در سالروز رفراندوم آری به جمهوری اسلامی مناسب دیدیم نگاهی به سخنان امام درباره رفراندوم داشته باشیم البته این همه سخنان امام در این باره نیست اما تلاش کردیم تعداد زیادی از آنها را اینجا جمع آوری کنیم.

به گزارش جماران متن این سخنان بر مبنای تاریخ و آدرس آن در صحیفه امام آورده شده است.( لازم به یادآوری است که سخنرانی های امام در صحیفه امام بر مبنای تاریخ ذکر شده است.)

***

به خواست خداوند متعال به زودی درباره شکل حکومت، رفراندم خواهد شد. لازم است تذکر دهم آنچه اینجانب به آن رأی می‌دهم «جمهوری اسلامی» است و آنچه ملت شریف ایران در سرتاسر کشور با فریاد از آن پشتیبانی نموده است همین «جمهوری اسلامی» بوده است، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. من از ملت شریف انتظار دارم که به «جمهوری اسلامی» رأی دهند که تنها این، مسیر انقلاب اسلامی است و کسانی که مخالف هستند آزاد و مختارند که اظهار مخالفت نمایند و علمای اعلام شهرستانها و قرا و قصبات و خود ملت مکلفند که نگذارند کسی سلب آزادی از کسی بکند و مراقبت کنند آزادانه هر کس رأی خود را بدهد.

9 اسفند 57 صحیفه امام جلد 6

***

مردم در آرا آزاد[ند]. وقتی رفراندوم اعلام شد، رأی من حکومت جمهوری است، «جمهوری اسلامی» است. هر کس، هر کس که تبعیت از اسلام دارد، جمهوری اسلامی باید بخواهد. لکن، تمام مردم آزادند که آرای خودشان را بنویسند و بگویند، بگویند که ما رژیم سلطنتی می‌خواهیم، بگویند که ما برگشت محمدرضا پهلوی می‌خواهیم؛ آزادند! بگویند که ما رژیم غربی می‌خواهیم؛ «جمهوری باشد لکن اسلام نباشد»!

[از]این آدمی که می‌گوید جمهوری باشد اسلام نباشد، باید پرسید که از اسلام چه می‌دانی و چه دیدی؟ چه بدی از اسلام دیدی؟ باید به آن گفت که این اسلام است که طاغوت را قطع کرد نه مردم؛ ایمان، طاغوت را قطع کرد نه من و تو! از اسلام چه بدی دیدی؟ آنکه می‌گوید ما جمهوری دمکراتیک می‌خواهیم یعنی جمهوری به فرم غرب، از اسلام چه بدی دیدید؟ چه می‌دانید از اسلام؟ اسلام تأمین آزادی، استقلال، عدل[است]. اسلام شخص اول مملکتش با یکی از رعایا فرق نداشت بلکه پایین‌تر از او بود در استفاده از مادیات. آزادی آرا در اسلام از اول بوده است، در زمان ائمۀ ما ـ علیهم‌السلام ـ بلکه در زمان خود پیغمبر آزاد بود. حرفهایشان را می‌زدند. ما حجت داریم. کسی که حجت دارد از آزادی بیان نمی‌ترسد لکن توطئه را اجازه نمی‌دهیم. اینها حرف ندارند، توطئه می‌کنند. ما آنها را دعوت کردیم، کسانی را وادار کردیم که دعوت کنند که اگر حرفی دارید بیایید در تلویزیون بگویید؛ مباحثه می‌کنیم با هم. تا حالا حاضر نشدند.

10 اسفند 57 صحیفه امام جلد 6

***

حالا که رژیم سلطنتی رفته و از بین رفته است ـ و قاعده هم این بود که از اول وجود پیدا نکند ـ حالا برای اینکه ما طرز حکومت را تعیین کنیم، محتاج به یک فعالیتهایی است. البته در نظر من ـ شخص من ـ این است که احتیاج به رفراندم هم نیست؛ برای اینکه مردم آرای خودشان را در ایران اعلام کردند؛ با فریادها، با دادها اعلام کردند لکن برای اینکه یک اشکالی[پیش نیاید]مثلاً، اگر یک دولتی اشکالی داشته باشد در اینکه خوب این ثبت نشده است این رفراندم، تقاضا نشده است و باید تقاضا بشود ثبت بشود، شمارش بشود آرا ـ برای این، بنابراین است که یک رفراندمی بشود. و چون این رفراندم یک رفراندم اساسی است که مقدرات مملکت ما را تعیین می‌کند و ما اگر بخواهیم یک حکومت اسلامی، یک جمهوری اسلامی در ایران برقرار کنیم با این رفراندم باید بشود.

از این جهت لازم است که آقایان، اینهایی که قدرت بر این معنا دارند که تشریف ببرند در بلاد و در محالّی که آشنا هستند یا غیر آشنا، و مسائل را برای آنها بگویند و آنها را روشن کنند و دعوت کنند به اینکه رأی بدهید به جمهوری اسلامی ـ این هم با همین کلمه: نه یک حرف زیادتر و نه یک حرف کمتر ـ برای اینکه الآن شیاطین افتاده‌اند دنبال اینکه «جمهوریِ» محض، همین جمهوری باشد، «جمهوری دمکراتیک» باشد و از این حرفها، برای اینکه آقایان تشریف ببرند و رفع ابهام بکنند، این خوب است. که به همان طوری که مدرسین محترمِ اینجا بنا دارند که یک مثلاً هیأتهایی را به اطراف یا اشخاصی را به اطراف بفرستند برای روشن کردن مردم، این لازم است که عمل بشود. و غصه نخورید که درستان تعطیل می‌شود! ان‌شاءاللّه‌ مجال درس خواندن[دارید]ـ الحمدللّه‌ جوان هستید و مجال درس خواندنتان هست. من هم یک طلبه بودم که وقتی دیدم وضع اینطوری است درسم را رها کردم و رفتم، و حالا هم آمدم پیش شما. الآن هم تعطیل هست. نه مطالعه دارم نه درس دارم. مشغول همین خدمت به شما آقایان هستم.

