جی پلاس

واقعیت یا بازارگرمی؟ آقای فکری خانه ات کجاست؟

سرمربی جدید استقلال مدعی شد برای کسب رضایتنامه از باشگاه نساجی خانه اش را می فروشد، ادعایی که اگر با واقعیت همخوانی داشته باشد، اولین قرارداد با رقم منفی در تاریخ فوتبال ایران و جهان ثبت شده است!

لینک کوتاه کپی شد

گروه ورزشی جی پلاس، داستان طولانی و البته فرسایشی انتخاب سرمربی برای تیم استقلال سرانجام با اعلام رسمی محمود فکری به عنوان سرمربی به پایان رسید تا انتهای این داستان نه چندان جذاب همانند بسیاری از فیلم و سریال ها قابل حدس زدن باشد. پیش از فینال جام حذفی که نام استراماچونی مطرح شد تقریبا بر همگان روشن بود که سرمربی ایتالیایی نه فقط به دلیل قانون منع استخدام مربیان خارجی که به دلیل اتفاقاتی که در زمان شش ماه حضورش در ایران رقم خورده برگشتنی نیست. پس از آن الکس نوری و سایر گزینه ها مطرح شدند که در نهایت مطابق انتظار و پیش بینی ها یک مربی ایرانی معرفی شد.

از روند انتخاب فکری که بگذریم، مدل پیوستن این مربی به نیمکت استقلال به قدری عجیب و غریب است که یک برگ دیگر به دفتر اتفاقات ندیده و نشنیده فوتبال در ایران اضافه می کند. هافبک سابق آبی ها مدعی شده که برای دریافت رضایت نامه از باشگاه نساجی خانه اش را می فروشد تا بتواند به استقلال بیاید.

این که فکری کجا خانه دارد، چقدر سرمایه دارد و چه قدر از فوتبال چه در دوران بازیکنی و چه در دوران مربیگری ثروت اندوخته اساسا به کسی ربطی ندارد، اما آیا این اظهار نظر به این معناست که او با قراردادی منفی برای استقلال کار می کند؟ به عبارت دیگر فکری پس از جدایی از استقلال دیالوگ معروف عباس در آژانس شیشه ای را بر زبان می آورد و می گوید: قبل از استقلال فقط خودم بودم و یک خانه پس از استقلال هم خودم بودم اما بدون خانه! 

از این که چرا استقلال تمایل به جذب نفراتی (بازیکن و مربی) دارد که تحت قرارداد هستند، بگذریم، اگر بپذیریم که واقعا باشگاه استقلال مبلغی برای رضایت نامه فکری نپرداخته باشد، آیا دست اندرکاران این باشگاه به این مساله فکر کرده اند که هیچ گاه حق مواخذه مربی خود را نخواهند داشت و او همیشه پرداخت چند میلیارد تومان از جیبش را منتی بر سر باشگاه می داند؟

پیش از این هم بوده اند کسانی در باشگاه استقلال که ادعا کرده اند از جیب خود هزینه انجام داده اند، اما گذشت زمان نشان داده که میزان پرداختی آن ها اولا بسیار ناچیز بوده، دوما به هر میزان که پرداختی داشته اند، سند و مدرک دریافت کرده اند و این صورت هزینه ها به شکل بدهی در ترازنامه مالی باشگاه ها به چشم می خورد. درباره فکری هم باید دقیقا مشخص شود که آیا مبلغی که او ادعا کرده از جیب ( از فروش خانه اش) بابت رضایت نامه می پردازد، در قالب بدهی های باشگاه قرار می گیرد یا خیر.

محمود فکری فاصله شمال تا تهران را حتی سریع تر از آزادراه تازه تاسیس این مسیر طی کرد و به نیمکت تیم محبوبش رسید، اما دو مساله نه چندان امیدوارکننده درباره او وجود دارد که شاید کار را برایش سخت کند. نخست این که هواداران استقلال شاید به مربی خارجی تازه وارد چند هفته ای زمان بدهند تا در ایران جا بیفتد، اما مسلما کسب نتایج ضعیف را از یک مربی ایرانی به هیچ وجه بر نمی تابند و اگر استقلالِ فکری شروع محکمی در لیگ نداشته باشد، قطعا فکری از مجیدی محبوب تر نیست که هواداران با یک مصاحبه درباره استراماچونی پشت او را خالی کردند.

نکته دوم این که فکری جزو آن دسته از پیشکسوتانی است که رابطه چندانی با کری خوانی ندارد. او حتی زمانی که در نساجی بود در برهه ای که بحث تعطیلی لیگ مطرح شده بود بر خلاف نظر هواداران استقلال عقیده اش این بود که جام قهرمانی در صورت تعطیلی لیگ باید به پرسپولیس برسد و این مساله به مذاق هواداران دو آتشه استقلال اصلا خوش نیامده بود و حسابی در فضای مجازی از خجالتش در آمده بودند.

فکری پس از قهرمانی پرسپولیس هم قصد داشت به گل محمدی بابت قهرمانی در لیگ تبریک بگوید اما علنا اعلام کرد که از ترس هواداران استقلال تردید دارد که این کار را انجام دهد. تمام این مسائل نشان می دهد که دل هواداران استقلال چندان با فکری نیست و او (بر خلاف گزینه ای مانند مجیدی) هرگز نمی تواند از برگ برنده ای به اسم محبوبیت استفاده کرده و باید فقط به نتایج اکتفا کند.

بازیکن سابق استقلال همچنین در مصاحبه ای عجیب از مسئولان باشگاه نساجی بابت عدم همکاری گلایه کرده و این در حالی است که با توجه به تمایل یک طرفه او جهت فسخ قرارداد، حداقل دست بالا را نمی گرفت و از هواداران تیم قائمشهری و مسئولان این تیم عذرخواهی می کرد، اما فکری در کمال تعجب به مسئولان این تیم بابت رقم چند میلیاردی فسخ قرارداد تاخته است!

در ادامه هم باشگاه نساجی با یک اطلاعیه کوتاه دلخوری و ناراحتی خود را از رفتار ناپسند فکری نشان داد و ثابت شد که جدایی فکری و باشگاه پرطرفدار نساجی دوستانه نبوده است.

زمانی که فکری با صراحت می گوید اگر من نبودم تیم به دسته یک می رفت قطعا باید منتظر واکنش نساجی هم می ماند، چرا که آن ها بودند که اولین تجربه لیگ برتری را نصیب کاپیتان شماره 6 استقلال کردند. به هر صورتی که هست شاید بهتر بود فکری با ادبیات بهتر و دوستانه تر از تیم سابقش جدا می شد چرا که قطعا نحوه جدایی او و البته صحبت های عجیب و غریبش که شبیه به فکری چند ماه پیش نبود در خاطره ها می ماند.

 

دیدگاه تان را بنویسید