گزارش جی پلاس

هوش مصنوعی کدام شغل های حقوقی را به زودی حذف می کند؟

با حضور پررنگ هوش مصنوعی؛ این پرسش مهم برای حقوقدانان مطرح است که در بازه زمانی پنج، ده یا پانزده سال آینده، شغل آنها چه شکلی به خود خواهد گرفت؟!

لینک کوتاه کپی شد

گروه علم و فناوری؛ به نقل از رویترز:به لطف مباحث متعددی که به تازگی پیرامون هوش مصنوعی شکل گرفته، موضوع  تاثیر آن بر انواع کسب و کارها و از جمله شرکت های حقوقی مورد توجه قرار گرفته است. از جمله کارکردهایی که برای هوش مصنوعی در حوزه حقوق شمرده شده، می توان به تحقیق و تفحص الکترونیکی، پیش بینی احکام حقوقی و بازخوانی قراردادها اشاره کرد.

حالا این پرسش جدی پیش روی میز وکلا و کارشناسان حقوقی قرار دارد که در بازه زمانی پنج، ده یا پانزده سال آینده، شغل آنها چه شکلی به خود خواهد گرفت؟!

یک نگاه واقع بینانه به موضوع تایید می کند که از بین رفتن شغل وکالت یا قضاوت حداقل در آینده نزدیک غیر ممکن است، اما بی شک این رشته شاهد تحولات جدی خواهد بود.

در مطالعه ای که گلدمن ساکس انجام داده، مشاغل مرتبط با حقوق و قضاوت در جایگاه دومین شغلی که بیشترین تاثیر را از هوش مصنوعی خواهند پذیرفت قرار می گیرد و پاسخ دهندگان بر این باورند که 44درصد وظایف حوزه حقوق قابل واسپاری به هوش مصنوعی است.

البته این به معنای حذف کسب و کارهای حقوقی نیست؛ اما نقش ها، مجموعه مهارت ها و تخصص های مورد نیاز در این حوزه نیاز به تغییر دارد، به شکلی که از هر گونه رقابت با فناوری پیش رو نیز باید اجتناب شود. بر همین اساس وکلا و حقوقدانان باید با درک  دقیق هوش مصنوعی، بتوانند خروجی صحیح از آن دریافت کنند.

این تسلط به دریافت خروجی صحیح چالش مهمی است. به عنوان مثال در یکی از رسوایی هایی که به تازگی رخ داده مشخص شد که دو وکیلی که برای تهیه لایحه قضایی از  ChatGPT بهره گرفته اند، دو مستند حکم دادگاهی که به آن استناد شده است نادرست بوده اند. این خطا در هوش مصنوعی به خطای توهم مشهور است. علاوه بر این، در تمام مدل های هوش مصنوعی تبعیض، سوگیری، داده های ناقص یا غلط، عدم رفع تکرارها و عدم شفافیت وجود دارد.  

یکی دیگر از چالش های هوش مصنوعی در حوزه امور حقوقی، تعهد اخلاقی و تعهد به محرمانگی و حفظ حریم خصوصی افراد است. نباید فراموش کنیم که مدل های کنونی هوش مصنوعی براساس میزان دسترسی به حجم انبوه اطلاعات توسعه می یابند. چنین شرایطی این پرسش را برمی انگیزد که کدام بخش از اطلاعات برای مدل سازی منتشر خواهند شد و چگونه از این داده ها حفاظت خواهد شد. این موضوع زمانی اهمیت دوچندان می یابد که اطلاعات توسط یک پلت فرم سوم خارج از کنترل یک مشاور حقوقی ذخیره شود و به صورت بالقوه برای همگان قابل دسترس باشد!