از این نگرانی نداشته باشید. برای اینکه یکوقت انسان درس را تعطیل می‌کند برای اینکه برود تَعیُّش بکند، برای اینکه برود تنبلی بکند؛ یکوقت درس را تعطیل می‌کند برای خدا. همان طور که درس خواندن برای خدا ثواب و اجر دارد و ارزنده است پیش خدای تبارک و تعالی، گاهی وقتها هم تعطیل درس و اشتغال به یک مطلب مهمی ـ بلکه مهمتر از درس ـ این هم ارزنده است پیش خدا. الآن تعطیل شما و رفتن در اطراف و دهات دوردست، شهرها، دهات دوردست، مقصد، مقصدِ الهی است. فرق نگذارید بین اینکه در یک شهرستانی بروید و با یک جمعیت انبوهی مواجه باشید، یا در یک دهی بروید و با یک جمعیت کمی. وقتی بنا شد مقصد الهی باشد، مابین این و آن فرق نگذارید بلکه گاهی آن اولی است. در شهرستانها ـ خوب ـ اقشار زیاد هستند، آمال زیاد است، شاید هوای نفس در آنجا زیادتر باشد اما در قرا و قصبات و دهات دورافتاده این مسائل کمتر است: هم افراد کم می‌روند هم جمعیتهای آنجا کم است، هم آنها از فقرا و ـ عرض می‌کنم ـ مستمندان هستند؛ طمع بین آنها کمتر است. از این جهت جنبۀ الهی آنجا بیشتر است. اینطور نباشد که همه مجتمع بشوند در شهرهای بزرگ. متفرق بشوند در شهرها و قصبات و دهات و ـ عرض کنم ـ قرا و همه جا، و همه را آگاه کنند که رفراندم که شد، همه بگویند جمهوری اسلامی می‌خواهیم؛ همین آرایشان را که می‌دهند... رأی بدهند به جمهوری اسلامی. و هیچ زیر بار کلمۀ زاید و ناقص نروند. هر چند ممکن است کمونیستها بروند در اطراف و ترویج کنند و ... ولو اینکه آنها هم به واسطۀ شکستی که خورده‌اند اعلام کردند که ما هم جمهوری اسلامی می‌خواهیم! خوب هم کردند؛ یعنی عقل هم کرده‌اند، تدبیر هم کرده‌اند؛ برای اینکه اگر این را نگفته بودند، آن وقت عددشان معلوم می‌شد که چند نفرند! حالا برای اینکه نفهمند مردم چند نفر هستند و خیال کنند که خوب همۀ ایران که به جمهوری اسلامی رأی دادند، همۀ اینها هم کمونیست هستند به ما رأی دادند!..

... الآن وقت این است که ما فعالیت بکنیم برای اینکه این جمهوری اسلامی را پیاده کنیم و رأی از مردم[بگیریم]تقاضا کنیم از مردم که رأی بدهند به جمهوری اسلامی؛ و همه هم آزادند اما شما هدایتشان کنید. الزام نیست که بروید مأمور بگذارید مثل سابق که مأمور می‌گذاشتند سر مردم که رأی بدهید، بعد هم که از مردم رأی نمی‌گرفتند خودشان رأی می‌دادند! رأیها را خودشان می‌خواندند و خودشان می‌دادند و تمام می‌شد قضیه ـ نه، مردم آزادند لکن شما هدایت کنید مردم را. مردم ما مسلمانند، اسلام را می‌خواهند؛ شما معرفی کنید اسلام را، معرفی کنید حکومت اسلامی را، معرفی کنید احکام اسلام را. به آنها بفهمانید که اگر شما یک حکومت عدلی بخواهید، یک حکومت انصافی بخواهید، بخواهید که در رفاه باشید، بخواهید که فقرای شما در رفاه باشند، بخواهید که اغنیا به شما ظلم نکنند، بخواهید که دولتها به شما ظلم نکنند، بخواهید که پاسبانها دیگر نتوانند به شما ظلم کنند، ارتش نتواند به شما ظلم کند، اگر یک همچو[حکومتی]را بخواهید، رأی بدهید به جمهوری اسلامی تا اینکه ان‌شاءاللّه‌ اسلام و احکام اسلام پیاده بشود؛ که البته طولانی است مطلب. اینقدر خرابی شده است، اینقدر خرابی در این مملکت شده است که ما نمی‌توانیم تصور آن را بکنیم. اینقدر در ادارات خرابی شده است، اینقدر در وزارتخانه‌ها خرابی شده است که به این زودیها نمی‌توانیم جبران بکنیم.

...

همت کنید برگردید. شما حالا می‌خواهید بگویید روی پای خودمان می‌خواهیم بایستیم، باز هم رنگ غرب؟! حالایی که می‌گویید روی پای خودمان، باز هم «جمهوری دمکراتیک»؟! یعنی جمهوری غربی؟! مستقلیم ما؛ ما می‌خواهیم مستقل باشیم. ما اسلام است مذهبمان. ما قوانینمان قوانین اسلام است؛ قوانین غنی اسلام است. همه چیز باید متحول بشود.

15 اسفند 57 صحیفه امام جلد 6

***

دعوت کنید مردم را، دعوت کنید همه را به اینکه در این رفراندم به جمهوری اسلامی: «فقط جمهوری اسلامی» یک کلمه این ور یک کلمه آن ور نباید باشد. نه از آن اسقاط بشود نه به آن زیاد بشود. شیاطین می‌خواهند یک کلمه را اسقاط بکنند، یا کلمه[ای]را زیاد بکنند. توجه به این معنا داشته باشید؛ دعوت کنید همه را.

16 اسفند 57 صحیفه امام جلد 6

***

ما که مصلحت اسلام و مسلمین را می‌خواهیم؛ ما که مصلحت کشور خودمان را می‌خواهیم؛ ما که می‌خواهیم دست اجانب کوتاه بشود، رأی بدهیم به جمهوری اسلام همه با هم؛ همۀ اقشار ملت با هم به جمهوری اسلام رأی بدهیم: جمهوری اسلام، نه یک حرف کم و نه یک حرف زیاد. خود من این رأی را می‌دهم؛ از شما هم تقاضا دارم که همین رأی را بدهید؛ و کسان دیگر هم آزادند که رأی بدهند، هر طوری که می‌خواهند رأی بدهند، لیکن کسانی که علاقه به اسلام دارند، علاقه به کشور خودشان دارند؛ احراز این را کرده‌اند که اسلام برای آنها سعادت است، هم سعادت دنیاست و هم سعادت آخرت، آنها خوب است فکر کنند؛ و من از آنها تقاضا می‌کنم که رأی بدهند به جمهوری اسلامی. اسلام را تقویت کنند؛ مملکت اسلامی را تقویت کنند، حکومت اسلامی را تقویت کنند و اینقدر عجله نکنند راجع به اصلاحات امور؛ کارْ بسیار مشکل است؛ نه دولت به تنهایی می‌تواند اصلاح امور را بکند؛ نه اقشار ملت بعضی‌شان، می‌توانند انجام بدهند؛ مسئله‌ای است که همه باید با هم انجام بدهیم.

