در ادامه این مطلب آمده است: خشونت و نزاع پدیدهایی هستند که قسمت اعظم تاریخ مدون انسان پیرامون آن رقم خورده است و در ادامه یادآوری می کند که کوالسکی براساس پژوهش‌ های انجام‌ شده خود می ‌نویسد از پنج هزار و 600 سال قبل تا امروز بشر فقط 292 سال در صلح و صفا گذرانده و بقیه را در جنگ و ستیز بوده است.
خشونت و پرخاشگری یک معضل اجتماعی در جوامع ما به شمار می رود که بر زندگی هزاران نفر در هر سال تأثیر می ‌گذارد و خشونت ‌های شدید علیه جان و مال افراد باعث ایجاد ترس در جامعه شده است.
خشونت و جرائمی همچون نزاع، قتل، همسرکشی، آدم‌ ربایی و تهدیدات جدی علیه امنیت جامعه از این جمله است ترس از خشونت هم می‌ تواند تحرک و آزادی افراد را کم کند و هم باعث می ‌شود که آن‌ها نتواند به ‌طور مناسب در فعالیت‌ های اجتماعی شرکت کنند.
خشونت و پرخاشگری، در سطوح جنبه‌ های مختلف معضلی بزرگ و جهانی به شمار می‌ آید و ریشه بسیاری از جرائم، نابسامانی ‌ها و انحراف ‌ها را باید در این امر جستجو کرد.
در یک نگاه، عامل انحطاط اخلاقی و سقوط معنوی بسیاری از افراد، گروه ‌ها و جوامع، خشونت و پرخاشگری است و جنگ، تجاوز، ترور، تخریب، ضرب‌ و جرح و قتل، مصادیق بارز این جنبه رفتار انسان به شمار می ‌آید (مسعود آذربایجانی و دیگران 1385؛297)
بیان مسئله (دلایل اثبات مسئله):
نزاع و درگیری یکی از مصادیق خشونت در جوامع بوده و پدیده ‌ای اجتماعی است که در تمام دوره ‌ها کم ‌و بیش دیده می ‌شود. درگذشته این پدیده عامل ماندگاری بسیاری از انسان‌ها، جوامع، تمدن‌ها و فرهنگ‌ها بوده است. این مسئله و چگونگی استفاده از آن درگذشته در مسائلی چون دفاع از آب، خاک، حیثیت، فرهنگ و تمدن و غیرت و حمیت مطرح بوده است.
امروزه نزاع دسته ‌جمعی یکی از شاخص‌ های مهم وجود خشونت در جامعه تلقی می‌ شود که بین افراد به وقوع می ‌پیوندد و همه ‌ساله بر اساس آمار و اخبار، تعدادی قربانی می ‌گیرد.
سوابق موجود نشان می ‌دهد؛ در قتل‌ هایی که با سلاح سرد رخ ‌داده بیشترین انگیزه مربوط به نزاع و اختلافات قبلی بوده است. در استان لرستان آمار نزاع و درگیری دسته‌ جمعی از سال 1390 تا 1393 رو به افزایش بوده و در سال 1394 کمی کاهش داشته اما از سال 1395 مجدداً سیر سعودی داشته است. با مقایسه آمار نزاع و درگیری دسته‌ جمعی در سال 1396 با سال 1390 شاهد افزایش 3/31 درصدی بوده ‌ایم.
نزاع و درگیری دسته‌ جمعی عواقبی نظیر قتل، غارت، مهاجرت و... در پی دارد؛ در استان لرستان بسیاری از مهاجرت ‌های کلی براثر نزاع و درگیری دسته‌ جمعی بوده است مثلا در روستای مثل سر ناوه از توابع شهرستان دلفان براثر نزاع و درگیری دسته‌ جمعی و به‌ تبع آن چندین قتل، روستا به‌ کلی خالی از سکنه شد و مردم روستا به شهرهای اطراف مهاجرت نمودند.
به گفته رئیس پزشکی قانونی کشور، استان لرستان از نظر نزاع در رتبه 15 کشور قرار دارد و در سال 1396 تعداد 11 هزار و 809 مورد معاینه ناشی از نزاع در لرستان انجام ‌شده است.
آری نزاع دسته‌ جمعی که یکی از انواع خشونت در جوامع تلقی می‌ شود و علل وقوع آن ممکن است تحت عوامل مختلف باشد که طی وقوع آن بین جمعی از افراد جامعه درگیری فیزیکی به وجود آمده و موجب ضرب‌وجرح و حتی قتل یک یا چند نفر شود.
تبعات اجتماعی:
- درگیری و نزاع دسته‌ جمعی ممکن است باعث مهاجرت دسته‌ جمعی و خالی شدن روستا از سکنه گردد.