 

توسعه حرفه ایی

بر پایه این گزارش، هم اکنون بخش مهمی از اقدامات زمان بر حقوقی توسط کارآموزان و دستیاران انجام می شود، این بدان معناست که بخش مهمی از وظایف افراد تازه کار، قابل ارجاع به هوش مصنوعی است. بنابراین شرکت ها تعداد کمتری کارآموز و دستیار حقوقی استخدام خواهند کرد و در ازای آن به دنبال افراد با سطح تخصص بالاتر خواهند بود؛ به این ترتیب انتظار تحول در حوزه آموزش و توسعه در این دسته از مشاغل امری دور از انتظار نیست.

نکته کلیدی این است که وکلا و حقوقدانان باید بدانند چگونه و چه وقت از ابزارهای هوش مصنوعی بهره بگیرند، با چه دستوراتی بهینه ترین خروجی را از سیستم دریافت کنند و مهم تر این که بتوانند صحت و کیفیت مطالب دریافتی را ارزیابی کنند، سوءگیری های مطالب را تشخیص دهند و در نهایت از دل کاوش داده ها بتوانند مشاوره های دقیق تر و عملیاتی تر به کاربران خود ارائه دهند.

شرایط پیش رو حاکی از آن است که در آینده نزدیک، کارهای زمانبر که از قضا جنس بسیاری از فعالیت های حقوقدانان از این جنس است به هوش مصنوعی ارجاع خواهد شد. نتیجه آن است که شرکت های مشاوره حقوقی از این پس نیروی کمتری جذب کنند و کارها در قالب تیم های کوچک سازماندهی خواهد شد. در نتیجه کسب و کارهایی مانند وکالت و مشاوره حقوقی از تیم های کوچک تری تشکیل خواهند شد؛ بنابراین باید انتظار داشته باشیم که مدل شرکت های حقوقی که تاکنون پردازش براساس زمان بوده است، تغییر یابد.

حاصل اینکه الگوی جبران خدمات از «صرف زمان» به «خلق ارزش افزوده» تغییر خواهد یافت. این رویکردی است که هم مورد توجه متقاضیان خدمات حقوقی و هم ارائه دهندگان خدمات قرار خواهد گرفت. به این ترتیب، کاربران دیگر برای خدماتی که پلت فرمی مانند ALSP می تواند ارائه دهد پولی پرداخت نخواهند کرد و از سوی دیگر، وکلا و حقوقدانان پول خبرگی و تخصص خود را طلب خواهند کرد؛ چیزی که از پس هوش مصنوعی برنمی آید.

مدل کسب و کار شرکت های حقوقی

با از بین رفتن ساختار پرداخت بر اساس ساعت، ساختار هرمی شرکت های این حوزه فلت خواهد شد؛ از سوی دیگر، این شرکت ها می توانند رویکرد فناورانه محورتری پیدا کنند، از جمله این که شرکت های حقوقی همانند شرکت های فناوری به توسعه هوش مصنوعی روی خواهند آورد و به ارائه دهنده خدمات هوش مصنوعی تخصصی، می توانند تبدیل شوند. شرکت هایی که به فناوری تمایل پیدا کنند، طبیعی است که خدمات دقیق تر و البته متنوع تری عرضه خواهند کرد. به این ترتیب باید انتظار داشته باشیم که مدل کسب و کار و همچنین شیوه ایجاد ارزش در این شرکت ها با تغییرات جدی روبرو شود.

بر همین اساس شرکت ها باید به گونه ایی خودشان را جانمایی کنند که هم بتوانند سطح خدمات خود را با استفاده از هوش مصنوعی ارتقاء دهند و هم به شکل محسوسی از توانایی هایی انسانی خود که قابل جایگزینی با هوش مصنوعی نیست بهره بگیرند. آنهایی که می خواهند در این کسب و کار باقی بمانند خود باید به استقبال این شرایط بروند. در همین راستا مدل های سنتی کسب و کار نیازمند بازآفرینی است، شیوه های جبران خدمات تغییر خواهد یافت و پویایی سازمانی باید به گونه ایی در سازمان نهادینه شود که توانایی بهره گیری همزمان از هوش مصنوعی و توان خبرگی و دانش تخصصی که با هوش مصنوعی قابل جبران نیست، احصاء شود.

دیدگاه تان را بنویسید