من امید دارم که اگر جمهوری اسلامی در ایران مستقر شود، مقاصد اسلام انجام بگیرد، بتوانیم همۀ مقاصد اسلام را انجام بدهیم؛ البته محتاج بتدریج است؛ محتاج به گذراندن وقت است. الآن هم دولت مشغول است لیکن کارْ زیاد است. باید ما مهلت بدهیم به دولت تا مشکلات را رفع کند؛ تا آنکه بتوانند اینها بر این مشکلات زیاد، تسلط پیدا بکنند. من از خدای تبارک و تعالی سعادت ملتهای اسلام، خصوصاً ملت ایران را می‌خواهم، و سعادت شما جوانان برومند را از خدای تبارک و تعالی می‌خواهم.

24 اسفند 57 صحیفه امام جلد 61

***

ما باید با تمام قوا کوشش کنیم که وحدت خودمان را حفظ کنیم، و قصدهای خودمان را اسلامی کنیم و در چند روز دیگر که رفراندم می‌شود، همۀ ما به حکومت اسلامی ـ یعنی به جمهوری اسلامی ـ رأی بدهیم. من خودم رأیم جمهوری اسلامی است و از همۀ آقایان تقاضا دارم که همین رأی را بدهند. البته همه مختارند هر رأیی را می‌خواهند بدهند لکن تقاضای من از ملت این است که همین رأی را بدهند.

و من امیدوارم که با وحدت کلمه ـ شما برادرها ـ و با اینکه قصدتان را برای اسلام خالص کنید، پیشرفت خواهید کرد؛ چنانچه پیروزی تاکنون هم[از]وحدت کلمۀ شما[بود]، و اینکه همه برای اسلام و مقصد این بود که حکومت اسلامی باشد.

ان‌شاءاللّه‌ اگر ـ چنانچه ـ جمهوری اسلامی برپا بشود، البته با تدریج، بسیاری از امور اصلاح می‌شود. و امیدوارم که همۀ امور اصلاح بشود؛ و مملکت مال خود شما باشد و خود شما مملکت را اداره بکنید. من امیدوارم که همۀ اقشار مملکت فعالیت داشته باشند؛ و کشاورزها در کشاورزی جدیت داشته باشند و خصوصاً مواد غذایی را بیشتر تهیه کنند، دامدارها دامداری کنند، و تجار و کَسَبه کسبِ صحیح بکنند، گرانفروشی نکنند. از قراری که گفته می‌شود اشخاصی خیلی گرانفروشی و بی‌انصافی می‌کنند؛ بدانند اینها که ملت ما الآن ـ بسیاری از آنها ـ ضعیف هستند، بسیاری از آنها در این قضایا ضرر بردند، بسیاری از آنها از پا درآمدند. اگر بنا باشد که کاسبها باز یک گرانفروشی را راه بیندازند و بی‌انصافی بکنند ممکن است که اینها صدمه زیاد بخورند. من خواهش می‌کنم از تمام اقشار ملت که انصاف را نصب عین خودشان قرار بدهند، رضای خدا را نصب عین خودشان قرار بدهند؛ خداوند به آنها برکت خواهد داد. خداوند ان‌شاءاللّه‌ شما را سعادتمند و در دنیا و آخرت روسفید کند.

28 اسفند 57 صحیفه امام جلد 6

 

... در این رفراندمی که می‌شود، من خودم رأی می‌دهم به «جمهوری اسلامی» و از شما هم تقاضا دارم که برای اسلام رأی بدهید و به جمهوری اسلامی رأی بدهید. آنهایی
که برخلاف جمهوری اسلامی رأی می‌دهند، آنها آزادند لکن بدانند که این یک امری است که مخالفت با ملت است، مخالفت با اسلام است؛ و من نصیحت می‌کنم آنها را که این کار را نکنند و همه با هم به جمهوری اسلامی رأی بدهند.

28 اسفند 57 صحیفه امام جلد 6

***

همه با هم باشید، این بار را به آخر خواهید رسانید. و اگر خدای نخواسته اختلافی بین قشرها پیدا بشود، من ترس این را دارم که باز مسائل قبل اعاده شود. باید این رمز پیروزی را که وحدت کلمه و اتکا به قرآن مجید است حفظ کنیم و همه با هم به پیش برویم و حکومت جمهوری اسلامی را در ایران مستقر کنیم، و همه رأی به جمهوری اسلامی بدهیم.

2 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

در این موقع بسیار حساس که سرنوشت کشور و اسلام عزیز تعیین می‌گردد، هموطنان عزیز با شوری بیشتر از گذشته در رفراندم شرکت نمایند. امروز اِهمال در شرکت در رفراندم و سردی و سستی در این امر حیاتی، موجب هدر رفتن خون شهیدان و به تباهی کشیدن کشور و اسلام عزیز است. دوستان آگاه من! روز رفراندم موقع نتیجه گرفتن از زحمات چندین ساله است.

آنچه لازم است تذکر دهم شرکت زنان مبارز و شجاع سراسر ایران در رفراندم است. زنانی که در کنار مردان بلکه جلوتر از آنان در پیروزی انقلاب اسلامی نقش اساسی داشته‌اند، توجه داشته باشند که با شرکت فعالانۀ خود، پیروزی ملت ایران را هر چه بیشتر تضمین کنند. شرکت در این امر برای مرد و زن از وظایف ملی و اسلامی است.

شما همه آزادانه به هر چه می‌خواهید رأی بدهید. من خودم به «جمهوری اسلامی» رأی می‌دهم و تقاضای برادرانه از شما دارم که به من در این امر اسلامی کمک کنید. و لازم است جوانان غیور از توطئه و خیانت در آرای مردم جلوگیری کنند و از صندوقهای آرا با امانت حفاظت کنند.

