این مجموعه حاوی ۲۸ قطعه شعر  است که مضامین آن‌ها در خصوص زندگی روزمره، اتفاقات و حوادث زندگی شهری، عشق، تنهایی و نگاه انتزاعی به داستان بشر امروزی است و برخی از اشعار در این کتاب به ترانه تبدیل شده و نام ملودی و اجرا و تنظیم کننده این قطعات در حاشیه اشعار ذکر شده است.

استفاده از لحن عامیانه یکی از ویژگی‌های این شاعر است و روانی و سادگی اشعار موضوعی است که پیوند محتوا با مخاطب را تقویت می‌کند برای مثال این شاعر در قطعه شعری عنوان کرده است: وقتی دلت می‌گیره از دنیا، وقتی که از این زندگی سیری، هی زیر لب می‌گی تمومش کن، هی واسه مردن ژست می‌گیری...

رد پای لحن خودمانی و بی تکلف این شاعر در اشعار عاشقانه او نیز موج می‌زند آنجا که عنوان می‌کند: دستاتو بی‌اجازه می‌گیرم، می شینم رو به‌روت چارزانو، یه سووال ازت دارم، حاضری مال من بشی بانو؟...

و یا آنجا که می‌گوید: چقد سخته عاشق بشی زورکی، چقد سخته پیری توی کودکی، چه زخم عمیقیه افسردگی ، نفس‌های زوری واسه زندگی، می‌خوای تا کجا نقش بازی کنی، تا کی این همه صحنه‌سازی کنی....

یکی از محورهایی که شاعر بیان احساسش را بر آن نهاده تنهایی است و در بخشی از سروده‌هایش عنوان می‌کند: تنهایی با خودت قدم می‌زنی، روزی صد بار از خودت سیری، خود روزای برگریزونی، چهار فصلت شده است پاییزی .....

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.