این کارشناسان می گویند، معیارهای کودکان و نوجوانان در انتخاب و استفاده از فرآورده های فرهنگی تحت تاثیر سلیقه و داده های جذاب و ماهرانه جهانی است و از آنجایی که این تاثیر پذیری بدون آگاهی است، سطحی بوده و در صورت نداشتن جانشین باعث می شود تا انها از فرهنگ خود نشانه ای برای مقایسه و تلفیق با فرهنگ های داده شده نداشته باشند.
این معضل نه تنها در حوزه فرهنگ بلکه در فناوری هم مشاهده می شود. بطوریکه کودکان مانند بزرگترها ناچار به استفاده از تکنولوژی هستند ولی طراحی وسایلی که از آن استفاده می کنند، در بردارنده شاخص های فرهنگی سرزمین او نبوده و به هویت ملی و بومی آن کمتر پرداخته شده است.
سلطه رسانه ها و تبلیغ به مصرف انبوه تولیدات فرهنگی و غیر فرهنگی که با طراحی بسیار پیچیده همراه است، قدرت انتخاب را از کودک سلب کرده و سلیقه اش را در دراز مدت تحت کنترل تولید کنندگان در می آورد و همین جاست که برخی کارشناسان اهمیت آموزش مفاهیم فرهنگی، به ویژه موسیقی در تعلیم و تربیت را مهم می دانند.
سودابه سالم پژوهشگر موسیقی با اعتقاد بر این که آشنایی با موسیقی مناطق گوناگون کشورمان که در انواع موسیقی های مذهبی، آیینی، حماسه ای، بازی ها و... اجرا می شود، به خود باوری و غنای فرهنگی کودک کمک می کند، می افزاید: از آنجا که شناخت موسیقی بدون آموزش میسر نیست بنابراین آموزش آن باید بخش جدایی ناپذیر برنامه های آموزشی باشد.
وی با اشاره به تاثیر موسیقی بر روی جنین می گوید: در کردستان ریتم را با دف می نوازند و برای زنان باردار یا کودکان شیر خوار می خوانند، به همین خاطر گوش موسیقیایی کردها به این اندازه قوی است، اما در شهرهای بزرگ، جنین مادر جز صداهای ناهنجار و اضطراب های که مادر می گیرد، هیچ چیزی دریافت نمی کند و در این میان درصد بسیار کمی از مادران ما به حس شنوایی جنین توجه دارند.
سالم می گوید گرچه تاکنون در باره کارکردهای درمانی و آموزش موسیقی کودکان در سایر کشورها بحث های پر دامنه ای انجام شده، اما در ایران کمتر شاهد این مباحث بوده ایم و شاید در این زمینه تاکنون دو یا سه جلد کتاب بیشتر چاپ نشده باشد.
وی همچنین می افزاید: شمار کتابهای آموزشی و تئوری موسیقی کودک که در آن ملودی های کودکانه گرد آوری شده است بسیار کم و محدود است و به رغم این که کلاس های موسیقی کودک روز به روز در حال افزایش است اما کتاب های مناسبی برای تدریس و شیوه آموزش موسیقی به کودکان وجود ندارد.
سالم موسیقی را از واجبات زندگی کودکان دانسته و می افزاید: متاسفانه در حال حاضر توجه ای به این بخش از خواسته آنان نمی شود و آزادی عمل آنان در نقاشی به مراتب بیشتر از موسیقی است.
این بانوی پژوهشگر نحوه آموزش موسیقی کودکان در ایران را رد کرد و افزود: مربیان اغلب فاقد تخصص لازم و تجربه کافی هستند.
وی با اشاره به نظرات برخی از اندیشمندان که اعتقاد دارند 'آموزش موسیقی از 9 ماه قبل از تولد کودک باید آغاز شود'، به پخش موسیقی آرام و سنتی برای خانم های باردار تاکید و خاطر نشان کرد:این امر در بسیاری از استان ها و مناطق کشور رواج داشته که اینک به دلیل زندگی ماشینی به فراموشی سپرده شده است.
صاحب نظران و روانشناسان کودک نیز بر این باورند که آشنایی کودکان به مقوله فرهنگی از جمله موسیقی می تواند در باروری و تفکر و شناخت بیشتر آنان از محیطی که در آن رشد می کنند بسیار تاثیر گذار باشد و چه بسا که نبوغ و استعدادهای سرشار، به دلیل نبود این امکانات، عدم شناخت لازم و فراهم نبودن ابزار کافی به هرز می روند.