4 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

می‌دانید که ما باز راههای طولانی داریم، و در این راه طولانی همه با هم باید شرکت داشته باشیم تا بتوانیم کار را انجام بدهیم و به انجام برسانیم. باید در رفراندم تبلیغ کنید که همه کس ـ همۀ قشرها، زن و مرد از جوان شانزده ساله تا پیرمرد ـ در این شرکت کنند؛ زنها شرکت کنند. هیچ کس اهمال نکند. این سرنوشت ما در این رفراندم تحقق پیدا می‌کند: یا اسلام ان‌شاءاللّه‌ و یا ـ خدای نخواسته ـ غیر اسلام؛ یا جمهوری اسلام و یا ـ خدای نخواسته ـ طرحهای دیگری که شیاطین ممکن است که این طرحها را داشته باشند. باید مردم ایران عموماً و شما جوانها[هم]، در قم پاسداری کنید از این صندوقهایی که گذاشته می‌شود که مبادا یک کسی تصرف بیجا کند، خیانت بکند.

5 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

الآن مملکت از خود شماست و دولت از خود شماست؛ و دولت در خدمت شما هست، و من در خدمت همۀ شما هستم. و من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که عزت و سعادت شماها را با قدرت تامه حفظ کند. شماها برادران ما هستید و ما برادران شما هستیم و همۀ ملت با هم برادرند، و باید با هم این راه را طی بکنند و به جمهوری اسلام رأی بدهند. و بعد هم ان‌شاءاللّه‌ بدانید که تابعْ قوانین اسلام است؛ رأی بدهند. و بعد هم ان‌شاءاللّه‌ جمهوری اسلامی برقرار بشود و گرفتاریهای ما بلکه ترمیم بشود. خداوند همۀ شما را حفظ کند.

5 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

الآن قضیۀ رفراندم در پیش است. شیاطین می‌خواهند اخلال بکنند. جوانهای ما باید صندوقها را حفظ کنند؛ اطراف صندوقها را حفظ کنند و نگذارند کسی در آن دخالت بکند. اگر کسی خواست آشوب بکند او را منع کنند؛ اگر کسی خواست اخلال بکند جلوگیری کنند. جوانهای غیور ما باید این مطالب را توجه داشته باشند که شیاطین که دنبالۀ رژیم سابق هستند، از باقیماندۀ آنها هستند و کارگر استعمار هستند، اینها می‌خواهند اخلال کنند در رفراندم. شما باید این اخلال را خنثی کنید؛ ملت ما باید خنثی کنند این اخلال را. من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که به خواست خودش و به قدرت کاملۀ خودش به ما توفیق بدهد که این رفراندم را تا آخر برسانید و حکومت عدل جمهوری اسلامی را در ایران مستقر کنید و ایران یک مملکت مستقل آزاد برای خود شما باشد.

7 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

الآن در این حالی که ما می‌خواهیم برویم رفراندم کنیم ـ و ان‌شاءاللّه‌ بعد از دو روز دیگر رفراندم خواهد شد ـ در همین حال اینها توطئه دارند می‌بینند که یا نگذارند، یا یک شلوغی بکنند، یا یک دزدی بکنند، یا یک کاری بکنند نگذارند این کار انجام بشود. باید همه ملتفت باشید؛ توجه داشته باشید که این کید اینها را خنثی کنید. و جوانهای شما، اشخاص دیگری که هستند در قم، در سایر بلاد، باید با هم مجتمع بشوند و قرار بر این بگذارند که از صندوقها و اطراف صندوقها حفاظت کنند[و]اگر چنانچه اشخاص نابابی آمدند و خواستند شلوغ کنند، تودهنی به آنها بزنند نگذارند که شلوغ بکنند تا ان‌شاءاللّه‌ رفراندم به طور صحیح انجام بگیرد؛ و اگر رفراندم ان‌شاءاللّه‌ به طور صحیح انجام بگیرد، آنها عددی نیستند! عدد با شماست، با مسلمین است و همه «جمهوری اسلامی» را می‌خواهند. و من امیدوارم که جمهوری اسلامی برای ما یک نوید آزادی و استقلال بیاورد و ما ان‌شاءاللّه‌ از این قیدوبندها خارج بشویم؛ و ان‌شاءاللّه‌ ایران متحول به یک
صورت دیگری غیر از این صورتی که تاکنون داشته است و غربزده بوده است، تاکنون داشته است و تحت حمایت دیگران ـ به قول خودشان ـ بوده است. ان شاءاللّه‌، هم استقلال حقیقی پیدا بکنیم و هم آزادی ان‌شاءاللّه‌ حفظ کنیم.

8 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

من امیدوارم که عشایر محترم لرستان و سایر عشایر ایران، الآن احساس بکنند که مملکت مال خودشان است و مثل سابق نیست که مأمورین دولت به آنها تعدی بکنند. دولتْ دولت اسلامی است، خدمتگزار است؛ و ماها خدمتگزار شما هستیم. و من امیدوارم که با سلامتی و با سعادت باشید و از این به بعد برای مملکت خودتان فعالیت بکنید، و در محالّی که هستید حفظ نظم آنجاها را خودتان بکنید و نگذارید در آنجا کسانی که مفسده‌جو هستند رخنه بکنند. و اگر کسی در این رفراندم خواست که یک اخلالی کند، جداً جلوگیری کنید. و خودتان و عشیرۀ خودتان، تمام را در پیش صندوقها حاضر کنید و به جمهوری اسلامی رأی بدهید و بدانید که آنهایی که می‌گویند جمهوری اسلامی نه، مقصودشان این است که اسلام نه. و ما که می‌گوییم جمهوری اسلامی، مقصودمان این[است]که اسلام آری. و با سلامت و سعادت باشید ان‌شاءاللّه‌. موفق باشید.

