خبرنگاری جزو مشاغل سخت و زیان‌آور محسوب می‌شود، که تنها در سایه عشق،  علاقه و قریحه خبرنگاری محقق می شود و خبرنگاران قشری مهجور هستند که همواره برای رفع مشکلات آحاد مختلف جامعه تلاش می‌کنند و قلم می‌زنند.

خبرنگاران پیام آوران حقیقت و دیده بانان بصیرت و هوشیاری در جامعه هستند، و بدون شک اطلاع رسانی آثار و تبعات گرانبها و در عین حال پر خطری  دارد به همین خاطر فعالان این عرصه باید در انجام وظیفه و رسالت اجتماعی خود احساس مسئولیت کنند.
در سال ۱۴۵۰ میلادی گوتنبرگ آلمانی دستگاه چاپ را اختراع کرد و همان زمان روزنامه متولد شد و با تولد روزنامه خبر و خبرنگاری شکل گرفت، و اکنون بیش از پنج قرن است که خبرنگاران اطلاع رسانی و آگاهی بخشی را رسالت و وظیفه ی خویش می دانند و همواره تلاش می کنند تا به عنوان سفیران و پرچمداران ارتقاع روح درجامعه درآگاهی بخشی حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی  و فرهنگی به بهترین نحو ممکن نقش خود را ایفا نمایند.

خبرنگاران در گوشه و کنار جهان و در قلب همه ی حوادث تلخ و شیرین و خشونت بار و آرامش بخش حضور دارند و تلاش می کنند تا با ارسال خبرهای به موقع جهانیان را از آنچه در پیرامونشان می گذرد مطلع کنند و در این راه خطر مرگ،  زندان،  محاکمه و دادگاه را نیز به جان می خرند.  
ریشه های این دغدغه ی خبرنگاران نگاه انسانی، باور به آزادی، اعتقاد به عدالت و تسلیم در برابر این حقیقت است که دانستن و پرسیدن حق مردم است.  
آنان چون خواهان عدالتند با نگاه انسانی خود نمی توانند تبعیض را ببینند و سکوت کنند، گرسنگی کودکان رنج کشیده تکانشان ندهد، وضعیت اسف بار کودکان کار و زنان سرپرست خانوار آزارشان می دهد.

خبرنگاران با اختلاس گران و دزدان و مجریان تبعیض و ظلم سر ناسازگاری دارند و چون دانستن را حق مردم می دانند تلاش می کنند تا کوچکترین روزنه ای بیابند و هر قدر مختصر آنچه را می دانند در منظر  مردمان قرار دهند.
 خبرنگاران به راستی وجدان بیدار جهان و تصویرگر زمان خویش هستند، زیرا همواره در بطن جامعه حضور دارند و سلامت فرهنگی و فکری هر ملتی، مرهون تلاش شبانه‌روزی‌شان است.

بیش از ۲ دهه است که به یادبود شهادت خبرنگار "شهید محمود صارمی"، ۱۷ مردادماه روز خبرنگار نامگذاری شده است، مقرر شد این روز یادآور همه ارزش هایی باشد که خبرنگاران و بسیاری از فعالان عرصه اطلاع رسانی و کسانی که جان و یا آزادی خود را در راه آن از دست داده اند.

خبرنگاران انسانهایی هستند که همواره از دغدغه ها و مشکلات مردم می گویند اما زمانی که مشکلات یا دشواری‌هایی برای خودشان ایجاد شود، مشکلات آنها همیشه در اولویت‌های آخر قرار می‌گیرد،  گاهی هم آن‌قدر دغدغه‌های کاری و مسائل مادی گریبانگیر این قشر می‌شود که شاید اصلاً هیچ وقت نوبت به بیان و پیگیری مسائل خودشان نرسد.

آینده، معیشت و امنیت، ترسیم دغدغه‌مندی خبرنگاران است،  مسائل معیشتی و مادی، حفظ شأن و منزلت و بیمه برای حفظ سلامت جان خبرنگاران مهم‌ترین دغدغه‌های این قشر محسوب می‌شود که در بی‌توجهی برخی مسئولان گم شده است.

 امیدواریم اگر معتقد به نقش رسانه به عنوان پلی ارتباطی بین مردم و مسئولان هستیم این روز مهم در جامعه رسانه ایران، هرساله سرآغاز بررسی روند تعامل و همکاری با خبرنگاران و ارزیابی میزان همراهی آنان با روشنگری و جریان آزاد اطلاعات باشد و برای تقویت این پل تلاش و مشکلات رسانه رفع شود.