- سلامت روانی اعضای جامعه را به خطر می‌ اندازد.
- مانع پیشرفت تحصیلی و سایر پیشرفت ‌ها در جامعه می ‌گردد.
- سلامت و امنیت جامعه را به خطر می‌اندازد.
- مانع توسعه جامعه می‌شود.
تبعات انتظامی:
1- کاهش احساس امنیت در جامعه
2- کاهش امنیت در سطح جامعه
3- افزایش سایر جرائم در بین اعضای خانواده
4- افزایش پرونده‌ها در کلانتری و پاسگاه‌ ها
5- اتلاف وقت و سرمایه نیروی انتظامی به جهت بررسی و کنترل درگیری‌ها
علل و عوامل درگیری و نزاع دسته ‌جمعی در استان لرستان از دیدگاه مطلعین اجتماعی
علل فرهنگی: تفاوت فرهنگی، پایبند بودن به تفکرات سنتی، عدم پایبندی به اعتقادات سنتی و مذهبی، عدم پایبندی به سنت‌ها، عدم احترام به شأن و جایگاه افراد در جامعه، ضعف کارایی دستگاه‌ های فرهنگی، ضعف آموزش‌ وپرورش در بحث آموزش کودکان، تحصیلات پایین، تعصبات قومی و قبیله ای، خرافه گرایی، ورود افراد غیربومی و روستایی به شهر و تداخل و تعارض فرهنگی، ضعف در ایجاد مجتمع ‌های فرهنگی برای پر کردن اوقات فراغت جوانان و ضعف کارایی مبلغین در محلات آلوده
دیگر علل فرهنگی شامل ضعف برنامه‌ ریزی سازمان تبلیغات اسلامی در زمینه کارهای فرهنگی، فعال نبودن اردوهای مذهبی در سطح این مناطق، ضعف پایبندی به تقیدات مذهبی و اخلاقی، خرافه پرستی، باورهای دینی و اعتقادی بسیار ضعیف، تحصیلات پایین، ضعف در برنامه‌ ریزی درخصوص چگونگی گذراندن اوقات فراغت، ضعف نهادهای ذی‌ ربط به ویژه آموزش‌ و پرورش و رسانه در فرهنگ ‌سازی در مورد آگاهی و آموزش به اقشار مختلف جامعه و دیدن برنامه ‌های خشونت‌ آمیز از ماهواره است.
همچنین ضعف در محتوای برنامه‌ های سیما، کم کاری محیط‌های آموزشی در راستای تقیدات مذهبی و دینی، کم ‌کاری نرم‌افزاری مساجد و ضعف تناسب فعالیت‌ های مساجد و نیازهای موجود، ضعف در بازخورد پس از انجام هر فعالیت فرهنگی، ضعف در تربیت صحیح اسلامی فرندان، ضعف در نیازسنجی نیازهای جوانان، ضعف در برنامه ‌ریزی در مساجد جهت ترویج مبانی دینی و ضعف تمرکز دستگاه‌ های فرهنگی روی مناطق آسیب دیده از دیگر عوامل فرهنگی به شمار می روند.
دیگر عوامل فرهنگی شامل ضعف در اعتقادات مذهبی، کمبود توجه مسئولان و متولیان امر درخصوص آموزش اقشار مختلف جامعه خصوصاً دانش آموزان و دانشجویان، تحصیلات بسیار پایین خانواده ‌های این ‌گونه افراد، تبعیت از سنت و باورهای گذشتگان، ارزش بودن قوای جسمانی و همچنین عدم گذشت در میان برخی طوایف، فقر فرهنگی و یا بی ‌سوادی، ضعف در مهارت‌ های زندگی و ارتباطی، ضعف محتوای آموزشی مدارس بخصوص در جنبه ‌های تربیتی و نبود بودجه برای انجام کارهای فرهنگی در محلات محروم است.
علل سیاسی: کم‌ توجهی دستگاه‌ های فرهنگی بر مناطق آسیب ‌دیده و روستاها، مشخص نبودن سبق مالکیت افراد بر زمین ها، عدم فرهنگ ‌سازی در تحکیم بنیان خانواده توسط صداوسیما و رسانه ملی در برنامه ‌های فرهنگی و اجتماعی، عدم اختصاص اعتبار لازم به قشرهای محروم جامعه در سطح کلان، اصلاحات اراضی در زمان طاغوت.
