گروه اقتصادی: دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، که بهدلیل عارضه عفونت ریه در بیمارستان بستری بود، در تماس با خبرنگار جماران و به بیان دغدغهها و ملاحظاتش درباره برخی سخنان اخیر رئیسجمهور در مراسم روز دانشجو پرداخت. وی در این گفتوگو با تاکید بر شرایط خطیر اقتصاد ایران، ضمن طرح نکات هشدارآمیز خطاب به رئیسجمهور و سران قوا، نسبت به تداوم رویکردهای شوکدرمانی، بیثباتسازی اقتصاد کلان و نادیدهگرفتن پیامدهای تورمی این سیاستها بر معیشت مردم، تولید ملی و آینده کشور ابراز نگرانی کرد.
کشورمان یکی از سختترین ایام تاریخ اقتصادی معاصر خود را سپری میکند
انتظار میرفت روز دانشجو به بستری برای تعامل اعتلابخش میان علم و سیاست تبدیل شود
دکتر فرشاد مومنی در این گفتوگو، با بیان اینکه درباره سخنان آقای رئیسجمهور در مراسم روز دانشجو، باید چند نکته قابل توجه را تقدیم ایشان، سران قوا و هموطنان گرامی کرد، اظهار داشت: در شرایطی که به گواه گزارشهای رسمی و مصرحات پرشمار مقامات مسئول، کشورمان یکی از سختترین ایام تاریخ اقتصادی معاصر خود را سپری میکند و با انبوهی از چالشها و بحرانهای کوچک و بزرگ روبرو هستیم، به نظر میرسید در روز ۱۶ آذر که یک نقطه عطف استثنایی در تعامل میان حوزه علم و سیاست و استقلال ملی محسوب میشود، باید تمهیدی فراهم میشد که از این فرصت استثنایی به نحو مناسبتری بهرهمند میشدیم و فضایی ایجاد میشد که راه برای تعاملهای اعتلابخش و گرهگشا باز شود.
وی افزود: حقیقت این است که در چنین شرایطی شخصاً بر این باورم که اگر کسی مستقل از ملاحظات باندی و منافع پست مادی و ناسالم، مسئولیتی در ایران به عهده بگیرد، شایسته همهگونه دعا و همراهی است و البته آن قیدهای اساسی توسعهگرا و اخلاقی هم سرِجای خود است؛ یعنی اگر کسانی یقین داشته باشند که از خودشان شایستهتر در جامعه وجود داشته باشد، ولی با بیپروایی مسئولیتهایی را قبول کنند که در حد توانشان نیست، آن دیگر مسئله دیگری است. اما شخصا با تمام وجود، هر کسی را که فکر کنم در هر سطحی، چه اقتصادی و چه غیراقتصادی، مسئولیتی در این شرایط سخت برعهده میگیرد، برایش دعا میکنم و با تمام وجود تلاش میکنم که او موفق شود.
