ولی نصر در یادداشتی در فارن افرز نوشته است: علیرغم خواست اسرائیل برای حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران، ترامپ در دور دوم ریاستجمهوریاش، برخلاف انتظار، راه دیپلماسی را در پیش گرفته است. کشورهای عربی نیز، برغم مخالفت گذشتهشان با توافق هستهای، اکنون از آن حمایت میکنند. این تغییر موضع عمدتاً از ترس پیامدهای اقتصادی و امنیتی یک جنگ تازه با ایران نشأت میگیرد، ولی در سطحی عمیقتر، بازتابدهنده نگرانی اعراب از قدرتگیری بیمهار اسرائیل نیز هست. برای آنان، موازنه میان ایران و اسرائیل عامل کلیدی در نظم آینده منطقهای است. آمریکا دیگر قادر به هدایت منطقه براساس اتحاد صرف با اسرائیل نیست و باید نقش کشورهای عربی را به عنوان میانجیگر و بازیگر مستقل در شکلدهی به توازن جدید قدرت در خاورمیانه به رسمیت بشناسد.
به گزارش جماران؛ ولی نصر در فارن افرز یادداشتی با عنوان «توازن نوین قدرت در خاورمیانه» نوشته است.
۱. ولی نصر در این مقاله به تحولات بنیادین در توازن قدرت در خاورمیانه پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توسط حماس به اسرائیل میپردازد. او نشان میدهد که این واقعه، موجب دگرگونی در رویکرد ایالات متحده، کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و ایران نسبت به یکدیگر شده است.
۲. در سفر ماه می ۲۰۲۵ دونالد ترامپ به خاورمیانه، او تصمیماتی غیرمنتظره گرفت: از جمله آغاز مذاکرات مستقیم با ایران، دیدار با رهبر جدید سوریه احمد شرع، و حذف اسرائیل از برنامه سفر خود. این اقدامات نشاندهنده شکاف فزاینده میان سیاستهای آمریکا نسبت به اسرائیل و کشورهای عرب خلیج فارس است.
۳. در حالی که اسرائیل همچنان مخالف احیای توافق هستهای با ایران است، کشورهای عربی مانند عربستان و امارات اکنون از این توافق حمایت میکنند، چرا که آن را ابزاری برای جلوگیری از جنگ و حفظ ثبات منطقه میدانند. به باور آنها، تقویت دیپلماسی با ایران در راستای ایجاد موازنهای جدید در برابر قدرت روزافزون اسرائیل ضروری است.
۴. نصر یادآور میشود که کشورهای عربی پیشتر از فشار حداکثری آمریکا علیه ایران حمایت میکردند، اما این راهبرد نه تنها ایران را تضعیف نکرد بلکه آن را به گسترش نفوذ در منطقه واداشت. همین امر باعث شد که عربستان در سال ۲۰۲۳ با میانجیگری چین روابط خود را با ایران عادیسازی کند.
۵. پس از حمله حماس و جنگ غزه، «محور مقاومت» با حمایت ایران فعالتر شد، اما حملات موفق اسرائیل از پاییز ۲۰۲۴ علیه حزبالله و حماس، و همچنین سقوط دولت اسد، موجب تضعیف این محور گردید. در این شرایط، ایران از بخش زیادی از نفوذ خود در شامات محروم شد و حتی آسیبپذیری دفاعی آن آشکار گردید.
۶. علیرغم خواست اسرائیل برای حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران، ترامپ در دور دوم ریاستجمهوریاش، برخلاف انتظار، راه دیپلماسی را در پیش گرفته است. کشورهای عربی نیز، برغم مخالفت گذشتهشان با توافق هستهای، اکنون از آن حمایت میکنند.
۷. این تغییر موضع عمدتاً از ترس پیامدهای اقتصادی و امنیتی یک جنگ تازه با ایران نشأت میگیرد، ولی در سطحی عمیقتر، بازتابدهنده نگرانی اعراب از قدرتگیری بیمهار اسرائیل نیز هست. برای آنان، موازنه میان ایران و اسرائیل عامل کلیدی در نظم آینده منطقهای است.
۸. در پایان، نصر تأکید میکند که آمریکا دیگر قادر به هدایت منطقه براساس اتحاد صرف با اسرائیل نیست و باید نقش کشورهای عربی را به عنوان میانجیگر و بازیگر مستقل در شکلدهی به توازن جدید قدرت در خاورمیانه به رسمیت بشناسد.