هیئت وزیران در 12 شهریور 1404، برنامه‌ای را تصویب کردند تحت عنوان «برنامه تامین مالی رشد اقتصادی هدف‌گذاری‌شده در سال 1404». آنچه به‌وضوح دیده می‌شود این است که در این برنامه تصویب ده‌ها کانال جدید برای تشدید مناسبات ربوی، ده‌ها مجوز جدید برای تشدید مالی‌سازی اقتصاد مشاهده می‌شود و ده‌ها نکته هست که حکایت از این دارد که به نام رشد هشت‌درصدی، افقهای جدید و بی‌سابقه‌ای از بازتر گذاشتن رفتارهای رانت‌جویانه و ربامحور را باز می‌کنند و به بدیهی‌ترین مسائل کشور توجه نمی‌کنند. آنچه این سند را بسیار خطرناک می‌کند این است که در چارچوب این سند، در حالیکه شما روز و شب می‌گویید کشور شرایطش شرایط جنگی است، مجوز داده‌اند که وام‌گیری از خارج و جذب سرمایه مستقیم خارجی کنیم. در شرایط جنگی این چیزها فقط یک عددسازی ظاهرسازانه و پوچ و بی‌محتواست و فقط خدا می‌داند که در یک بستر غیرشفاف از این چه چیزهایی بیرون خواهد آمد، چه تعهدات ارزی و ریالی جدیدی برای حکومت ایجاد شود بدون اینکه هیچ نوع برنامه‌ای وجود داشته باشد. در این مصوبه مطلقا هیچ اولویتی مطرح نشده؛ یعنی هر که هر کاری دلش خواست بکند؛ فقط شما متولی هستید که تسهیل کنید وام‌گیری ارزی و ریالی را با نرخ‌های بهره بالا. این چه بساطی است؟ حکومت‌گران گرامی ما با این همه تجربه تاریخی که پس از جنگ داشته‌ایم هنوز نمی‌داند اگر برنامه پیشگیرانه از فساد نداشته باشید و بعد باب وام‌گیریهای داخلی و خارجی را باز کنید، این به نام چه کسانی می‌شود و به کام چه کسانی؟

گروه اقتصادی:  دکتر فرشاد مومنی، استاد تمام اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، در نشست واکاوی ریشه‌های دستکاری حافظه تاریخی ایرانیان و در نقد مصوبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ هیئت وزیران، با تاکید بر پیامدهای فاجعه‌آمیز این برنامه، هشدار داد که اجرای این مصوبه بدون بازنگری کارشناسی می‌تواند به تشدید مالی‌سازی اقتصاد، رانت‌جویی و افزایش فشار بر تولیدکنندگان و فقرا منجر شود.

وی با اشاره به وعده‌های انتخاباتی رئیس‌جمهور درباره حذف فقر شدید غذایی و تضمین عدالت در سلامت و آموزش، خاطرنشان کرد:  سیاست‌های جاری و مصوبه اخیر دقیقا خلاف این تعهدات حرکت کرده و زمینه افزایش نابرابری‌ها و فساد را فراهم کرده است.

مومنی با یادآوری تجربه تاریخی ایران و ضرورت عبرت‌آموزی از شکست‌های گذشته، تاکید کرد که بدون شفافیت، بازنگری سیستمی و بهره‌گیری از ظرفیت نهادهای مستقل علمی، این برنامه می‌تواند آثار مخرب اقتصادی و اجتماعی جبران‌ناپذیری به جای بگذارد و مردم و تولیدکنندگان را در شرایط فقر و فشار مضاعف قرار دهد.

 

فراموش‌کاری تاریخی جامعه را به آزمون‌های تکراری می‌کشاند

 

به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی، استاد تمام اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در نشست «واکاوی ریشه های دستکاری حافظه تاریخی ایرانیان؛ موردکاوی استعفای رضاشاه و حوادث پس از آن»، در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن می گفت، با تاکید بر اینکه حکمت این همه اصرار و پافشاری ما در توجه و ممارست هرچه عمیق‌تر به تجربه‌های تاریخی، آن است که به کار امروز ما بیاید و از آن ذخیره دانایی که جامعه ما هزینه‌های آن را مکرر در مکرر پرداخته، خیری و نفعی برای امروز ما حاصل شود، اظهارداشت: پرسش بنیادین این جلسه، واکاوی ریشه‌های دستکاری حافظه تاریخی ایرانیان است. اینکه چرا ما بارها و بارها در معرض یک سلسله آزمون و خطا قرار می‌گیریم، تمام هزینه‌های مربوط به این آزمون‌ها را می‌پردازیم، اما عبرتی از ناحیه آنها حاصل نمی‌شود. مسائل اساسی ۱۰۰ سال پیش ایران همچنان به قوت خود باقی است، ولی مصداق‌ها تفاوت کرده است. در شرایط کنونی که ما با عصر اطلاعات و ارتباطات سروکار داریم و با جامعه‌ای روبرو هستیم که تعداد جمعیت دانش‌آموخته دانشگاهی آن به آستانه ۲۰ میلیون نفر می‌رسد، این فراموش‌کاریها و این تکرار فاجعه‌آمیز تجربه‌های مکرر آزموده‌شده، برای ما بسیار دردناک است.

