جماران: تاریخ اسلام پر از حوادثی است که درگذر زمان پدیدار گشته و بسیاری از آنها به مرور زمان به دست فراموشی سپرده شده است، اما در این میان، نهضت امام حسین(ع) و یاران باوفایش نه تنها با گذشت زمان فراموش نشده و ازصفحه تاریخ کنار نرفته است، بلکه به دلیل ماهیت وهویت فراگیر، جاودانه و درعین حال الهی- انسانی آن تمام مرزهای مادی را در نوردیده و هرچه زمان برآن گذشته برعظمت و اهمیت آن افزوده شده است.رویداد عظیم عاشورا برای همگان و بخصوص شیعیان آنچنان مهم، موثر و ارزشمند است که از یک واقعه تاریخی فراتر رفته و تبدیل به یک فرهنگ جامع شده است. نظر به فربهگی عاشورا، کتب بسیار زیادی توسط افراد مختلف در این زمینه نگاشته شده که گاه مستند به اسناد و گاه یک بخش یا همه آنها بدون هرگونه سندی هستند. حتی آنهایی که مستند به برخی سندها هستند، گاه قابل نقد هستند زیرا آنچه که مهم و غیر قابل چشم پوشی است این است که همه این منابع در بیان واقعیات عاشورا قابل اعتماد نیستند زیرا به لحاظ علم تاریخ نگاری خدشه های زیادی بر برخی اسناد وارد است. تحریف عاشورا فقط به خدشه در اسناد برنمی گردد، این مساله بسیار پیچیده و عمیق تر از بحث سند است. آنچه میآید گفتوگوی اختصاصی جماران با دکتر حجتالله جودکی پژوهشگر متون تاریخی و دینی است. وی معتقداست: کسانی که با پیروی از قرآن معرفت علمی را بر معرفت ظنی ترجیح می دهند و همچون تشنگان در جستجوی آب، منابع تاریخی را برای دستیابی به حقیقت می کاوند و به خرافات موجود اعتنایی نمی کنند و حقیقت را فدای مصلحت های زودگذر و نامعقول نمی کنند؛ در مسیر دین حرکت می کنند. نقل اخبار تاریخی به تقلید از گذشتگان بدون تدبر و اندیشه در آن، عدم به کارگیری عقل و علم و بیان سخنانی خلاف واقع و نسبت دادن آنها به بزرگان دینی زمینه ساز ظهور انحرافات در دین خواهد شد.
بهتر است در ابتدا تعریف جامعی از تحریف داشته باشیم تا در ادامه به بحث تحریفات و علل و عوامل ایجاد تحریف در واقعه عاشورا برسیم؟
تحریف، کاستیها، فزونیها و دگرگونی متون به جا مانده را شامل میشود و در ادوار مختلف علل تحریف هم متفاوت بوده است. بحث تحریف در منابع اسلامی مختص شیعه و سنی نیست، بلکه کلیه کتب میراث اسلامی را در برمیگیرد.
بسیاری از مقتل نویسان حماسه کربلا را گزارش کردهاند، به ویژه آنکه جریان کربلا و شهادت مظلومانه امام حسین(ع) برای همه مسلمانان جاذبه داشته است و همه خواستار اطلاع یافتن از جوانب حادثه و علل و ریشه های سیاسی و اجتماعی این فاجعه تاریخی بودهاند و اینجاست که حوادث تاریخی از جمله واقعه عظیم عاشورا بنا به عللی، با گزافهگوییها، کم و زیادها و دگرگونیهایی گزارش شده است.
به استثنای قرآن، در کلیه منابعی که به عنوان میراث اسلامی به ما رسیده است، آفت تحریف رسوخ کرده است. ازجمله آنها میتوان به حب و بغض شدید جناحهای مختلف مسلمانان و گرایش سیاسی آنها، غلو، عدم توجه به کتاب خدا و سنت واقعی پیامبر(ص)، ظلم و ستم خلفای اموی و عباسی وتلاش برای بقای خلافت با مقدس جلوه دادن آن، مکتوب نشدن حوادث و روایات درزمان اتفاق و نقل شفاهی آنها، دستهای عوامل بیگانه از اسلام،غفلت و عدم درک صحیح از دین و مهمتر ازهمه گستره وسیع جهل اشاره کرد.
به نظرشما وظیفه بزرگان و علمای شیعه در مواجهه با این تحریفات و دروغ پردازیها در رابطه یا قیام امام حسین(ع) چیست؟
البته برخی از بزرگان برای مقابله با تحریف در طول تاریخ راهکارهایی ارائه کردهاند که تا اندازهای در رفع شک و شبهه در رابطه با حادثه عاشورا موثر واقع شده است و با استناد به حدیث پیامبرمکرم اسلام(ص) که فرمودند: حدیث ما را با کتاب خدا بسنجید اگربا قرآن همخوان بود، بپذیرید و اگر با قرآن مخالف بود، آن را به دور اندازید." در این زمینه تالیفات متعددی انجام دادهاند، اما در دوران معاصر استاد مطهری در آثار خود از جمله کتاب تحریفات عاشورا با مسئله تحریف و بدعت درمتون و منابع اسلامی مبارزه آشکاری کرده است و در سالهای اخیر نیز برخی اندیشمندان بزرگ شیعه از جمله آیت الله مرتضی مطهری و آیت الله نعمتالله صالحی نجف آبادی مبارزه با تحریف و ریشههای غلو را شروع کرده اند و آثار ارزشمندی در این زمینه از خود به یادگار گذاشته اند.
