رویکرد پزشکیان مبنی بر حل مسئله فیلترینگ از طریق گفت و گو و اقناع، هرچند از نظر اخلاقی قابل تقدیر است، اما در عمل با سرعت و پیچیدگیهای دنیای امروز همخوانی ندارد.
امروزه، اینترنت و فضای مجازی به جزئی جداییناپذیر از زندگی روزمره همه اقشار جامعه تبدیل شده است. از کسبوکارهای کوچک و بزرگ تا آموزش، ارتباطات و سرگرمی، همه به این بستر وابستهاند. فیلترینگ و محدودیتهای دسترسی، مردم را به استفاده از فیلترشکنها (VPN) سوق داده است. این نرمافزارها، اگرچه به ظاهر راهکاری برای عبور از محدودیتها هستند، اما مشکلات امنیتی و فنی زیادی به همراه دارند. بسیاری از این ابزارها توسط منابع نامعتبر ارائه میشوند و میتوانند اطلاعات شخصی کاربران را به خطر انداخته و دستگاههای آنها را آلوده کنند و زمینه ساز نفوذ دشمنان هم بشوند؛ چنانچه در جنگ ۱۲ روزه اخیر بسیاری از طریق تبلیغات VPN های ناامن به دام سازمان موساد افتادند. از سوی دیگر، VPN ها سرعت و کیفیت اینترنت را به شدت کاهش میدهند و فعالیتهای روزانه مردم را مختل میسازند. این شرایط، علاوه بر آسیبهای اقتصادی و اجتماعی، به بیاعتمادی فزاینده نسبت به سیاستهای دولت دامن میزند.
رویکرد پزشکیان مبنی بر حل مسئله فیلترینگ از طریق گفت و گو و اقناع، هرچند از نظر اخلاقی قابل تقدیر است، اما در عمل با سرعت و پیچیدگیهای دنیای امروز همخوانی ندارد. رییس جمهور در مصاحبه خود با سه فعال سیاسی، رسانهای زمانبر بودن این فرآیند را پذیرفته و این استراتژی را برای حفظ وفاق ملی ضروری میداند. با این حال، این رویکرد در برابر خسارتهای اقتصادی و اجتماعی لحظهای که به کسبوکارهای آنلاین و زندگی روزمره مردم در وارد میشود، ناکارآمد به نظر میرسد. مردم و بهویژه جوانان، بیش از آنکه به وعده مذاکرات و اقناع در آینده نیاز داشته باشند، به راهحلهای فوری و عملی برای معیشت و ارتباطات خود احتیاج دارند.
این تعلل، در واقع، یک شکاف عمیق بین گفتمان دولت و واقعیتهای جامعه ایجاد کرده است. در حالی که رئیسجمهور بر ضرورت گفت و گو با نهادهای دیگر تأکید میکند، میلیونها کاربر هر روز با مشکلاتی مانند از دست رفتن شغل، محدودیت در تحصیل و کاهش کیفیت زندگی مواجهاند.
به نظر میرسد که در این شرایط، اتکا به استراتژیهای سنتی و زمانبر، نتیجهای جز افزایش بیاعتمادی عمومی و ناامیدی ندارد. سیاستورزی در چنین بزنگاهی، نیازمند تصمیمگیریهای قاطع و جسورانه است که بتواند به سرعت به خواستههای برحق مردم پاسخ دهد، نه آنکه صرفاً به حفظ آرامش درونی ساختار قدرت بپردازد.
با توجه به حساسیت و فوریت مسائل کلیدی کشور، به ویژه در حوزههایی مانند فیلترینگ، که به طور مستقیم بر زندگی و معیشت مردم تأثیر میگذارند، پیشنهاد میشود رویکرد «اقناع» در یک چارچوب زمانی مشخص و محدود اجرا شود. این پیشنهاد بر پایه اصول دموکراتیک و احترام به رأی اکثریت، ضمن تلاش برای ایجاد وفاق، استوار است.
راهبرد دوماهه برای تصمیمگیری:
پیشنهاد می شود دولت باید یک ضربالاجل حداکثر دوماهه برای مذاکره و اقناع مخالفان در خصوص طرحهای حساس تعیین کند. در این بازه زمانی، تمامی نهادها و قوای درگیر، به طور فشرده در جلسات مشترک به بررسی کارشناسی و شفاف طرحها با حضور نخبگان بپردازند. رسانه ها، دانشگاهها و صداوسیما نیز در این امر مهم و ملی، شرکت فعال داشته باشند. هدف این گفت و گوها، رسیدن به یک فهم مشترک، تزریق پویایی به جامعه و جلوگیری از انفعال و تنش است.
در پایان این دوره دوماهه، چنانچه اقناع مخالفان حاصل نشد، رئیس جمهور بر اساس اختیارات خود و با تکیه بر رأی اکثریت مردم که به برنامههای وی اعتماد کردهاند، دستور اجرای طرحهای مورد نظر دولت را صادر کند. این اقدام ضروری است تا منافع اکثریت مردم فدای دیدگاههای اقلیت نشود و کشور از وضعیت بلاتکلیفی خارج گردد.
حفظ وفاق مطلوب است، اما نباید به بهای توقف و آسیب به اقتصاد و جامعه صورت گیرد. عمل به این پیشنهاد، نشاندهنده تعهد دولت به پاسخگویی، قاطعیت و در عین حال احترام به فرآیندهای دموکراتیک است.