده است: اسرائیل بهصورت هماهنگ و عامدانه در حال نابودسازی جامعه فلسطینی در نوار غزه است. بهبیان روشنتر، بتسلم اعلام کرد: «اسرائیل در حال ارتکاب نسلکشی علیه فلسطینیان در نوار غزه است.»
بحث درباره اینکه آنچه در غزه میگذرد «نسلکشی» هست یا نه، عملاً به پایان رسیده است. پس آیا وقت آن نرسیده که تظاهر به «تماشاگر بودن» را نیز کنار بگذاریم؟ این تصور که گناه ما صرفاً از سر بیعملی است، نه از سر همدستی، دیگر پذیرفتنی نیست. حقیقت ناخوشایند آن است که ایالات متحده نهتنها چشم بر محاصره، بمباران، قحطی و کشتار دهها هزار فلسطینی بسته، بلکه در کشیدن ماشه نیز با اسرائیل شریک بوده است. ما در این نسلکشی شریک جرم بودهایم—و این خود، طبق مادهی سوم کنوانسیون مقابله با نسلکشی، جنایتی بینالمللی است.
همانطور که ژنرال بازنشسته ارتش اسرائیل، ییتسحاک بریک، در نوامبر ۲۰۲۳ با صراحت اعتراف کرد: «تمام موشکها، مهمات، بمبهای هدایتشونده دقیق، همه هواپیماها و بمبها ــ همهاش از ایالات متحده آمریکاست. به محض اینکه آمریکا شیر را ببندد، دیگر نمیتوان جنگید. ما هیچ توان عملیاتیای بدون آنها نداریم… همه میدانند که بدون ایالات متحده، ادامه این جنگ ممکن نیست. تمام.»
بر همین مبنا، و با استناد به گفتههای بریک، باید گفت آنچه از سوی دولت آمریکا در قبال غزه دیدهایم، حتی فراتر از همدستی است: این، مشارکت فعال در نسلکشیای در جریان است.
دونالد ترامپ نهتنها به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، و دولت راستافراطیاش برای «پاکسازی» غزه و «تمام کردن کار» چراغ سبز داده، بلکه سلاح، اطلاعات و منابع مالی لازم برای انجام آن را نیز فراهم کرده است. زمانی که نتانیاهو در مارس گذشته ورود هرگونه غذا و کمک انسانی به غزه را بهطور کامل مسدود کرد، تصریح نمود که این اقدام «کاملاً با هماهنگی رئیسجمهور ترامپ و تیم او» انجام شده است. به گزارش وبسایت آکسیوس در اواخر ژوئیه: «ترامپ طی شش ماه گذشته عملاً به نتانیاهو اختیار تام داده تا هر کاری میخواهد در غزه انجام دهد.» یکی از مقامات اسرائیلی نیز به این پایگاه خبری گفت: «در اغلب تماسها و دیدارها، ترامپ به بیبی میگفت: “در غزه هر کاری لازم است، انجام بده.”»
همحزبیهای ترامپ در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا حتی رادیکالتر از خود او عمل کردهاند. دیگر نمیتوان صرفاً از «همدستی» سخن گفت؛ کنگره ایالات متحده مملو از مشوقان نسلکشی است — از تام کاتن، سناتوری که خواستار «ویرانسازی کامل غزه» شده، تا لیندزی گراهام که خواسته است این منطقه «با خاک یکسان شود». رندی فاین، جدیدترین عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان از ایالت فلوریدا، علناً خواستار بمباران اتمی غزه شده و تنها چند روز پیش گفته بود فلسطینیان غزه باید «از گرسنگی تلف شوند» تا زمانی که همه گروگانهای اسرائیلی آزاد شوند. (و یادآور میشود که تحریک به نسلکشی نیز طبق ماده سوم کنوانسیون جلوگیری از نسلکشی، یک جنایت بینالمللی محسوب میشود.)
اما نباید دموکراتها را نیز از زیر بار مسئولیت معاف دانست. شانزده ماه نخست این کشتار سازمانیافته، در دوران ریاستجمهوری یک دموکرات رخ داده است. از همان آغاز، جو بایدن همه امکانات لازم را در اختیار نتانیاهو و کابینه نسلکش او قرار داد:
بمبهای دو هزار پوندی برای بمباران اردوگاههای پناهجویان مملو از کودکان فلسطینی؟ تأمین شد.
حق وتو در شورای امنیت برای جلوگیری از تصویب قطعنامههای آتشبس دائم؟ استفاده شد.
پنهانسازی گزارشهای داخلی دولت آمریکا که درباره جنایات جنگی و قحطی گسترده در غزه هشدار داده بودند؟ انجام شد.
این نه صرفاً بیعملی، بلکه مشارکت فعال در جنایتی است که جهان بهروشنی میبیند و تاریخ ثبت خواهد کرد.
این تنها بایدن نبود. اکثریت قاطع دموکراتها در کنگره، در طول سال ۲۰۲۴، بارها و بارها رأی به ادامه ارسال تسلیحات، تأمین مالی و تطهیر کشتار گسترده غیرنظامیان فلسطینی دادند. حتی امروز، در تابستان ۲۰۲۵، هفت سناتور سرشناس دموکرات با رضایت کامل در کنار بنیامین نتانیاهو عکس یادگاری گرفتند؛ از جمله چاک شومر، رهبر اقلیت سنای آمریکا، که ادعا میکند صحبت از نسلکشی «ضدیهودی» است و میگوید وظیفهاش این است که «جناح چپ را طرفدار اسرائیل نگه دارد».