دفاع بیمنطق از افزایش قیمت بنزین و سکوت درباره ثبات اقتصادی خطرناک است
«بیایید وسط میدان» شیوهای پیشاقاجری و فاقد سازوکار است
فراخوان فردمحور برای حل مسائل، نشانه ضعف در تشخیص نهادی است
این اقتصاددان ادامه داد: با کمال تاسف باید عرض کنم که سخنان آقای رئیسجمهور در روز ۱۶ آذر در محل مقدس دانشگاه، بیش از آنکه نیروی محرکه برانگیختگیهای مثبت برای مشارکت سرنوشتساز در کشور باشد، شائبهها و نگرانیهای جدیدی را پدید آورد. یکی از نکاتی که مکرراً ایشان در این ایام مطرح کردهاند، دفاع بیمنطق از افزایش قیمت بنزین و سکوت بیمنطقتر درباره سیاستهای ثباتزدایی است که از کانال افزایشهای چشمگیر در نرخ ارز و سکه طلا و همه مایحتاج مردم پدیدار میشود. این موارد این ذهنیت را القا کردند که شدت فشارها و تعداد بحرانها، آشفتگی ذهنی بسیار نگرانکنندهای را برای ایشان پدید آورده است و به حکم یک وظیفه اخلاقی، ملی و دینی، خود را موظف میدانم تا سرحد توانم کمک کنم که ایشان از این وضعیت آشفته بیرون بیایند و دولتشان، و بهخصوص مدیریت اقتصادیشان را که از حالوهوای آشفتگی ذهنی خود ایشان هم اوضاع بدتری دارد، به سامان بیاورند. ایشان مکرر تاکید میکنند آنها که راهکار دارند، وسط میدان بیایند. فکر میکنم مشاوران گرامی آقای رئیسجمهور باید به ایشان گوشزد کنند که این شیوههای پیشاقاجری هیچ تناسبی با اقتضائات اقتصاد سیاسی ملی و بینالمللی ایران در آستانه ربع دوم قرن بیستویکم ندارد. «بیایند وسط میدان» یعنی چه؟ شما سازوکارهایی در مقام رئیسجمهور دارید، که میتوانید به شیوههای گوناگون این جلب مشارکت را انجام دهید و مسئله اساسی هم قدرت تشخیص شماست. نباید به گونهای صحبت کنید که گویی هیچ مسئولیتی ندارید و فقط مدعیها در این زمینه مسئولیت دارند.
این شیوه مطرح کردن مسائل از سوی رئیسجمهور، مردم را نگرانتر میکند
به اعتقاد مومنی؛ این شیوه مطرح کردن مسائل، که با کمال تأسف القاکننده سطوحی از عجز، استیصال و بیبرنامگی است، به جای اینکه به مردم روحیه دهد، آنها را نگرانتر میکند. آقای رئیسجمهور میفرمایند کسانی که ادعای راهحل دارند، هر کاری که بگویند ایشان آن را انجام میدهد، اما شخصاً در تجربههای خودم، همراه با دوستانی که با ایشان صحبت کردیم، موارد نقض پرشماری را میتوانم ذکر کنم که فکر میکنم این فراموشی را باید بیش از هر چیز تابع فشارهای سنگینی که بر آقای رئیسجمهور وارد است، دانست. دوست دانشمند و متفکر کمنظیر اقتصاد انرژی موجود کشور، آقای سید غلامحسین حسنتاش، در همان جلسه دیدار حضوری با آقای رئیسجمهور، نکاتی را به عنوان راهکارهای غیرقیمتی مطرح کردند که تمام اعضای جلسه هم، ابعاد کارآمدی، اعتلابخشی و راهگشایی آن را مورد تاکید و تایید قرار دادند، اما عملا آقای رئیسجمهور و همکارانشان منحصرا دنبال شوکدرمانی بودند، هستند و علیالظاهر خواهند بود.
چرا رئیسجمهور فکر میکند برخی افراد تکلیف شرعی دارند روی صندلی مسئولیت باقی بمانند؟
تجربههای غلط نباید اینقدر سریع فراموش شود
ابتداییترین انتظار از رئیسجمهور، عبرت گرفتن از اشتباهات گذشته است
