صندوقهای توسعه و تثبیت بازار که هدفشان کنترل نوسانات بازار است، عملاً عملکرد شفافی ندارند و این فساد برانگیز است ( آمار و اطلاعات معاملات باید به طور روزانه و پس از پایان تایم معاملات به فعالین بازار سرمایه ارائه شود). اگرچه گفته میشود این صندوقها در مواقع ریزش بازار برای حمایت وارد عمل میشوند، اما شواهد نشان میدهد که عمدتا در سهام خاص و شاخصسازها فعالترند و تأثیر چندانی در کلیت بازار ندارند. این موضوع باعث بیاعتمادی شده و برخی فعالان بازار گمان میکنند این صندوقها ابزاری برای بزک کردن شاخص کل هستند. البته معاملات دوطرفه در این روزها زیاد به چشم می خورد که تحت نظر مقام ناظر انجام می شود. این سیاست ها و اقدامات، بیاعتمادی سرمایهگذاران خرد و خروج نقدینگی از بازار سهام را رقم زده است؛ چرا که بیشتر سهمهای بازار راکد یا نزولی هستند، اما شاخص کل رشد را نشان میدهد و سرمایهگذاران خرد احساس میکنند که بازار واقعی نیست و دستکاری می شود.
گروه اقتصادی: داود محمدی ورشوجانی کارشناس اقتصادی و تحلیلگر بازار سرمایه، در یادداشتی، ضمن بررسی عملکرد صندوقهای توسعه و تثبیت بازار، با یادآوری اینکه انحراف صندوقهای سرمایه گذاری از مسیر اصلی یعنی، جذب نقدینگی داخلی به جای سرمایه بیرونی مشکلات را دو چندان کرده، تاکید کرد: هدایت جریان پول به سمت نمادهای شاخصساز در پشت صحنه ملموس و مشهود است و همین مسئله باعث شده بازار در تعداد محدودی از نمادها خلاصه شود. این بدان معنا است که سازمان بورس با سیاستهای غیرمستقیم خود در این روند تأثیر داشته است.
محمدی معتقد است: سیاستهایی که در ماههای اخیر اتخاذ شده، به طور غیرمستقیم همین نتیجه را به همراه داشته است. حمایت از صندوقها بدون در نظر گرفتن جذب نقدینگی جدید، موجب شده سرمایههای درون بازار محدودتر شده و تمرکز معاملات در چند سهم خاص افزایش یابد. پیشنهاد می شود سازمان بورس، ترتیبی اتخاذ کند تا شفافیت در عملکرد صندوقهای توسعه و تثبیت بازار و سایر صندوق ها سهامی و اهرمی افزایش یابد و با تسهیم نقدینگی در کل بازار به چرخش مناسب و شفاف نقدینگی در تمام نمادها اقدام کند.
به گزارش جماران، متن این یادداشت که در اختیار سایت جماران قرار داده شده، بدین شرح است:
یکی از مهمترین بحثهایی که این روزها در بازار سرمایه ایران مطرح است، تفاوت فاحش بین عملکرد شاخص کل و شاخص هموزن است. در حالی که شاخص کل تحت تأثیر چند نماد بزرگ به نظر مطلوب میآید، شاخص هموزن که عملکرد کل بازار را بهتر نشان میدهد، بازدهی قابلتوجهی نداشته است.
به نظر می رسد سازمان بورس به طور غیر مستقیم و از طریق صندوق های توسعه و تثبیت بازار، صندوق های سهامی و اهرمی شاخص بورس را دستکاری می کند؛ نه لزوما به طور مستقیم. در واقع، هدایت جریان پول به سمت نمادهای شاخصساز در پشت صحنه ملموس و مشهود است و همین مسئله باعث شده بازار در تعداد محدودی از نمادها خلاصه شود. این بدان معنا است که سازمان بورس با سیاستهای غیرمستقیم خود در این روند تأثیر داشته است.