 

چطور شده که نسبت به سیاستهایی که  دقیقا ضد وعده‌ها و تعهدات دولت است، بی‌تفاوت هستند؟

وی افزود: این مساله روز ما هم هست. آقای رئیس‌جمهور گرامی! چطور شده است که این‌قدر نسبت به سیاستهایی که در دولت ایشان اتخاذ می‌شود که دقیقا ضد وعده‌ها و تعهدات ایشان است، بی‌تفاوت هستند؟ از موضع امر به معروف و نهی از منکر به ایشان و مشاوران صادق و امینشان یادآوری می‌کنم آیا خاطرتان هست در بحبوحه انتخابات ریاست‌جمهوری وعده دادید که فقر شدید غذایی را در دوره چهار ساله خود از بین می‌برید؟ کافی است به گزارشهای رسما منتشرشده وزارت کار درباره تحولات جمعیت در معرض خط فقر شدید نگاه کنید و از خود و همکارانتان بپرسید که کجای کارتان اشکال دارد که آنچه عمل شده، دقیقا خلاف تعهدات موعود شماست.

 

مرکز آمار ایران گزارش می‌دهد که در یک سالِ برآمدن دولت جدید، رکورد جهش قیمت مواد غذایی مربوط به ۱۴۰۱ شکسته شده، اینها نباید عبرت‌آموز باشد؟

جهش قیمت مواد غذایی باید مسئولان را به بازنگری وادارد

این اقتصاددان ادامه داد: اگر احیانا از گزارشهای رسمی تخصصی وزارت کار درباره تحولات اندازه جمعیت در معرض خط فقر شدید، که در همان گزارشهای رسمی حکومتی آمده است خط فقر شدید یعنی مرز گرسنگی با شدت قحطی‌زدگی، مطلع باشید، سوال این است برای کسی که بسیار خوب برای ما حکمتهای نهج‌البلاغه را مرور می‌کرد، چطور این حساسیت ایجاد نمی‌شود؟ چطور از خود و همکارانش نمی‌پرسد که ما چه کردیم که به جای از بین بردن جمعیت زیر خط فقر شدید، در همین یک سال آنها را افزایش دادیم؟ وقتی که مرکز آمار ایران گزارش می‌دهد که در یک سالِ برآمدن دولت جدید، رکورد جهش قیمت مواد غذایی مربوط به ۱۴۰۱ شکسته شده است، اینها نباید عبرت‌آموز باشد؟ اینها نباید مسئله بازنگری و بازبینی در جهت‌گیریها و افرادی شود که برای مسئولیتها گمارده شدند و در عمل نشان دادند اهلیت فکری و اجرایی لازم را برای انجام آن تعهد نداشتند؟

 

چرا تعهدات به صفر رساندن فقر شدید و عدالت در سلامت عملی نشده است

مومنی با بیان اینکه این فراموش‌کاری‌ها و از دست دادن حافظه تاریخی فقط مسئله دیروز ما و آلت فعل شدن ما در دستکاری‌های آگاهانه‌ای که گروه‌های ذی‌نفع مافیایی در این زمینه انجام می‌دادند نیست، اضافه کرد: وقتی آقای رئیس‌جمهور تعهد دادند که علاوه بر به صفر رساندن جمعیت فقیران شدید، هرگز سراغ شوک‌درمانی نخواهند رفت، آیا نباید از مدیران و مشاوران خود بپرسند که طی همین یک سال و چند ماه که از مسئولیت ایشان گذشته، چند بار و به چه میزان با شوکهای بزرگ در قیمت‌های کلیدی روبرو شدیم؟ وقتی که ایشان تعهد دادند و شرافت خود را گرو گذاشتند که برنامه‌شان حرکت به سمت عدالت آموزشی و عدالت در سلامت است، آیا بر اساس همین گزارشهای جدیدی که در دولت خود ایشان تهیه شده نباید پرسیده شود که چرا ما به این روز افتادیم؟ چرا این وعده‌های غیرتمندانه و شرافتمندانه اینقدر وجه‌المصالحه اصرار و پافشاری بر سیاستهای مخرب و فاجعه‌ساز شده است؟

 

تعهدات دولت پس از جنگ ۱۲ روزه،  درباره کرامت و معیشت مردم فراموش شده است

وی با بیان اینکه توصیه مشفقانه و خاضعانه به همه حکومتگران این است که در باب ریشه‌یابی این همه فراموش‌کاری‌های فاجعه‌آمیز که حرث و نسل را در این سرزمین تهدید می‌کند، اهتمامی سیستمی کنند، خاطرنشان کرد: بعد از جنگ ۱۲ روزه، آقای رئیس‌جمهور و مقامات دیگر یادشان رفته که چقدر از غفلتهای گذشته در پاسداشت کرامت و حریم زندگی شرافتمندانه مردم احساس شرمندگی می‌کردند!؟ یادشان رفته است که چقدر به ما تعهد دادند که از این به بعد، به قول خودشان، خط قرمزشان کرامت مردم و معیشت عزتمند و شرافتمندانه آنها باشد. این را باید جلوی خودشان بگذارند و به آقای رئیس‌جمهور بگویند یک تیمی را که هم اهلیت داشته باشد، هم شرافت و صداقت و حریت، انتخاب کنند و بپرسند از روزی که این تعهدات را دادید، چند بار قیمت نان را بالا بردید؟ چند بار فشارهای جورواجور بر تولیدکنندگان کشور را افزایش دادید؟

 