این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی پرسید: خاضعانه به آقای رئیسجمهور عرض میکنم که این شیوه «بیایید وسط میدان» آیا معنایش این است که شما فکر میکنید فقط یک نفر ممکن است مدعی راهحل باشد؟ اگر تعداد مدعیان بیش از یک نفر بود، میخواهید با اینها چه کنید؟ چرا فکر میکنید که در این شرایط ویژهای که کشورمان دارد، عدهای حتما باید روی صندلیهای مسئولیت بنشینند و فقط تماشا کنند، ولو اینکه هیچ نوع صلاحیت بایسته و راهحل روشنی هم نداشته باشند و هر بار هم که هر راهحلی ارائه کردهاند، جز شدتبخشیدن به بحرانها کار دیگری نکردهاند؟ چرا آقای رئیسجمهور فکر میکنند که آنها تکلیف شرعی دارند که حتما روی آن صندلیها باقی بمانند و دیگران بدون وجود جایگاه قانونی بیایند و کارها را به دست بگیرند و جلو ببرند؟ ابتداییترین انتظار از آقای رئیسجمهور و همکاران گرامی ایشان این است که از تجربههای غلط گذشته درس بگیرند و بدون اینکه نیاز به این رجزخوانیها باشد، برای ما توضیح دهند که آیا تجربه سال ۱۳۹۸ را به این سرعت فراموش کردهاید؟
چرا در ذهنیت آقای رئیسجمهور مسئله تورم تا این اندازه سهلانگارانه نادیده گرفته میشود؟
تورم نه فقط بحران اقتصادی، بلکه بحران سیستمیک اجتماعی و فرهنگی ایجاد میکند
مومنی یادآورشد: وقتی که مقامات رسمی به صراحت اذعان میکنند که افزایش نرخ ارز و افزایش قیمت بنزین، قطعا تورمزا است و کل مناقشه بر سر اندازه تورمزایی است و نه اصل آن، انتظار میرود که آقای رئیسجمهور و همکارانشان درک خودشان را از تورم و ابعاد آن ارتقا دهند. در اقتصاد سیاسی توسعه گفته میشود که تورم یک بلای سیستمی است و تمام ناهنجاریهای سیستمی را، اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بینالمللی، تشدید میکند. چرا در ذهنیت آقای رئیسجمهور مسئله تورم تا این اندازه سهلانگارانه نادیده گرفته میشود و درست مانند یک حجرهدار که فقط فکر میکند اگر مثلا جنس خود را گرانتر بفروشد، میتواند پول بیشتری به دست بیاورد و مثلا به عائله خودش پول بیشتری توزیع کند، همه آثار مخرب، فاجعهساز و چندبعدی تورم نادیده گرفته میشود؟ آیا آقای رئیسجمهور نمیدانند تورم، پیوندی وثیق با نابرابریهای ناموجه و ظالمانه دارد؟ تورم پیوندی با تعمیق و گسترش فساد مالی دارد. تورم پیوندی با تشدید وابستگیهای ذلتآور به دنیای خارج دارد. تورم با آیندههراسی و به اضطراب و استیصال کشاندن مردم و تولیدکنندگان پیوند دارد و بساط عیش و طرب را برای مافیاها و غیرمولدها فراهم میکند. تورم پدیدهای است که از طریق وارد کردن ضربههای کاری به کیفیت زندگی مردم و طبقات متوسط درآمدی فلج اجتماعی ایجاد میکند؛ که گروه اول بخش اعظم نیروی کار یدی کشور و گروه دوم نیز بخش اعظم نیروی کار فکری کشور را تشکیل میدهند.
رویکرد «چرتکهای» به افزایش قیمت بنزین، آسیبهای گستردهای بر زندگی مردم وارد میکند
آیا نمیدانید که بیش از بیست سال است مردم دائماً و ملتمسانه میگویند ما این اعانههای سفلهپرورانه را نمیخواهیم، شما موتور تورم را روشن نکنید؟
این اقتصاددان ادامه داد: آیا آقای رئیسجمهور نمیدانند که تورم منشأ بحران هنجاری و اخلاقی میشود و ازکارافتادگی هنجارها را، چه در زمینه هماهنگی، چه در حلوفصل اختلافات و چه در درک مشترک از عدالت، پدید میآورد؟ چگونه میشود که شما درست با یک رویکرد چرتکهای، مانند یک حجرهدار، میفرمایید من فقط قصدم این است که قیمت بنزین را افزایش دهم و بعد همه آن را به مردم بازگردانم؟ آیا نمیدانید که بیش از بیست سال است مردم دائماً و ملتمسانه میگویند ما این اعانههای سفلهپرورانه را نمیخواهیم، شما موتور تورم را روشن نکنید؟ به این دلیل که مردم به عینه میبینند که به محض آنکه امواج تورمی ظاهر میشود، هزینههای تولید افزایش پیدا میکند، کارفرمایان مجبور میشوند بخشهایی از ظرفیت تولید خودشان را به دلیل بحران تقاضای مؤثر بلااستفاده بگذارند و با سقوط بنیه تولید، انبوهی از وابستگیها، التهابها، شکنندگیها و تشدید نیازهای ذلتآور به واردات افزایش پیدا میکند.
