در فضای رسانه های اجتماعی و جمعی، هر رسانه بر اساس اهداف از پیش تعیین شده خود به موضوع «برنامه همکاری جامع (25 ساله) ایران و چین» می پردازد و هر کدام از آن ها در این پردازش؛ باورها، ارزش ها و اغراض خود را به صورت پیدا و پنهان جاسازی می کنند.

گروه فرهنگی جماران؛ علی محمدی - فعال فرهنگی و رسانه ای و مدرس دانشگاه: «برنامه همکاری های جامع (25 ساله) ایران و چین» توسط وزرای خارجه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در هفتم فروردین 1400 می گذرد، برنامه ای که خبر آن در بیانیه ای که در رویداد سفر رسمی رئیس جمهور چین به تهران در بهمن ماه ۱۳۹۴ صادر شد، رسانه ای شد و در این مدت کوتاه، شاهد تحلیل های گوناگون و نظرات متفاوت شخصیت ها و رسانه های مختلف درباره علت، هدف و آثار آن هستیم. نویسنده این یادداشت در صدد بررسی آن ها نبوده و تصمیم دارد این موضوع را فقط از منظر سواد رسانه ای مورد توجه قرار دهد، چراکه افکار عمومی مردم ایران در این روزها با طیف رنگارنگی از حرف و سخن های کارشناسانه و غیرکارشناسانه در این زمینه مواجه است.

 اگر رسانه را هر بستر حامل پیام بدانیم، در این صورت و در مورد موضوع «برنامه همکاری های جامع (25 سال) ایران و چین»، هر گونه اظهار نظری در مورد آن برنامه؛ چه از جانب صاحب نظران و چه غیر صاحب نظران و چه در قالب های دیگر، پیام رسانه ای تلقی شده و محل بحث این یادداشت است.

آنچه در این روزها درباره این برنامه، از انواع رسانه های اجتماعی و جمعی دیده و شنیده ایم؛ به نوعی «تحلیل» است. «تحلیل یعنی کشف این نکته که چگونه ما واقعیت را که به گونه ای خلق می کنیم که عینی و طبیعی به نظر برسد؛ نه پردبرداری از واقعیت عینی»، بنابراین تحلیل «برنامه همکاری های جامع (25 ساله) ایران و چین»، تلاش برای واقع نمایی ادعاها در زمینه های علت، هدف و آثار آن برنامه  است. آنچه که در هر تحلیل مورد توجه است؛ هدف، منافع و جغرافیای نظری صاحب تحلیل است، به این معنی که هر کسی بر اساس مبانی، اصول و چارچوب نظری و روش خاصی، درباره آن برنامه، تحلیل خود را ارایه کرده و می کند و ما در مقام مخاطبان این تحلیل های رنگارنگ، لازم است هر تحلیلی را زیر سایه چتر اهداف و منافع (هدف گذاری ها و منفعت طلبی هایی که می تواند برای تأمین منافع ملی ایران باشد و یا نباشد) و در جغرافیای نظری که صاحب تحلیل به آن تعلق دارد را بررسی و مورد ارزش یابی قرار دهیم.

 

علی محمدی

 

در فضای رسانه های اجتماعی و جمعی، هر رسانه بر اساس اهداف از پیش تعیین شده خود به موضوع «برنامه همکاری جامع (25 ساله) ایران و چین» می پردازد و هر کدام از آن ها در این پردازش؛ باورها، ارزش ها و اغراض خود را به صورت پیدا و پنهان جاسازی می کنند. در این بازنمای رسانه ای نیز شاهد تلاش رسانه ها برای واقع نمایی هستیم، در واقع رسانه ها – و گاهی جبهه هایی از رسانه ها با ایجاد جریان های رسانه ای - کوشش می کنند تا با استخدام تاکتیک ها و تکنیک های متنوع تبلیغاتی و اقناعی و تحلیل های همسو با اهداف و منافع خود، با دست کاری بر فضای ذهنی مخاطب، او را برای پذیرش پیام خود آماده و در نهایت مخاطب خود را قانع کنند تا از رهگذر اقناع مخاطب، اهداف خود را محقق کنند.

اگر سواد رسانه ای را «دانش و مهارت ادراک تفاوت رسانه ها از یکدیگر» بدانیم؛ سواد رسانه ای در مورد بازتاب «برنامه همکاری های جامع (25 ساله) ایران و چین» در رسانه های مختلف به ما می گوید:

  • هر رسانه، اهداف و منافع خاص خود را دنبال می کند و معمولا این منافع؛ سیاسی یا اقتصادی است.
  • رسانه ها دست اندرکار بازنمایی ها هستند و هر بازنمایی، سهمی در تحقق اهداف و تأمین منافع هر رسانه دارد. در این بازنمایی؛ به کارگیری روش های اقناعی مورد توجه تولیدکنندگان پیام است.
  • رسانه ها در لایه های پیدا و پنهان پیام خود؛ باورها، ارزش ها و غرض های ویژه خود را قرار می دهند.

بنابراین در بررسی تحلیل ها و نظرهای متفاوت رسانه ای در مورد این برنامه، لازم است تا  اهداف و منافع هر رسانه را بشناسیم؛ چراکه این شناخت در فهم پیام و اغراض تولیدکننده محتوای رسانه ای کمک ویژه ای به ما می کند، در این صورت علت تفاوت دیدگاه ها و نظرهای گوناگون برای ما روشن می شود، علاوه بر آن لازم است تا با رویکردها و روش های تبلیغاتی و اقناع سازی رسانه ای آشنا شویم تا فریب خورده بازنمایی های رسانه ای نباشیم. یک فیلسوف می گوید که امر واقعی، معقول است!

سواد رسانه ای به ما می آموزد در برابر هر پیام رسانه ای در موضوع ها «برنامه همکاری های جامع (25 ساله) ایران و چین»، موضعی «فعال» داشته باشیم؛ به این صورت که با نگاه نقادانه و با پرسش با آن برخورد کنیم و از نگاه تک بعدی فاصله گرفته و تلاش کنیم تا اهداف و منافع رسانه ها را بشناسیم، در این صورت به فهم «حقیقت» نزدیک و نزدیک تر می شویم.

            در زمانه ای که بسیاری از شناخت ها، داوری ها و ارزش گذاری محصول مصرف رسانه ای است، فراگیری سواد رسانه ای یک ضرورت حیاتی به شمار می رود.

علی محمدی؛ مدرس دانشگاه

 

تاجیک، محمدرضا، «سیاه، سفید، خاکستری؛ «واقعیت»های سیاسی ساخته می شوند؟»، تهران، انتشارات تیسا، 1392.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
4 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.