دکتر ترانه رهجو روانشناس کودک می گوید: با توجه به روح لطیف و اثر پذیری کودک و نوجوان، ساخت موسیقی برای این سنین یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
وی موسیقی را یکی از موثرترین عامل در روانشناسی کودک و نوجوان دانسته و می افزاید: همان گونه که برای طی کردن مدارج تحصیلی نیاز به کتاب های کمک درسی داریم، برای پرورش و تلطیف روح، بی نیاز از موسیقی نیستیم.
دکتر رهجو می افزاید: کودکان و نوجوانان با توجه به شفاهی بودن فراگیری ذهن، از شنیدن موسیقی بیشترین لذت را می برند و در تغییر روحیات آنان تاثیر فوق العاده ای دارد و در برخی از مواقع پخش یک قطعه موسیقی می تواند برایشان تشویق به جایی بوده و آنان را به نواختن یک ساز ترغیب کند.
کارشناسان به منظور تعامل و شناخت بیشتر کودکان و نوجوانان به مقوله فرهنگی به ویژه موسیقی، خواستار ارائه سیاست های کلی مسوولان فرهنگی شدند و تاکید می کنند که تولید و ساخت موسیقی باید همانند کتاب های کمک آموزشی در سبد مصرف خانواده ها قرار گیرد .
آنان همچنین اضافه می کنند که موسیقی هدیه ای جادویی و جاودانی است و نمی توان ارزش و اهمیت آن را در شکل گیری شخصیت، باروری و توانایی های فرد فرد افراد جامعه نادیده گرفت لذا می توان با بهره گیری از آن به پرورش کودکان پرداخت.
بهزاد مقوم پژوهشگر و مدرس موسیقی می گوید: بحث این که چطور یک کودک به خوبی ساز بزند با این که دوران کودکی موزیکالی داشته باشد متفاوت است. در حالیکه ما اولی را می خواهیم بدون آن که این حس موسیقیایی و ویژگی موزیکال را به او بدهیم.
وی می افزاید: همه ما علاقه مندیم که فرزندمان با استادی ساز بنوازند و در این زمینه خواسته و ساز مورد علاقه خودمان را به آنان تحمیل می کنیم. در واقع موسیقی ویژه کودکان برای ما تعریف نشده تا به آن توجه داشته باشیم.
این مدرس موسیقی اضافه کرد: آموزش موسیقی در دنیای مدرن از دوران جنین آغاز می شود یعنی از هفته نهم که حس شنوایی جنین نسبت به آنچه می شنوند، واکنش نشان می دهد، زمان مناسبی برای گذاشتن موسیقی های مناسب است تا ارتباط کودک با دنیای اطراف و همچنین هوش او افزایش پیدا کند.
مقوم یاد آور شد: در فرهنگ کهن ایرانی نیز به این مهم توجه می شده است برای مثال در قوم 'لر' ترانه هایی برای زنان باردار اجرا می شده است.
امروزه پژوهش های صورت گرفته حاکی از آن است که فرا گیری موسیقی، دانش آموزان را یاری می کند تا بدون روی آوردن به هر گونه ناهنجاری، خود را با محیط آموزشی هماهنگ کنند.
گروهی از پژوهشگران در باره ارتباط میان موسیقی و هوش به این نتیجه رسیدند که یاد گیری موسیقی در مقایسه با یادگیری کامپیوتر، توانایی های استدلالی ذهنی کودکان را بیشتر تقویت می کند این توانایی ها در یادگیری سایر علوم نقش به سزایی ایفا می کند.
کامبیز روشن روان موسیقیدان نامدار ضمن انتقاد از تولید کم موسیقی کودک و بی توجهی نهادهای فرهنگی، گفت: موسیقی کودک از نبود آثار با محتوا رنج می برد.
این هنرمند تصریح کرد سود آوری برخی از حوزه های فرهنگی موجب شده است تا نهادهای دست اندکار ترجیح دهند تا از فعالیت در بخش موسیقی کودک پرهیز کنند.
وی گفت: سنین کودکی بهترین زمان آموزش موسیقی است و بسیاری از نوابغ این عرصه، آموزش موسیقی را از کودکی آغاز کردند.
این هنرمند آموزش موسیقی کودک به وسیله 'ارف'را بهترین شیوه آموزش اختصاصی ویژه کودکان می دانند و می گوید: این شیوه در دهه 50 توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به ایران آمد و از آن زمان سازهای مرتبط با این روش آموزش خریداری و تربیت مدرسان آغاز شد.از آن زمان تاکنون آموزش موسیقی کودکان ابتدا به وسیله ارف صورت گرفته و نتایج خوبی را هم در بر داشته است.
