عباسعلی زالی، دولت مردمی را دولتی خواند که مشارکت مردم را جلب کند.
عباسعلی زالی، قائم مقام وزیر کشاورزی در دولت شهید رجایی، وزیر کشاورزی کابینه چهارم جمهوری اسلامی و رئیس اسبق مرکز آمار ایران در گفت و گو با پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران، هفته دولت را زمانی مناسب برای بازنگری دولتها در فعالیت خود دانست و افزود: دولت تنها نمیتواند از پس مشکلات خود بر آید و وظیفه دارد مردم را توانمند سازد تا وارد میدان و کارزار شوند:
پس از انقلاب ما دولت انقلابی و دولت اسلامی را در مقابل دولت طاغوت تعریف میکردیم و مخصوصاً در ادبیات حضرت امام دولت اسلامی، دولتی در متن مردم و خدمتگزار مردم بود. بفرمایید که دولت اسلامی یا دولت خدمتگزار دقیقاً چه ویژگی متمایزی دارد و وظایف و مسئولیت های چنین دولت نسبت به مردم چیست؟
پیروزی انقلاب اسلامی از یک طرف با هدایت حضرت امام و مبنای آن هم اسلام بود و نقش اصلی را مردم ایفا کردند. شاید بهتر باشد در این زمینه به برخی جملات حضرت امام رجوع کنیم. حضرت امام مردم را ولی نعمت کشور میدانستند و همیشه نقش اصلی کشور را به مردم میدانند[1]. با اینکه نقش اصلی را در پیروزی انقلاب خود ایشان برعهده داشتند، اما همواره مردم را صاحبان اصلی مملکت معرفی میکردند و وحدت کلمه مردم را عامل اصلی پیروزی انقلاب میدانستند.
حضرت امام در تنفیذ حکم شهید رجایی جملهای دارند که قابل توجه است. ایشان میفرمایند که همه ما در مقابل اسلام مسئولیم. این اسلامی که با خون اولیاء و بزرگان به ثمر رسیده و به دست ما سپرده شده را باید به نسل آینده برسانیم[2]. و در جای دیگر هم میفرمایند که خدمتگزاران به جامعه موظف به تکلیف هستند، ولو اینکه در عمل هم به موفقیت منجر نشود. حال اگر ما با این مجموعه بیانات یا بیاناتی که امروز در سخنان مقام معظم رهبری هم دیده میشود به مسئله نگاه کنیم ارتباط مردم با مسئولین مشخص میشود. البته حضرت امام به مردم هم همیشه یادآوری میکردند که باید یاور و حامی مردم خود باشید تا آنها بتوانند کار خود را انجام دهند. حتی در زمان بنیصدر نیز امام مصلحت را در همین میدیدند. البته امید بازگشت بنیصدر را نیز داشتند و به او میگفتند شما اگر به آغوش مردم برگردید هدایت میشوید. بنا بر این در مجموعه حالات سعی میکردند برای اینکه هم بهانهای به دست مردم ندهند و هم مردم مایوس نشوند حمایت خود را از دولتها قطع نکنند. البته مردم ما هم مردم آگاهی بودند و با بینش خاصی انتظارات خود را مطرح میکردند. یعنی مردم نیز همواره خود را مسئول میدیدند و میپرسیدند که ما چه کاری میتوانیم برای دولت انجام دهیم. در مجموع مجموعه دولت و ملت و اتحاد آنها بود که باعث پیشبرد کارها میشد و مشکلات آن زمان را آسان میکرد. الان هم بحمدالله مردم ما از همان آگاهی برخوردارند. !S1!
حضرت امام همواره به مسئولین تذکر میدادند که دستیابی به آرای مردم شما را مغرور نکند. یعنی همواره درنظر داشته باشید که خداوند این لطف را به شما عنایت کرده است، که امکان خدمتگزاری به مردم را داشته باشید. یعنی نحوه نگرش حضرت امام و انقلاب ما این بود که هم مردم باید توقعی بیشتر از توان دولت نداشته باشند و هم دولت باید همه تلاش خود را به خرج دهد تا در خدمت مردم باشند. مردم همیشه انتظارات خاصی از دولتمردان خود دارند. اگر باز به صدر انقلاب برگردیم میبینیم مسئولین حالت خاصی داشتند و کاملا در دل مردم بودند. البته بعد از حوادث هفتم تیر و هشتم شهریور تصمیم بر این شد که به نوعی ملاحظات حفاظتی بیشتر شد اما قبل از آن حتی خود من به یاد دارم که دو تن از اعضای دولت حتی با موتور جابه جا میشدند. اما بعد از مشکلاتی که دشمنان به وجود آوردند و حفاظ امنیتی به وجود آمد، مردم گاه احساس کردند که مسئولین از آنها اطلاعی ندارند که حقیقت امر این چنین نیست. گذشته از این موارد چند نکته هست که خوب است به مناسبت هفته دولت اتفاق بیافتد:
یکی اینکه هفته دولت باید جدای از گرامیداشت شهدای دولت است، باید این فرصت را برای بازنگری کارهای خود نیز مغتنم شمارند. یعنی کارهای انجام شده یا نیمه انجام را کنار کارهای انجام نشده قرار دهند و اگر نقطه ضعفی هست، آن نقاط ضعف را منصفانه بررسی کرده و تلاش کنند آنها را به نقاط قوت تبدیل کنند. مردم هم اگر نقدی دارند باید نقدهای سازنده و منصفانه را در دستور قرار دهند.