رئیسجمهور باید گزارش شفاف درباره آثار افزایش ارز ترجیحی ارائه میداد
شوک به قیمتهای کلیدی را «اصلاح قیمت» ننامید، مردم زیر فشار فقر و هزینههای درمانی له میشوند
سیاستهای دولت، توانمندی خانوارها برای تامین آموزش و سلامت را به خطر انداخته است
مومنی عنوان کرد: چقدر خوب بود که آقای رئیسجمهور گرامی، به جای این اظهارات شگفتانگیز، از مسئولان خودشان میخواستند که گزارش شرافتمندانهای درباره تجربه سال ۱۴۰۱، که ارز ترجیحی کالاهای اساسی را افزایش دادند، فقط از دریچه تحول سهم پرداخت مردم از جیب خودشان برای سلامت ارائه کنند و ملاحظه کنند که چه میزان از جمعیت، صرفاً از ناحیه هزینههای کمرشکن درمان، به زیر خط فقر سقوط کردهاند. کاش آقای رئیسجمهور از مسئولانی که به حکم ایشان منصوب شدهاند و به گمان ایشان راهحل دارند، توضیح میخواستند که در همین یک سال و نیم اخیر چه کردهاید که رکورد جهش قیمت مواد غذایی در سال ۱۴۰۱ را شکستهاید؟ یک پرسش هم از این افراد درباره اثر این سیاستها بر توانمندی خانوارها برای تأمین هزینههای آموزشی خودشان بکنید. آقای رئیسجمهور گرامی، اینها همگی، تکتک، مسائلی است که شما شرافت خودتان را در انتخابات ریاستجمهوری در گرو آنها قرار دادید. به اعتبار همین تجربهها، به نظر میرسید که شما شرافتمندانه تعهد کردید سراغ شوکدرمانی نروید، فقر شدید غذایی را کاهش دهید و عدالت در سلامت و آموزش را محقق کنید. چقدر خوب بود که به جای این سخنان، به مقامات مسئول مربوطه میگفتید در این زمینهها گزارشی ارائه دهند، نه اینکه بزرگترین افسادها یعنی وارد کردن شوک به قیمتهای کلیدی را «اصلاح قیمت» بنامید.
اختلاف دیدگاههای کارشناسی بهانهای برای فرار از مسئولیت نیست
سیاستهای شوکدرمانی نه مردم را نجات داده و نه تولید و مالیه دولت را بهبود بخشیده است
در بسیاری موارد اختلاف دیدگاهها میان اقتصاددانها از اختلاف دیدگاهها میان پزشکان هم کمتر است
مومنی ابراز عقیده کرد: ایشان در روز ۱۶ آذر، در محل مقدس دانشگاه، نقد را مغایر همافزایی میداند و نسبت به منتقدان برخورد تندروانه در پیش میگیرد و رویکردی را مطرح میکند که واقعا موجب تأسف و نگرانی فراوان میشود. آقای رئیس جمهور، شما به عنوان یک عضو جامعه دانشگاهی، چرا بر اختلاف دیدگاههای کارشناسی در حوزه اقتصاد تا این اندازه تمرکز میکنید؟ آیا به عنوان یک دانشگاهی، بین خودتان و خدا، نمیدانید که در بسیاری موارد اختلاف دیدگاهها میان اقتصاددانها از اختلاف دیدگاهها میان پزشکان هم کمتر است؟ بنابراین نباید این تفاوت دیدگاهها را به یک مفر برای خودتان تبدیل کنید. مسئله این است که دیدگاهها متفاوتاند، اما در ساحت علم، ضوابط و معیارهایی وجود دارد که فردِ صاحبِ قدرتِ تشخیص میتواند فراتر از این اختلاف دیدگاهها تشخیص بدهد که سخن درست چیست. همه این تجربههای فشردهای که در خدمت شما مرور کردم، و میتوانید آنها را به ۳۷ سال گذشته تعمیم دهید، همگی باید برای شما قدرت تشخیص ایجاد کند، نه اینکه فرافکنانه مسئله را به اختلاف دیدگاههای کارشناسی نسبت دهید. شما در این ۳۷ سال گذشته، یک بار نشان بدهید که در اثر شوک نرخ ارز، شوک قیمت بنزین و از این قبیل سیاستها، وضع مردم، تولیدکنندگان و مالیه دولت بهتر شده باشد.
