سوال مهم این‌جاست که چگونه اسرائیل با ناتوانی در تامین امنیت خود می‌تواند در یک معاهده امنیتی در منطقه خلیج فارس که حوزه ژئوپلیتیکی و قلمرو ژئوپلیتیکی ایران به حساب می‌آید، ایفای نقش کند؟ و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس چگونه می‌توانند بر توان رژیم صیهونیستی برای همکاری دفاعی-امنیتی حساب کنند؟

به گزارش جماران؛ عملیات گسترده و پیچیده توفان الاقصی اگر برای شاهدان عینی فقط صحنه‌هایی از عملیات نظامی باشد، اما برای بسیاری از تحلیل‌گران حوزه آسیا و جهان عرب به خصوص دولتمردان رژیم صیهونیستی و مقامات دولت‌های عربی حوزه خلیج فارس، نشان از یک تحول عمده در معادلات امنیتی منطقه برای آینده دارد.

دولت‌های عربی حوزه خلیج فارس به سرکردگی امارات متحد عربی در 13 اوت 2020 یک معاهده عادی سازی روابط را با رژیم صیهونیستی در کاخ سفید امضا کردند که به پیمان آبراهام یا معاهده صلح ابراهیم مشهور شد.

پس از آن دولت بحرین در یک دعوت رسمی از نتانیاهو به بحرین زمینه عادی سازی روابط را پیش گرفت. نتانیاهو به بحرین آمد و از ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده در بحرین بازدید کرد. پیغام این بازدید روش بود. کشورهای عربی برای ایجاد توازن قوا در برابر ایران، در آغوش رژیم صیهونیستی غش کردند.

پیمان آبراهام و حضور اسرائیل در منطقه خلیج فارس که حوزه قلمرو ژئوپلیتیکی طبیعی ایران محسوب می‌شود بیش از همه نشان دهنده ضعف کشورهای عربی منطقه در حوزه خلیج فارس بود و بر ناتوانی سازمان شورای همکاری خلیج فارس در ایجاد توازن قوا در برابر ایران صحه گذاشت.

با این حال پیمان آبراهام قرار بود زمینه عادی سازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی و جهان عرب را فراهم کند. اما در اصل یک پیمان برای گسترش همکاری‌های امنیتی-دفاعی در برابر ایران بود.

اسرائیل در تلاش است با نزدیک شدن به حوزه ژئوپلیتیکی ایران شرایط انزوای ایران را فراهم کند، البته که بیشتر در فضای رسانه‌ای توانسته در مورد پیمان آبراهام عملکرد از خود نشان دهد.

اما ارتباط عملیات توفان الاقصی با امنیت منطقه‌ای حوزه خلیح فارس، تغییر نگرش کشورهای منطقه به خصوص کشورهای عربی منطقه با پیمان آبراهام چیست؟

نگاه جهان و ناظران بین‌المللی به تغییر موازنه قدرت در منطقه با نگرش عامه تفاوت دارد. ناظران بین‌المللی امروز به خوبی بی اثر بودن پیمان آبراهام را درک می‌کنند. عملیات پیش دستانه حماس، یک سرنوشت تراژیک برای معاهدات امنیتی که اسرائیل در آن حضور دارد رقم زد و بعد از آن ضعف دولت‌های عربی خلیج فارس را در ایجاد امنیت از بیرون نشان داد.

ضربه تاریخی به اسرائیل

عملیات توفان الاقصی یک شکست بزرگ راهبردی برای رژیم صیهونیستی محسوب می‌شود. در سال 1967 جمال عبدالناصر و حافظ اسد قصد داشتند با یک حمله گسترده چند جانبه به اسرائیل وضعیت جهان عرب را در مقابل اسرائیل سازماندهی کنند. ناصر که در تلاش بود تا روح ضربه خورده کشورهای عربی را در مقابل ناتوانی در برابر اسرائیل بازسازی کند در سیاست خود شکست خورد. اسرائیل با یک عملیات پیش دستانه تقریبا 90 درصد از نیروی هوایی مصر را نابود کرد و همچنین نیروهای سوری را به عقب بازگرداند، بر بلندی‌های جولان در سوریه مسلط شد و جولان را به اشغال خود درآورد. سیستم اطلاعاتی رژیم صیهونیستی قبل از حمله سوریه و مصر متوجه شد و ارتش اسرائیل با یک عملیات پیش دستانه ضربه سختی به مصر و سوریه وارد کرد.

دیروز اما واقعه به شکل دیگری رقم خورد، تلاشی که جمال عبدالناصر و حافظ اسد در انجام آن ناتوان بودند را گردان قسام با یک عملیات پیش دستانه چند جانبه انجام داد. حماس از حمله قرب الوقوع ارتش رژیم صیهونیستی آگاه شد و پیش از آنگه عملیات رژیم صیهونیستی آغاز شود یک عملیات پیش دستانه را رقم زد.  

پیامدهای بین‌المللی و به ویژه ژئوپلیتیکی عملیات نیروهای حماس در اسرائیل بیش از جزئیات آن اهمیت دارد. سیستم اطلاعاتی رژیم صیهونیستی متحمل یک شکست مفتضحانه شد. این‌که اسرائیل در زمینه قدرت نظامی در فلسطین دست بالاتری دارد بر هیچکس پوشیده نیست. اما این‌که حماس و نیروهای گردان قسام با برخورداری از محدودترین تجهیزات بتوانند در یک حرکت آفندی از مرزهای اسرائیل گذشته و به مناطق مرزهای 1948 وارد شوند و چنین هزینه سنگینی را بر رژیم صیهونیستی تحمیل کنند، نقطه عطفی در تاریخ فلسطین محسوب می‌شود.

نکته بسیار مهم‌تر که پیامد ژئوپلیتیکی بزرگی را به همراه دارد متوجه کشورهای عرب حوزه خلیج فارس است. رهبران کشورهای عربی منطقه در حال محاسبه سود و زیان برقراری معاهدات امنیتی با رژیم صیهونیستی هستند.

سوال مهم این‌جاست که چگونه اسرائیل با ناتوانی در تامین امنیت خود می‌تواند در یک معاهده امنیتی در منطقه خلیج فارس که حوزه ژئوپلیتیکی و قلمرو ژئوپلیتیکی ایران به حساب می‌آید، ایفای نقش کند؟ و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس چگونه می‌توانند بر توان رژیم صیهونیستی برای همکاری دفاعی-امنیتی حساب کنند؟

فرجام کار هرچه باشد نشان از آن دارد که رژیم صیهونیستی در تامین امنیت خود با چالش‌هایی ساختاری روبرو است و عمر پیمان آبراهام، آغاز نشده به پایان رسیده است.

و در نهایت نکته مهم این‌که باید دولتمردان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به سیاستی واقع گرایانه روی آورده و به جای باز کردن جای پای دولت‌های فرا منطقه‌ای سیاست‌های امنیتی و ژئوپلیتیکی منطقه را با قدرت‌های منطقه طرح‌ریزی کنند. خلیج فارس حوزه ژئوپلیتیکی ایران است و حضور ایالات متحده و دیگر ائتلاف‌های نظامی در منطقه خلیج فارس نتوانسته خدشه‌ای بر سیطره ایران بر این حوزه و قلمرو ژئوپلیتیکی وارد کند و در هر معاهده و پیمان نظامی-امنیتی در منطقه خلیج فارس اگر ایران حضور نداشته باشد، قوام و داومی نمی‌‎یابد.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.