علل اقتصادی: فقر شدید مالی در مناطق روستایی بعضی مناطق شهری، بیکاری، فقر مالی، فاصله طبقاتی در بین اقشار مختلف جامعه، تورم و مشکلات اقتصادی در سطح کلان، سخت بودن شرایط سازگاری نوجوانان و جوانان با سنت ها بطوریکه برخی توان کارهای کشاورزی و دامداری را نداشته و یا با سبک زندگی سنتی سازگاری ندارند، مشکلات اداری مربوط به اسناد زمین و یا منزل مسکونی، کلاهبرداری برخی افراد که منجر به مشکلات اقتصادی و در پی آن درگیری و نزاع می شود، توسعه‌ نیافتگی اقتصادی، عدم وجود کارخانه‌ها صنعتی در استان، نبود فرصت ‌های شغلی برای جوانان بومی، نیازهای شدید مالی در روستاها و مناطق محروم شهری، فقر اقتصادی که به دنبال آن فقر فرهنگی و اجتماعی خواهد آمد، عدم اشتغال جوانان، مشاغل کاذب و کم درآمد، اختلاف درخصوص مسائل کاری، داشتن مشکل در تصمیم ‌گیری‌ های مادی، محرومیت های اقتصادی، تورم و گرانی ‌های اخیر، بلاتکلیف بودن جوانان و نوجوانان در خصوص ادامه زندگی، توزیع ناعادلانه پول و اعتبار در بین اقشار مختلف جامعه، عدم توجه به اقشار کم درآمد، عدم مدیریت در بخش کشاورزی و دامداری، درآمد ناکافی، اختلاف طبقاتی، مشکلات اقتصادی و معیشتی در جامعه، بیکاری و نبود امکانات اولیه زندگی، اختلافات مالی، پایین بودن امید به زندگی با توجه به منبع درآمد و ...
علل روانشناسی: این علل شامل تجرد، حس استقلال ‌طلبی، بزرگ منشی، غرور کاذب، هیجانات دوران بلوغ (غلبه احساس باعقل)، افسردگی و ناامیدی در این دوران به دلیل نرسیدن به ایده‌ آل های شخصی، ضعف در پذیرفتن مسئولیت ‌های اجتماعی، ضعف در قیود و پایبندی به گروه‌ های اجتماعی، ضعف خانواده‌ ها در الگوهای صحیح و اصولی تربیتی فرزندان، قانون گریزی، عقده حقارت، سرکوبی و ناکامی، عجول بودن و شتاب ‌زده عمل کردن و احساس حقارت در بین بعضی از جوانان ونوجوانان است.
خود برتر بینی افراد در بین قومیت‌ها، غرور و تکبر برخی افراد در خانواده ‌ها، حس حقارت شدید در مورد نوجوانان، حس استقلال ‌طلبی، زیاده ‌خواهی و توقعات بالا، قدرت طلبی، ضعف توانمندی افراد در چگونگی ارتباطات کلامی، تعصبات نابجا و بیش از اندازه، شخصیت های روانرجور و دارای اختلال روانی، عدم جسارت در تصمیم ‌گیری، رفتار غیرمنطقی و ناپخته، اشتباهات مکرر، احساس بی‌ هویتی در میان جامعه و خود برتربینی، تکبر و غرور از دیگر علل روانشناسی این موضوع است.
علل اجتماعی: حاشیه ‌نشینی گسترده و مهاجرت روستائیان به شهرها، کسب شهرت در بین خانواده‌ ها و همسالان، فعال بودن جمع ‌های دوستان در مناطق حاشیه شهر، وجود طوایف مختلف در شهر خرم‌آباد، وجود جمعیت شناور و غیربومی که از این تعداد 70 الی 75 درصد روستایی هستند که جهت کسب ‌وکار به شهر مسافرت می ‌کنند، چرای دام ‌ها در اراضی متعلق به غیر، نقش زنان در تحریک به نزاع و عدم آموزش توسط نهادهای فرهنگی.
همچنین درخصوص علل اجتماعی می توان به عدم تعامل و همکاری بین ادارات و نهادهای فرهنگی اجتماعی در راستای پیشگیری از نزاع دسته جمعی، عدم همکاری باریش سفیدان و بزرگان طایفه در راستای پیشگیری از درگیری‌ های دسته جمعی، ناسازگاری برخی افراد با شرایط و تغییرات به وجود آمده در سبک زندگی، محرویت های آموزشی اعم از صداوسیما، مطبوعات و آموزش‌ و پرورش در برخی مناطق اشاره کرد.
