یکی از مهم ترین شاخص های توسعه در جامعه، تولد تئوری و اندیشه است. تئوری به معنای داشتن تسلسل نسبی عملکردها و اندیشه ها در یک فرآیند میان مدت و بلند مدت است. تولید تئوری وظیفه نخبگان است. نخبگان وظیفه دارند که به طور مکرر به آسیب شناسی جامعه بپردازند و نتیجه آسیب شناسی شان در قالب تئوری ارائه شود و در اختیار نخبگان اجرایی جامعه قرار گیرد. اینکه هر پدیده اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی تنها یک تئوری می تواند داشته باشد و تنها با یک رویکرد می توان به آن نگریست کاملاً با عقلانیت و توسعه در تضاد است. تئوری ها تغییرناپذیر هستند اما هر تعداد اندیشه و تئوری درباره یک پدیده وجود داشته باشد، نکته حائز اهمیت داشتن تئوری است.
در جامعه امروز به دلیل ارتقای سطح آموزشی و دانش عمومی و گسترش رسانه ها، مردم حرف های توخالی را که هیچ بنیان علمی ندارد، نمی پذیرند. در معدود مواردی هم اگر به این حرف ها اقبالی نشان دهند، خیلی زود متوجه توخالی بودن حرف ها می شوند اما زدن حرف های بی حساب و کتاب و بی پایه تئوریک کمترین عوارضی که دارد، این است که فرآیند توسعه را به تعویق می اندازد بنابراین طبیعی به نظر می رسد که باید از چنین رویکردهایی پرهیز داشت.
در پارلمان شهری و مدیریت شهری نیز داشتن تئوری و اندیشه که می تواند در اتاق فکر یا در مشاوره با نخبگان تولید شود، ضروری به نظر می رسد. تصور کنید چطور می توان صرفا با تکیه بر نیت خیر و بدون اندیشه درباره بخشی از فرآیند توسعه نظر داد و تصمیم گرفت و از آن مهم تر، تصمیم ساخت؟
اتفاقاتی که سال گذشته در منطقه سراوان افتاده، نمونه خوبی از فقدان اندیشه در رویکرد بعضی از اعضای شورا به مساله بود.
همه می دانند که دفن غیر بهداشتی زباله در منطقه سراوان مساله ای است که قدمتی سه دهه ای دارد و البته در سال های اخیر تلاش شده با ساخت سلول های بهداشتی جلوی بدتر شدن اوضاع گرفته شود اما بسیاری از اهل نظر واقفند که موضوع دفن زباله ها در این منطقه پیچیدگی خاصی دارد. موانع بزرگی پیش روی حل این مشکل وجود دارد که هر یک از آنها تئوری و راه حل خاص و ظریف خود را می طلبد برای مثل قرار بوده دولت هزینه تاسیس نیروگاه زباله سوز را بدهد. با توجه به قیمت نفت و دست خالی دولت عملا این وعده ره به جایی نبرده است.
هزینه تاسیس نیروگاه زباله سوز چند ده برابر هزینه احداث پیاده راه است. حال اینکه عده ای برای القاء افکار تامین کننده منافع شخصی شان که در تضاد با منافع عمومی است فضا را آلوده می کنند که هزینه تاسیس نیروگاه زباله سوز در پیاده راه هزینه شده، در خوشبینانه ترین حالت ناشی از جهالت است و البته جهالت، گناه کوچکی نیست. باز هم اهالی فن بهتر می دانند که منابع طبیعی هنوز اجازه قطع درختانی را که در مسیر تاسیس نیروگاه و سلول های بهداشتی و دفن زباله مجهز قرار گرفته اند، نداده است.
همین امروز اگر تمام امکانات شهر برای حل مفصل سراوان بسیج شود و دولت هزینه تاسیس نیروگاه زباله سوز را تامین کند، دستکم دو سال زمان لازم است تا مشکل به اندازه قابل قبولی حل شود.
اگر کسانی که می خواهند در مسند نمایندگی مردم در پارلمان شهری قرار بگیرند، فهم درستی از ضرورت داشتن اندیشه و تئوری برای طرح ها نداشته باشند، چنان می شود که یک عضو به اصطلاح متخصص شورا هر هنگام ارائه برنامه ای در قالب پاورپوینت، وسط حرف می آید و می گوید اینها (تئوری) بازی است!
عقلانیت حاکم بر فرآیند توسعه ایجاب می کند که هر طرحی پشتوانه تئوریک داشته باشد نه اینکه بر اساس الگوی دیمی روستای زادگاه فلان عضو شورا ارائه شود البته که نظریه پردازان توسعه معتقدند کسانی که دور هم می نشینند و درباره چیزی تصمیم می گیرند، حداقل باید در یک زمینه هایی اشتراک نظر داشته باشند و شاید یکی از مهم ترین زمینه های این اشتراک نظر بر اساس گفتمان عقلانیت و توسعه، داشتن تئوری و اندیشه است.
شهر به کسانی نیاز دارد که حرف بزنند اما بر اساس تئوری و اندیشه و مبتنی بر عقلانیت و توسعه، نه اینکه وقت شهر را با حرف های فاقد پشتوانه عقلانی تلف کنند. اتلاف وقت شهر و شهروندان هم بی تردید خطای بزرگی است که نباید به راحتی از کنارش گذشت.
2007
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.