نکته دیگر این است که نگاه کنند آیا کارهایی که انجام میشود در حد مطلوبی کارشناسانه و دقیق انجام میشود یا نه، و اگر جای اصلاح و درس گرفتن دارد از تکرار آن جلوگیری کنیم.
من معتقدم برخی مسائل اقتصادی مثل مثال بارز آن که مرغ و تخم مرغ است. اگر کارشناسانه برخورد شود، میتواند تکرار نشود. البته مشکل اساسی ما در اقتصاد باز میگردد به همان عنادی که برخی کشورها با ما دارند و این را مردم ما همواره جدا میدانند از باقی مسائل و از همین جهت همواره خود را سهیم میدانند تا بتوانند آنها را به نحوی سامان ببخشند.
به هرحال گمان میکنم بهترین کار در هفته دولت این است که شکرگزار این نعمتی باشند که خداوند در اختیار آنها قرار داده است و همچون گذشته ساده زیستی خود را حفظ کنند و زندگی آنها جدا از زندگی مردم نشود. من به یاد دارم که شهید رجایی مقرر کرده بودند که حقوق وزرا بیشتر از هفت هزار تومن نباشد. همان زمان بعضی از کارمندان دولت مثل برخی مدیرعاملها حقوق بسیار بیشتری از یک وزیر داشتند. اما این تاکید شهید رجایی برای اینکه حقوق وزرا از یک حداقلی بیشتر نشود باعث شده بود وزرای دولت مشکلات مردم را احساس کنند. همین امر باعث شده بود گاه از گوشه و کنار از زبان مردم شنیده میشد که وزرا هم با همین وضع زندگی می کنند. انتظار مردم این است که صداقت و ساده زیستی و تلاش و توانمندی را در دولتمردان خود ببینند. البته به همین صورت هم هست و اگر نواقصی هم هست باید رفع شود. اگر مردم احساس کنند که این روال جاری است، قطعا خود را حامی دولت خواهند دانست.
به وظیقه اصلی دولت اشاره کردید. این وظیفه اصلی، یعنی خدمت به مردم را که آرمان حضرت امام و انقلاب اسلامی معرفی کردید چگونه متحقق میشود؟ اگر بخواهم دقیقتر بپرسم، سوال این است که یک دولت مردمی که نفع بیشتری به مردم میرساند باید بیشتر به دنبال تخصص در اعضای خود باشد یا تعهد؟
برای خدمتگزاری به جامعه اسلامی هم تعهد لازم است و هم تخصص. اگر تعهد بدون سررشته و تخصص باشد نفعی برای مردم ندارد و برعکس هم اگر تعهدی به مجموعه مردم و اسلام نداشته باشد، نمیتواند در کار خود موفق باشد.
یک متعهد باید متخصص هم باشد تا بتواند مشکلات را به خوبی تبیین کند و راه حلهای مناسب برای آن پیدا کند. البته نکتهای هم در این میان باید اشاره شود که مقام معظم رهبری هم همواره به آن اشاره میکردند و آن تقویت بخش غیردولتی است. اگر دولت همه توان خود را به صحنه بیاورد، باز هم محدود است. باید مردم وارد صحنه شوند و مشارکت کنند. به عبارت دیگر اگر دولت راه را برای ورود بخشهای خصوصی فراهم کنند در این صورت زحمات دولت هم کاهش مییابد و موفقیتهای او بیشتر خواهد شد. شعاری که ما داریم یعنی هم کاهش حجم دولت، هم تقویت بخش خصوصی و نتیجتاً کاهش وابستگی به نفت میتواند زمینههای بهبود را نسبت به گذشته فراهم آورد و هرچقدر دولت در این زمینه تلاش کند، جا دارد. برای مثال اگر در مورد تخصص خودم بخواهم مثال بیاورم، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دانشگاه های ما به سرعت در مورد کشاورزی و منابع طبیعی گسترش پیدا کردند، ولی چون بخش خصوصی در این زمینه فعال نشد و راه را هموار نکردیم، بسیاری از فارغ التحصیلهای ما وارد بخش غیردولتی مربوط به تخصص خود نشدند، در صورتی که هنر اصلی آنها همین است که در بخش غیر دولتی توانمندی خود را نشان دهند. لذا من فکر میکنم یکی از وظایف دولت در راستای فعالیتهای خود و البته در راستای بحث اقتصاد مقاومتی که مورد تاکید مقام معظم رهبری است، همین هموار کردن راه برای ورود و مشارکت مردم در بخشهای اقتصادی و خدماتی است. اینگونه حجم دولت کمتر خواهد شد و چنین دولتی خیلی چابکتر از قبل میتواند در خدمت مردم خود باشد.