از سوی دیگر ویژگی اخلاقی حرفه ای خبرنگاری این است که در هر مرحله و مقامی که باشند باید به خیر و مصلحت جامعه ایمان کامل داشته باشند،  کوشش برای تأمین منافع شخصی و پیش بردن مقاصد خصوصی که با مصلحت جامعه سازگار نباشد، خلاف اصول و آئین اخلاقی خبرنگاری است.

غمی که همچنان بر قامت مادر پیداست 

در را با لبخند به رویمان می گشاید، مادری مهربان، ساده و بی آلایش در خانه ای بزرگ تنها نشسته است.
اگر چه زجر زندگی و گذر عمر او را پیر، شیارهایی بر چهره، قامت را خمیده  و زخمی  عمیق در دلش ایجاد کرده اما همچنان قوی و محکم است.

دستانش می لرزد و پوکی بالای ۷۰درصد استخوان، خمیدگی قامت و قوز زدگی را تشدید کرده، دستانش می لرزد اما همچنان مصمم است تا روی پای خود بایستد و مزاحمتی برای فرزندان  نداشته باشد.

زخم ۲۱ ساله دوری از فرزند همچنان در چهره مادر پیداست و گذر عمر هم نتوانسته آن را  انجام می دهد،  از دست دادن فرزند در اوج جوانی برای هیچ پدر و مادری قابل تحمل نیست .

 او یک مادر است و مانند همه مادران به ویژه مادران شهدا قابل تکریم و احترام است.

از او می پرسیم مادر با رفتن محمود بر شما چه گذشت و داغ جوان ۳۰ساله خود را چگونه تحمل کردی؟

مادر شهید صارمی گفت: تحمل داغ عزیزان به خصوص فرزند برای پدر و مادر بسیار سخت و غیر قابل تحمل است، داغ محمود به خاطر غیر منتظره بودن این اتفاق بسیار سنگین و سخت بود، محمود تنها سه روز بود که از ما جدا شده بود و به افغانستان رفت.

والیه معظمی گودرزی افزود: در اوج ناراحتی و شنیدن خبرهای مختلف از شهادت قصد موی کندن و شیون داشتم که یادم آمد در روزهایی که محمود نزدمان بود روزی حرف از مردن افتاد که گفت مادر اگر روزی بمیرم دوست ندارم برایم بی تابی و شیون کنی چرا که مرگ حق است.

داغ محمود خیلی سخت بود و من بی تابی زیاد داشتم شبی به دلیل اوج ناراحتی بر پشت بام خانه رفتم و زیر آسمان، خدا و حضرت زینب را صدا زدم که خدایا داغ دلم در مقابل داغ دل حضرت زینب هیچ است صبری که به حضرت زینب در تحمل داغ عزیزان در عاشورا دادی به من عطا کن و خدا گواه است از فردای آن شب، تحمل این داغ برایم آسان و قابل تحمل شد اما همچنان قاب عکس محمود مونس و همدم تنهاییهایم است.

محمود و دوران کودکی

محمود دوران کودکی شادی داشت با دوستان و همسالان خود  به آرامی بازی می کرد از همان بچگی ارام و مهربان  و اهل درس بود،  دوران کودکیش اغلب پدرش ایران نبود وقتی در یکی از سفرهایش برای محمود دوچرخه خریده بود کلی خوشحال بود،  محمود دوچرخه و یکی دیگر از اسباب بازیهایش که تفنگی زیبا و آهنی بود را خیلی دوست داشت اما در کنار این وسایل بسیار کتابهایش را دوست داشت و با وسواس زیاد از آنها مراقبت می کرد.

محمود از دوران بچگی نشان داد به درس علاقه دارد و بدون آنکه ما از او بخواهیم یا کمکش کنیم خودش درس می خواند، یادم است وقتی می خواست برای کنکور اماده شود بروجرد مورد بمباران صدام قرار گرفته بود و ما با اتفاق چند خانواده دیگر به عنوان جنگ زده در خارج از شهر بودیم که در میان این همه هیاهو محمود هرجای ساکت پیدا می کرد کتاب را برمی داشت و درس می خواند تا اینکه در دانشگاه تهران با رتبه ۲ رقمی پذیرفته شد.

مادردرحالی که لبخندش همچنان بر لبانش نقش بسته می گوید، فرزندانم همه خوب، موفق و بسیار مهربان هستند اما محمود جنس مهربانیش با همه فرق داشت، احترام فراوان برای پدر مادر و همه خانواده قایل بود.