 جنگ ۱۲ روزه آسیب‌های جدی به اشتغال ناپایدار وارد کرد

فشار بر بنگاه‌های تولیدی موجب خروج نیروهای مولد از صنعت و کشاورزی شده 

مهاجرت شاغلان ماهر از صنعت و کشاورزی به شغل‌های کم‌کیفیت، هشدار اقتصاد کشور است

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ادامه داد: یکی از درسهای بزرگ جنگ ۱۲ روزه این بود که شدیدترین و مهلک‌ترین ضربه‌ها به اشتغالهای ناپایدار و بی‌کیفیت وارد شد و در مقابل، در بعضی گزارشها گفته می‌شود که کمترین ضربه به اشتغال مولد صنعتی در واحدهای متوسط و بزرگ مقیاس بوده است. آیا نباید این یک درس باشد تا برنامه ویژه‌ای برای اجتناب از تشدید فشار به بنگاه‌های تولیدی در دستور کار قرار بگیرد؟ اگر گزارش‌های رسمی می‌گویند که در اثر این فشارهای شدید به تولید صنعتی و کشاورزی در ایران، شاهد آن بوده‌ایم که شاغلان با شرف و با مهارت این حوزه ، که از محل دارایی‌های بین‌نسلی این مردم، این توانمندی و دانش و مهارت و تجربه را کسب کرده‌اند، زیر بار این فشارها، مسافرکشی را به شغل مولد صنعتی و کشاورزی ترجیح دادند، این خود گویاترین هشدار است.

 

تکرار سیاست‌های شکست‌خورده پس از جنگ ۱۲ روزه خطرناک است

کانون اصلی حساسیت در مذاکرات باید شفافیت و مصالح ملی باشد

مومنی پرسید: نباید به خود بیاییم و از خود بپرسیم که پس این همه عهدی که همین چند هفته پیش و پس از جنگ ۱۲ روزه، با مردم بسته شده بود، چرا دوباره همه آن چیزهایی را مجددا می‌آزماییم که قبلا بارها آزموده‌ایم؟ آقای مردوخی برای این فراموش‌کاری وحشتناک و پایبندی به سیاست‌های نابخردانه، اسم «دیدمان کوری» گذاشته‌اند. دیگر چند بار و چه مدت باید این روندها و روال‌هایی را که فاجعه‌آمیز بودنشان محرز شده، تجربه کنیم و هزینه‌هایشان را بپردازیم!؟ محافلی، ان‌شاءالله با حسن نیت، دائما به مقامات کلیدی کشور گوشزد می‌کنند که شما باید با دنیای خارج رابطه داشته باشید و باید با این و آن مذاکره کنید. اگر ما به تجربه تاریخی بازگردیم، این فراموش‌کاری تاریخی قباحت بیشتری پیدا می‌کند. در سال‌های اولیه بعد از انقلاب، از موضع هتک شخصیت و ترور شخصیت، شهید بهشتی را متهم می‌کردند به اینکه با خارجیها مذاکره کرده است. اگر به آثار منتشرشده شهید بهشتی مراجعه کنید، حداقل در 10 کتاب از ایشان می‌بینید که با خون دل، مردم و حکومتگران را آموزش می‌دادند و می‌گفتند به جای اینکه هر جا من می‌روم مرتب بپرسید که آیا مذاکره کردم یا نه، این بازی را نخورید! اینکه یک مقام مسئول عالی‌رتبه کشور باید با دیگران مذاکره کند، یک بدیهی عقلی اولیه است. شما کانون اصلی حساسیت‌هایتان را بر این متمرکز کنید که در آن مذاکره چه چیزهایی باید گفته شود و چه چیزهایی نباید گفته شود. بعد تاکید می‌کردند که شما بیایید مطالبه‌گر شفافیت این مذاکره‌ها شوید.

 

عبرت‌های مذاکرات پنهان‌کارانه باید به مسئولان و مردم آموزش داده شود

به گفته این استاد دانشگاه؛ پشت همه اینها، درسهای تاریخی بزرگ وجود داشت. آقای بهشتی که تسلط کم‌نظیری به تاریخ ایران، به‌ویژه در دوره قاجار و پهلوی داشتند، می‌گفتند: محتوای مذاکره اصل ماجراست. چرا هیچ‌کس نمی‌آید به کمک حکومتگران ما تا به ایشان بگوید چه عبرت‌هایی از مذاکره‌های پنهان‌کارانه گذشته درمی‌آید و مردم ما را در آن زمینه آموزش دهند و مطالبه‌گر کنند؟

 

مافیاهای رسانه‌ای با ده آدرس اشتباه، تمرکز بر مسائل اصلی را گمراه می‌کنند

وی اظهارداشت: یکی از کانون‌های فراموش‌کاری این است که تا یک موضوع حاد پیش می‌آید، 10 آدرس موازی و اشتباه توسط مافیاهای رسانه‌ای عمده می‌شود تا مسئله اصلی کنار گذاشته شود. مگر کشوری با ابعاد اهمیت ژئو‌اکونومیک، ژئوپلیتیک و ژئو‌استراتژیک ایران می‌تواند مراوده با دنیای خارج نداشته باشد؟ بحث سر آن نیست. بحث اصلی این است که این مراوده از موضع ذلت و حقارت باشد یا از موضع عزت و عالمانه روبرو شدن با مسائل. اصل ماجرا آن است و ما باید درباره لوازمش با یکدیگر صحبت کنیم.

