در این یاد داشت می خوانید: حوادث تروریستی تهران، مبدا تاریخ جدیدی در ساحت سیاست داخلی و خارجی ایران است. با توجه به اینکه حادثه تروریستی اخیر توسط داعش عملیاتی شده است، برای اولین بار شاهد برنامه ریزی یک گروه ترویستی خارجی در داخل ایران هستیم و ناگزیر باید این واقعیت تلخ را بپذیریم که از امروز، 'انجام عملیات تروریستی در ایران' نیز در کارنامه عملیات های تروریستی داعش ثبت شد.
هر حادثه تروریستی ابعاد جزیی و کلی دارد که بررسی جزییات با هدف پرکردن خلل و فرج ها بر عهده نیروهای امنیتی است. مسایل امنیتی نیز در شمار جزئیات قابل تاملی اند که بررسی آن در تخصص و صلاحیت این قلم نیست.
بخش کلی تر این حادثه اما آن چیزی است که در این مجال قصد دارم بدان بپردازم.
دو انتخاب در حوادث تروریستی تهران مهم و قابل اعتناست:
اول: انتخاب مکان وقوع عملیات
دوم: انتخاب زمان انجام عملیات
انتخاب حرم بنیانگذار جمهوری اسلامی و مجلس شورای اسلامی نشان می دهد که ذهنیتی کاملا آشنا با مفهوم 'جمهوری اسلامی'، عقل این عملیات بوده است. حرم امام در این ذهنیت نماد ایدئولوژی شیعه سیاسی است که در جهان معنایی گروه های تکفیری سلفی رقیبی جدی و دشمنی تاریخی تلقی می شود.
پارلمان ایران نیز نماد جمهوریتی است که در ذهن تفکر سلفی علاوه بر اهمیت سیاسی و جایگاه بدعت آمیزش، خاستگاه اصلی تصمیم گیری قلمداد شده و هدف قراردادن آن معنای وسیع تری از هدف قرار دادن یک چهره یا یک ارگان خاص را هویدا می کند.
نکته مهم دیگر در نگاه به کلیت حادثه انتخاب زمان عملیات است: تردیدی نیست که سلسله حوادثی که پرداختن به تک تک آن در حوصله این مقال نیست، عربستان را به رویارویی جدی و رقابتی خصمانه با ایران واداشته است.
همچنین دلایل فراوانی وجود دارد که نشان می دهد عزمی جدی از سوی برخی منابع قدرت در عربستان علیه منافع ملی ایران، شکل گرفته است.
داعش در گذشته نیز نشان داده است که زمان سنجی دقیقی برای انجام عملیات های خود دارد. از یاد نبرده ایم که در بیانیه معروف ابوبکر بغدادی خطاب به شهروندان مسلمان اروپا مبنی بر بازگشت به دامن خلافت اسلامی، بر این نکته تاکید شد که: 'غرب شما را شهروند خود نمی داند و مامن اصلی شما اروپا و آمریکا نیست'. سلسله عملیات های تروریستی که پس از این بیانیه رخ داد در نهایت به گرایش های راسیستی و اسلاموفوبیایی دامن زد که رفته رفته به انزوا و محدود کردن مسلمانان در اروپا و آمریکا و در برخی موارد برآمدن جریان های افراطی و نژاد پرست منجر شد به نحویکه گویی رویکرد برخی سیاستمداران غربی مهر تاییدی بر ادعای ابوبکر بغدادی بوده است زیرا وی نیز از همان آغاز به مسلمانان اروپایی هشدار می داد که غرب شما را از خود نمی داند.
در روزهایی که از یکسو، سران سعودی گاه و بیگاه بر طبل تخاصم با ایران می کوبند و گاه در کمال گزافه گویی از تنبیه ایران سخن می گویند و از سویی دیگر، نفرت و بدبینی در کشور نسبت به عربستان افزایش یافته است؛ داعش دست به عملیاتی می زند که به زعم آنان، مقدمات یک جنگ منطقه ای همه جانبه میان دورقیب منطقه ای را فراهم می کند.
داعش می داند که ایران چند سالی است که در عرصه های مختلف منطقه ای از یمن تا سوریه، رودروی عربستان قرار گرفته است و سخنان پیشین مقامات سعودی در کنار حادثه تروریستی اخیر برای صورت بندی یک واکنش احتمالا نظامی ایران علیه عربستان، کافی است بنابراین برای انجام یک عملیات تروریستی، چه زمانی بهتر از روزهایی که مقامات سعودی کینه دیرین خود با قطر و اخوان المسلمین را به لزوم مجازات ایران گره زده اند؟
نکته مهم دیگر آنکه داعش می داند که سیاست های افراطی و نابخردانه ترامپ بعد از پیوندهای مالی سنگین با عربستان، به گونه ای است که هرگونه اقدام علیه عربستان به ورود جدی آمریکا علیه ایران منتهی خواهد شد. بنابراین چه چیزی بهتر از منطقه ای که در آن بازیگران اصلی رودرو با داعش، گرفتار خود باشند. (داعشی های موصل این روزها تحت تعقیب نیروهای حشد الشعبی به سمت مرز سوریه درحرکتند و هرگونه تنش فزاینده ای که جنگنده های آمریکایی را به رویارویی آنان بکشاند، در حکم آب حیات داعش است).