راه را باز کنید تا اوضاع کشور به سمت بهبود حرکت کند
این اقتصاددان با بیان اینکه اگر در تمام موارد، مسئله با شکست مفتضحانه و با فاجعهسازیهای بزرگ اقتصادی، اجتماعی و تهدید امنیت ملی همراه بوده است، از رئیس جمهور، انتظار میرود که از این قدرت تشخیص بهره بگیرید و راه را باز کنید تا اوضاع کشور به سمت بهبود حرکت کند، گفت: سال ۱۴۰۴، هم مقدار ارز تخصیصی برای واردات کالاهای اساسی را کاهش و هم نرخ آن را به شکلهای مختلف و چندلایه افزایش دادهاید و از سوی دیگر، با رویههایی بسیار عجیب، با اسامی مجعول و شکستخوردهای مانند «واردات بدون انتقال ارز»، برای جهش بیشتر قیمت مواد غذایی و جهش تقاضا در بازار سیاه ارز بسترسازی میکنید؛ بازاری که هم تامین مالی قاچاقچیها را بر عهده دارد و هم تامین مالی کسانی را که قصد دارند ارز را از کشور خارج کنند.
بیاعتنایی به تجربههای گذشته، اوضاع کشور را وخیمتر کرده است
مسائل اقتصادی را نمیتوان با رویکرد منجیمحور و فردمحور مدیریت کرد
فکری برای قوه عاقله تصمیمگیریهای اقتصادیتان بکنید
وی اضافه کرد: آقای رئیس جمهور، خودتان با این شیوههای بیاعتنا به تجربههای مکرر آزمودهشده، خودتان را گرفتارتر میکنید و فشارها را بر خودتان، بر مردم و بر آینده کشور افزایش میدهید. اینکه مرتباً مطرح میکنید «بیایید افرادی را معرفی کنید»، این شیوه برخورد با مسائل ایران که تصور کنید کل ماجرای گرفتاریهای ایران فقط فردمحور و منجیمحور است و باید یک نفر از غیب برون آید و کاری کند، درست نیست. شیوه اصولی این است که شما فکری برای قوه عاقله تصمیمگیریهای اقتصادیتان بکنید.
تا صدای تولیدکنندگان و محرومان تحتالشعاع مافیاها باشد، مسائل کشور حل نمیشود
حل مشکلات اقتصادی نیازمند بازآرایی جدی قدرت، ثروت و اطلاعات است، نه تکیه بر یک فرد
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی یادآورشد: بارها در سخنان اخیرم از شما تقاضا کردهام که حدی را معین کنید و بگویید یک سیاست اگر چند بار شکست بخورد، شما متقاعد میشوید که دیگر باید کنار گذاشته شود. به جای اینکه درباره کفایتهای تیم موجود مدیریت اقتصادی کشور تأمل و تحمل بیشتری به خرج دهید، مدام این تصور را دارید که یک فرد باید بیاید و این کار را انجام دهد؛ درحالی که صمیمانه و مشفقانه خدمت شما عرض میکنم که تا زمانی که در فرایندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع ملی، صدای تولیدکنندگان و صدای محرومان و مستضعفان تحتالشعاع صدای مافیاها، رانتخوارها، رباخوارها، دلالها و وارداتچیها قرار دارد، امکان ندارد بتوانید مسئله را حل کنید. به جای اینها، باید روی این مسئله فکر کنید که با حفظ این آرایش سیاسی کنونی در نظام تصمیمگیری و با آن غیبت خطرناک صدای تولیدکنندگان و محرومان، امکان ندارد کشور نجات پیدا کند. شما به بازآرایی جدی در توزیع قدرت، ثروت، منزلت، صدا و اطلاعات نیاز دارید. نباید کل این مسئله را تنزل دهید به این که افرادی پیدا شوند و ادعای برای حل مسائل کنند؛ آن هم به شکلی که آنهمه تناقض در آن شیوه مورد تصور شما وجود دارد.