 

اعتماد متقابل مردم و حکومت تنها با صداقت و شفافیت برقرار می‌شود

رسانه‌های رسمی نباید خطاها و مسائل حیاتی را پنهان کنند​

مومنی توضیح داد: لوازمش، بدون استثنا، همان چیزهایی است که از دل توسعه بیرون می‌آید. مردم و حکومت باید رابطه‌ای مبتنی بر اعتماد متقابل داشته باشند و لازمه آن این است که حکومتگران گرامی خلف وعده نکنند، دروغ نگویند، حرف‌های حاشیه‌ای و بی‌اهمیت نزنند که مسائل حیاتی کشور فراموش شود. مثلا یکی از مسائل حیاتی ما این است که یک دروغ را ذی‌نفعان داخلی و خارجی بسیار مکرر مطرح می‌کنند تا از فرط تکرار تبدیل به یک امر بدیهی اولیه شود. ما که در تاریخ بالغ بر ۱۰۰ سال گذشته بارها از این ناحیه ضربه دیده‌ایم، باید راهی باز کنیم که رسانه‌های رسمی ما از دلشان احساس شرافت، حریت و صداقت بیرون بیاید، نه خلاف آن. اگر چنین باشد که رسانه رسمی ابزار توجیه خطاهای خودمان، پنهان‌سازی و به حاشیه راندن مسائل حیاتی و عمده‌سازی مسائل کم‌اهمیت شود، معلوم است که اعتماد مردم جلب نمی‌شود.

 

شفافیت در تصمیم‌گیری و تخصیص منابع، کلید اعتماد مردم به حکومت است

تجربه جنگ ۱۲ روزه نشان داد پنهان‌کاری بیشترین آسیب را به کشور زده

این استاد گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه تاکید کرد: لازمه ارتباط خوب مردم با حکومت این است که در فرایندهای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع، شفافیت افزایش یابد. وقتی در تجربه جنگ ۱۲ روزه معلوم شد که آسیب‌پذیرترین نقاط ما، که کشور را به آسیب نفوذ پرفاجعه دچار کرد، آنجاهایی بود که بالاترین سطح پنهان‌کاری در آنها وجود داشت، نباید عبرت بگیریم؟ اگر این شرافت حرفه‌ای و مسئولیت‌شناسی توسط مسئولان اقتصادی کشور مورد تصریح قرار بگیرد و ادعا کنند که آمادگی این را دارند، شخصا جزء کسانی هستم که تعهد می‌دهم فهرستی از حیاتی‌ترین داده‌ها را که آشکارکننده این است که این ساختار نهادی بیشتر تمایل به منافع مافیاها داشته و بر ضد تولیدکنندگان و مردمان و محرومان کشور عمل کرده و کشور را به ورطه فقر و وابستگی ذلت‌آور کشانده، نشان دهم. تعهد می‌کنم که حداقل ۱۰ مورد از مهم‌ترین داده‌های آماری را که در سالهای جنگ تحمیلی ارائه می‌شده ولی از ۱۳۸۴ به بعد حذف شده است، ارائه کنم. از این حذف‌ها چه کسی نفع می‌برد؟

 

 نهاد علم ایران مظلوم است و کمک‌های داوطلبانه کارشناسان نادیده گرفته می‌شود

مومنی یادآورشد: خیلی غم‌انگیز است که مثلا هم در دوره ریاست‌جمهوری آقای رئیسی و هم در دوره ریاست‌جمهوری آقای پزشکیان، ما داوطلبانه خدمت ایشان رسیدیم و گفتیم  شاخه اقتصاد فرهنگستان علوم آمادگی دارد که به صورت مجانی و داوطلبانه کیفیت تصمیم‌گیری‌های اقتصادی شما را بالا ببرد. گفتیم قبل از اینکه یک تصمیم‌گیری مهم را ابلاغ کنید، بدهید یک کیفیت‌سنجی صورت بگیرد. ببینید چقدر نهاد علم در این مملکت مظلوم و بی‌پناه است؛ به حکم احساس تعهدی که نسبت به مردم و تمامیت ارضی کشور دارد، 10 جور مخاطره را می‌پذیرد، هیچ نوع چشمداشت مادی هم ندارد، بعد به آنها وعده همراهی داده می‌شود و درست خلاف وعده عمل می‌شود.

 

فرهنگستان علوم  برای بهبود تصمیمات اقتصادی دولت‌ اعلام آمادگی کرد اما با وجود موافقت اولیه،  اجرایی نشد

اجرای مصوبه ۱۲ شهریور هیات وزیران، نباید  بدون اعتبارسنجی نهادهای پژوهشی مستقل آغاز شود​

او گفت: به عنوان نمونه‌ای که در دل آن یک هشدار بسیار بزرگ هم وجود دارد، آقای رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس و سایر دستگاه‌های نظارتی را دعوت می‌کنم که قبل از آنکه شروع به اجرای این مصوبه مصوب 12 شهریور 1404 کنند، آن خلاف عهد خودشان را تصحیح کنند و این را اجرا نکنند، مگر آنکه یک اعتبارسنجی جدی از سوی نهادهای مستقل علمی صورت بگیرد. به‌عنوان مثال اعلام داوطلبی شاخه اقتصاد فرهنگستان علوم را کردیم، ولی هر جای دیگری که شرافت و حریتِ کارشناسی و عدم پیوند با کانون‌های قدرت و ثروت وجود داشت در یک نهاد پژوهشی، به آنها هم بدهند؛ نمی‌خواهم انحصار فقط به ما باشد، به آنها هم بدهند.