پس از اتفاقات تلخ سال ۹۹، سازمان بورس تصمیم گرفت برای جلوگیری از ریزش شدید بازار، به جای حمایت از کل بازار، روی صندوقهای سرمایهگذاری متمرکز شود. ایده اصلی این بود که مانند بازارهای توسعه یافته، سرمایهگذاری غیرمستقیم از طریق صندوقها افزایش یابد و مردم مستقیما وارد معاملات نشوند، ولی انحراف از مسیر اصلی یعنی، جذب نقدینگی داخلی به جای سرمایه بیرونی مشکلات را دو چندان کرده است به طوری که این صندوقها به جای جذب سرمایه جدید از بیرون بازار، بیشتر نقدینگی درون بازار را بلعیدند؛ یعنی پولی که قبلاً در سهمهای مختلف جریان داشت، به سمت صندوقهای اهرمی و بخشی از سهمهای شاخصساز کشیده شد. این مسئله دو نتیجه داشت:
۱. رکود در بسیاری از سهمهای کوچک و متوسط (و در نتیجه عملکرد ضعیف شاخص هموزن)
۲. تمرکز حجم معاملات در تعداد محدودی از نمادهای شاخصساز که باعث حفظ ظاهر شاخص کل شده است؛ از جمله نمادهای خودرو، وبملت، شتران، شستا، فارس، ذوب، فولاد و.....
از طرفی صندوقهای توسعه و تثبیت بازار که هدفشان کنترل نوسانات بازار است، عملاً عملکرد شفافی ندارند و این فساد برانگیز است ( آمار و اطلاعات معاملات باید به طور روزانه و پس از پایان تایم معاملات به فعالین بازار سرمایه ارائه شود). اگرچه گفته میشود این صندوقها در مواقع ریزش بازار برای حمایت وارد عمل میشوند، اما شواهد نشان میدهد که عمدتا در سهام خاص و شاخصسازها فعالترند و تأثیر چندانی در کلیت بازار ندارند. این موضوع باعث بیاعتمادی شده و برخی فعالان بازار گمان میکنند این صندوقها ابزاری برای بزک کردن شاخص کل هستند. البته معاملات دوطرفه در این روزها زیاد به چشم می خورد که تحت نظر مقام ناظر انجام می شود. این سیاست ها و اقدامات، بیاعتمادی سرمایهگذاران خرد و خروج نقدینگی از بازار سهام را رقم زده است؛ چرا که بیشتر سهمهای بازار راکد یا نزولی هستند، اما شاخص کل رشد را نشان میدهد و سرمایهگذاران خرد احساس میکنند که بازار واقعی نیست و دستکاری می شود. همین امر، باعث شده بخشی از نقدینگی به سمت بازارهای موازی مثل ارز، طلا و رمزارزها حرکت کند.
خاطر نشان می شود، سیاستهایی که در ماههای اخیر اتخاذ شه، به طور غیرمستقیم همین نتیجه را به همراه داشته است. حمایت از صندوقها بدون در نظر گرفتن جذب نقدینگی جدید، موجب شده سرمایههای درون بازار محدودتر شده و تمرکز معاملات در چند سهم خاص افزایش یابد. پیشنهاد می شود سازمان بورس، ترتیبی اتخاذ کند تا شفافیت در عملکرد صندوقهای توسعه و تثبیت بازار و سایر صندوق ها سهامی و اهرمی افزایش یابد و با تسهیم نقدینگی در کل بازار به چرخش مناسب و شفاف نقدینگی در تمام نمادها اقدام کند.
همچنین با اصلاح قوانین بازارگردانی و حجم مبنا تلاش شود نقدینگی بهطور متعادلتری در کل بازار پخش شود. در مجموع، سازمان بورس باید به جای مدیریت عددی شاخص کل، روی بهبود زیرساختهای بازار تمرکز کند تا اعتماد سرمایهگذاران بازگردد.