علل اجتماعی علاوه بر این شامل عدم توجه والدین به برنامه ‌های آموزشی در راستای پیشگیری از درگیری، دسترسی سهل و آسان به سلاح‌ های سرد، ضعف نهادها و ارگان ‌ها در اقدامات مقابله ‌ای، بافت ‌های فرسوده شهری، ضعف نظارتی والدین، مهاجرپذیر بودن محلات حاشیه شهرهای استان، ضعف آگاهی اقشار مختلف جامعه نسبت به حقوق شهروندی خود، ضعف توجه به مسائل اجتماعی و محافل علمی و پژوهشی، ضعف توجه مسئولان امر بر مطالبات اجتماعی و تعاملات بسیار اندک و ضعیف آنها با یگان انتظامی و وابستگی افراد به زمین‌های کشاورزی است.
تمایل به عدم رجوع به مراجع رسمی برای حل‌ وفصل اختلافات، اختلافات طبقه ای، اختلافات در قشرهای اجتماعی، عدم آموزش‌ های لازم در بین خانواده ‌ها توسط ادارات و نهادهای فرهنگی دولتی و غیر دولتی، عدم مدیریت اوقات فراغت توسط نهادهای فرهنگی و ورزشی، حق کشی و ناعدالتی در اجرایی نمودن قوانین و مقررات، نرسیدن افراد به‌حق و حقوق خود از راه قانون، عدم مشخص بودن حدود زمین‌های کشاورزی، مشخص نبودن سبق مالکیت افراد، حاشیه‌نشینی، مهاجرت‌های بی‌رویه و تراکم جمیعت، تضاد برای منافع، عدم عدالت و قاطعیت مقامات قضایی، عدم هماهنگی و همکاری سازمان ‌های فرهنگی و اجتماعی در آگاهی بخشی به مردم، مسائل اخلاقی و ناموسی، تعصبات قومی و قبیله ای، ارتباطات اجتماعی، نابسامانی و تزلزل خانواده ها، اعتیاد و بی‌ توجهی والدین نسبت به فرزندان و ازدواج های اجباری از دیگر علل اجتماعی به شمار می روند.
پیشنهاد‌ها
1- آموزش به کودکان و نوجوانان در محیط‌های آموزشی و مدارس، آشنا کردن آن‌ها با معضلات و پیامدهای مرتبط با نزاع دسته‌جمعی و عضویت در گروه‌های بزهکار.
2-آموزش افراد جامعه نسبت به حل‌وفصل مسئله نزاع و نحوه آرام کردن افراد جهت کاهش پیامدهای آن همانند: انتقام جویی، نزاع‌های دنباله‌ دار، تخریب اموال طرفین نزاع و...
3- پخش برنامه‌ های متناسب و اطلاع ‌رسانی مستمر درباره تبعات و پیامدهای نزاع توسط صداوسیمای استان و استفاده ازنظر کارشناسان و فرماندهان انتظامی در گفتگوهای ویژه تلویزیونی.
4- برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت افراد به‌خصوص جوانان.
5- راه‌اندازی مراکز فرهنگی، هنری در سطح شهرستان‌ها و حمایت همه‌جانبه مسئولین از فعالیت این مراکز.
6-تهیه فیلم مستند از صحنه ‌های دلخراش نزاع و درگیری.
7-تهیه فیلم مستند از نحوه برخورد با مجرمین و افراد نزاع گر.
8- تقویت حضور پلیس در نقاط نزاع خیز به‌صورت مقطعی (افزایش گشت زنی در محلات و روستاهای نزاع گر) و دائمی (دایر کردن ایستگاه‌های انتظامی سیار و کانکس‌های پلیس در محلات و چهارراه‌ها، احداث کلانتری و پاسگاه انتظامی در مناطق نزدیک به محلات و روستاهای نزاع گر).
9-شناسایی به‌موقع اختلاف‌ها و موضوعاتی که سبب نزاع در روستاها و محلات شده و اتخاذ تدابیر امنیتی در راستای جلوگیری از وقوع نزاع و برخورد با عاملان نزاع و اخلال‌گر در روابط بین خانواده‌ها.
13-تصویب قوانین مرتبط برای حمایت از افسران و نیروهای پلیس در برابر افراد نزاع گر و حمایت همه‌جانبه قانون از افسران پلیس در برخورد با عاملین نزاع.
14-تلاش در جهت جمع‌آوری سلاح‌های سرد مورداستفاده سرنشینان وسایل نقلیه شخصی و عمومی.
15-تلاش در جهت جمع‌آوری سلاح‌های گرم غیرمجاز موجود در سطح شهرستان‌ها.
16- برگزاری کلاس‌های آموزشی برای افسران و نیروهای انتظامی در جهت مقابله و آرام کردن افراد نزاع گر در زمان نزاع دسته‌جمعی در سطح شهرستان.
منبع: اداره برآورد وافکارسنجی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان لرستان
1920/3022
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.