8 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

با کمال تأسف اخبار ناراحت کننده‌ای از گنبد و زاهدان و اردبیل می‌رسد که بعض فرقه‌های منحرف بین مردم محترم آن سامان مشغول سمپاشی و تفرقه‌افکنی هستند؛ و شایع نموده‌اند که روحانیون، برادران اهل سنت را از حقوق خود محروم می‌نمایند. من با کمال تأسف باید بگویم که این اشخاص منحرف که الهام از امریکا می‌گیرند و به صورت چپ‌نما هستند، در صددند که چپاولگریهای زمان رژیم سابق را با فرم دیگر در کشور عزیز ما اعاده کنند. ما با برادران اسلامی اهل سنت خود هیچ اختلافی نداریم؛ و ما به برادران خود اطمینان می‌دهیم که تمام اقشار کشور ـ چه اهل سنت و چه شیعه ـ به حقوق خود خواهند رسید و هیچ فرقی بین طوایف مسلمین در حقوق سیاسی و اجتماعی و غیر آن نیست. من از همۀ برادران و خواهران خود در تمام کشور تقاضا دارم که به سمپاشی این عناصر فاسد اعتنا نکنند، و فردا به سوی صندوقهای آرا بروند و به هر چه می‌خواهند رأی بدهند. من صلاح همه را در آن می‌بینم که به «جمهوری اسلامی» رأی دهند که در آن حقوق همۀ اقشار و همۀ طوایف را به طور وافی تضمین می‌کند.

9 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

فردا روز رفراندم است؛ روزی است که مقدرات شما تعیین خواهد
شد. روزی است که یا اسلام پیش می‌برد و یا کفر. روزی است که «آری» اسلام است و «نه» خلاف اسلام. روزی است که «آری» سرنوشت سعادتمند برای شما تهیه می‌کند و «نه»، شما را برمی‌گرداند به حال اول. «آری» بگویید. من «آری» می‌گویم. من جمهوری اسلامی را به جان و دل «آری» می‌گویم و از شما خواهران و برادران می‌خواهم که بروید و «آری» بگویید. بروید و آن ورقی که در آن «آری» نوشته است در صندوق بیندازید. سعادت شما این است و کشور شما با این «آری» مستقل خواهد شد. با این «آری»، شما آزاد خواهید شد و خدای نخواسته اگر چنانچه سستی بکنید یا تنبلی در این امر بشود که نروید دنبال رأی دادن، من خوف آن را دارم که خدای نخواسته به شکست بربخوریم و باز مسائل سابق عود کند. بر همۀ ماست که برویم و رأی بدهیم. در خانه‌ها ننشینید فردا، فردا بیرون باشید از خانه‌ها؛ ملت ایران فردا بیرون باشند از خانه‌ها و بروند به صندوقها، رأی بدهند. من رأی آری می‌دهم و از شما تمنا دارم که رأی آری بدهید. خداوند همۀ شما را سلامت و سعادت بدهد و پیروزی عنایت فرماید و جمهوری اسلام را در ایران مستقر کند.

صحیفه امام 9 فروردین 58 جلد 6

***

فردا همه از خانه‌ها بیرون بیایید و همه رأی بدهید به «جمهوری اسلامی». من تقاضا دارم که همه رأی بدهید به «جمهوری اسلامی». البته آزاد هستید[به]هر چه خواستید رأی بدهید. و اینکه در این ورقه‌ها «آری» و «نه» است، شما می‌توانید در «نه» هر فرمی را که می‌خواهید در او بگنجانید. لازم نیست که همان «نه» باشد؛ شما حق دارید، می‌توانید که در آن ورقه بنویسید «جمهوری دمکراتیک»، بنویسید «رژیم سلطنتی». هرچه خواستید بنویسید مختار هستید لکن البته رفراندم به معنی «آری» و «نه» است. انتخاب نیست، رفراندم است؛ رفراندم «آری» و «نه» است لکن شما مختارید که انتخاب کنید و یکی از آن چیزهایی که می‌خواهید بنویسید.

خداوند همۀ ملت ما را حفظ کند از شرّ اجانب؛ و عقل بدهد به اقشاری که دارند تفرقه می‌اندازند بین مسلمین. در صورتی که مسلمین همه با هم دوست و همه با هم رفیق[اند]و اسلام حق همۀ اقشار ملت را ملاحظه کرده است. و شما برای شکرگزاری از اینکه از این اختناق بیرون رفتید و از این سلطۀ طاغوتی خارج شده‌اید بیایید در خیابانها و در بیرون از منازل و رأی بدهید... شما آزادید که به هرچه بخواهید رأی بدهید لکن رفراندم معنایش «آری» و «نه» است ولیکن شما آزاد هستید. به همین نکته هم توجه کنید که «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست؛ «نه» معنایش این است که جمهوری اسلامی را نمی‌خواهید. بعد می‌شود که شما رژیم سلطنتی خواستید و «نه» گفتید؛ می‌شود که جمهوری مطلق خواستید و «نه» گفتید؛ و می‌شود که جمهوری دمکراتیک خواستید و «نه» گفتید. «نه» معنایش رژیم سلطنتی نیست که از آن فرار کنید. در هر صورت شما مختارید که «آری» بگویید یا «نه» بگویید، یا هرچه دلتان می‌خواهد در ورقه بنویسید؛ کسی جلوی شما را نمی‌گیرد.

و اما اینکه پخش کردند در بین مردم به اینکه حقوق زنها را اسلام نمی‌دهد و بعد از رفراندم چه خواهد شد، این هم جزو همانهاست که عمال اجانب دارند این مسائل را طرح می‌کنند؛ و عمال اجانبند که دارند به اشکال مختلفه بین ملت ما جدایی می‌اندازند و نمی‌خواهند این رفراندم تمام بشود. و شاید امید این را داشته باشند که رژیم سلطنتی باز باقی باشد یا یک رژیم دیگری پیش بیاورند. در هر صورت همان‌طوری که حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زنها[هم مطرح است]. اسلام به زنها بیشتر عنایت کرده است تا به مردها. اسلام زنها را بیشتر حقوقشان را ملاحظه کرده است تا مردها. این هم[آن]معنا که بعد از این چه خواهد شد: زنها حق رأی دارند ـ از غرب بالاتر است این مسائلی که برای زنها ما قائل هستیم ـ حق رأی دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند. همۀ اینها هست. تمام معاملاتشان به اختیار خودشان است، و آزاد هستند. اختیار شغل را آزاد هستند. البته در شرق[1][1]برای مردها یک محدودیتهایی هست که آن محدودیتها به صلاح خود مردها هست و آن محدودیتها، یعنی در آنجاهایی که مَفْسَده هست برای مرد، از قماربازی جلوگیری می‌کند اسلام، از شرابخواری جلوگیری می‌کند اسلام، از هروئین جلوگیری می‌کند اسلام؛ برای اینکه مفسده دارند. برای همه یک محدودیتهایی هست، و محدودیتهای شرعی و الهی. محدودیتهایی است که به صلاح خود جامعه است؛ نه این است که برای جامعه یک چیزی مثلاً نافع بوده است که محدودیت برایش ایجاد کرده‌اند.