خب دولت روابط و مناسبات توانمند در تهیه و توزیع منابع دارد. اگر ناگهان و بدون روند حمایتی و نظارتی فعالیتهای خود را به بخشهای خصوصی واگذار کند مسلما بازده غیرقابل قبولی خواهد گرفت. چه فرآیندی لازم است تا این گذار طی شود ، دولت و بخشهای خصوصی وارد یک تعامل پویا شوند؟
نکته بسیار مهمی را اشاره کردید. اجازه دهید مثالی در تخصص خودم ارائه دهم. مجلس ما قانونی را به تصویب رساند به نام افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی و منابع طبیعی. یکی از نکات این مصوبه فراهم آمدن زمینههای ایجاد تشکل برای فارغالتحصیلان و افراد فنی و تحصیلکرده بخشهای مربوطه توسط دولت است تا بتوانند از این طریق وارد بازار کار شوند و خدماتی را که برعهده دولت است به عهده بگیرند. مثلا ما در کشور خود احتیاج زیادی به بذر و نهال داریم. خود دولت نمیتواند به اندازه کافی بذر و نهال تهیه کند. لذا باید تشکلها، تعاونیها و اتحادیههای لازم را پدید آورد تا این نقیصه جبران شود. حتی در زمینههای علمی مثل شناخت خاکها، بیماری ها و آفتها میتواند شرکتهای فنآوری و دانش بنیاد به وجود آورد تا این فارغالتحصیلان به جای این که همواره چشم به دولت بدوزند تا کار برای آنها فراهم آورد، جذب این شرکتها شوند و باری را از دوش دولت بردارند. همین کار میتواند زمینه ساز برآمدن اقتصاد مقاومتی شود و از سوی دیگر دانشگاههای ما را به جامعه و صنعت متصل کند. این سبب میشود هم دانش آموختههای ما از مشکلات و نیازهای کشور آگاه شوند و هم بخش صنعت از دانش آموختگان استفاده میکند. این کار سبب میشود مردم وارد صحنه شوند و نقشی در حل مسائل کشور به عهده بگیرند. دولت همانطور که شما اشاره کردید باید تنها نقش حمایتی و نظارتی داشته باشد.
پس به نوعی شما معتقدید خدمتگزارترین دولتها دولتی است که بیشترین مشارکت مردم را در خدمات خود جذب کند. درست است؟
طبیعتا. من به اول انقلاب تاکید زیادی دارم اما نه از آن رو که مثلا خود من در آن زمان در دولت بودم، بلکه دولت واقعا در آن زمان احساس میکرد بدون کمک مردم کاری از او ساخته نیست. اما در اصل همیشه همین مسئله است. دولت تنها نمیتواند از پس مشکلات خود بر آید، بلکه وظیفه دارد مردم را توانمند سازد تا وارد میدان و کارزار شوند و اگر بشوند مطمئن باشید که موفق خواهیم بود. دانشجوهای ما در خارج از کشور بسیار موفقاند و این تنها به این دلیل است که آنجا زمینه فعالیت آنها به خوبی فراهم میشود. ما هم باید زمینه فعالیت دانشجوهای خود را فراهم سازیم. البته نهایتا این را هم بگویم که شعار ابتدای انقلاب را نباید فراموش کنیم که وحدت کلمه و ایمان مردم عامل اصلی پیروزی ما بود. در وصیتنامه حضرت امام به این اشاره شده است که اگر میخواهید پیروز باشید این وحدت کلمه را حفظ کنید. مردم ما مردم فهیمی هستند و اگر ببینند سیاستها در جهت حمایت آنهاست و اگر این سیاستها را کارشناسی شده برآورد کنند، طبیعتا همکاری کامل با دولت خواهند داشت و در این صورت دولت هم در فعالیتهای خود موفق خواهد بود.
توضیحات:
[1]. حضرت امام به کرات مردم، به ویژه مردم مستمند و مستضعف را ولی نعمتان این کشور خوانده است. برای مثال ر.ک. به صحیفه امام، ج 18، ص 280 و ج 16، ص 25
[2]. صحیفه امام، ج15، صص 67 و 68
[3]. همان ج 21، ص 284