در کنار این عملکرد سیاسی، رسانههای آمریکا نیز در این نسلکشی نقش ایفا کردهاند. موضوع تنها به فاکسنیوز و مجریانی که نقش «رادیو رواندای» جنگ غزه را بازی میکنند، ختم نمیشود. برایان کیلمید، مجری برنامه صبحگاهی این شبکه، گفته است «تشخیص تفاوت میان فلسطینیها و حماس سخت است»، و جسی واترز، مجری برنامههای پربیننده شبانه، مدعی شده «هیچکس خواهان پذیرش پناهجویان فلسطینی نیست» و از نظر جمعیتی، «فلسطینیها یک تهدید محسوب میشوند».
اما این روند به رسانههای راستگرا محدود نیست؛ در رسانههای جریان اصلی و بهظاهر لیبرال نیز با تساهل، انفعال یا تطهیر روبهرو هستیم. کسانی که مدام تکرار میکنند «اسرائیل حق دفاع از خود دارد»، اما هرگز نمیپرسند که آیا فلسطینیها هم چنین حقی دارند. کسانی که بیچونوچرا روایتهای رسمی دولت اسرائیل را بازتاب میدهند و در عین حال خشونتها و ویرانیهایی را که بر غزه تحمیل شده، بهنرم ترین شکل ممکن روایت میکنند. برای آنها، فلسطینیها با بمباران و گلوله کشته نمیشوند؛ آنها فقط «جان میبازند».
اتاقهای خبر رسانههای آمریکایی خود را به آبوآتش زدهاند تا روایت «بیطرفی» و «نمایش هر دو طرف» را حفظ کنند — حتی زمانی که یکی از طرفها، بهگواه بسیاری از برجستهترین پژوهشگران نسلکشی در جهان، خود عامل اصلی نسلکشی محسوب میشود.
بهگزارش The Intercept، روزنامه نیویورک تایمز در یادداشتی داخلی به خبرنگاران خود دستور داده بود که در گزارشهای مربوط به غزه، از بهکار بردن واژههای «نسلکشی» و «پاکسازی قومی» پرهیز کنند و از استفاده از عبارت «سرزمینهای اشغالی» در اشاره به کرانه باختری و غزه خودداری نمایند. این نه تنها نشانهای از سانسور نظاممند، بلکه گواهی آشکار بر همدستی رسانهای در پوشاندن واقعیت یک نسلکشی است.
یک پژوهش رسانهای که توسط The Intercept منتشر شده، نشان داد که «عبارات بهشدت احساسی برای توصیف کشتار غیرنظامیان — مانند “قتلعام”، “کشتار جمعی” و “هولناک” — تقریباً بهطور انحصاری برای اسرائیلیهایی به کار رفته که توسط فلسطینیها کشته شدهاند، نه برعکس.»
مطالعهای دیگر که در نشریه The Nation منتشر شد نیز فاش کرد که «با تنها یک استثنا، برنامههای سیاسی روزهای یکشنبه در طول دوازده ماه درباره غزه گزارش دادند و بحث کردند، بدون آنکه حتی یک فلسطینی یا فلسطینی-آمریکایی را به گفتگو دعوت کرده باشند.»
اما مسأله فقط به رسانهها محدود نمیشود. نهادهای نخبگان آمریکایی نیز بهطرزی تأسفبار در نابودی غزه همدست بودهاند — از دانشگاههای آیویلیگ که دانشجویان معترض به نسلکشی را در محوطههای دانشگاهی مجازات کردند؛ تا شرکتهای حقوقی ممتاز و پرنفوذ که متقاضیان شغل با مواضع ضد نسلکشی را رد صلاحیت کردند؛ تا غولهای فناوری که، طبق گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل، از نسلکشی در غزه سود اقتصادی بردهاند.
بسیاری از آمریکاییها طبعاً نمیخواهند بپذیرند که کشورشان در یکی از وحشیانهترین جنایات قرن بیستویکم نقش مستقیم دارد. اما باید وانمود کردن را کنار گذاشت. همدستی و تبانی ما با این فاجعه، کاملاً روشن است. همانطور که همکارم در Zeteo، اسپنسر آکرمن، نوشته است: «این نسلکشی به همان اندازه که اسرائیلی است، آمریکایی هم هست.»
ایالات متحده نهتنها بمبها و گلولههایی را که برای کشتن دهها هزار غیرنظامی فلسطینی بهکار رفته، تأمین و بارها تجدید کرده، بلکه بستر و امکانات تخریب خانهها و بیمارستانها را نیز فراهم کرده است. آمریکا بر سیاست گرسنگی دادن به کودکان فلسطینی مهر تأیید زده است. اینها واقعیتهایی هستند غیرقابل انکار.
از همینجا خطاب میکنم به دولتهای بایدن و ترامپ، به دموکراتها و جمهوریخواهان کنگره، و به رسانههای ایالات متحده: تاریخ درباره شما قضاوت خواهد کرد — برای بمبهایی که ارسال کردید، برای رأیهایی که به ادامه کشتار دادید، برای دروغهایی که گفتید و واقعیتهایی که پنهان کردید. این، میراث ننگین شما خواهد بود؛ نه دفاع از یک متحد، نه مقابله با تروریسم، بلکه همدستی مستمر و بیوقفه در یک نسلکشی. شما در ارتکاب جنایتِ جنایات، شریک و یاریرسان بودید — و هیچ غبار جنگی، هر چقدر هم سنگین، نمیتواند این حقیقت را از حافظه تاریخ پاک کند؛ نه وقتی که سکوت و تبانی شما در کنار جنازههایی ثبت شده که روزی از زیر آوار غزه بیرون کشیده خواهند شد.