ما قول می‌دهیم به شما که در حکومت اسلامی همه ـ همه و همه ـ آزاد، همه و همه به حقوق حقّۀ خودشان خواهند رسید. و تمام این مسائل که طرح می‌کنند قبل از رفراندم و مشغول شده‌اند به فعالیت، اینها به نفع اجانب است؛ و بیایید و مملکت خودتان را نجات بدهید. فردا همه با هم می‌رویم پای صندوق. و من خودم پای صندوق می‌روم و رأی خودم را می‌دهم. همۀ شما با هم به پیش ان‌شاءاللّه‌ برای درست کردن یک کشور آزاد، یک کشور مستقل! کشوری که برای خودمان باشد و خودمان در آن زحمت بکشیم و خودمان استفاده بکنیم.

صحیفه امام 9 فروردین 58 جلد 6

***

... من از خدای تبارک و تعالی توفیقی می‌خواهم که ان‌شاءاللّه‌ بعد از اینکه رأیتان را به حکومت جمهوری اسلامی دادید و به دوستانتان هم سفارش کردید که رأی بدهند و جمهوری اسلامی روی کار آمد، من امیدوارم که اینطور مسائل و مشکلات بتدریج حل بشود. البته مردم قم به ما خیلی حق دارند.

9 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

من در خدمت ملت هستم. و من امیدوارم که در این رفراندمی که تا چند روز دیگر می‌شود همۀ اقشار ملت رأی بدهند. و من امیدوارم که رأی به جمهوری اسلام بدهند که جمهوری اسلام، سعادت این دنیا و آن دنیا را برای ما تأمین خواهد کرد.

9 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

از فردا شروع می‌شود به رفراندم و همه پرسی. همۀ شما موظفید که بروید و رأی بدهید. آزادید در رأی دادن، لکن من رأیم جمهوری اسلامی است؛ و هر مُسْلمی هم رأیش جمهوری اسلامی است و شما جوانان مُسْلم رأیتان جمهوری اسلامی است؛ و بروید رأی خودتان را در صندوقها بریزید. و من امیدوارم با اقامۀ جمهوری اسلامی همۀ مسائل ما خلاص بشود. من امیدوارم خدای تبارک و تعالی به شما جوانها عزت، سلامت و سعادت عنایت فرماید.

9 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

امروز رفتم در محلی[2][1]که شهدای قم جان خود را برای اسلام و جمهوری اسلام از دست دادند. برای اینکه آنها را شاد و ملت اسلام را دلگرم کنم، به جمهوری اسلامی رأی دادم. من امیدوارم که همۀ ملت اسلام و همۀ ملت ایران موفق باشند و ملت ما رأی به جمهوری اسلامی بدهند. جمهوری اسلامی برای ما سرنوشت آزاد، و خوشبختی و استقلال هدیه می‌آورد؛ و دشمنان اسلام می‌خواهند اخلال در امر کنند و ملت ما باید پافشاری کند و رأی خودشان را به جمهوری اسلامی بدهند.

البته بعد از این مرحله باز مراحل دیگر داریم، و آن تأسیس مجلس مؤسسان است که باید به قانون جدید اساسی رأی بدهند و بعد از آن، انتخابات است که آنها باید نمایندگان خود را به مجلس بفرستند و[آن]مراحل، نهایی‌ترین مراحل نهضت است و سپس مرحلۀ ایران‌سازی فرا می‌رسد و پیاده شدن قانون اسلام در همۀ قشرهای مملکت. آن هم آن است که ما آرزو داریم، و امیدوارم با پشتیبانی همۀ ملت به آرزوی خودمان برسیم. و قبل از همه از ملت می‌خواهم امروز و فردا هم رأی بدهند؛ به جمهوری اسلامی رأی بدهند. من از همۀ ملت می‌خواهم امروز و فردا رأی بدهد، که سعادت آنها در این است. و رأی خود را به صندوق بریزند و مواظب باشند که خیانتگران توفیق خرابکاری نیابند.

و اما در مورد اینکه فردا هم طوری شد که همۀ ملت نتوانند رأی بدهند و اکثریت رأی دهندگان زیاد باشد که مشکلاتی در کار رأی دهندگان به‌وجود آید. دولت یک روز دیگر را تمدید خواهد کرد تا همه بتوانند رأی خود را به صندوقها بریزند. همۀ ملت باید به پای صندوقهای رأی بروند و آزادند هرچه می‌خواهند بنویسند و به صندوق بریزند. اگر چنانچه رأیشان «نه» باشد، آزادند هرچه می‌خواهند بنویسند و نحوۀ حکومتی را که انتخاب می‌کنند در رأی خود بنویسند؛ ولی من توصیه می‌کنم برای اطاعت امر خدا کوشش کنند و به جمهوری اسلامی رأی بدهند. خداوند همۀ شما را سعادتمند کند و ملت ما را به استقلال، آزادی و رفاه برساند.

10 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

وَ نُریدْ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی‌الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلُهُمُ الْوارِثینَ

 

صَدَقَ‌اللّه‌ الْعَظیمْ.

من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک می‌گویم. خداوند تعالی بر ما منت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که قدرت مستضعفین است در هم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملتهای مستضعف نمود، و با برقراری جمهوری اسلامی، وراثت حقه را بدانان ارزانی داشت. من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام می‌کنم. به دنیا اعلام می‌کنم که در تاریخ ایران چنین رفراندمی سابقه ندارد، که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوقها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه در زباله‌دان تاریخ دفن کنند.

من از این همبستگی بیمانند که جز مشتی ماجراجو و بیخبر از خدا، همه و همه به ندای آسمانی وَاْعتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللّه‌ِ جَمیعاً لبیک گفتند، و با تقریباً اتفاق آرا به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و رشد سیاسی و اجتماعی خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر می‌کنم. مبارک باد بر شما روزی که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنجهای طاقتفرسا، دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پای درآوردید، و با رأی قاطع به جمهوری اسلامی، حکومت عدل الهی را اعلام نمودید. حکومتی که در آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده می‌شوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یک طور می‌تابد، و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان می‌بارد. مبارک باد شما را چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است.