 

مصوبه ۱۲ شهریور با تشدید مالی‌سازی و مناسبات ربوی، اقتصاد را به خطر می‌اندازد

پیش از اجرای برنامه تامین مالی رشد اقتصادی، گفتگوهای ملی ضروری است​

مومنی توضیح داد: هیئت وزیران در 12 شهریور 1404، برنامه‌ای را تصویب کردند تحت عنوان «برنامه تامین مالی رشد اقتصادی هدف‌گذاری‌شده در سال 1404». آنچه به‌وضوح دیده می‌شود این است که در این برنامه تصویب ده‌ها کانال جدید برای تشدید مناسبات ربوی، ده‌ها مجوز جدید برای تشدید مالی‌سازی اقتصاد مشاهده می‌شود و ده‌ها نکته هست که حکایت از این دارد که به نام رشد هشت‌درصدی، افقهای جدید و بی‌سابقه‌ای از بازتر گذاشتن رفتارهای رانت‌جویانه و ربامحور را باز می‌کنند و به بدیهی‌ترین مسائل کشور توجه نمی‌کنند. از نظر کیفیت کارشناسی خودِ این سند یک گواهِ تاریخی راجع به حد و حدود فهمی که از بایسته‌های اقتصادی کشور در دولتِ بسیار گرامی وجود دارد، است. چه اشکالی دارد به‌جای آنکه چاپلوسی‌پسندی و سفله‌پسندی را در اولویت بگذارد، از خود حریت به خرج بدهد و راه را باز کند تا قبل از اینکه این مصوبه مبنای ایجاد فاجعه‌های بزرگ برای کشور شود، گفتگوهای ملی انجام شود؟

 

اگر بازدهی فعالیت‌های غیرمولد بیشتر از مولد باشد، سرمایه‌گذاری تولیدی شکل نمی‌گیرد

سیاستهای مالی مصوبه ۱۲ شهریور، تولید و توسعه واقعی را به حاشیه می‌راند​

آسمان و ریسمان را به‌هم بافته‌اند تا مثلا نرخ بهره ربوی که مبنای تامین مالی سرمایه در گردش تولیدکنندگان می‌شود، جهشهای بزرگ پیدا کند​

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: در این مصوبه کل ماجرا این است که گویی رشد ۸ درصدی در ایران منحصراً وابسته به کمبود ارز و ریال است. در یک دولت نفتی چنین فرضی چقدر منحط و دور از واقع است؛ و بعد به چه چیزهایی در این قضیه توجه نشده است. اسمش این است که می‌خواهیم رشد ۸ درصدی به‌دست آوریم و آسمان و ریسمان را به‌هم بافته‌اند تا مثلاً نرخ بهره ربوی که مبنای تامین مالی سرمایه در گردش تولیدکنندگان می‌شود، جهشهای بزرگ پیدا کند و به این توجه نشده است. این دیگر امری مسلم در ذخیره دانایی توسعه است که می‌گویند اگر بازدهی فعالیتهای غیرمولد از بازدهی فعالیتهای مولد بیشتر باشد، امکان ندارد کسی سراغ سرمایه‌گذاریِ تولیدی برود.

 

مصوبه دولت در شرایط جنگی، وام‌گیری خارجی و داخلی را بدون برنامه باز می‌کند

اجرای مصوبه بدون پیشگیری از فساد، تعهدات ارزی و ریالی جدیدی تحمیل می‌کند​

به گفته مومنی؛ آنچه این سند را بسیار خطرناک می‌کند این است که در چارچوب این سند، در حالیکه شما روز و شب می‌گویید کشور شرایطش شرایط جنگی است، مجوز داده‌اند که وام‌گیری از خارج و جذب سرمایه مستقیم خارجی کنیم. در شرایط جنگی این چیزها فقط یک عددسازی ظاهرسازانه و پوچ و بی‌محتواست و فقط خدا می‌داند که در یک بستر غیرشفاف از این چه چیزهایی بیرون خواهد آمد، چه تعهدات ارزی و ریالی جدیدی برای حکومت ایجاد شود بدون اینکه هیچ نوع برنامه‌ای وجود داشته باشد. در این مصوبه مطلقا هیچ اولویتی مطرح نشده؛ یعنی هر که هر کاری دلش خواست بکند؛ فقط شما متولی هستید که تسهیل کنید وام‌گیری ارزی و ریالی را با نرخ‌های بهره بالا. این چه بساطی است؟ حکومت‌گران گرامی ما با این همه تجربه تاریخی که پس از جنگ داشته‌ایم هنوز نمی‌داند اگر برنامه پیشگیرانه از فساد نداشته باشید و بعد باب وام‌گیریهای داخلی و خارجی را باز کنید، این به نام چه کسانی می‌شود و به کام چه کسانی؟

 

رشد منفی صنعت و کشاورزی بدون ریشه‌یابی، وام‌دهی به رباخواران را توجیه نمی‌کند

 و تولید واقعی را نابود می‌کند​

این اقتصاددان یادآورشد: خودتان داده‌های فصل بهار را درباره وضعیت عملکرد اقتصادی منتشر کردید؛ شما با عارضه منفی شدن رشد صنعت و کشاورزی روبه‌رو هستید بدون اینکه آن را ریشه‌یابی کنید؛ به‌صرفِ اینکه کشور را به خارج و داخلی‌های رباخوار و شبه رباخوار وام‌دار کنید، انتظار دارید آبی برای کشور گرم شود؟ شما هنوز راجع به برق واحدهای تولیدی موجود نتوانسته‌اید چاره‌ای بیندیشید، باز دوباره می‌خواهید آن بازی فاجعه‌ساز و رانتی ‌بهانه‌ قرار دادن این مناسبات و این مصوبه برای اینکه دوباره مجوزهای جدید برای شکل‌گیری واحدهای به‌اصطلاح تولیدی را راه بیاندازید؛ واحدهایی که تا امروز کارکردشان این بوده که ریشه عمق‌یافتن وابستگیهای ذلت‌آور و ریشه سوزاندن مسئله تمدن‌سازِ صرفه‌مقیاس در بنگاه‌های تولیدی ما بوده، و ریشه شکلگیری رقابت مخرب و فسادزا در بین تولیدکنندگان فعلی کشور، تا آنها بتوانند به کانونهای رانتی عرضه‌کننده ارز و ریال چنگ بیندازند.

