بسیاری از مردم در ابتدای انتشار ویروس کرونا در خانه بمانیم را جدی نگرفتند و به ویژه در نیمه اسفند ماه حتی تا ۲۰ اسفند و قبل از تعطیلی مدارس در بازار همچنان مشغول خرید و زندگی عادی بودند.
با تعطیلی جدی بازار، محدودیت تردد، تعطیلی خطوط اتوبوس رانی و تاکسیها و شغل دیگر موضوع در خانه بمانیم وارد مرحله جدیتری شد و بسیاری از مردم با محدود و ممنوع کردن رفت و امدها و دید و بازدید عید مجددا تا حدودی در خانه ماندن را جدی گرفتتد.
تحمل در خانه بمانیم در مقایسه با جدال کادر پزشکی و درمانی با مرگ برای نجات جان بیماران و کاهش آمار مبتلایان به کرونا کار چندان سختی نیست که نتوانیم از پس آن برآییم.
از ما خواسته می شود تا در خانه بمانیم در حالی که عده ای همانند کادر پزشکی، درمانی، نیروهای اورژانس، هلال احمر و نیروهای بسیجی و ارتشی جان را در کف دست گذاشته و شبانه روز در حال مبارزه با ویروس منحوس کرونا هستتد.
با پایان یافتن تعطیلات نوروز برغم تعطبل بودن اصناف و بازار بروجرد شاهد تردد بیشتر مردم هستیم.
این جماعت بی درد که گویی وخیم بودن اوضاع را بعد از این همه اطلاع رسانی به خوبی درک نکرده اند می گویند از خانه نشستن به تنگ آمده و گویا در قفس هستیم.
حال سوال این است: در خانه و قفس بمانیم و کنار عزیزان سالم وسلامت باشیم، بهتر است یا خدایی ناکرده با بیرون آمدن از منزل مرگ را برای عزیزان هدیه ببریم.
آیا در خانه ماندن، کنار عزیزان و خانواده با همه امکانات رفاهی، کتاب،تلویزیون، و وسیله های بازی و سرگرمی و امکانات بهداشتی بهتر است یا همانند پزشک و پرستاری ۸ تا ۱۲ساعت در روز لباس ضد کرونا پوشیدن و نفس کشیدن به سختی یا همانند بیمار کرونایی در روی تخت بیمارستان  هر لحظه مرگ را به چشم دیدن.
خانه نشینی بهتر از خانه بدوشی
همه ما مردم قطعا روزهای سختی مانند این روزها را تجربه کرده ایم روزهایی مانند حمله بمباران هوایی و آوارگی و خانه بدوشی و راهی شدن در روستاها و ویلاهای اقوام را تجربه کرده ایم.
قطعا  اگر تجربه خانه بدوشی سیل و زلزله را نداشته ایم که داشتیم، ماهها در زیر چادر بدون امکانات رفاهی و  بهداشتی زندگی کرده ایم.
روزهایی که سیل و زلزله ویرانگر علاوه برخسارت مالی و جانی خسارت های فراوان روحی و روانی برجا گذاشته است.
امروز خوشحال باشیم که برغم منفور و منحوس بودن ویروس کرونا مجبور به ترک منزل و آوارگی و خانه بدوشی نیستیم.
امروز اگر چه کرونا نفس کشیدن را برای همه مردم دنیا سخت کرده خرسند باشیم که خانواده ها را به دور هم بودن و  با هم بودن دعوت کرده است.
مادری که همه سال به خاطر کارکردن در بیرون منزل فرصت کافی برای با همسر و فرزتدان بودن را نداشتی و انگونه که باید در تربیت و رشد فرزند خود سهیم نبودی خرسند باش که کرونا با همه بدیهایش این فرصت را به تو داده و نیازی نیست فرزندت ساعتها در کنار پرستار و مربی مهد باشد.
در خانه ماندن فرصت دوباره ای برای بازی و اشنایی بیشتر پدر با فرزندان و شناخت بیشتر ویژگیها و افکار نوجوانان است. 