مبارک باد بر شما روزی که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود می‌رسند، فرقی بین زن و مرد و اقلیتهای مذهبی و دیگران در اجرای عدالت نیست. طاغوت دفن شد و طغیان و سرکشی به دنبال او دفن می‌شود، و کشور از چنگال دشمنهای داخلی و خارجی و چپاولگران و غارت پیشگان نجات یافت. اینک شما ملت شجاع، پاسداران جمهوری اسلامی هستید. اینک شما هستید که باید این ارث الهی را با قدرت و قاطعیت حفظ کنید و نگذارید بقایای رژیم متعفن[3][4]که در کمین نشسته‌اند و طرفداران دزدان بین‌المللی و نفتخواران مفتخوار در بین صفوف فشردۀ شما رخنه کنند. اینک شمایید که باید مقدرات خود را به دست بگیرید و مجال به فرصت طلبان ندهید، و با قدرت الهی که مظهر آن جماعت است، قدمهای بعدی را بردارید، و با فرستادن طبقۀ فاضله و امنای خود در مجلس مؤسسان، قانون اساسی جمهوری اسلامی را به تصویب برسانید، و همان طور که با عشق و علاقه به جمهوری اسلامی رأی دادید، به امنای امت رأی دهید تا مجالی برای بداندیشان نماند.

صبحگاه 12 فروردین ـ که روز نخستین حکومت اللّه‌ است ـ از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره‌های قصر 2500 سال حکومت طاغوتی فرو ریخت، و سلطۀ شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.

هان! ای ملت عزیز که با خون جوانان خود حق خود را به دست آوردید، این حق را عزیز بشمرید و از آن پاسداری کنید، و در تحت لوای اسلام و پرچم قرآن، عدالت الهی را با پشتیبانی خود اجرا نمایید. من با تمام قوا در خدمت شما که خدمت به اسلام است، این چند روز آخر عمر را می‌گذرانم، و از ملت انتظار آن دارم که با تمام قوا از اسلام و جمهوری اسلامی پاسداری کنند.

من از دولتها می‌خواهم که بدون وحشت از غرب و شرق، با استقلال فکر و اراده، باقیماندۀ رژیم طاغوتی را که آثارش در تمام شئون کشور ریشه دارد پاکسازی کنند، و فرهنگ و دادگستری و سایر وزارتخانه‌ها و ادارات که با فرم غربی و غربزدگی بپا شده است به شکل اسلامی متحول کنند، و به دنیا عدالت اجتماعی و استقلال فرهنگی و اقتصادی و سیاسی را نشان دهند. از خداوند تعالی عظمت و استقلال کشور و امت اسلامی را خواستارم. والسلام علیکم و رحمة‌اللّه‌.

روح‌اللّه‌ الموسوی الخمینی

12 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

از خداوند تعالی توفیق شما آقایان را خواستارم. به همت شما زن و مرد، کوچک و بزرگ جمهوری اسلامی برقرار شد و تقریباً اتفاق آرا بود از... بیست میلیون رأی، 150 هزار، 145 هزار نفی بود؛ آن هم یک تقلباتی در صندوقها شده بود من‌جمله در قم یک زن تقلب کرده بود و قریب نیم ساعت قبل از شروع کردن تقلب کرده بود. از کرمانشاه هم بعضی آمدند گفتند که تقلب شده است؛ والاّ آرای همه باید با جمهوری اسلامی باشد. اگر چنانچه سایر اقشار مملکت حتی منحرفین از اسلام هم بدانند که اسلام چیست، بدانند که برنامه‌های اسلام چه هست، همه‌شان به اسلام روی می‌آورند مگر آنهایی که دست‌نشاندۀ امریکا یا سایر ابرقدرتها هستند. اینهایی که الآن در ایران مشغول فتنه هستند اینها از اسلام هیچ اطلاع ندارند، و به حسب آنطوری که من می‌فهمم، اینها مرتبط با امریکا هستند ولو اینکه اسمشان برخلاف است!

15 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

اینها در این رفراندم همچو شکست خوردند که الآن دیوانه شدند! یک همچو رفراندمی در تمام دنیا سابقه ندارد، در همۀ دنیا همچو رفراندمی سابقه ندارد. 35 میلیون جمعیت در صورتی که شانزده سال به بالا رأی باید بدهند، بیست میلیون بیشتر ـ[حتی]یک قدری بالاتر ـ رأی بدهند و از بیست میلیون و قدری بالاتر، صد و چهل و چند هزار مخالف! در صورتی که در قم که ما بودیم، آمدند گفتند که یک زنی تقلب کرده است، و تقریباً شاید این هشتاد رأیی که در قم انداختند یک مقداریش هم راجع به آن تقلب می‌شود وگرنه قمی[ها]صددرصد موافق اسلام هستند؛ قمی نمی‌شود مخالف اسلام باشد. این هشتاد رأی یا از خارج[قم بوده]ـ خوب در قم از خارج هم بودند ـ یا از خارجْ این عناصر فاسده[که]هستند،[بوده]یا آن تقلبی که آن زن کرده است در بعضی جاهای دیگر هم شاید شده باشد. امروز از کردستان هم گفتند که آمده‌اند. بعضی از کرمانشاه هم آمده‌اند که در آرای آنجا هم تقلب شده است، والاّ آنجا هم رأی بیشتر بود. ما توقع صددرصد داشتیم البته، ولکن این هم صددرصد است؛ صددرصد! در صورت اینطور است. در بین اینها در یک روزنامه بود، دیدم که یا کسی نقل کرد که یک نفر گریه می‌کرد و از او پرسیدند علت گریه را؛ گفت من اشتباه کردم و رأی منفی دادم در صورتی که می‌خواستم رأی مثبت بدهم؛ و من جهنمی شدم! در هر صورت دو مسئله هست: یک مسئله عدد است که در تاریخ همچو عددی نمی‌توانند نشان بدهند که از سی و چند میلیون جمعیت، بیست میلیون رأی بدهند؛ یک جهت هم کیفیت است که بالاتر است. یک وقت این است که مردم می‌روند رأی می‌دهند، یک وقت علاقه و عشق[هم]دارند. این شانزده ساله، کمترها ـ که بعضی‌شان اینجا پیش من هم آمدند ـ به قدری ناراحت بودند از اینکه چرا ما نباید رأی بدهیم! اینها از اینکه رأی نداده‌اند و نباید رأی بدهند، از این ناراحت بودند. و مردم با یک عشق و علاقه‌ای رأی دادند که این کیفیت هم هیچ سابقه ندارد. پس رفراندم ما، نه در کیفیت سابقه دارد و نه در کمیت.