به نظر شما علت شاخ و برگ دادن اضافی و نسبت دادن سخنانی خلاف واقع به واقعه عاشورا از جانب شیعیان و دوستان امام چیست؟
بعد از واقعه کربلا، دوستی شدید شیعه به اهل بیت و شدت تنفرش از بنی امیه باعث شد درطول تاریخ به حادثه دردناک کربلا، شاخ و برگهای زیادی اضافه شود تا بیش ازپیش بیانگر مظلومیت خاندان امام حسین(ع) و ستمگری بنی امیه باشد. این احساسات و عواطف کم کم به بیان داستانهایی در خصوص قساوت دشمن تبدیل شد و هرساله بر تاثرشیعیان افزود تا جایی که بعد از گذشت چند قرن به قدری تکرار شد که بزرگان شیعه هم به نقل آن پرداختند. این شاخ و برگهای اضافی سپس جزء وقایع کربلا قلمداد شد و به درون کتب تاریخ ومقاتل مختلف راه پیدا کرد و تشخیص سره از ناسره را مشکل کرد. اشعار سوزناک نه تنها از این جنبههای اضافی و تا حدی نادرست مایه گرفت بلکه موجب رواج و توسعه این تحریفات و خرافات درمیان مردم شد.شاید یکی از علل تحریف این باشد که گروه های مختلف همیشه بهترین ها را برای خود و بدترین هارا برای رقیب و دشمنان خود دانسته اند.برای مثال درمسائل مربوط به کربلا و عاشورا،تعدادکشته های دشمن رابیش از حدنوشته اندو یامعجزات وکراماتی غیرواقعی به سپاهیان امام حسین(ع) و یارانش نسبت داده اند و برای مظلومتر جلوه دادن امام و یارانش و گریاندن شیعیان دروغ های فراوانی بیان کرده اند، بی آنکه بیندیشند که این مسائل توهین به امام تلقی می شود.
شما نقش مداحان را تا چه اندازه در به وجودآمدن این تحریفات و شیوع آنها درمیان عامه مردم موثر میدانید؟
آنچه که در این میان واضح است اینکه چهرههای درخشانی که با خلوص نیت در روز عاشورا جان در طبق اخلاص نهادند و مردانه به صفوف دشمن زدند و با تمام وجود به این دنیای پرزرق و برق پشت کردند، در برخی از کتب مقاتل و در بعضی از اشعار به موجودات زبونی تبدیل شدهاند که از دشمن با ذلت و خواری تقاضای جرعه ای آب میکردند. تشبیهات و توجیهات نامعقول ستم مضاعفی درحق این شهیدان روا داشته و این جسارت به آن حد رسیده که از زبان سالار شهیدان، مداحان و روضه خوانان میخوانند که"مگر من از گوسفندی کمترم، گوسفند را قبل از کشتن آب میدهند" و بسیاری مطالب سخیف دیگر که موجب وهن شهدای کربلاست. نویسندگان جاهل و دوستان نادان نیز با این جهت گیریهای غلط ، چهره کربلا را مخدوش کرده و به زعم خود تلاش میکنند تا برای امام و اصحابش آبرو و حیثیت بیشتری کسب کنند.
نکته دیگر اینکه گرچه بیان مسائل سوزناک، احساسات را علیه دشمن برمی انگیزد، ولی آنچه که در این میان مسلم است اینکه شعور و شناحت صحیح و سخنان درست و بیغرضانه در همه اعصار و در نزد همه افراد بهتر و بیشترمورد قبول واقع میشود. به بیان واضحتر اینکه، پاسخ به ندای هل من ناصر ینصرنی امام حسین(ع) با دروغ بستن به نهضت او سبب خشنودی عوام میشود، منافات دارد و برهمگان روشن است که نقل اخبار به تقلید از گذشتگان، بدون تدبیر و اندیشه در آن دردی را دوا نخواهد کرد و شناخت سطحی که از واقعیات تاریخی به دست میآید، فقط میتواند برای لحظهای انسان را دل مشغول داشته باشد، درحالیکه شناخت واقعی و عمیق رخدادهای تاریخی ازجمله قیام امام حسین(ع) و روز عاشورا به آدمی عبرت میدهد که چگونه با مشکلات روبه رو شود و تجربه گذشتگان را به خدمت بگیرد و اینجاست که این توصیه امام علی(ع) باید آویزه گوش همگان باشد که فرمودند: چون خبری را شنیدید آن را ازروی تدبرو اندیشه در آن دریابید نه از روی نقل لفظ آن، زیرا نقل کنندگان علم بسیارند و اندیشه کنندگان در آن اندک"
آیا مطالب تمامی مقاتل و کتبی که دررابطه با حادثه عظیم عاشورا نوشته شده صحت دارد؟
اگر به این واقعیت توجه کنیم که آثارو تالیفات نویسندگان و پژوهشگران قرن دوم و سوم اگر نگوییم به طورکامل لااقل قریب به اتفاق، از میان رفته است، آنگاه به درستی میتوان نتیجه گرفت که فردی متعصب و ناآگاه یا مغرض، برخی از روایات شایع و ساختگی را با شماری از روایات درست و مورد اعتماد به هم آمیخته و به نام برخی از مورخان بزرگ عرضه کرده است، چراکه مردم غالبا خواستههای درونی و گزارشهای ساخته خود را به شخصی مورد اعتماد و موثق نسبت میدهند تا دیگران آنهارا باور کنند.
