گزارش راهبردی پنتاگون در سال ۲۰۲۵ تصویری کم‌سابقه از شتاب نظامی چین ارائه می‌دهد؛ تصویری که نشان می‌دهد پکن از مرحله توسعه تدریجی عبور کرده و با بسیج هم‌زمان صنعت، فناوری و دکترین نظامی، خود را برای عصر «جنگ تمام‌عیار» آماده می‌کند—تحولی که نه‌تنها موازنه قدرت میان واشنگتن و پکن، بلکه معادلات امنیتی از تنگه تایوان تا خاورمیانه را وارد مرحله‌ای تازه کرده است.

به گزارش سرویس بین‌الملل جماران،  تازه‌ترین گزارش وزارت دفاع آمریکا تصویری نگران‌کننده از مسیر نظامی چین ترسیم می‌کند؛ تصویری که نشان می‌دهد پکن دیگر در مرحله رشد تدریجی یا بازدارندگی محدود باقی نمانده و عملاً وارد فاز «بسیج ملی برای جنگ» شده است. این سند هشدار می‌دهد که ایالات متحده، برای نخستین‌بار در دهه‌های اخیر، در برابر قدرتی هم‌تراز و حتی در برخی حوزه‌ها پیشرو، آسیب‌پذیر شده است. حذف آگاهانه مفهوم «اتحاد مسالمت‌آمیز» از ادبیات رسمی چین در قبال تایوان، از نگاه پنتاگون نشانه‌ای روشن است: رهبران حزب کمونیست، سناریوی تقابل مستقیم را نه یک احتمال دور، بلکه گزینه‌ای فعال در محاسبات خود می‌دانند.

 گزارش تأکید می‌کند که چین با درس‌گیری هم‌زمان از توانمندی‌های غرب و اشتباهات راهبردی روسیه در جنگ اوکراین، در حال ساخت یک ماشین جنگی چندلایه است؛ ماشینی که هدف آن صرفاً دفاع از پیرامون جغرافیایی نیست، بلکه فرسایش و در نهایت شکستن برتری نظامی آمریکا تا میانه قرن حاضر است. در این چارچوب، مفهوم «جنگ تمام‌عیار ملی» به معنای به‌کارگیری هم‌زمان صنعت، فناوری، داده، هوش مصنوعی و نیروی انسانی برای پیروزی در یک نبرد بلندمدت تعریف می‌شود.

 در بخش مربوط به تسلیحات راهبردی، گزارش پنتاگون از جهشی خاموش اما عمیق در توان هسته‌ای چین پرده برمی‌دارد. استقرار گسترده موشک‌های قاره‌پیما در سیلوهای جدید شمال چین، این کشور را به توان «شلیک در وضعیت هشدار» نزدیک کرده؛ قابلیتی که بنیان‌های کلاسیک بازدارندگی را به چالش می‌کشد. هم‌زمان، پیشرفت شتابان چین در تسلیحات فراصوت و افزایش سریع تعداد کلاهک‌های هسته‌ای—که به‌سوی مرز هزار واحد حرکت می‌کند—نشان می‌دهد پکن در پی بازتعریف موازنه وحشت، از یک ساختار دوقطبی به الگویی چندوجهی است. این پیام، به‌ویژه برای دولت جدید آمریکا، صریح است: چین دیگر صرفاً واکنش‌پذیر نیست و توان ضربه مستقیم را به‌عنوان بخشی از بازدارندگی فعال خود تثبیت کرده است.

 در خاورمیانه و پیرامون ایران، گزارش از یک «بازی ترکیبی» چین سخن می‌گوید؛ جایی که دیپلماسی، تجارت و همکاری‌های نظامی در هم تنیده شده‌اند. پکن با بهره‌گیری از شکاف اعتماد میان کشورهای منطقه و واشنگتن، تلاش می‌کند خود را به‌عنوان شریک باثبات و غیرایدئولوژیک معرفی کند. هرچند تعاملات نظامی چین با تهران به‌دلیل ملاحظات تحریمی با احتیاط پیش می‌رود، اما گزارش به همکاری‌های حساس در حوزه ماهواره‌ای، پهپادی و موشکی اشاره می‌کند که در مجموع، توازن قوا در منطقه را دستخوش تغییر کرده است. رزمایش‌های مشترک چین، ایران و روسیه در این چارچوب، نه صرفاً مانور نظامی، بلکه بیانیه‌ای سیاسی علیه نظم مسلط تلقی می‌شوند.

پنتاگون همچنین تأکید می‌کند که چین، در حالی که در بحران‌هایی مانند غزه و دریای سرخ ظاهری بی‌طرف به خود می‌گیرد، از کانال‌های غیرعلنی با بازیگران غیردولتی منطقه وارد تعامل می‌شود تا امنیت مسیرهای انرژی و منافع راهبردی‌اش را در دل بی‌ثباتی تضمین کند. این رویکرد دوگانه، بخشی از همان راهبرد «حضور بدون پرچم» است که نفوذ را افزایش می‌دهد، بی‌آنکه هزینه مستقیم سیاسی تحمیل کند.

 در جمع‌بندی، گزارش پنتاگون به رقابت فناورانه و صادرات تسلیحاتی چین می‌پردازد؛ حوزه‌ای که می‌تواند معادلات قدرت را در خاورمیانه دگرگون کند. افزایش تمایل ایران و برخی کشورهای عربی به جنگنده‌های چینی—به‌ویژه جی-۱۰ سی—و پهپادهای سری وینگ‌لونگ، نشانه‌ای از پایان تدریجی انحصار تسلیحات غربی در آسمان منطقه است. هرچند این گزارش به پاکسازی‌های سخت‌گیرانه شی‌جین‌پینگ در ارتش و وجود فساد ساختاری به‌عنوان نقطه ضعف کوتاه‌مدت اشاره می‌کند، اما هشدار می‌دهد که سرمایه‌گذاری عظیم چین در هوش مصنوعی، داده و جنگ‌های رباتیک، آینده نبردها را به سمت «برتری اطلاعاتی» سوق داده است؛ جایی که پیروزی نه با تعداد نیروها، بلکه با تسلط بر شبکه‌های داده و تصمیم‌گیری سریع رقم می‌خورد.

 نتیجه‌گیری پنتاگون روشن است: اژدهای زرد دیگر در حال خیزش نیست؛ برخاسته است. از تنگه تایوان تا خلیج فارس، چین خود را برای نقشی آماده می‌کند که می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان، قواعد بازی و حتی تعریف نظم جهانی را دگرگون سازد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.