...

اگر این عشق و علاقه‌ای که در رفراندم بود باقی‌اش بداریم یعنی نهضت را افروخته نگه بداریم[و]نگذاریم خاموش بشود، در آن دو مرحله هم ما برُد داریم؛ و وکلایی که می‌خواهیم بفرستیم به مجلس مؤسسان و بعد هم به مجلس شورا، وکلایی هستند که صددرصد ملی، متدین. نه منحرف به چپ و نه منحرف به راست؛ از خودمان باشند و مصالح خودمان را در نظر بگیرند.

15 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

من از جهتی نگرانم و از جهتی خوشحال. از این جهت که به حَسَب قراردادهای دولتها و برای اثبات اشکالاتی اگر به نهضت ما بخواهند وارد کنند، شانزده ساله کمتر را اجازۀ اخذ رأی از آنها نداده‌اند. از این جهت متأثرم. و از تأثر این فرزندانم ـ که ـ برای خاطر اینکه به آنها این اجازه نداده‌اند نیز متأثرم. لکن از این جهت که این شور و شعف را در شما فرزندان عزیزم می‌بینم و این توجهی که شما به امور اجتماعی خودتان دارید و این عُلقه‌ای[4][1]که به اسلام و کشور اسلامی خودتان دارید، خیلی مسرورم. اینطور نیست که جلوگیری از اخذ رأی به حساب نیاوردن شما فرزندان عزیز باشد. این برای یک مرسوماتی است که در دنیا هست و ما هم ناچار، برای رفع اشکالات به رفراندم، باید تا حدودی مراعات کنیم... نگویید که شما را خدای نخواسته به حساب نیاورده‌اند. شما عزیزان ما هستید. شما خزائن این مملکت برای دوره‌های آتی هستید. ما به شما افتخار می‌کنیم که اینطور شور و شعف دارید در امور اجتماعی خودتان، در امور سیاسی خودتان. و ما از شما معذرت می‌خواهیم که یک همچو[منعی]را به حسب التزاماتی که هست و به حسب مصالحی که بوده است این مسئله واقع شده است.

17 فروردین 58 صحیفه امام جلد 6

***

 

این ملت از باب اینکه مسلمان بود، و از آن طرف رنجها دیده بود، همه با هم جمع شدند و گفتند ما اسلام را می‌خواهیم؛ ما جمهوری اسلامی می‌خواهیم. وقتی هم پای رأی دادن شد، همه دیدید که اگر ـ چنانچه ـ قضیۀ اسلام در کار نبود آنطور رفراندم را کسی می‌توانست درست بکند؟ امکان نداشت یک همچو رفراندمی ـ رفراندمی که در تاریخ ایران که هیچ، در تاریخ بشر بی‌سابقه است ـ یک رفراندمی که همه با شور و شعف می‌روند: پیرمرد هفتاد ساله با جوانها، مریض را توی چرخ می‌نشانند و می‌آیند می‌گذارندش دم آنجا تا رأیش را بیندازد. یکی از مریضها آنجا رأیش را انداخته ـ برای من نقل کرده‌اند ـ رأیش را انداخته و فوت شده است. یک همچو چیز بی‌سابقه‌ای برای این است که ... زیر پرچم اسلام بود که این کار انجام گرفت.

30 اردیبهشت 58 صحیفه امام جلد 7

***

شما دیدید که در رفراندم، که آمال یک ملت بود، مسئله ملی بود، تاریخ سراغ ندارد یک همچو ملی بودن یک رفراندمی را، یک همچو اشتیاقی که همه داشتند، زن و مرد و جوان و پیر و مریض و علیل و همه آمدند پای صندوق و رأی دادند، باز یک دسته‌ای پیدا شدند که تحریم کردند؛ یک دسته‌ای پیدا شدند که رفتند با تفنگ جلویش را گرفتند؛ یک دسته‌ای پیدا شدند که صندوقها را آتش زدند. اینها دلشان برای ملت سوخته بود که این کارها را می‌کردند؟! یک کار غیر ملی بود؟! یک کار تحمیلی بود؟! یک زوری در کار بود؟! یک فشاری در کار بود؟! یا با کمال آزادی و اشتیاق. نه اینکه فقط رأی می‌خواهند بدهند. اشخاصی این بچه‌های کوچکی که وقت رأی دادنشان نشده بود و به آنها گفته بودند رأی ندهید متأثر بودند، اعتراض می‌کردند؛ که یک دسته‌شان آمدند اینجا، من نصیحتشان کردم؛ دلداری‌شان دادم. یک همچو مسئله‌ای که همۀ ملت می‌خواست، همه قشرها می‌خواستند، زن و مرد رفتند رأی دادند و قریب به اتفاق رأی دادند، و آنها همۀ قوایشان را که روی هم جمع کردند نیمی از صد شاید شد، یا فرض کنید قدری بیشتر، چه شد که تحریم کردند؟ چه شد که جلویش را می‌خواستند بگیرند؟ چه شد که صندوق را آتش می‌زدند؟ جز این است که اینها نمی‌خواستند تحقق پیدا کند؟ اینها می‌خواستند جمهوری اسلامی نشود. از جمهوری‌اش می‌ترسیدند؟ نه! جمهوری ترس ندارد؛ شوروی هم جمهوری است؛ از اسلامش می‌ترسیدند! از این کلمۀ اسلام می‌ترسند آنها.[از]جمهوری اسلامی می‌ترسند.[از]دولت اسلامی می‌ترسند، الآن این توطئه در کار است که نگذارند این نهضت جلو برود. رأی فقط ما دادیم؛ کار دیگری انجام ندادیم.

6 خرداد 58 صحیفه امام جلد 7

 

 

 

 

 

 

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.