 

مصوبه دولت،  بدون زیرساخت‌های واقعی، بازی رانتی است که  صرفه‌مقیاس  و تولید را نابود می‌کند

با ظرفیت‌های بلااستفاده و رشد منفی، مجوزهای جدید پرفساد و مشکوک چه معنایی دارد؟

وی در ادامه نقد این مصوبه، ادامه داد: بدون اینکه راجع به آن زیرساخت‌های اصلی که فعالیت تولیدی را به‌وجود می‌آورد یک کلمه در این سند آورده باشید، فقط می‌خواهید یک مجوزِ بی‌در و پیکر، بی‌ضابطه و بدون هیچ تعهدی، زیر پرچمِ موهومِ «رشد هشت‌درصدی» صادر کنید. اگر گزارشهای فصل تابستان بیرون بیاید، اصلا تضمینی وجود ندارد که اوضاع نسبت به فصل بهار، که گزارشش را دادید رشد بخش‌های مولد منفی بوده، بهتر شده باشد. حالا در اقتصادی که نیمی از سال رشد منفی داشته، بدون آسیب‌شناسی اینکه چگونه این رشد منفی حاصل شده، دوباره می‌خواهید بهانه جور کنید تا مجوزهای پرفساد و مشکوک جدید صادر کنید. خود شما گزارش منتشر کرده‌اید که می‌گویید نزدیک به دو سوم ظرفیت‌های تولیدی موجود کشور بلااستفاده است و هیچ چاره‌جویی نکرده‌اید؛ حتی طرح مسئله هم نکرده‌اید که قبل از اینکه ما برویم از خارجی‌ها وام بگیریم یا راه را برای سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی باز کنیم، که ببینید باز کردن این مجوز در شرایط جنگی، چه حکمی دارد، مساله را بررسی کنیم.

 

با ۸۰ درصد ظرفیت بلااستفاده، وعده رشد ۸ درصدی پوچ است

بنگاه‌ها با ۲۰ درصد ظرفیت کار می‌کنند؛ چرا باز هم مجوزهای پرفساد می‌دهید؟​

بازکردن راه وام‌گیری ارزی و ریالی بی‌قید و شرط، فاجعه‌آفرین است​

مومنی با بیان اینکه در بعضی رشته‌ فعالیتهای صنعتی، اندازه ظرفیت‌های تولیدی بلااستفاده نزدیک به ۸۰ درصد اعلام شده؛ یعنی بنگاه‌های تولیدی شما دارند با ۲۰ درصد ظرفیت کار می‌کنند اما باز می‌گویید بدون هیچ تعهدی، کانونهای رانتی جدید برای وام‌گیری داخلی و خارجی باز کنیم، گفت: حداقل انتظار این است که دیگر حرف‌های موهوم زده نشود. از ۱۳۸۴ تا اکنون می‌گویید ما رشد هشت‌درصدی می‌خواهیم! چند بار دیگر باید شکست بخورید؟ مگر می‌شود بدون فراهم کردن لوازم این مسئله، فقط ادا دربیاریم و ظاهرسازی کنیم؟ نهادهای نظارتی باید مداخله کنند و بگویند در شرایطی که گزارش‌های رسمی خودِتان می‌گوید در فصل بهار رشد منفی بوده، رشد هشت‌ درصدی پیشکش! اگر امسال را با رشد صفر پشت سر بگذارید برایتان جایزه تعیین کنند.

 

واگذاری وام خارجی بدون نظارت، اقتصاد ملی را به خطر می‌اندازد

فساد مانع از هدایت درست سرمایه به تولید می‌شود​

با حرف‌های غیرمسئولانه تن تولیدکنندگان را می‌لرزاند​

این اقتصاددان اضافه کرد: شما خودتان هنوز تکلیف آن فساد فاجعه‌آمیز «چای‌دبش» را حل‌وفصل نکرده‌اید. در هر کشوری که فساد مالی از حدی فراتر رفته باشد، واگذاری مجوز وام‌گیری خارجی به‌نامِ تولید به‌کامِ فاسدان تمام می‌شود؛ این وامهای خارجی با تعهدِ حکومت داخلِ اقتصاد ملی می‌شود، و از طریق حسابهای اشخاص حقیقی هم از کشور خارج می‌شود. چگونه می‌شود که این مطالبِ به این اندازه واضح را نمی‌بینند و به آنها توجه نمی‌کنند؟   علت‌العلل ایجاد گرایش سرمایه تولیدی این است که شما سطوحی از پیش‌بینی‌پذیری در این اقتصاد فراهم کنید. بساطی برپا کرده‌اید و برخی از مقامات مسئول، که گویی به آنها پشت پرده گفته شده فقط حرفهای غیرمسئولانه بزنند، دائما تن تولیدکنندگان را می‌لرزاند.

