در هفته کار و کارگر قرار داریم و بی شک باید از تلاش همه کارگران و فعالانی که با وجود همه ناملایمتی ها به کسب روزی حلال مشغول هستند، قدردانی کرد و این جایگاه مقدس را بیش از پیش تکریم و ارج نهاد.
اما در کنار تلاش همه بزرگ مردان و بزرگ زنانی که برای حفظ آبرو و امرار معاش خود و خانواده شان شبانه روزی کار می کنند که ارزش این کار و تلاش در دین اسلام به مانند جهاد در راه خدا توصیف شده است، پدیده شومی به نام دلالی و سوداگری در جامعه بیش از هر زمان دیگری ظهور و بروز پیدا کرده که رشد آن نه تنها در اقتصاد کشور پیامدهای مخربی برجا گذاشته که تاثیر بسیار مخرب تری بر فرهنگ جامعه دارد؛ گزافه نیست اگر بگوییم مهمترین تاثیر آن از بین بردن فرهنگ و روحیه کار و تلاش در جامعه است.
گرچه به تحلیل برخی کارشناسان بین دلالی و واسطه گری تفاوت هایی وجود دارد و عنوان می شود که نمی توان کسب و کارها را بدون نقش واسطه و واسطه گری تصور کرد اما آنچه امروزه از نقش واسطه گری در بازار کشور شاهد هستیم از تعریف اولیه آن فاصله گرفته است و به نوعی به همان پدیده دلالی که در فرهنگ عامه از شهرت بیشتری برخوردار است، تبدیل شده است.
در قانون تجارت دلال را اینگونه تعریف کرده اند 'دلال کسی است که در مقابل اجرت، واسطه انجام معاملاتی شده یا برای کسی که می خواهد طرف معامله پیدا کند، طرف پیدا می کند'.
دلال به معنی دلالت دهنده و ریشه آن دال است و دلال کسی است که در قبال دریافت اجرت واسطه انجام کار می شود. به عبارتی دیگر دلال کسی است که انجام معامله را آسان می کند یا اینکه کسی است که معامله با وساطت و راهنمایی او منعقد می شود.
این حرفه نام آشنا که شاید قدمتی به درازای تاریخ تجارت دارد امروز در فضای اقتصادی کشور چنان فراگیر و تعیین کننده شده که از اصول اولیه خود فاصله گرفته و به پدیده مخربی تبدیل شده است.
گرچه در سالهای گذشته شاهد سوادگری در بازار مسکن و خودرو و برخی کالاهای مصرفی بودیم اما از همان روزهایی که قیمت طلا، سکه و ارز حالت حبابی به خود گرفت، سوداگری گسترش بیشتری پیدا کرد و امروز افراد بسیاری که شبیه من و شما هستند در بازار خرید و فروش ارز، طلا و سکه فعال شده اند و این فضای دلال بازی بر بازار مسکن، خودرو و سایر اقلام مصرفی و اساسی مردم نیز حاکم شده است و نابسامانی هایی که شاهد آن هستیم تا بخش زیادی به همین پدیده ربط پیدا می کند.
در چنین فضایی که به تازگی اعلام شده مدت انتظار برای خانه دار شدن هر خانواده ایرانی از 25 به 52 سال افزایش پیدا کرده و یا قیمت خودروی پراید به 50 میلیون تومان افزایش یافته است، آیا می توان با حقوق کارگری و یا حتی کارمندی این نیازهای اساسی را تامین کرد و در واقع روحیه کار و تلاش را در جامعه زنده نگاه داشت.
هرچند نمی توان فضای کنونی حاکم بر اقتصاد کشور را به تنهایی معلول پدیده سوداگری عنوان کرد و عوامل متعدد دیگری از جمله خروج یکجانبه آمریکا از برجام و تحریم های ظالمانه این کشور را در ایجاد چنین شرایطی دخیل دانست اما نمی توان نقش تعیین کننده سوداگری را کتمان کرد.
با این وصف آنچه در این نابسامانی اقتصادی ارزش خود را روز به روز از دست می دهد، کار و تلاش است.
وقتی در مدت زمانی کوتاه، بدون هیچ تلاشی در سایه افزایش قیمت ها، دارایی برخی افزایش 100 درصدی پیدا می کند، دیگر تلاش برای رسیدن به هدفی همچون خانه دار شدن که با سرعت باد در حال دور شدن است، معنایی پیدا نمی کند و نمی توان انتظار داشت شهروندان در این وضعیت دست به تلاش مضاعف برای برآورده شدن آرزوهایشان بزنند.
سوداگری در چنین آشفته بازاری کوتاه ترین و مستقیم ترین راه برای رسیدن به خواسته هاست و این چنین است که با رنگ باختن روحیه کار و تلاش، نمی توان انتظار رونق تولید و یا فعالیت های اقتصادی سالم را داشت و بسیاری از مردم عادی سرمایه های خود را به جای هدایت کردن به سمت فعالیت های تولیدی به بازار ارز، طلا، سکه، مسکن و خودرو سوق می دهند.
گرچه این وضعیت نیازمند ورود ویژه دستگاه های نظارتی و اتخاذ تدابیری برای سامان بخشی به اقتصاد داخلی و کاهش نرخ تورم است اما آنچه بیش از هرچه باید به آن رسیدگی کرد اصلاح فرهنگی است که در میان من و شما شکل گرفته. فرهنگی که ظرف چند دقیقه چندین هزار خودرو را با قیمت بالا و کیفیت پایین به فروش می رساند و یا فرهنگی که با گران شدن یک کالا به جای تحریم و نخریدن آن کالا، میل به خرید آن بیشتر می شود و صفهای طولانی برای دریافت آن شکل می گیرد.
پس برای اصلاح چنین فضایی باید در ابتدا از خودمان و فرهنگ آسیب دیده ای که در بین ما شکل گرفته است، شروع کنیم.
* خبرنگار ایرنا در شهرکرد
7363/6021
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.