پرداخت جزیرهای به مسائل اقتصادی، خطای بزرگی است؛ برنامهریزی کلان لازم است
بخشنامه بودجهای دولت، استمرار ریل مخرب گذشته و نادیده گرفتن واقعیتهای جامعه است
بیثباتسازی اقتصاد کلان و ناامنسازی حقوق مالکیت، گرهای از کار کشور باز نمیکند
مومنی اظهارداشت: به سهم خودم خاضعانه عرض میکنم که از روزی که شما بر سر کار آمدهاید، دائما به شما و یارانتان تذکر دادهام که وقتی کشور با انبوهی از بحرانهای کوچک و بزرگ روبرو است، این تصور که ما میتوانیم به صورت موردی، جزیرهای و جزئی فقط به یک مسئله و راهحل آن بپردازیم، خطای بسیار بزرگی است. باید برنامه داشته باشید. درباره نحوه برخورد شما با برنامه هفتم، به اندازه کافی سخن گفتهام و اگر توفیق باشد، انشاءالله باز هم در این زمینه با شما صحبت خواهم کرد، اما صمیمانه و مشفقانه عرض میکنم که این بخشنامه بودجهای که صادر کردهاید، پیامآور استمرار همان ریل مخرب و انحطاط آور گذشته است که همه واقعیتهای جامعه ما را نادیده میگیرد و همچنان در جستوجوی آن است که از طریق بیثباتسازی فضای اقتصاد کلان و ناامنسازی حقوق مالکیت، گرهی از کار این کشور باز شود. طنز تلخ ماجرا این است که در مقدمه همین بخشنامه بودجه، خود این سند، که با امضای مقامات کلیدی کشور منتشر شده، تصریح میکند که یکی از مهمترین عوامل انحطاط اقتصادی ایران، همین بیثباتسازیهایی است که از طریق بازی با نرخ ارز، بنزین و سایر قیمتهای کلیدی همچنان در دستور کار شما قرار دارد.
تجربه موفق اشتغالزایی دوران خاتمی نشان میدهد پرهیز از شوکدرمانی و استخدام مدیران لایق نتیجهبخش است
ثبات اقتصادی و جلوگیری از فعالیتهای رانتی و واردات ذلتآور، کلید موفقیت اقتصادی ایران در آن دوره بود
این اقتصاددان با بیان اینکه در مسیر دستیابی به آن قدرت تشخیص، خاضعانه از آقای رئیس جمهور میخواهم که به نقاط قوت و افتخارآمیز تجربههای دوره پس از انقلاب توجه کند، خاطرنشان کرد: همین چند هفته پیش، با نهایت مهر، شفقت و خضوع، من شما و همکارانتان را دعوت کردم که درباره این نکته تامل کنید که چرا درخشانترین دوره اشتغالزایی در اقتصاد ایران، سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ بوده است. در آنجا توضیح دادم که وقتی آقای خاتمی توانستند در وزارت اقتصاد شخصی لایق، عالم، پاکدامن و صاحبتجربه را به کار بگیرند، ایشان با پرهیز از شوکدرمانی، با دقتهای بسیار جدی در ثباتبخشی به اقتصاد کلان، میدان ندادن به فعالیتهایی شبیه بانکهای خصوصی و از این قبیل، بستن مجاری واردات مصرفی ذلتآور و رانتی که دائما به شکلهای مختلف تقاضای ارز خلق میکنند و به نیروی محرکه افزایش نرخ ارز تبدیل میشوند، توانستند به کمک سایر همکارانشان و علیرغم کارشکنیهای طرفداران برنامه منحط تعدیل ساختاری، با جلوگیری از همه این اقدامات، چنان افتخاری را برای اقتصاد ایران در آن دوره، رقم بزنند.