 

تعهدات حاکمیتی، شرط اصلی انگیزه سرمایه‌گذاری تولیدی است

او در ادامه انتقاد از مصوبه 12 شهریور هیات وزیران با شماره مصوبه «96857»، پرسید: چند بار این جامعه باید چنین هزینه‌هایی بپردازد؟ دیگر چه اتفاقی باید بیفتد؟ می‌گویند انگیزه سرمایه‌گذاری تولیدی، به‌غیر از آن شروط، این است که حکومت باید تعهدات امیدوارکننده‌ای در زمینه امور حاکمیتی خود ارائه دهد. شما جامعه‌ای ساخته‌اید که رئیس نیروی انتظامی‌اش می‌گوید «خیلی باعث تاسف است ولی دزدی به یک شغل تبدیل شده»! شما در چارچوب همین مناسبات می‌خواهید گرایش به سرمایه‌گذاری تولیدی ایجاد کنید؟ داده‌های مربوط به وضعیت آموزش‌وپرورش، چه از نظر سقوط کیفی و چه از نظر نابرابری‌های فاجعه‌ساز و فرصت‌سوز، را نگاه کنید. آنقدر شرم‌آور است که به تعبیر علی‌بن‌ابیطالب(ع) بشنوی و بمیری جا دارد. چطور اینها را نادیده می‌گیرید؟

 

بدون ایجاد بستر نهادی، بخش خصوصی خلاق جای خود را به فعالیت‌های مافیایی داده است

مومنی اضافه کرد: نمی‌خواهید مثلا از تجربه آنچه بر سر بخش مسکن ایران آمد درسی و عبرتی بگیرید؟ وقتی میدان را برای سوداگری‌های غیرعادی باز گذاشتند، به نام میدان‌دادن به بخش خصوصی، در مسکن ایران چه بساطی برپا کردند. از یک‌طرف درحالیکه متوسط عمر بنا در دنیا حدود ۱۰۰ سال است، در ایران حدود ۳۰ سال است! کسی نباید به فریاد برسد که کل ماجرا را تبدیل کرده‌اید به تامین ارز و ریال، آن هم با آن بی‌کیفیتی و بی‌برنامه بودن و پرهزینه بودن؟ اول باید بستری نهادی ایجاد کنید که بخش خصوصی ما رفتارهای خلاقیت‌محور و اعتلابخش را به فعالیت‌های سوداگرانه و مافیایی ترجیح بدهد.

 

۴۰ درصد واحدهای مسکونی ایران ناپایدار و قربانی سوداگری

افزایش ۲۵۰۰ درصدی قیمت مسکن و ۴۰۰۰ درصدی قیمت زمین​

وی با بیان اینکه بر حسب داده‌های سرشماری ۱۳۹۵، حدود ۴۰ درصد واحدهای مسکونی ایران ناپایدار هستند، گفت: همان مطامع سوداگرانه بساطی برپا کرده که فقط طی دوره ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۱، قیمت زمین در ایران ۴۰۰۰ درصد و قیمت مسکن در ایران ۲۵۰۰ درصد رشد کرده. ببینید چقدر همین مسئله مردم ایران را به افلاس و فلاکت دچار کرده؛ از طریق همان بازی سوداگرانه و فاجعه‌ساز روی نرخ ارز ترجیحیِ کالاهای اساسی، اوضاع گرسنگی برای فقرا را به آن صورت کردند. از سوی دیگر با میدان‌دادن به بازیهای سوداگرانه در بازار مصرف، اینقدر بر اندازه جمعیت مستأجر و حاشیه‌نشین کشور افزودند. و همین‌طور بازی تشویق سوداگری را راه می‌اندازند. از یک‌طرف با قیمتهای خیلی بالا طلا پیش‌فروش می‌کنند و از طرف دیگر، خدا می‌داند چه خبرهایی هست که همین‌طور قیمت طلا و قیمت ارز را بالا می‌برند.

 

سهل‌گیری برای سوداگران و فشار مضاعف بر فرودستان

تکیه‌گاه حکومت در شرایط جنگی باید مردم و تولیدکنندگان باشند، نه غیرمولدها​

مومنی با بیان این انتقاد که متاسفانه ما شاهد سکوت مسئولان مربوط در برابر این قضیه هستیم، عنوان کرد: گویی عزیزان برای زدن حرفهای غیرمسئولانه، هیچ محدودیتی ندارند؛ اما برای پاسخگویی نسبت به آنچه بر سر مردم می‌آید، انگار هیچ آمادگی ندارند! شرایط جنگی اقتضا می‌کند که تکیه‌گاه اصلی حکومت، مردم و به‌ویژه فرودستان و تولیدکنندگان باشند. از فردای اعلام آتش‌بس، همچنان بی‌سابقه‌ترین فشارها را بر مردم و تولیدکنندگان می‌آورید و بیشترین سهلگیریها و راهگشایی‌ها را برای سوداگرها و غیرمولدها می‌کنید.

 

می‌گویند پول نیست اما ۶۰ هزار میلیارد تومان به بورس تزریق می‌کنند!

او با انتقاد از افزایش چند باره قیمت نان در ماه‌های بعد از جنگ ۱۲ روزه، تصریح کرد: خودشان در گزارشهای رسمی مکررشان می‌گویند قوت غالب ۶۰ درصد جمعیت ایران نان است. یعنی در اثر همین فشارهای خردکننده‌ای که سیاست‌های نابخردانه تعدیل ساختاری بر سر تولیدکنندگان آورده و از آن طریق کیفیت اشتغال در ایران سقوط کرده و مشارکت نیروی کار در فعالیت‌های مولد کاهش چشمگیر پیدا کرده، شما می‌بینید چندباره قیمت نان را بالا بردند. بعد از آن طرف، ۶۰ هزار میلیارد تومان، در همین شرایط و با این آمارهایی که درباره کسری مالی دولت می‌گویند، به بورس تزریق کردند! اگر واقعا قصد خدمت به جامعه است، چرا قبل از تزریق این ۶۰ هزار میلیارد تومان به بازار بورس فکر نکردید؟ طرفداران این سیاست می‌گویند عمر مفید این سیاست سه روز بوده؛ یعنی در عرض سه روز ۶۰ هزار میلیارد تومان از داراییهای بین‌نسلی کشور پودر شد. تا به آنها می‌گوییم به فقرا توجه کنید و قیمت کالاها را بالا نبرید، می‌گویند «پول نداریم»، اگر پول ندارید، پس این ۶۰ هزار میلیارد تومان را از کجا آوردید؟