اگرچه می توان در اینکه وجوه یا پیامدهای داخلی عملیات تروریستی اخیر، مدنظر داعش بوده یا نه؟ مناقشه کرد اما در هر صورت، این اقدام تروریستی بهانه لازم برای برخی گروه های مخالف دولت را نیز فراهم کرده است . مخالفان از هم اکنون در رفتاری غیرمسئولانه، رویکردی را علیه دولت سامان داده اند که در دو فاز به ظاهر متفاوت پیش می رود.
فاز اول: ایراد اتهام خیانت و هم دستی به برخی مقامات دولت (کانال عمار نیوز تلویحا؛ نقل قول اخیر وزیر اطلاعات مبنی بر اینکه 'تشکیلات اطلاعاتی برای نگیر و نبند است' را به عنوان ریشه وقوع حوادث امروز برشمرده است و در توییتر و کامنت های اخبار حادثه در برخی خبرگزاری های مخالف دولت نیز نظایری را در متهم کردن برخی نزدیکان دولت به جاسوسی یا اهمال می توان دید.)
فاز دوم زیر سئوال بردن کلیت سیاست های تنش زدای دولت همزمان با کوفتن بر طبل جنگ و رویارویی در منطقه.
این جریان احتمالا طی روزهای آتی بر دامنه حملات خود خواهد افزود تا با سوار شدن بر احساسات میهن پرستانه همچون هم قطاران راستگرای اروپایی خود، بهره خود را از حادثه ای تروریستی اخیر بگیرد و سیاست های تنش زای پیشین را که پیشتر از مردم پاسخ نه گرفته است، به عنوان راه حل شرایط کنونی، به منصه ظهور بنشاند.
با ترسیم وضعیت پیش گفته، اکنون این پرسش مطرح است که رویکرد جامعه مدنی، طیف اصلاحات و حامیان رویکرد دولت بالاخص در فضای مجازی بعد از حوادث تروریستی اخیر واجد چه ملزوماتی باید باشد:
1- از یاد نبریم که علیرغم حب و بغض های تاریخی و تنش ها و سوءفهم های موجود میان ما و برخی همسایگان جنوبی مان، یگانه راه تامین امنیت منطقه ای تلاش برای کاستن از تنش و ایجاد زمینه همکاری های منطقه ای است. اگرچه برخی دیدگاه های تاریخی بر امتناع رابطه نزدیک میان ایران و عرب ها سخن می گویند و شرایط اکنون منطقه نیز متفاوت با گذشته است اما تجارب گذشته ما در زمان (دور دوم) دولت آیت ا... هاشمی و رییس دولت اصلاحات نشان داده است که رابطه نزدیک با جهان عرب امر ممکنی است حال آنکه در هیچ کدام از تئوری های امنیت، از امکان ایجاد حوزه امنیتی پایدار بدون وجود همکاری منطقه ای سخنی به میان نیامده است. بنابراین ضمن تحلیل رویکردها و راهبردهای رقبای منطقه ای و هوشیاری نسبت به اهداف آنان، نباید مرزهای میان هوشیاری و واکنش موثر با حرکت به سمت تعامل و یافتن نقاط مشترک برای همکاری را مخدوش کنیم.
2- انسجام ملی حکم می کند که در روزهای آتی ضمن تاکید بر اتحاد، همدلی و حمایت قاطع از نهادهای امنیتی و راهکارهای فنی و کارشناسانه آنان در جهت تقویت امنیت فردی و اجتماعی، متوجه برخی فرصت طلبی ها در جهت 'امنیتی کردن جامعه' و تحمیل این گفتمان بر دولت باشیم زیرا ضرورت تقویت امنیت و حمایت از نهادهای امنیتی درگیر با تهدیدهای تروریستی، مساله ای متفاوت با رویکردهای سیاسی معطوف با امنیتی کردن همه حوزه هاست.
3- با وجود آنکه حادثه اخیر منجر به از دست دادن وشهادت هم میهنان مظلوم مان شد اما پاسداشت خون آنان استفاده خردمندانه از حربه دشمن علیه خود اوست. رقبای منطقه ای ایران دایما ادعا کرده اند که داعش ساخته و پرداخته ایران است و عدم وقوع عملیات تروریستی در تهران را دلیلی قاطع بر اثبات این ادعای خود می دانستند حالا اما هم این ایده ابطال شده است و هم مشخص شده است که اگر عربستان بواسطه ادعای اقدامات خصمانه قطر و ارتباط آن با گروه های تروریستی حق انجام هرگونه واکنش را برای خود محفوظ می داند و دولت آمریکا نیز از ضرورت حمایت از دولت های قربانی تروریسم سخن می گوید، ایران هم به طریق اولی این حق را دارد که در چارچوبی قانونی ملزومات امنیتی و دفاعی خود را بازتعریف و در جهت آن عمل کند. این بسترِفراهم و وضعیت جدید می تواند به گونه ای خردمندانه و چنان بکار گرفته شود که رقبای منطقه ای را یا به صرافت همکاری بیاندازد و یاموضع طلبکارانه و فرافکنانه شان را تضعیف کند بنابراین هرگونه اقدام خام و حساب نشده ای که این معادله را به ایجاد بستری دوباره برای تقویت موضع عربستان (همچون ماجرای حمله به سفارت) عوض کند، در واقع خیانت به خون شهدای حوادث تروریستی اخیر تهران است.
7389/ 6128 * خبرنگار: نسرین رحیمی ** انتشار دهنده: مقدم سلیمی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.