نجات اقتصاد ایران نیازمند بهکارگیری افراد شایسته، برنامهدار و فسادستیز است
اراده قوی و مدیریت خردمندانه، میتواند تهدیدهای بیرونی و فشارهای تحریمی را خنثی کند
وی توضیح داد: به این تجربه نگاه کنید که چرا در دوره دوم آقای خاتمی، زمانی که آقای دکتر نمازی کنار رفتند، با وجود آنکه درآمدهای ارزی حاصل از صدور نفت خام همواره بین دو تا سه برابر ارقام انتظاری در اسناد بالادستی بود، ما وارد یک روند رو به انحطاط در تشدید واردات، تشدید بیثباتی اقتصاد کلان و مواردی از این دست شدیم. اینها همه حکایت از آن دارد که اگر واقعا ارادهای به کار گرفته شود، علیرغم همه تهدیدهای بیرونی و فشارهای تحریمی و از این قبیل، صرفاً از طریق بهکارگیری افراد شایسته، دارای برنامه و مشهور به علم، درایت و فسادستیزی میتوان اقتصاد ایران را نجات داد.
به جای استفاده از عبارت «بیایید وسط میدان»، توصیه میکنم سازوکار طراحی کنید
شاخه اقتصاد فرهنگستان علوم آمادگی دارد در کاهش خطاها و ناهنجاریها کمک کند
مومنی تاکید کرد: با نهایت احترام و ارادت بسیار خوب است به جای استفاده از عبارت «بیایید وسط میدان»، توصیه میکنم سازوکار طراحی کنید. شخصا در دیدار حضوری، با مطرح کردن آمادگی شاخه اقتصاد فرهنگستان علوم، سازوکاری را به شما پیشنهاد کردم که از دل آن بتوانید خطاها، ناهنجاریها و تناقضها در سیاستگذاری اقتصادی را به حداقل برسانید. اگر شما سازوکارهای بهتری سراغ دارید، آنها را مطرح کنید؛ وگرنه ما در این زمینه نیز آمادگی داریم که به شما کمک کنیم.
برای شرایط فعلی، هیچ اولویتی حیاتیتر از توقف روندهای ضدتوسعه و فاجعهساز شوکدرمانی وجود ندارد
به باور مومنی؛ برای شرایط فعلی، هیچ اولویتی حیاتیتر از توقف روندهای ضدتوسعه و فاجعهساز شوکدرمانی وجود ندارد. شما در انتخابات ریاستجمهوری تعهد دادید و جای شگفتی دارد که با وجود آنکه حتی گزارشهای رسمی هم نشان میدهد این سیاستهای نابخردانه، این همه فاجعهسازی در خرد کردن استخوانهای مردم زیر فشار تورم و بیکاری ایجاد کرده است، باز هم آنها را نادیده میگیرید و همچنان شوکدرمانی را با تعبیر «اصلاح قیمت» خطاب قرار میدهید.
به جای مواجهه موردی، جزیرهای و پراکنده با مسائل منفرد، به فکر یک برنامه باکیفیت باشید
او اضافه کرد: به جای مواجهه موردی، جزیرهای و پراکنده با مسائل منفرد، به فکر یک برنامه باکیفیت باشید. امیدوارم خداوند به شما و به ملت ما عنایت کند تا بتوانیم واقعیتها را بهتر ببینیم، انصاف را رعایت کنیم، حرمت اهل علم را بیشتر بدانیم و به قاعده «المؤمنون عند شروطهم» پایبند باشیم؛ یعنی به همه آنچه وعده کردهاید، جوانمردانه و در عمل از خود پایبندی نشان دهید. در آن صورت، مشاهده خواهید کرد که حتی در همین شرایط بسیار پیچیده و خطیر نیز میتوان کارهای بسیار بزرگ و امیدبخش را به نمایش گذاشت، دشمنان این ملت را مایوس کرد و مردم را به آینده خودشان امیدوار ساخت. امیدوارم این برگ سبز، که تحفه درویش است، مقبول طبع شما واقع شود، شما را به تأمل و بیداری فراخواند و به جای این برخوردهای انفعالی و همراه با آشفتگی ذهنی و عملی، به سمت یک شیوه اصولی و نگرانیزدا و مسئلهگشا حرکت کنید. من برای شما صمیمانه دعا میکنم و شما را به خدای بزرگ میسپارم.