با توجه به تحریفاتی که دراین زمینه صورت گرفته است، شما به عنوان پژوهشگر متون دینی در این زمینه به چه منابع و اسناد معتبری دست پیدا کردهاید؟
طبق بررسیهای صورت گرفته یکی از گزارشگران جریان کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یاران او در عاشورای سال61 هجری ابومخنف لوط بن یحیی ازدی است. وی شیعه و ازمردم کوفه بوده است. گزارش ابومخنف از حماسه کربلا به علت نزدیکی او به زمان واقعه در مجموع اطمینان ما را نسبت به این مقتل استوارتر میکند و همچنین استاد شهید مرتضی مطهری درآثار خود با مسئله تحریف و بدعت درمتون و منابع اسلامی مبارزه کرده است و کتاب حماسه حسینی وی خواننده را با واقعیتهای بسیاری آشنا می کند.کتاب اللهوف علی قتلی الطفوف نوشته سید ابن طاووس نیز یکی از معتبرترین منابع شیعه در این زمینه است.
لطفا از تحریفات و دروغ پردازیهایی که در رابطه با قیام امام حسین(ع) و روز عاشورا دربین مردم و در کتب مختلف شیعی رواج پیدا کرده مثال برنید؟
چند بدعت آشکار وارد نهضت عاشورا شد که البته با اعتراض علمای بزرگ شیعه روبه رو شد. این بزرگان داستانهای مجعولی همچون عروسی قاسم درکربلا وشهادت رقیه دختر سه ساله امام حسین(ع) در خرابههای شام، اسبی به نام ذوالجناح، تقاضای ملتمسانه امام ازسپاه دشمن برای جرعهای آب، مساله اربعین وآمدن اسرا درهمان سال نخست بر سر مزارشهیدان، داستان زعفرجنی، خون چکیدن از درختان و آسمان درروز عاشورا، داستان دو طفل مسلم ابن عقیل، افزودن بر شهدای کربلا و تعداد کشتههای دشمن، آمدن حضرت زهرا(س) برسر قبرامام حسین(ع)، آمدن پیامبر(ص) به قتلگاه کربلا و زنده کردن مجدد امام حسین(ع) و بسیاری از مطالب کذب دیگر را با صراحت رد کرده و تاکید کردند که باید از بیان این دروغها هرچند که موجبات گریستن افراد را فراهم میکنند، خودداری کرد.
اما یکی دیگر از دروغ پردازیهایی که در رابطه با حادثه عاشورا درکتب مختلف نوشته شده است، اینکه چون سپاه ابن زیاد سپاهی به فرماندهی عمر بن سعد برای جنگ با امام حسین(ع) به کربلا فرستاد به جز سپاه حر هشتاد هزار نفر سوار از مردم کوفه تشکیل شد و حال این سوال پیش میآید که آیا کوفه در سال 60هجری چند نفر جمعیت داشته که80 هزار نفر آنها به جنگ با امام حسین(ع) آمدند؟ و یا اشعاری به امام و یاران او یا زنان و اهل بیت او نسبت میدهند که اصلا و به هیچ وجه نمیتواند صحیح باشد. ازجمله اینکه میگویند امام در آخرین لحظات به لشکر دشمن حمله کرد و 1500نفر از آنها را کشت و سپس در حالیکه اشعاری میخواند به خیمه بازگشت و سپس 35بیت در این رابطه نقل میکنند و حال این سوال پیش میآید چه کسی و چگونه این اشعار را ضبط و گزارش کرده است؟ و یا نام بردن از کسانی که درمیان یاوران و خویشاوندان امام حسین(ع) مانند احمدبن الحسن پسر امام حسن(ع) برادر شانزده ساله قاسم ابن الحسن که190نفر از سپاه دشمن را طی سه حمله به قتل رساند، شبهه ناک است و سخنان دیگری که ذکر شده است.
کپی شد