نخستین آزمون ورود به دانشگاه ها در ایران در سال 1342 برگزار شد که چند دانشگاه موجود در کشور هرکدام آزمون مستقلی را برای جذب دانشجو برگزار کردند، اما نخستین کنکور سراسری دانشگاه‌ها و مدارس عالی دولتی در سال 1348 برگزار شد و هم اکنون نیم قرن از برگزاری مهمترین رقابت برای ورود به دوره تحصیلات عالی در ایران می گذرد.
محدودیت عرضه و فقدان تناسب میان عرضه و تقاضا در هر زمینه ای که اتفاق بیافتد، باعث افزایش هزینه های دستیابی به کالا و خدمات می شود، این یک اصل مهم در اقتصاد است که باعث می شود افراد برای مطلوبیت هایی که با محدودیت عرضه می شود، بیش از ارزش واقعی آنها هزینه کنند.
تا قبل از تاسیس دانشگاه آزاد و توسعه دوره های پیام نور و مراکز غیرانتفاعی، به دلیل محدودیت تعداد دانشگاه روزانه دولتی و جمعیت حدود 1.5 ملیون نفری داوطلبان، مطلوبیت ورود به دانشگاه ها در بالاترین حد ممکن قرار داشت و شانس قبولی با توجه به تعداد زیاد داوطلبان و تعداد کم مراکز علمی و دانشگاهی بسیار پایین بود، بر اساس آمارهای موجود در دهه 60 شانس قبولی در کنکور سراسری برای داوطلبان یک به 10 بود و تنها حدود 10 درصد شرکت کنندگان در این آزمون، وارد دوره تحصیلات عالی می شدند.
دهه 60 و 70 دوره زبانه کشیدن عطش ورود به دانشگاه در ایران بود، نرخ بالای رشد جمعیت در دهه 60 باعث شد تا کشور در دهه 70 با حجم قابل توجهی از تقاضای ورود به دانشگاه مواجه شود، نیاز فزاینده برای ورود به دانشگاه و محدودیت مراکز آموزش عالی دولتی زمینه ساز تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1361 شد و این دانشگاه به سرعت مراکز متعددی را در سراسر کشور ایجاد کرد.
موضوع دیگری که به شدت مورد توجه قرار گرفت، برگزاری دوره های آمادگی برای شرکت در کنکور بود که باعث ایجاد موسسات مختلف آموزشی در زمینه برگزاری دوره، چاپ کتاب های متعدد و تولید نرم افزارهای کمک آموزشی شد.
از این مرحله به بعد شاهد شکل گیری تجارتی به نام کنکور در کشور هستیم که گردش مالی بسیار بالایی را برای موسسات فعال در این زمینه ایجاد کرد، محدودیت ورود به دانشگاه ها و تعداد زیاد متقاضی باعث شد تا بازار دوره ها و کتابهای این گونه موسسات سکه شود، تا جایی که وزیر علوم از گردش مالی چند هزار میلیاردی تجارتی به نام کنکور در کشور خبرداده بود.
هم اکنون میزان پذیرش دانشجو در مراکز دانشگاهی دولتی و آزاد کشور حدود چهارصد هزار نفر بیشتر از تعداد داوطلبان ورود به دوره تحصیلات عالی است، در حالی که حدود یک میلیون داوطلب برای ورود به دانشگاه های کشور ثبت نام کرده اند، ظرفیت مراکز دانشگاهی نزدیک به یک میلیون 400 هزار نفر است که بخش قابل توجهی از این ظرفیت به صورت بدون آزمون پذیرش می شوند، رقابت عمده برای ورود به دانشگاه ها، در تعداد محدودی از رشته ها و برخی دانشگاه های برتر کشور متمرکز شده است.
با وجود آنکه ظرفیت پذیرش دانشجو در کشور بیش از متقاضیان ورود به دانشگاه هاست و افزون بر 2 دهه از طرح موضوع حذف کنکور می گذرد، اما هنوز هم تجارت پرسودی به نام کنکور از پا نیفتاده و با توجه به گردش مالی سرشاری که در این تجارت وجود دارد، اجازه حذف کنکور را نداده و بعید به نظر می رسد در سال های آتی نیز این اتفاق بیافتد.
اما تحولات تحصیلات عالی در کشور به گونه ای است که به طور طبیعی کنکور را حذف خواهد کرد، چراکه در یک دهه گذشته نرخ رشد جمعیت کشور در مقایسه با دهه 60 و 70 به شدت کاهش یافته و آمار متقاضیان ورود به مراکز علمی و دانشگاهی در یک دهه آتی بسیار کمتر از یک میلیون داوطلب سال جاری خواهد بود.
دهه آینده، دهه جدال دانشگاه ها برای جذب دانشجو است و در این بین بیشترین زیان متوجه مراکز دانشگاهی شهریه ای با رشته های محدود خواهد بود، کاهش شدید دانشجو در برخی دانشگاه ها و زیان ده شدن تعداد قابل توجهی از این مراکز، زنگ هشدار را از یک دهه قبل به صدا درآورده و تعطیلی بسیاری از دانشگاه های کشور طی یک دهه آتی نه تنها محتمل، بلکه قطعی است.
موسسات آموزشی فعال در صنعت کنکور با شناختی که از شرایط ایجاد شده برای ورود به تحصیلات عالی داشتند، با تغییر رویکرد، این تجارت پرسود را که زمانی فقط بر ورود به دوره تحصیلات عالی و تکمیلی متمرکز بود، وارد دوره های تحصیلی قبل از دانشگاه کردند، چاپ کتاب ها و نرم افزارهای متعدد آموزشی از دوره پیش دبستانی تا متوسطه و برگزاری کلاس های متعدد برای ورود به مدارس تیزهوشان، دامنه تجارت کنکور را تا پایین ترین سطوح تحصیلی در کشور گسترش داد و آنچه که در پای این تجارت در حال از دست رفتن است، لذت و کیفیت آموختن است.
مافیایی تجارت کنکور بزرگترین ضربه را به نظام آموزشی کشور وارد کرده و به رقابتی کاذب در جامعه دامن زده که باعث افزایش استرس ناشی از قرار گرفتن دانش آموزان در فضای رقابتی کنکور از ابتدای تحصیلات مدرسه ای می شود و حاصل چنین رویکردی لذت بخش نبودن درس خواندن، کاهش کیفیت آموزش و سطحی شدن یادگیری تنها برای رقابت با دیگران است.
بیشترین میزان گردش مالی فروش کتاب در کشور مربوط به کتاب های کمک آموزشی است که همین موضوع باعث نهادینه شدن بی علاقگی به مطالعه آزاد از دوران کودکی می شود، اما تجارت کنکور به دلیل منافع مالی که در این عرصه وجود دارد اهمیتی به آثار آن در نظام تعلیم و تربیت نمی دهد و برای تداوم این تجارت آماده انجام هرگونه هزینه ای است.
در چنین شرایطی نقش برنامه ریزان نظام آموزشی کشور بسیار مهم است، استفاده از تجربیات کشورهای توسعه یافته در زمینه آموزش مانند فنلاند، به تحول در نظام آموزشی کشور کمک می کند و کنکور را که هم اکنون به اژدهای هفت سری در ساختار آموزشی کشور تبدیل شده، شاید اندکی تضعیف کند.
*خبرنگار ایرنا
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.