او یادآور شد: این نوع آموزش اجباری نیست اما کمک می کند تا کودکان از سنین سه یا چهار سالگی به شیوه آسان موسیقی آموخته و با شیوه ای آسان، ریتم، نت خوانی را بیاموزند و وارد دنیای موسیقی حرفه ای شوند.
روشن روان همچنین می افزاید:البته شیوه های تازه ای برای آموزش به کودکان وجود دارد که متاسفانه در کشور ما مرسوم نیست.
ناصر نظر مدرس موسیقی کودک و نوجوان می گوید:متاسفانه در موسیقی کودک نگاه درستی وجود ندارد در حالی که از اهمیت ویژه ای برخوردار است و این دسته از آهنگسازان باید اصول روان شناسی کودکان را بیاموزند و زمان ساخت اثر، خود را در آن سن سال فرض کنند در حالی که آنان کودکی خود را فراموش کرده حتی به تغییر و تحولات اجتماعی دوران توجه ای ندارند.
وی می افزاید: موسیقی کودک دارای ابعاد گوناگون آموزشی است و آثاری که متناسب با این فکر ساخته می شوند باید چنان قوی و استوار باشند که سال های سال انتشار یافته و کودکان حداقل برای یک دهه با آن ارتباط داشته باشند ولی در سال های اخیر جز تعداد محدودی کمتر شاهد ماندگاری آثار بودیم.
مسعود نظر آهنگساز موسیقی کودک نیز می گوید: با توجه به این که کودکان ملودی های سخت را نمی توانند به خاطر بسپارند و بیاموزند، ملودی ویژه آنان باید از نت هایی با فواصل کم ساخته شود تا در ذهن بماند و ریتم آن نیز در حین شلوغ نبودن پر تحرک، پویا و روان باشد.
وی می افزاید: قواعد و اصول موسیقی تابع یک قواعد بین المللی است که حتی برای بزرگسالان هم دشوار می باشد، لذا باید توسط معلم و مربی مخصوص و مجرب به روش بازی و روش های خاص 'ارف' به کودکان آموزش داده شود.
حمید منوچهری آهنگساز با بیان این که تولید موسیقی کودک نسبت به سابق کاهش یافته است گفت: سابق براین برای تولید موسیقی پاپ و راک مجوز صادر نمی شد و آهنگسازان بیشتر به تولید موسیقی کودک می پرداختند در حالی که الان به دلیل صدور مجوز برای انواع موسیقی ها هنرمندان به این گونه موسیقی کمتر می پردازند.
وی تصریح کرد: سازندگان موسیقی کودک نباید فکر کنند که چون با این قشر از افراد اجتماع سروکار دارند می توانند هر نوع موسیقی را به این نام تولید کنند بلکه به رغم ظاهر قضیه ژانر موسیقی کودک از حساسیت فوق العاده ای برخوردار است و به زبان حال کودک سخن گفتن به قابلیت زیادی نیاز دارد.
رضا مهدوی موسیقیدان، با اعتقاد بر این که موسیقی کودک در ایران فاقد سابقه و پیشینه بوده و مصداق ندارد، می گوید: برای ساخت این نوع از موسیقی از چند فرمول استفاده می شود بدین صورت که روی شعر ویژه کودکان ملودی سنگین با ریتم های پیچیده می نویسند.
وی می افزاید: آموزش موسیقی کودک در مراکز گوناگون از الگوهای آموزشی مناسب و درستی پیروی نمی کند. مربیان هم به خاطر آسان تر کردن آموزش از ریتم های چهارچهارم و دو چهارم استفاده می کنند در حالی که فهم و درک درست این ریتم ها مربوط به درک سنین بزرگسالی است.
محمد میرزمانی آهنگساز، با اعتقاد بر این که یک قطعه موسیقی از چهار عنصر ریتم(وزن)، نت، وسیله اجرایی (ساز وصدای انسان) و هارمونی تشکیل می شود، می گوید: کودک به سمت موسیقی کشیده می شود که برایش جذابیت داشته باشد، لذا برای ایجاد کشش و جذابیت در آنان باید عناصر موسیقی واضح و شفاف و قابل درک باشد.
وی می افزاید: شاید ریتم، ملودی، ارکستر یا سازها و خوانندگان و هارمونی زیاد پیچیده نباشد اما باید شکل ساده ای به کار گرفته باشد که کودک به سمت آن کشیده شود که استفاده از آکورد های مطبوع در تنظیم قطعه نیز برای ارتباط بسیار موثر است.
9919/1899
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.