زیاد اهل تعریف نبود در جمع اگر از او سوالی می کردند پاسخ می داد یا نهایت براساس ضرورت سخن می گفت.

بخشیدن در اوج نداشتن 

از او می پرسم که مهمترین ویژگی محمود چه بود؟  

پاسخ می دهد: محمود ویژگیهای شاخصی زیاد داشت هیچ وقت چه دوران مجردی و چه متاهلی اجازه نمی داد کسی از مشکلاتی که با آن درگیر است مطلع شود بعدها متوجه شدیم  بارها مشکلات مالی برایش شرایط را  سخت کرده اما نه شکوه ای کرده نه اجازه می داد پدر و مادرش مطلع شوند مبادا ما نگران شویم.

خصلت قابل تحسین دیگرش این بود که در اوج نداشتن بسیار بخشنده بود بارها شاید با بخشیدن از مالش برایش مشکل ایجاد می شد اما معتقد بود خدا روزی رسان است و واقعا هرچه را برای خود می پسندید برای دیگران هم ترجیح می داد.  

این خصلت باعث شده بود محمود و برخی از دیپلماتها بخش از حق ماموریت خود را در امر مدرسه سازی در افغانستان هزینه کنند.

فکر می کردید روزی محمود افتخار ایران و چهره اش ملی و جهانی شود.  

همیشه مطمن بودم به خاطر درس خواندن به جایی خواهد رسید و موفق خواهد بود اما هرگز به این درجه از افتخار برای کشور فکر نمی کردم زیرا هیچ وقت در مورد کار و سختی آن حرف نمی زد و الان خدا را شاکرم که محمود باعث افتخار خبرنگاران و ایران اسلامی در دنیا شده است و هر سال در ۱۷مرداد خبرنگارها دیده می شوند و مشکلات آنها مطرح می شود و این ثمره خون بابرکت شهید صارمی است که از یک سو مظلومیت مردم  افغانستان را فریاد زد و از سوی دیگر روز خبرنگار در تقویم کشور ثبت شد.

چه شد که پیکر محمود در بروجرد خاکسپاری شد

بعد از شهادت و تشییع پیکر محمود و دیپلماتها در تهران با حضور رهبر انقلاب قرار شد در قطعه ای همه کنار هم در بهشت زهرا به خاک سپرده شوند اما من و پدرش تاکید داشتیم محمود بعد از سالها دوری در بهشت شهدای بروجرد دفن شود تا هر هفته ما پیرمرد و پیرزن با حضور بر مزارش دلمان آرام گیرد و مردم بروجرد هم در تشیعع جنازه سنگ تمام گذاشتند و با همدلی خود در ان روزهای سخت ما را تنها نگذاشتند.

بعد از ۲۱سال چه توقعی دارید

از روز اول شهادت فرزندم هیچ توقعی از هیچ مسوولی نداشته ایم، امال همه در این سالها حمایت های زیادی داشته اند و محمود امانت خدا بود و خرسندم امانت دار خوبی بوده ایم.

زندگینامه خبرنگار شهید محمود صارمی

محمود صارمی در خرداد سال ۱۳۴۷ در شهرستان بروجرد متولد شد بعد از اخذ دیپلم و شر کت در کنکور سراسری و پذیرفته شدن در رشته جغرافیا به تهران مهاجرت کرد بعد از گذراندن چند ترم از طریق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران راهی جبهه‌های نبرد شد و مدت ۱۷ ماه را در آن جا گذراند،  مجدداً به دانشگاه بازگشت و به ادامه تحصیل پرداخت.

محمود در سال ۱۳۷۰ مشغول به همکاری با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران گردید،  در سال ۱۳۷۱ در حالی که به تحصیلات خود در مقطع کارشناسی ارشد ادامه می‌داد، ازدواج نمود. در تاریخ ۱۳۷۵ به عنوان مسؤول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی در مزار شریف افعانستان انتخاب شد و ۲ سال بعد در تاریخ ۱۳۷۷/۱۷/۵ در شهر مزار شریف به دست گروه طالبان کشته شد.
۱۷ مرداد ۱۳۷۷، محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی مستقر در مزار شریف افغانستان، به همراه هشت نفر از کارکنان سرکنسولگری ایران در این شهر توسط عوامل گروه طالبان به شهادت رسیدند.  

 شهادت محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ بهانه ای شد برای نامگذاری یک  روز از سال به نام نامیِ «خبرنگار».

۶۰۵۲/۷۲۷۳

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.