آری در خانه بمانیم تا بیشتر پای قصه های مادر بزرگ و پدربزرگ بنشینیم و آنها را از تنهایی دور کنیم.
 فرصت در خانه ماندن قطعا کوتاه و زودگذر خواهد بود و به همت مسوولان و در خانه ماندن مردم روزهای کرونایی همانند همه روزهای سخت و سال های قبل خواهد گذشت و همچون گذشته به زندگی عادی بازخواهیم گشت و باز در  زندگی ماشینی و تکنولوژی غرق خواهیم شد.
پس از این روزهای کرونا تنها به نیمه خالی لیوان ننگریم و نیمه پر این روزها که باهم بودن و متحد بودن و تلاش برای باهم بودن است را نیز ببینیم و شاکر باشیم.
آری در خانه می مانیم زیرا  در خانه ماندن تضمین سلامتی عزیزان و فرصتی برای فکر کردن به داشته ها و نداشته و شکر کردن معبودی است که هیچ کارش در دنیا بی حکمت نیست.
بیماری سخت و منحوس کرونا به راحتی با در خانه ماندن و رعایت نکات بهداشتی قابل کنترل است و مردم به خوبی با باور این حقیقت مسوولان و کادر  پزشکی را در مهار این بیماری با درخانه ماندن کمک می کنند.

یک استاد جامعه شناس گفت: در فرآیند اجتماعی شدن، آنچه مورد توجه قرار نمی گیرد زمینه است. ارتباط ما و زمینه در فرایند اجتماعی شدن، معمولا سوژه شدگی است.
فردین کریمی افزود: ما در فرآیند جامعه پذیری، هنجارها، ارزشها و نقش هایی را درونی می کنیم که بسیار کم به حضور و نقش زمینه در کمیت و کیفیت آن ها توجه می کنیم، به عبارت دیگر  ما به آن چه که به آن زندگی کردن می گوییم، عادت کرده ایم و معمولا غیر از ان چه که هست را کمتر متصور هستیم.
وی گفت: گارفینگل برای درک انسان ها از اصول ساخت بی وقفه  واقعیت هایی که به عنوان رویه ها در زندگی بدیهی به نظر می آیند و پیروی از آن ها در برقراری روابط اجتماعی عادی به نظر می رسد، بر این باور است که باید در این جریان عادیِ بی وقفه، با استفاده از تظاهرات نقض کننده، یک شوک وارد شود.
کریمی افزود: ویروس کرونا، مصداق طبیعی عامل نقض کننده ی روال طبیعی زندگی شده است که حضورش به عنوان عامل شوک در میدان های متفاوت از سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ، ما را به ساختگی بودن اصولی رهنمون است که تا کنون غیر از آن را متصور نبودیم.
وی بیان کرد: به عنوان مثال در حوزه آموزش، روال طبیعی و عادیِ حضور فیزیکی دانش آموز و ارتباط چهره به چهره با آموزگار و یا در خانه ماندن  با قرنطینه خانگی یک الزام به نظر می رسید.
این استاد جامعه شناس اضافه کرد: در این ارتباط می توان موارد بیشتری را مشاهده کرد که ویروس کرونا، توانسته است به عنوان یک عامل شوک غیرمصنوع، نقض کننده ان ها باشد؛ از الگو های روابط اجتماعی ( آداب معاشرت ) و مناسبات دینی ( برگزار نشدن نماز جماعت، جمعه و مراسم بین المللی حج ) گرفته تا الگوهای حوزه مصرف ( خوردن و نوشیدن هایی که این روزها تجویز می شود ).
کریمی گفت : بنابراین در حضور ویروس کرونا به عنوان یک شوک ناقض جامعه، اعضای جامعه به نوعی از بازاندیشی منطبق با ان چه که در حال رخ دادن است وادار شده و در آینده نیز خواهند شد. به این صورت که حیات اجتماعی انسان ها در جامعه ، می تواند غیر از آن چه باشد که هست.

به گزارش ایرنا، تا پایان روز ۱۷ فروردین ماه ۸۵۶ نفر در لرستان به ویروس کرونا مبتلا شده و ۷۳ نفر نیز جان خود را از دست داده اند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.