 

این چه بساطی است که  برای گران شدن  اولیه های معیشت مردم راه باز می‌کنید، از آن طرف تمام هزینه‌ها صرف یک گروه خاص می‌شود؟

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه این چه بساطی است که شما این‌طور برای گران شدن نان و برنج و اولیه های معیشت مردم راه باز می‌کنید، از آن طرف تمام هزینه‌ها صرف یک گروه خاص می‌شود، افزود: نهادهای نظارتی نباید بپرسند چه کسی مسئولیت این ۶۰ هزار میلیارد تومان را به‌عهده می‌گیرد؟ خودشان می‌گویند در سه روز پودر شد و از بین رفت. روزمره، این خطاها در حال تکرار است.

 

 تصمیمات غیرشفاف و مشکوک، سرمایه‌های انسانی کشور را هدر می‌دهد

مومنی از سیاستگذاران خواست تا به توصیه های کارشناسی توجه کنند و با بیان اینکه اگر شما قرآن و نهج‌البلاغه بلد هستید، هیچ اسرافی فاجعه‌آمیزتر از این نیست که این همه دارایی‌های بین‌نسلی کشور را صرف تربیت کارشناس کرده‌اید، بعد اینها را در فرآیندهای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع حذف کرده‌اید، گفت: آن هم به‌صورت غیرشفاف و بعضا حتی مشکوک، تصمیماتی اتخاذ می‌شود که واقعا هیچ نسبتی با مصالح ملی، با مصالح ملی در آن تصمیمات مشاهده نمی‌شود. این همه آدم که با دارایی‌های بین‌نسلی این جامعه تربیت شده‌اند، به بهای زمانی که صرف این قضیه شده توان کارشناسی پیدا کرده‌اند، و از بیخ و بن هم نادیده گرفته می‌شوند.

 

 ۳۷ سال آزمون و خطای سیاست تعدیل ساختاری

 زمان تغییر ریل اقتصاد ایران فرا رسیده

وی اضافه کرد: صمیمانه و مشفقانه تقاضا می‌کنم که عزیزان یک‌بار برای همیشه، و بعد از ۳۷ سال آزمون ‌وخطای دائما شکست‌خورده برنامه تعدیل ساختاری، این را متوجه شوند که تا وقتی که این ریل تعدیل ساختاری ادامه پیدا کند، ریلی که کل ماجرا را به اینکه ایران را تبدیل کنند به بهشت سوداگرها و دلال‌ها و فاسدها، و بی‌سابقه‌ترین فشارها را به مردم مظلوم و محروم و تولیدکنندگان بی‌پناه کشور تحمیل کرده‌اند، تبدیل کرده. با تداوم این سیاست ایران محکوم به فرو رفتن در باتلاق فقر و فلاکت بیشتر است. باید این را تغییر بدهیم. آقای رئیس‌جمهور هم شرافتش را گرو گذاشت و گفت: «من آمدم که این ریل را تغییر بدهم.» این همه پافشاری مشکوک بر مالی‌سازی اقتصاد، شوک‌درمانی، رونق‌بخشیدن به بازار رباخواری و سوداگری، و واردات‌چی‌ها را چاق‌تر کردن، چه نسبتی دارد با مصالح توسعه ملی؟

 

مجوزهای وام‌گیری ارزی و ریالی بدون تغییر ریل اقتصاد، پوششی برای فربه‌تر شدن مافیاهاست

او به بخشهایی از کتاب «تاریخ‌نگاری اقتصاد ایران در شش دهه» نوشته دکتر عباس شاکری اشاره کرد که در آن با واکاوی تجربه تعدیل ساختاری در دوره پساجنگ، نشان داده شده سهم مافیاها در این بستر نهادیِ تعدیل‌ساختاری‌محور، با یک فاصله معنی‌دار، از سهم تولیدکنندگان و عامه مردم و همه عوامل تولید بیشتر است، گفت: این مناسبات فقط به مافیاپروری رونق می‌دهد و تا زمانی که این ریل تغییر نکرده باشد، هر نوع مجوز جدید به حکومت برای وام‌گیری ارزی و ریالی درواقع پوششی قرار می‌گیرد و آنها را چاق می‌کند و بار این فشارهای پرفساد و رانتی و ربوی را با ابعاد سهمگین‌تری به دوش مردم و تولیدکنندگان می‌اندازد. امیدوارم آقای رئیس‌جمهور به‌محض اینکه خطوط کلی ظعفهای غیرقابل‌توجیه این مصوبه جدید را ملاحظه کردند، فرمان توقف و بازنگری جدی کارشناسی این مصوبه مشکوک را صادر کنند. باز هم تاکید می‌کنم جامعه کارشناسی مظلوم کشور همچنان آمادگی دارد که رایگان و بدون چشمداشت کمک کند تا کیفیت این تصمیم‌گیری‌های سست‌بنیاد ارتقا پیدا کند و چشم‌اندازهای امیدبخش و پیش‌بینی‌پذیری برای اقتصاد ایران فراهم شود.

 
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.